خط روند (Trendline)
خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمتها (سقفهای قیمت) یا پایینترین قیمتها (کفهای قیمت) رسم میشود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.
خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهند.
خطوط روند همچنین نشاندهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت را در بازههای زمانی مختلف هستند.
نکات کلیدی:
- یک خط روند واحد را میتوان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضحتری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
- خطوط روند را میتوان به کفها و سقفهای قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
- دوره زمانی تحلیل شده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده میشوند برای هر معاملهگر متفاوت هستند.
خطوط روند به شما چه میگویند؟
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
به جای نگاه به عملکرد گذشته کسب و کار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) میگردند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مسیر کنونی قیمتهای بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست، و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
برخی تحلیلگران مایلند از بازههای زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر میگیرند.
برخی تحلیلگران زمان را به طور کل کنار میگذارند و ترجیح میدهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.
آنچه باعث جذابیت و فراگیر شدن استفاده از خطوط روند میشود این است که میتوان از این خطوط صرفنظر از بازه، چارچوب، و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.
اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله میشود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت میکند.
اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر میگوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.
با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.
ساختار کلی خط روند
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
روند سه جهت دارد
از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان میدهد. ولی برای به کارگیری آن میبایست تعریف دقیقتری را ارائه کنیم.
پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص میشود.
این زیگزاگها همانند یکسری موجهای پی در پی میباشند که شامل موجهای صعودی (پیکها یا رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) میباشند.
برآیند حرکات این موجهای صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل میدهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی میباشد.
روند صعودی به عنوان یکسری از موجها و حفرههای بالارونده تعریف میشود و روند نزولی برخلاف آن از موجها و حفرههای پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موجها و حفرههایی است که جهت مستقیم دارند.
همانطور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.
اکثر مردم فکر میکنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت میکند: صعودی، نزولی و خنثی.
تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی میباشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیدهاند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).
اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.
اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند.
آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند. نمیتوان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی (بدون روند) استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
سه انتخاب کلی برای هر معاملهگری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظارهگر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درستتر به نظر میرسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانهترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند
علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هرچند غالب تحلیلگران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیلگران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل میدهد.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند.
این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معاملهگران برداشتهای متفاوتی از یک روند دارند.
برای معاملهگران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بیاهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاهمدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل میدهد.
به بیان کلی اکثر روشهایی که بر اساس تعقیب روند کار میکنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول میکشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاهمدت میتوان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاهمدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار میباشند.
مثالهایی واقعی از خط روند
استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است.
معاملهگر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین) را در نمودار داشته باشد. امروزه نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میلهای و…) نمایش میدهند.
در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را میبینید که خط روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است.
این خط روند مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان میدهد و میتوان آن خط را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت.
در این مورد، معاملهگر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.
اگر عملکرد قیمت خط قیمت را شکسته و پایینتر رود، معاملهگر میتواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معاملهگر اجازه میدهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال میکند شروع به ضعیف شدن کرده از معامله خرید خارج شود.
خطوط روند البته بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معاملهگر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی دقیقه، ممکن است خطوط روند متفاوتی بتوان رسم کرد و معاملهها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعدهمند داشته باشند.
نمودار زیر خط روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو را نمایش میدهد:
فیلم آموزش رسم خط روند
در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده میشود.
به این ترتیب یاد گرفتید چطور خط روند را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال رسم کنید.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده میشود؟
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:
1.شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.
تفاوت بین خطوط روند و کانالها
بر یک نمودار بیش از یک خط روند را میتوان اعمال کرد.
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند. کانال میتواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد. نقطه شکست کانال میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
محدودیتهای خط روند
خطوط روند محدودیتهایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند.
هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند نیز باید دوباره تنظیم شوند.
یک خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا میکند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله خواهد گرفت و از این رو نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معاملهگران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب میکنند.
ممکن است خط روندی که توسط یک معاملهگر رسم شده، توسط معاملهگران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.
به عنوان مثال، برخی معاملهگران در یک بازه از کفهای قیمت استفاده میکنند درحالیکه دیگران ممکن است از پایینترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.
نکته آخر این است که خطوط روند اعمال شده بر چارچوبهای زمانی کوچکتر میتوانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول ان حجم قیمت پایینی وجود داشته، ممکن است به سادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
خط روند چیست؟ نحوه ترسیم + انواع خط روند
اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است. چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل میگیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل میکنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه میشود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید“. چرا که طبق اصول سهگانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمتها بر اساس روندها است“. برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی خط روند، انواع آن، نحوه ترسیم، اعتبار و شکست روندها خواهیم پرداخت.
سرفصل آموزشی
خط روند چیست؟
تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل میگیرند. حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد.
هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend (روند دوست شماست). از آنجایی که “قیمتها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “فقط کافی معاملات روند چیست؟ است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید”. یعنی در روند صعودی وارد بازار و در روند نزولی از بازار خارج شوید. البته در بازارهای جهانی مثل ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید! در روند خنثی نیز صرفا نظارهگر باشید و شعر بخوانید 🙂
انواع خط روند
با توجه به تعریف خط روند، سه نوع معاملات روند چیست؟ روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.
روند صعودی
با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود میآید که به آن خط روند صعودی میگویند. دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در معاملات روند چیست؟ روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!
شکلهای زیر به ترتیب مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است. واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده میکنید.
روند نزولی
با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود میآید که به آن خط روند نزولی میگویند. دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایینتر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به کاهش دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایینتر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX میتوانید پوزیشن Short بگیرید.
نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطهگری مالی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر میبرد!
