آشنایی با ۱۰ الگوی نموداری تحلیل تکنیکال که هر معاملهگری باید بداند
الگوهای نموداری (یا همان chart patterns) ابزارهای مهم معاملهگری و بخشهای جداییناپذیر تحلیل تکنیکال هستند. خواه در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال حرفهای باشید و خواه مبتدی، برای اینکه بتوانید تشخیص درستی از روند بازار و پیشبینی دقیقی از حرکات احتمالی قیمت داشته الگوهای تکنیکال باشید، باید به الگوهای نموداری مسلط باشید. این الگوها غالباً شکلهای خاصی ایجاد میکنند که میتوانند احتمال تداوم یا بازگشت روند را نشان دهند. تشخیص درست الگوی نموداری یک توانایی ارزشمند است که میتواند باعث برتری شما در رقابتهای تنگاتنگ دنیای ارزهای دیجیتال شود. البته بدیهی است که صرف آشنایی با این الگوها کافی نیست و برای اینکه بتوانید آنها را بهشکلی مؤثر به الگوهای تکنیکال کار بگیرید، باید به آنها اشراف کامل پیدا کنید و آنها را در سطح عملی به کار ببندید.
به این منظور، در این مطلب، با استفاده از مقالهای از وبسایت IG، نگاهی به ۱۰ الگوی نموداری کلیدی خواهیم داشت که هر معاملهگری باید از خصوصیات و کارکرد آنها آگاه باشد.
الگوی نموداری چیست؟
الگوی نموداری، شکلی در یک نمودار قیمت است که به شما کمک الگوهای تکنیکال میکند تا بر اساس رفتاری که قیمت در گذشته انجام داده است، رفتار آینده آن را پیشبینی کنید. بهبیان دیگر، اساس کار الگوهای قیمتی بر تکرار تاریخ استوار است و اگر قیمت یک دارایی در گذشته بهطور مکرر یک رفتار ثابت را نشان داده، بهاحتمال قوی در آینده هم همین رفتار را نشان خواهد داد.
الگوهای نموداری پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند و میتوانند الگوهای تکنیکال بسیار مؤثر باشند؛ بهشرطی که معاملهگر بههنگام بررسی نمودارهای قیمت، دقیقاً بداند که به چهچیزی نگاه میکند و بهدنبال چهچیزی است.
بهترین الگوی نموداری کدام است؟
در واقع، هیچیک از الگوهای نموداری را نمیتوان بهترین الگو دانست، زیرا هرکدام از آنها برای نمایشدادن روندهای مختلفی در طیف گستردهای از بازارها استفاده میشوند. از الگوهای نموداری غالباً در نمودارهای شمعی استفاده میشود؛ چراکه نمودارهای شمعی به معاملهگرها کمک میکنند تا اندکی آسانتر، قیمتهای بازشدن و بستهشدن معاملات در یک بازه زمانی خاص را مشاهده کنند.
برخی الگوها بیشتر مناسب بازارهای پرنوسان هستند، در حالی که برخی دیگر در چنین بازارهایی کارایی چندانی ندارند. برخی الگوها را بهتر است در بازارهای صعودی به کار بگیریم، در حالی که برخی دیگر مناسب بازارهای نزولی هستند.
با این حال، نکته حائز اهمیت، دانستن «بهترین» الگوی نموداری برای «بازار ویژهای» است که در آن فعالیت میکنید؛ زیرا در صورتی که از الگوی اشتباه استفاده کنید یا اطلاعات کافی برای انتخاب الگوی مناسب نداشته باشید، فرصت کسب سود را از دست خواهید داد.
تعریف سطوح حمایت و مقاومت
پیش از ورود به جزئیات الگوهای نموداری مختلف، بهتر است نگاهی گذرا به مفهوم «سطوح حمایت و مقاومت» داشته باشیم.
سطح حمایت به سطحی گفته میشود که قیمت دارایی، بیشتر از آن افت نمیکند و با نزدیکشدن به آن یا تماس با آن، دوباره اوج میگیرد. سطح مقاومت نیز سطحی است که صعود قیمت اغلب در آن متوقف میشود و ارزش دارایی پس از برخورد با آن، شروع به افت میکند.
علت شکلگیری سطوح حمایت و مقاومت تعادلی است که بین خریداران و فروشندگان، یا در واقع عرضه و تقاضا ایجاد میشود. وقتی در بازار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود داشته باشند (یا تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت اغلب افزایش مییابد. در مقابل، هنگامی که تعداد فروشندگان از تعداد خریداران بیشتر باشد (عرضه بیشتر از تقاضا باشد)، قیمت معمولاً دچار افت میشود.
بهعنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است بهعلت پیشیگرفتن تقاضا از عرضه در حال افزایش باشد. با این حال، در نهایت قیمت به حداکثر میزانی میرسد که خریداران مایل هستند بپردازند. در این سطح، میزان تقاضا کاهش مییابد و خریداران احتمالاً تصمیم میگیرند از موقعیتهای معاملاتی خود خارج شوند. بهبیان دیگر، در اینجا نوعی سطح مقاومت ایجاد میشود؛ یعنی قیمتی که خریداران مایل نیستند بیشتر از آن پیش بروند. بنابراین موقعیتهای معاملاتی خود را میبندند یا از خرید دست میکشند.
در چنین شرایطی، میتوانیم بینیم که کمکم عرضه نسبت به تقاضا افزایش پیدا میکند و در نتیجه، قیمت کاهش مییابد. هنگامی که قیمت به اندازه کافی سقوط کرد، خریداران احتمالاً تمایل پیدا میکنند تا دوباره به بازار بازگردند و دارایی موردنظر را با قیمت قابلقبولتری خریداری کنند. در این حالت، تعادل بین عرضه و تقاضا دوباره برقرار میشود و سطح حمایت شکل میگیرد. سطح حمایت در این مثال، همان قیمت قابلقبول خریداران است که در آن، حاضر به خرید دارایی هستند.
در پی خریدهای بیشتر و تداوم افزایش نسبی تقاضا نسبت به عرضه، قیمت یک بار دیگر به سطح مقاومت نزدیک میشود. جالب است بدانید که سطوح حمایت و مقاومت، مفاهیم اثباتشده و قابلاعتمادی هستند. در غالب مواقع، قیمت دارایی سطح مقاومت خود را نمیشکند؛ اما اگر این اتفاق بیفتد، همان سطح مقاومت میتواند به سطح حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نموداری
الگوهای نموداری بهطور کلی به سه دسته «الگوهای تداومی»، «الگوهای بازگشتی» و «الگوهای دوطرفه» تقسیم میشوند.
- الگوهای تدوامی نشاندهنده ادامهداربودن روند هستند؛
- الگوهای بازگشتی حاکی از احتمال تغییر مسیر روند هستند؛
- الگوهای دوطرفه خبر از بازاری پرنوسان و بیثبات میدهند؛ بازاری که در آن قیمت ممکن است هر آن به هر جهتی حرکت کند.
البته مهمترین نکتهای که بههنگام استفاده از الگوهای نموداری باید بهعنوان بخشی از تحلیل تکنیکال خود به خاطر بسپارید این است که این الگوها تضمینی برای حرکت بازار در جهت پیشبینیشده نیستند؛ بلکه صرفاً نشانهای از چیزی هستند که احتمال دارد اتفاق بیفتد.
حال با درنظرداشتن همه این اطلاعات، میتوانیم ۱۰ الگوی مهم تحلیل تکنیکال که همه معاملهگران باید الگوهای تکنیکال با آنها آشنا باشند را بررسی کنیم.
۱. الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه (head and shoulders) یک الگوی نموداری است که در آن، یک قله با ارتفاع زیاد و دو قله اندکی کوتاهتر در دو طرف آن داریم. الگوی سر و شانه احتمال پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی را نمایش میدهد.
بنابراین واضح است که این الگو از نوع بازگشتی است. در الگوی سر و شانه، قله اول و سوم معمولاً کوتاهتر از قله دوم هستند، اما نقطه اشتراک آنها این است که هر سه آنها با یک سطح حمایت (که اصطلاحاً خط گردن، خط تأیید یا خط شکست نامیده میشود) برخورد میکنند. زمانی که قیمت از قله سوم نیز به همین سطح حمایت باز میگردد، احتمالاً باید منتظر شکست خط گردن و آغاز روند نزولی باشیم.
۲. الگوی دو قله
الگوی دو قله یا دو سقف (double top) الگوی دیگری است که معاملهگرها برای مشخصکردن بازگشت روند از آن استفاده میکنند. الگوی دو قله زمانی اتفاق میافتد که قیمت تا حد مشخصی بالا میرود و سپس سقوط میکند؛ سپس دوباره تا همان سطح مقاومت بالا میرود و دوباره تا سطح قبلی سقوط میکند. در چنین شرایطی، احتمال شروع یک روند نزولی خیلی قوی وجود دارد.
۳. الگوی دو دره
الگوی دو دره (double bottom) دقیقاً برعکس الگوی دو قله است. در این الگو، قیمت تا حمایت مشخصی کاهش پیدا میکند و دوباره بالا میرود. سپس دوباره تا همین حمایت کاهش پیدا کرده و تا همان مقاومت قبلی (خط گردن) بالا میرود. در چنین شرایطی، احتمالاً باید منتظر یک روند صعودی قوی باشیم. بنابراین الگوی دو دره هم از نوع بازگشتی است؛ با این تفاوت که پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی را نمایش میدهد. به همین دلیل آن را بازگشتی صعودی میخوانند.
۴. الگوی کفگِرد
الگوی نموداری کفگرد (rounding bottom) یا نیم دایره پایین، در غالب مواقع نمایانگر پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است. این الگوی بازگشتی معمولاً پس از یک روند نزولی طولانیمدت شکل میگیرد و حاکی از این است که روند نزولی رو به پایان است و میتوانیم منتظر شروع روند صعودی باشیم.
در تصویر زیر نمونهای از الگوی کفگرد را مشاهده میکنید. در این مثال، قیمت دارایی در روندی نزولی قرار دارد. با این حال، پس از ایجاد یک الگوی کفگرد، روند بازمیگردد تا در مسیر صعودی به حرکت خود ادامه دهد.
معاملهگران اغلب در دو نقطه از این الگو تمایل به سرمایهگذاری و خرید دارند: هنگامی که قیمت نزدیک به کف نمودار است و هنگامی که روند ادامه یافته و از سطح مقاومت عبور کرده است.
۵. الگوی کنج
الگوی کُنج (wedge pattern) هنگامی شکل میگیرد که حرکات قیمت دارایی بین دو خط روند مورب فشرده میشود. در مجموع، دو نوع الگوی کنج وجود دارد: کنج افزایشی (rising) و کنج کاهشی (falling).
الگوی کنج افزایشی
الگوی کنج افزایشی در اطراف خط روندی شکل میگیرد که بین دو خط حمایت و مقاومت مورب به سمت بالا پیش میرود. در این حالت، شیب خط حمایت تندتر از شیب خط مقاومت است. این الگو بهطور کلی نشان میدهد که قیمت دارایی احتمالاً سطح حمایت را خواهد شکست و دچار کاهش شدیدی خواهد شد.
الگوی کنج کاهشی
الگوی کنج کاهشی بین دو سطح مقاومت و حمایت مورب رو به پایین شکل میگیرد. در این حالت، شیب خط مقاومت نسبت به شیب خط حمایت تندتر است. برخلاف نوع قبلی، کنج کاهشی نشان میدهد که قیمت بهاحتمال قوی مقاومت را خواهد شکست و وارد فاز صعودی خواهد شد. همان طور که در مثال زیر مشاهده میکنید، روند قیمت پس از قرارگرفتن در کنج کاهشی مقاومت را شکسته و به حالت صعودی بازگشته است.
کنجهای افزایشی و کاهشی الگوهای بازگشتی به شمار میروند. کنج افزایشی احتمال ایجاد بازار نزولی را نشان میدهد و کنج کاهشی حاکی از صعودیشدن بازار است.
۶. الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته (cup and handle) یک الگوی تداومی و ترکیبی از ۲ الگوی کفگرد و کنج است که در بازار صعودی شکل میگیرد و از تداوم روند صعودی خبر میدهد. الگوی فنجان و دسته دورهای کوتاه از احساسات نزولی را در بازار صعودی نمایش میدهد، در حالی که روند کلی پس از ایجاد این الگو همچنان در جهت صعودی ادامه خواهد یافت.
در این الگو، فنجان شبیه به الگوی نموداری کفگرد و دسته شبیه به الگوی نموداری کنج است.
پس از ایجاد الگوی کفگرد، قیمت احتمالاً دورهای از اصلاح موقت را طی خواهد کرد که تحتعنوان دسته شناخته میشود. علت این نامگذاری، محدودبودن روند اصلاحی به دو خط موازی است که در نمودار بالا ترسیم شده است. در نهایت، دارایی از دوره اصلاحی کوتاه خود (دسته) خارج میشود و روند صعودی را ادامه میدهد.
۷. الگوی پرچم
الگوی پرچم (pennant یا flag) هنگامی شکل میگیرد که یک دارایی پس از طیکردن روندی صعودی یا نزولی، وارد دورهای از تثبیت قیمت میشود. مفهوم کلی الگوی پرچم این است که این دوره تثبیت قیمت موقتی است و روند دوباره به حالت قبلی خود بازخواهد گشت. بنابراین الگوی پرچم را میتوان یک الگوی تداومی دانست.
الگوی پرچم میتواند هم صعودی و هم نزولی باشد. بهعنوان مثال در نمودار بالا، الگوی پرچم صعودی را مشاهده میکنید. همان طور که میبینید، قیمت از ابتدا در حالت صعودی قرار داشته است. سپس دورهای از تثبیت قیمت را شاهد بودیم که شکلی شبیه پرچمهای بههمپیوسته را ایجاد کرده و پس از آن، قیمت دوباره به روند صعودی خود ادامه داده است. مشابه همین اتفاق را میتوانیم در روندهای نزولی هم مشاهده کنیم.
ممکن است در ابتدا الگوی پرچم و الگوی کنج خیلی شبیه به نظر برسند؛ اما اگر با دقت بیشتری نگاه کنید، متوجه میشوید که این دو الگو کاملاً متفاوت هستند. تفاوت اول آنها این است که الگوی کنج همیشه صعودی یا نزولی است، در حالی که الگوی پرچم همیشه در وضعیت افقی قرار دارد. اگر به الگوی پرچم در نمودار بالا نگاه کنید، میبینید که روند قیمت در این دوره نه صعودی است و نه نزولی، بلکه در حالت افقی قرار دارد. علاوه بر آن، الگوی پرچم یک الگوی تداومی است، در حالی که الگوی کنج جزو الگوهای بازگشتی محسوب میشود.
۸. الگوی مثلث صعودی
مثلث صعودی (ascending triangle) یک الگوی تدوامی صعودی است و نشان میدهد که روند احتمالاً به مسیر صعودی خود ادامه خواهد داد. الگوی مثلث صعودی با ترسیم خط افقی مقاومت در امتداد سقف نوسانات (swing highs) و همچنین خط مورب حمایت در امتداد کف نوسانات (swing lows) ترسیم میشود. در تصویر زیر مشاهده میکنید که خط مقاومت، یک خط افقی است که سقف نوسانات را به یکدیگر متصل کرده است. همین طور خط حمایت را میبینید که با شیب مثبت، کف نوسانات را به هم وصل کرده است. ترکیب این دو خط، شکلی شبیه به مثلث را ایجاد کرده که در دنیای معاملات آن را مثلث صعودی میخوانیم.
الگوی مثلث صعودی، ادامهداربودن روند صعودی را نمایش میدهد. همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، روند همچنان به سیر صعودی خود ادامه داده و مقاومت خود را هم شکسته است.
۹. الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی (descending triangle) هم یک الگوی تداومی است، با این تفاوت که در روندهای نزولی شکل میگیرد و ادامهداربودن روند نزولی را نمایش میدهد. از همین رو میتوان از این الگو برای واردشدن به موقعیتهای شورت و کسب سود از بازارهای نزولی استفاده کرد.
همان طور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، خط مقاومت که سقف نوسانات را به هم متصل کرده یک خط نزولی است، در حالی که خط حمایت در حالت افقی قرار دارد. ترکیب این دو خط یک مثلث را ایجاد کرده که در دنیای معاملات، مثلت نزولی خوانده میشود.
همان طور که اشاره شد، مثلث نزولی ادامهداربودن روند نزولی را نمایش میدهد. در تصویر هم قابلمشاهده است که روند در نهایت حمایت خود را شکسته و به پایین آن نزول کرده است. این اتفاق نشان میدهد که فروشندگان بر بازار تسلط پیدا کردهاند و احتمال بازگشت روند خیلی کم است.
۱۰. الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن (symmetrical triangle) هم یک الگوی تداومی و دارای ۲ نوع صعودی و نزولی است، به این معنی که پس از شکلگیری الگو نیز روند اغلب در همان مسیر قبلی به حرکت خود ادامه میدهد. تنها تفاوت این الگو با الگوهای مثلث معمولی، شکل مثلثی است که در آنها ایجاد میشود. مثلث متقارن چیزی شبیه به یک مثلث متساویالساقین است، در حالی که در الگوهای قبلی، نوعی مثلث قائمالزاویه را شاهد بودیم.
از نظر کارکرد، این الگو نیز تفاوتی با الگوهای قبلی ندارد. در نمودار زیر الگوی مثلث متقارن را مشاهده میکنید. همان طور که میبینید، روند از ابتدا در حالت نزولی قرار داشته است. سپس یک مثلث متقارن را شاهدیم که موجب تثبیت قیمت شده و پس از آن، قیمت دوباره به روند نزولی خود بازگشته است. مثلث متقارن صعودی هم دقیقاً با همین تعریف، اما در روندهای صعودی شکل میگیرد.
جمعبندی
تمام الگوهایی که در این مطلب مرور شدند، اندیکاتورهای سودمندی هستند که میتوانند در تحلیل تکنیکال به شما کمک کنند. این الگوها میتوانند نشان دهند که چرا یا چگونه قیمت یک دارایی بهشکلی ویژه حرکت کرده است و مسیر بعدی روند احتمالاً در کدام جهت خواهد بود.
در واقع، الگوهای نموداری میتوانند با برجستهکردن سطوح حمایت و مقاومت، به معاملهگر کمک کنند تا موقعیت لانگ یا شورت اتخاذ کند، یا در صورت احتمال تغییر و بازگشت روند، موقعیتهای فعلی خود را ببندد یا باز کند. البته باز هم تکرار میکنیم که آگاهی تئوری از این الگوها کافی نیست و تنها با تمرین و بهکاربستن آنها در معاملات است که میتوانید معنای واقعی آنها را درک کنید و بر کاربرد هریک از آنها مسلط شوید.
الگوی فنجان (cup and Handle) در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟
برای فعالیت مداوم در بازار کریپتو و ارزهای دیجیتال و جلوگیری از ضررهای احتمالی، باید روشهای تحلیل تکنیکال بازار رمزارزها را بشناسید. تحلیل بازار بیشتر از طریق نمودارها و الگوها انجام میشود و یکی از الگوهای پرطرفدار در تحلیل بازار رمزارزها، الگوی فنجان یا Cup and Handle است. در این مقاله قصد داریم شما را با این الگوی تحلیلی و نحوهی استفاده از آن آشنا کنیم.
معرفی الگوی فنجان (cup and Handle) در تحلیل رمزارزهاالگوی فنجان و دسته (cup and Handle) یک الگوی تکنیکال است که در نمودارهای قیمت ارزهای دیجیتال یافت میشود. این الگو نشاندهنده اصلاح یک روند صعودی است و در نهایت به شما سیگنال شروع دوباره و از سرگیری معاملات را میدهد. الگوی تحلیلی فنجان به شما میگوید که چه زمانی ارز دیجیتال مورد نظرتان را بخرید. این الگو زمان ورود و ریسک را بهوضوح مشخص میکند، اما به دلیل معیارهای حجم پراکنده، تفسیر آن در بازار ارزهای دیجیتال کمی دشوار است.
الگوی قیمت فنجان و دسته در نمودار قیمت اوراق بهادار یک نشانگر تکنیکال بوده که شبیه یک فنجان دستهدار است، جایی که فنجان شکل «U» به خود می¬گیرد و دسته، شیب کمی به سمت پایین دارد. الگوی فنجان و دسته بهعنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته میشود، بهطوریکه سمت راست الگو معمولاً حجم معاملات کمتری را تجربه میکند. شکلگیری این الگو ممکن است به کوتاهی 7 هفته باشد یا تا 65 هفته طول بکشد.
الگوی فنجان و دسته یک الگوی نمودار ترکیبی است که سیگنال صعودی را نشان میدهد. در این الگو قیمتها بخشی از روند صعودی قبلی را اصلاح میکنند، سپس به سمت قله قبلی بازمیگردند و یک «فنجان» را تشکیل میدهند. پس از آن، قیمتها به سمتی میروند که یک «دسته» را ایجاد میکنند. این دسته پس از تکمیل، نشانهای از حرکت ارز دیجیتال به قلههای جدید است. الگوی Cup and Handle توسط ویلیام اونیل در سال 1988 مطرح شد.
اونیل (William O'Neil) در کتابش با عنوان «چگونه با سهام کسب درآمد کنیم» به معاملههای رمزارزی و تحلیل با استفاده از الگوی فنجان و دسته اشاره میکند. این کارآفرین آمریکای در کتاب «How to Make Money in Stocks» به وضوح میگوید که الگوی فنجان در بازار سهام بسیار یافت میشود و بهطور مکرر در بازار ارزهای دیجیتال مورداستفاده قرار میگیرد. الگوی فنجان و دسته را میتوان در بازههای زمانی مختلف از نمودارهای ساعتی، هفتگی تا ماهانه پیدا کرد. بااینحال این الگو در تایم فریمهای نمودار روزانه قدرتمندتر است. چند نوع از این الگو وجود دارد، اما همه آنها ظاهری مشابه دارند.
الگوی فنجان و دسته چه ویژگیهایی دارد؟الگوی تحلیلی فنجان و دسته پس از یک رالی بزرگ قیمتی ظاهر میشود. از این الگو زمانی استفاده میکنند که بازار کمی مکث کرده تا نفسی تازه کند. الگوی Cup and Handle از پنج مرحله کلیدی تشکیل شده است. چهار مرحله کلیدی اول به شکلدهی ساختار نام الگو کمک میکنند، زیرا طرح کلی این الگو یک فنجان را با دسته نشان میدهد.
پس از یک روند صعودی بزرگ در قیمت ارز دیجیتال بازار شروع به اصلاح میکند و نیمه اول فنجان را شکل میدهد. اصلاح قیمت معمولاً حدود 30 تا 50 درصد طول روند صعودی قبلی را دنبال میکند. بااینحال، مواردی وجود دارد که ممکن است اصلاح عمیقتری رخ دهد. پس از تشکیل یک کف، قیمتها شروع به افزایش خواهند کرد. در این مرحله، قسمت فنجانی الگو ایجاد شده است.
اکنون که قیمتها به بالاترین سطح قبلی خود نزدیک شدهاند، معاملهگران صعودی خرید را متوقف میکنند و منتظر میمانند تا ببینند آیا نزولی در قیمت رخ میدهد یا خیر. معاملهگرانی که در نزدیکی ارتفاعات قدیمی خرید ارز دیجیتال انجام داده اند، درعینحال هم خوشحال و هم عصبانی هستند. آنها از اینکه قیمتها به بالاترین سطح قبلی بازگشتهاند خوشحالاند، اما نگران فروش بعدی خود هستند. در این مرحله سرمایهگذاران بهتدریج ارزهای خود را میفروشند و به شکلگیری دسته فنجان کمک میکنند.
بااینحال، رفتهرفته فروشندهها در بازار کمتر میشوند و حجم کل را کاهش میدهند. این موضوع باعث میشود روند قیمت از پهلوی فنجان تا کمی پایینتر به حرکت خود ادامه دهد و دسته فنجان را کامل کند. در انتها الگو شکل فنجان قهوه با دسته در سمت راست را به خود میگیرد. با ادامه روند صعودی قبلی، این الگو زمانی تأیید میشود که قیمتها از بالاترین حد خود کاهش پیدا کنند. الگوی الگوهای تکنیکال فنجان و دسته نمیتواند بدون یک روند صعودی قبلی وجود داشته باشد.
درنتیجه، این الگو اغلب در بازار ارزهای دیجیتال یافت میشود. انواع الگوهای فنجان در تحلیل رمزارزها چند تغییر در الگوی فنجان وجود دارد که سرمایه گذاران رمزارزی باید از آن آگاه باشند. اولین تغییر مربوط به مواقعی است که قسمت دسته الگو بالاتر از ارتفاع قدیمی ایجاد میشود. این الگو را «الگوهای تکنیکال دسته بالا» نیز در نظر میگیرند.
الگوی فنجان و دسته بالایکی از ویژگیهای الگوی فنجان و دسته این است که دسته باید در 10 درصد ارتفاع قدیمی شکل بگیرد. گاهی پیش میآید که بازار بهشدت صعودی است و دسته کمی بالاتر از اوج قدیمی قرار میگیرد، اما در 10 درصد آن باقی میماند. این موقعیتها به نام دسته بالا در نظر گرفته میشوند.
الگوی فنجان و دسته کاملدر نمونه بالا یک فنجان با دسته بلند را بیان کردیم. در آن الگو دسته بهجای پایین، در بالای ارتفاع قدیمی شکل میگیرد. نتیجه الگو در جایی که یک شکست جزئی بالاتر است یکسان باقی میماند، اما پسازآن قیمتها با کاهش حجم معامله میشوند تا دسته را تشکیل دهند. این الگو زمانی تأیید میشود که بازار از بالاترین قیمت دسته به سمت پایین میآید و دسته کامل را شکل میدهد.
الگوی فنجان و دسته روزانهزمانی که ویلیام اونیل برای اولین بار الگوی فنجان و دسته را شناسایی کرد، تمرکز او بر فریمهای زمانی نمودار روزانه بود. اکنون که نرمافزار نمودار گیری دسترسی به نمودارهای روزانه را آسان کرده است، تغییراتی در این الگو ظاهر شده، بهطوریکه میتوان آن را در بازههای زمانی نمودار روزانه پیدا کرد.
الگوی فنجان و دسته به ما چه میگوید؟ازآنجاییکه سهامی که این الگو را تشکیل میدهد، قلههای قدیمی را آزمایش میکند، احتمالاً تحت فشار فروش سرمایهگذارانی قرار میگیرد که قبلاً در آن سطوح خرید کردهاند. فشار فروش احتمالاً باعث تثبیت قیمت با تمایل به روند نزولی برای یک دوره چهار روز تا چهار هفته میشود، قبل از اینکه به سمت بالاتر حرکت کند. فنجان و دسته یک الگوی ادامهدار صعودی در نظر گرفته میشود و برای شناسایی فرصتهای خرید کاربرد دارد.
نمونهای از نحوه استفاده از فنجان و دستهفرض کنید یک سفارش توقف خرید کمی بالاتر از خط روند بالای دسته قرار میدهید. اجرای سفارش تنها در صورتی باید رخ دهد که قیمت مقاومت الگو را بشکند. معامله گران ممکن است نوسان بیشازحد را تجربه کنند و با استفاده از یک ورودی تهاجمی وارد یک بازار نزولی کاذب شوند. از طرف دیگر، منتظر بمانید تا قیمت ارز دیجیتال در بالای خط روند بالای دسته بسته شود، سپس یک سفارش محدود را کمی پایینتر از سطح شکست الگو قرار دهید. در صورت کاهش قیمت سعی کنید مقداری ارز بخرید. اگر قیمت به رشد خود ادامه دهد و عقب ننشیند میتوانید سود زیادی کسب کنید.
هدف سود با اندازهگیری فاصله بین کف فنجان و سطح شکست الگو و افزایش آن فاصله به سمت بالا از شکست تعیین میشود. بهعنوانمثال، اگر فاصله بین سطح شکستن کف و دسته 20 نقطه باشد، هدف سود 20 نقطه بالاتر از دسته الگو قرار میگیرد. بسته به تحمل ریسک معاملهگر و نوسانات بازار، سفارشهای توقف ضرر ممکن است در زیر دسته یا زیر فنجان قرار بگیرند. حال بیایید یک مثال تاریخی واقعی را در نظر بگیریم که در اکتبر 2002 در بورس سهام نزدک (بورس آمریکا) نزدیک به 13 دلار عرضه شد و پنج سال بعد به 154 دلار رسید.
محدودیتهای الگوی فنجان و دستهمانند همه اندیکاتورهای تکنیکال، فنجان و دسته باید در هماهنگی با سیگنالها و نشانگرهای دیگر قبل از تصمیمگیری در مورد معامله استفاده شوند. در الگوی فنجان و دسته محدودیتهای خاصی توسط تعدادی از معامله گران شناسایی شده است. اولین مورد این است که ممکن است مدتی طول بکشد تا الگو بهطور کامل شکل بگیرد. این موضوع میتواند منجر به تصمیمگیریهای دیرهنگام شود. درحالیکه از یک ماه تا یک سال زمان معمولی برای شکلگیری یک فنجان و دسته وجود دارد، ممکن است این الگو خیلی سریع اتفاق بیفتد یا چندین سال طول بکشد تا خودش را ثابت کند.
موضوع دیگر مربوط به عمق بخش انتهای فنجان است. گاهی اوقات یک فنجان کمعمقتر میتواند یک سیگنال باشد، درحالیکه یک فنجان عمیق میتواند یک سیگنال نادرست ایجاد کند. گاهی پیش میآید که فنجان بدون دسته مشخص تشکیل شود. درنهایت، یک محدودیت مشترک در بسیاری از الگوهای تکنیکال این است که در سهام غیر نقد شونده معمولا قابلاعتماد نیستند. بهطورمعمول فنجان دارای یک مکث یا دوره تثبیت در انتهای فنجان است، جایی که قیمت به طرفین حرکت میکند یا یک ته گرد را تشکیل میدهد. این نشان میدهد که قیمت ارز به سطح حمایت رسیده و نمیتواند از آن پایینتر بیاید. این اتفاق به بیشتر شدن شانس افزایش قیمت پس از شکست کمک میکند.
یک V-bottom (انتهای فنجان V شکل) که در آن قیمت کاهش مییابد و سپس بهشدت افزایش مییابد، ممکن است یک فنجان را تشکیل دهد. برخی از معامله گران این نوع فنجانها را دوست دارند، درحالیکه برخی دیگر از آنها اجتناب میکنند. اگر روند صعودی باشد و فنجان و دسته در وسط آن روند شکل بگیرد، سیگنال خرید مزیت بیشتری از روند کلی دارد. در این مورد، به دنبال یک روند قوی باشید که به سمت فنجان و دسته میرود. برای اطمینان بیشتر به دنبال ته فنجان باشید تا با سطح حمایت طولانیمدت، مانند خط روند رو به افزایش یا میانگین متحرک هماهنگ شود.
اگر فنجان و دسته پس از یک روند نزولی شکل بگیرد، میتواند نشانه معکوس شدن روند باشد. برای بهبود شانس الگو که منجر به معکوس شدن واقعی میشود، به دنبال امواج نزولی قیمت باشید تا به سمت فنجان و دسته کوچکتر بروید. امواج کوچکتر و پایینتر که به سمت فنجان و دسته میروند، شواهدی را نشان میدهند که فروش کاهش مییابد. بنابراین در صورت شکسته شدن قیمت در بالای دسته احتمالاً حرکت صعودی را شاهد خواهید بود.
سوالات متداول
چگونه الگوی فنجان و دسته را پیدا کنیم؟
سناریویی را در نظر بگیرید که در آن یک سهام اخیراً پس از حرکت قابلتوجه به بالاترین حد خود رسیده، اما از آن زمان اصلاح شده و تقریباً 50 درصد سقوط کرده است. در این مرحله، سرمایهگذار میتواند سهام را خریداری کند و پیشبینی کند که به سطوح قبلی بازگردد. پسازآن، سهام مجدداً رشد میکند و سطوح مقاومت بالای قبلی را آزمایش میکند و سپس به یک روند جانبی سقوط میکند. در آخرین مرحله الگو، سهام از این سطوح مقاومت فراتر میرود و 50 درصد بالاتر از بالاترین حد قبلی خود قرار میگیرد.
بعد از یک فنجان و الگوی دسته چه اتفاقی میافتد؟
اگر الگوی فنجان و دسته تأیید شود، با حرکت صعودی قیمت به سمت بالا همراه خواهد شد. شما میتوانید یک هدف قیمت را بر اساس اندازه فنجان انتخاب کنید، اما پیشبینی اینکه بعد از شکست اولیه از الگوی فنجان و دسته چه اتفاقی خواهد افتاد کمی دشوار است. برای درک بهتر از اینکه بعد از الگوی فنجان و دسته چه اتفاقی میافتد باید یک بازه زمانی بزرگتر را در نظر بگیرید.
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟ | آموزش جامع
مفهوم پیش بینی اساس تمامی بازارهای مالی در دنیا محسوب می شود. آنچه که باید در ذهن یک معامله گر به صورت بهینه رخ دهد، پیش بینی درست از آینده احتمالی آن بازار و مارکت است. در واقع باید این گونه بحث کرد که هر رفتاری در بازار از الگویی پیروی می کند که این الگو در آن دارای سابقه است و این سوابق بهترین مرجع برای تصمیم گیری در مورد آینده است. تحلیل تکنیکال یک متد خاص برای همین پیش بینی هاست که رفتار نموداری را از طریق الگوهای تکنیکال مجموعه ای از داده های پیشین و گذشته بدست می آورد. این نمودارها شامل قیمت، حجم و سایر پارامترهای متغیر مربوط به یک ارز یا سهم است. بنابراین این تحلیل های تکنیکال در تمامی بازارهایی که مبتنی بر مفهوم عرصه و تقاضا باشند کاربرد داشته و نقش اساسی را ایفا می کنند. در این میان الگوی پرچم به عنوان یک الگوی ادامه دهنده، جزئی از همین تحلیل های تکنیکال می باشد. در ادامه به تفصیل در مورد این الگو و انواع مختلف آن بحث خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟ | آموزش جامع 5
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟
همان گونه که اشاره شد، الگوی پرچم از دسته الگوهای تحلیل تکنیکال است و نوعی از دسته الگوهای ادامه دهنده محسوب می شود. این بدین معناست که الگوی مورد نظر روند حرکت پارامتر بر روی نمودار را منطبق بر همان روند قبلی ادامه می دهد. این الگو متشکل از دو عنصر اصلی به نام های میله و پرچم می باشد که در معرفی میله باید این گونه بگوییم که حرکتی که نمودار قبل از رسیدن به منطقه پرچم انجام می دهد را به عنوان میله در نظر می گیرند. در مورد پرچم هم باید این تعریف را به کار برد که به منطقه ای از نمودار اطلاق می شود که در آن نوعی از تحرکات اصلاحی انجام می شود و دارای اشکال مختلفی است که بر مبنای نوع حرکت نمودار تعیین می گردد.
الگوی پرچم یک الگوی قیمتی است که مبنای تحلیل آن قیمت و ارزش آن سهم یا ارز و کالایی می باشد که در بازار مورد معامله قرار می گیرد. این الگو در بازه زمانی کوتاه مدت عمل می کند و در جهت عکس روند اصلی تایم بلند مدت است. در واقع احتمال رخداد الگویی به شکل پرچم که در آن قیمت به عنوان پارامتر مبنا، اولین حرکت خود را در جهت عکس حرکت های قبلی را انجام دهد. زمانی می توان به الگوهای تکنیکال درآمد و سود بالاتری در استفاده از این الگو رسید که این روند در خلاف جهت ادامه دار باشد و افزایش قیمت به سرعت اتفاق افتد. الگوی پرچم در کنار اندیکاتورهایی مانند حجم و تحرک قیمت استفاده می شود و از آنها برای تحلیل استفاده می شود و در واقع دو رویداد مهم را در نمودارهای قیمت به نمایش می گذارد :
مدل کارکرد
برای تشریح الگوی پرچم باید به دقت دنبال ناحیه ای از آن باشیم که در حال تثبیت قیمت و حرکتی در جهت مخالف روند کلی نمودار است. این الگو قطعا در انتهای یک تحرک سریع قیمتی شکل می گیرد و به صورت عمومی و منطقی از حدود 5 تا 20 کندل یا همان میله قیمت تشکیل می شود. این الگو نیز مانند تمامی الگوهای تکنیکال می تواند به صورت نزولی و صعودی باشد. الگوهای قیمتی پرچم از پنج پارامتر اساسی تشکیل می شود که عبارت است از :
- وجود یک روند قیمت قبل از تشکیل الگوی پرچم. این روند جایی تمام می شود که یک حرکت خلاف جهت به صورت تیز و ادامه دار به وجود آید.
- ایجاد کانال برای تثبیت قیمت
- الگوهای مربوط به حجم
- رخداد یک شکست قیمت
- به کار گیری یک تایید در محل بروز شکست قیمت به منظور اطمینان از ادامه روند در جهت روند اصلی بازار
برای توضیح در مورد الگوهای صعودی باید این گونه شرح دهیم که ساختارهای کلی الگوی پرچم صعودی و نزولی یکسان است و آنچه تفاوت دارد جهت روند هاست. در الگوی حجمی پرچم در شکل صعودی آن، قبل از تغییر و در روند قبلی حالت افزایشی داشته و در تغییر به روند تثبیت قیمت، کاهش پیدا می کند. این دقیقا برعکس حالتی است که در الگوهای نزولی پرچم رخ می دهد و در محدوده روند قبلی افزایش می یابند و پس از تغییر سریع تمایل به نوسان در همان سطح می کنند. بدیهی است که آنچه در روندهای نزولی اتفاق می افتد، تمایل نمودار به افزایش حجم در زمان است.
تشکیل الگوی پرچم این گونه است که دو خطر موازی در محدوده نوسان و تثبیت قیمت رسم می شود که اگر موازی باشند حالت موازی الگوی پرچم را نشان می دهد و اگر همگرا بوده و متقاطع باشند، حالت سه گوش الگوی پرچم را نشان می دهند. الگوی موازی را Wedge و الگوی سه گوش را Pennants می نامند. با توجه به دسته بندی الگوی پرچم در دسته الگوهای ادامه دار باید اشاره کنیم که از آن برای تعیین محل ورود و خروج از روند استفاده می کنند و نتایج قابل توجهی را نیز بدست می آورند. در مورد نواحی نوسان و تثبیت قیمت باید گفت که در این دوره به دلیل افزایش ها و کاهش های مقطعی، معمولا معامله گران تازه کار با شوق بیشتری وارد بازار شده و قیمت ها را بالاتر می کشند و این در حالی است که معامله گران قدیمی تر ترجیح می دهند در دوره تثبیت قیمت، کمتر حرکت کنند.
الگوی کلاسیک تحلیل تکنیکال مستطیل و سر و شانه
یکی از راهای تشخیص ادامه یک روند و یا تغییر جهت یک روند در تحلیل تکنیکال استفاده از الگوهای کلاسیک می باشد در این پست به بررسی الگوهای سر و شانه و الگوی مستطیل می پردازیم.ما در این سری پستهای آموزشی سعی کرده ایم با طراحی تصاویر گرافیکی آموزشی و گویا به یادگیری بیشتر کاربران کمک کنیم.
کاربران عزیز برای استفاده از آموزش های تصویری و دریافت سیگنال ها و تحلیل های رایگان ارز دیجیتال می توانید عضو کانال تلگرامی سایت هوش فعال شوید برای عضویت کلیک نمایید.
الگوی سر و شانه در کف
این الگو معمولا در درهای قیمتی ایجاد می گردد و یکی از نشانه های برگشت قیمت می باشد، و در واقع این الگو جزء الگوهای بازگشتی می باشد.این الگو با داشتن دو دره کوچک در طرفین و یک قله بزرگ در وسط به سر و شانه معروف می باشد.معمولا بعد از شکست خط گردن در الگوی سر و شانه(خط گردن خطی است که دو شانه و سر را به هم متصل کرده و نقش یک سطح مقاومتی برای قیمت بازی می کند) می توان انتظار داشت که قیمت به ارتفاع سر رشد کند.
الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
این الگو درواقع یک روند خنثی در درون یک کانال می باشد که چندین بار سقف و کف این کانال با قیمت تماس پیدا کرده. در ادامه ویژگی های الگوی مستطیل را مشاهده می فرمایید.
- معمولا طول الگوی مستطیل باید حد اکثر یک سوم روند قبلی خود باشد.
- الگوهای مستطیل هم در روند صعودی و هم در روند نزولی دیده می شوند.
- الگوی مستطیل یک الگوی ادامه دهنده می باشد.
- پس از شکست خط استاتیک حمایتی در این الگو در روند نزولی قیمت می تواند به اندازه عرض الگو نزول کند
- پس از شکست خط استاتیک مقاومتی در یک روند صعودی قیمت می تواند به اندازه عرض الگو رشد کند.
نویسنده : مصطفی اجارستاقی
کاربران محترم می توانند با ارائه دریدگاه های ارزنده خود ما را در بهبود کیفی مطالب سایت یاری رسانند.
درس ۷: تحلیل تکنیکال/ الگوهای قیمتی
الگو ها اشکال متمایزی هستند که در اثر تحرکات قیمت رمزارزها روی نمودار ایجاد میشوند و پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند. یک الگو با خطی مشخص میشود که نقاط متداول قیمت، مانند بسته شدن قیمتها یا پایین بودن قیمتها را در یک بازه زمانی خاص به هم متصل میکند. تحلیلگران تکینکال و نمودارشناسان به دنبال شناسایی الگوها به عنوان راهی برای پیش بینی مسیر آینده قیمت داراییها هستند.
در ادامه با انواع الگوی قیمتی در بازار رمزارزها آشنا خواهید شد:
کانال قیمتی
کانالهای قیمت با ایجاد دو خط موازی صعودی، نزولی یا افقی ساخته میشوند که مجموعهای از اوج و فرودهای قیمت در بازار را به هم متصل میکنند. این کانالهای حمایت و مقاومت، مناطق حمایت (پایین) و مقاومت (بالا) هستند و قیمتها تمایل دارند بین آنها جهش کنند. اکثر معامله گران در کانال قیمتی به سمت پایین خرید میکنند و در کانال قیمتی صعودی (به سمت بالا) میفروشند.
در مثال بالا، یک کانال قیمت نزولی وجود دارد که قیمت در طول دو ماه باقی میماند -به جز یک شکست کاذب در اواخر ماه مه-. معامله گران در طول این دوره برای دستیابی به سودهای اندک، یا تا زمان شکست الگوی در اواسط جولای، موقعیت نزولی خود را حفظ میکردند یا معاملههای کوچک با جهشهای قیمتی انجام میدادند.
الگوی مثلث
مثلثهای صعودی و نزولی با یک خط روند افقی که ارتفاعها یا پایینها را به هم متصل میکند و یک خط روند شیبدار دوم که اوجها یا پایینترین ارتفاعها را به هم متصل میکند، ایجاد میشوند. مثلث قائم الزاویه به دست آمده به نقطه تصمیم گیری منتهی میشود که در آن قیمت تمایل به شکست از خط افقی در الگوهای تکنیکال جهت خط شیب دار دارد.
انواع الگوی مثلث:
- صعودی: این الگو با یک خط روند صعودی و یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین شکل میگیرد. این الگو نشان میدهد که احتمال دارد شکست بیشتر به سمت پایین مثلث باشد.
- نزولی: یک خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالا که نشان دهنده امکان یک شکست است این الگو را شکل میدهد. در این الگو معمولا اندازه شکستگی با ارتفاع ضلع عمودی چپ مثلث برابر است.
- متقارن: وقتی که دو خط روند به سمت یکدیگر نزدیک میشود این الگو شکل میگیرد. البته این الگو صرفا احتمال وقوع شکست را میدهد و نه جهت را.
در مثال بالا، یک مثلث صعودی و به دنبال آن یک شکست در حجم بالا وجود دارد. معامله گران پس از شکست از خط روند بالایی با هدف قیمتی برابر با ارتفاع مثلث اعمال شده بر روی خط روند بالایی، وارد موقعیت خرید می شدند. در این مورد، صدای بالا در طول شکست تایید بزرگی است.
الگوی سر و شانه
الگوی نمودار سر و شانه نشان دهنده تغییر روند از صعودی به نزولی است. به طور معمول، این الگو پس از یک روند صعودی شکل میگیرد. مشخصه آن نوسانات قیمت است که سه قله را تشکیل میدهد. این سه قله عبارتند از:
- سر
- شانه راست: در شانه راست پس از اینکه خریداران تلاش میکنند قیمت را بالا ببرند، اما نمیتوانند به سطوح قبلی (سر) برسند، شکل میگیرد. فروشندگان ثانویه قیمت را پایین میآورند. این تاییدی است بر اینکه خرسها بر بازار تسلط دارند.
- شانه چپ: شانه چپ زمانی شکل میگیرد که یک عقب نشینی قیمت وجود داشته باشد. پس از این عقب نشینی، قیمت دوباره به سمت بالا حرکت میکند و به سطحی بالاتر از بالاترین سطح قبلی میرسد. با این حال، این افزایش قیمت پایدار نخواهد بود زیرا فروشندگان آن را تا سطح نوسان قبلی پایین میآورند.
الگوی سر و شانه
وقتی یک خط روند را از پایینترین شانه اول و شانه دوم میکشید، متوجه میشوید که تقریباً در یک سطح هستند. این “خط گردن” است و سطح حمایت را تشکیل میدهد. اگر قیمت به زیر آن برسد، نشانگر شروع روند نزولی است.
الگوی دوقله:
یک الگوی دوقلو نشان دهنده معکوس شدن یک روند صعودی به یک روند نزولی است. این الگوی نمودار زمانی اتفاق میافتد که قیمت دو قله را در یک سطح تشکیل دهد. این قلهها نشان دهنده سطح مقاومتی است که دارایی در طول یک روند صعودی به آن رسیده است.
در طول یک روند صعودی، قیمت به اولین اوج میرسد و سپس کمی به سطح حمایت کاهش مییابد. سپس قیمت به قله دوم باز میگردد و سطح مقاومت ایجاد شده توسط پیک اول را لمس میکند. این الگو نشان میدهد که خریداران نمیتوانند قیمت را فراتر از سطح مقاومت فشار دهند و حرکت صعودی در حال از بین رفتن است. در نتیجه، قیمتها به زیر سطح حمایت میرسند و روند نزولی را در پیش میگیرند.
الگوی فنجان و دسته
فنجان و دسته به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته میشود، به طوری که سمت راست الگو معمولا حجم معاملات کمتری را تجربه میکند. شکل گیری این الگو ممکن است به کوتاهی هفت هفته یا تا ۶۵ هفته طول بکشد.
الگوی فنجان و دسته دورهای کوتاه از احساسات نزولی را در بازار صعودی نمایش میدهد، در حالی که روند کلی پس از ایجاد این الگو همچنان در جهت صعودی ادامه خواهد یافت.
کلام آخر:
در این مقاله با انواع الگوی قیمتی در بازار آشنا شدید. تشخیص الگوها شاید ساده به نظر برد اما اهمیت کار آنجا مشخص میشود که الگو را به درستی تشخیص داده و سپس به خوبی تحلیل کرده باشید. این الگوها میتوانند به سادگی خطوط روند و به پیچیدگی الگوی دو سر و شانه باشند. پس سعی کنید تحلیل فاندامنتال را نیز با تکنیکال تطبیق دهید و حتما حد ضرر داشته باشید تا میزان ریسک کمتری را تجربه کنید.
دیدگاه شما