روند خنثی (ساید)
در روند خنثی، قیمتها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمتها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمتها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایینتر از سقف و کف قیمتهای قبلی شکل نمیگیرد.
آموزش نحوه ترسیم خط روند
همانطور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کفهای قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقفهای قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:
- در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتملتر است.
- در روند نزولی هر سقف جدید باید پایینتر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایینتر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
- اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده میکنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا میتواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
- ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکانپذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
- هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!
اعتبار روند
اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود. 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.
زاویه خط روند
هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر میشود. البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود میگیرد. بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.
گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد میشود که میتوان این افزایش شیب را نشانهای بر اتمام وضعیت صعودی دانست. همچنین میتوان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمتها به خطوط روند نزدیکتر باشند میتوان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است. همانطور که مشاهده معاملات روند چیست؟ میکنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا میتوان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!
تعداد دفعات برخورد کندلها
هر چه قیمتهای بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر میشود. در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود میتوان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمتها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.
اهمیت تایم فریم
در تمام دورههای زمانی مختلف (1 دقیقهای تا هفتگی و ماهانه) میتوان خطوط روند را ترسیم کرد. اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریمهای بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید. سپس بر اساس تحلیل دورههای زمانی پایینتر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد نوسانگیری دارید قطعا تایم فریمهای پایینتر برای شما اولویت دارند. اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال میکنید بایستی دورههای زمانی بالاتری را تحلیل کنید. مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایمفریمهای مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه میشود.
برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است. واکنش شاخص به خطوط روند صعودی را به وضوح مشاهده میکنید. طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما معاملات روند چیست؟ همانطور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر میبرد.
حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است. (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد. با بررسی نمودار در دورههای زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهرهگیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!
شکست خط روند
هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنالهایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم میکنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، میتوان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمتها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده میگیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند میتوان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.
شکل زیر مربوط به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده میکنید.
نحوه تایید شکست
گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندلها از خط روند عبور میکنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل میتواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده میکنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید میشود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) میتوان شکست را تایید کرد! برای تایمفریمهای کوتاهمدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده میشود. وقتی صحبت از نفوذ کندل میکنیم منظور نفوذ کامل همه قیمتها است نه صرفا سایه شمع!
فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته میشود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمتهای پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.
نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
چگونه با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال سود خود را افزایش دهیم؟
شما از چه ابزاری برای تحلیل معاملات خود در بازار رمزارزها استفاده میکنید؟ گاهی اوقات معاملهگران به سراغ انواع و اقسام ابزارهای تحلیل تکنیکال میروند. ابزارهایی که استفاده از آنها گاهی بسیار دشوار است؛ اما بهراحتی از کنار ابزارهای ساده و کلیدی برای تحلیل ارزهای دیجیتال میگذرند. حجم معاملات ارز دیجیتال یکی از مهمترین ابزارهای تحلیلی پیش روی معاملهگران است. در این مقاله قصد داریم راه و روش سود کردن با استفاده از حجم معاملات رمزارزها را بررسی کنیم. تا پایان با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
حجم معاملات ارز دیجیتال چیست؟
احتمالاً، شما که در حال خواندن این مقالهاید، با مفهوم اندیکاتور آشنایی دارید. اگر به مطالعه بیشتر در این زمینه نیاز دارید، به مقاله اندیکاتور چیست ، مراجعه کنید. آیا میدانید که میتوان از حجم معاملات بهعنوان اندیکاتوری معتبر استفاده کرد؟ حتماً میپرسید چگونه این کار ممکن است؟
به زبان ساده، حجم معاملات، شاخصی است که میزان معاملات ارز دیجیتالی مانند بیتکوین را در بازه زمانی مشخصی تعیین میکند. حجم معاملات معمولاً بر حسب تعداد رمزارز خریدوفروششده یا ارزش معادل دلاری آنها برآورد میشود.
تجزیه و تحلیل حجم معاملات ارز دیجیتال، تصویر روشنی از میزان نقدینگی وارد یا خارجشده به معاملهگران ارائه میدهد. همچنین، به کمک این شاخص میتوان رفتار معاملات روند چیست؟ جمعی خریداران و فروشندگان را در بازه زمانی مشخصی تحلیل کرد. مثلاً، فرض کنید بیتکوین در محدوده قیمت 25 هزار دلار، با نوسان کمی همراه است؛ اما در عوض، حجم معاملات آن زیاد است. به نظر شما، این اتفاق نشانه چیست؟
بله؛ درست حدس زدید؛ در این شرایط، عمده خریداران و فروشندگان بیتکوین در بازار معتقدند که قیمت دارایی مدنظرشان در محدوده معقول و منصفانهای برای معامله قرار دارد. به همین دلیل سفارشهای خود را در بازار ثبت میکنند.
برای مشاهده حجم معاملات ارز دیجیتال در بازههای زمانی مختلف، میتوانید از سایتهای معتبری مانند کوین مارکت کپ (Coinmarketcap) و تریدینگ ویو (Tradingview) استفاده کنید.
روشهای سود کردن با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال
سود کردن در بازار نزولی و صعودی هدفی ایدئال برای هر معاملهگری است. استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال، کمک زیادی برای نزدیک شدن به این هدف میکند. حال که با مفهوم حجم معاملات آشنا شدید، وقت آن رسیده است که با نحوه استفاده از آن برای بهبود معاملات نیز آشنا شوید. برای این منظور، نکات زیر را با دقت مطالعه کنید.
1. تأیید روندها
حجم معاملات ابزاری کلیدی برای تأیید روندهای نزولی و صعودی است. بازار رو به رشد باید با افزایش حجم همراه باشد؛ به این معنی که خریداران برای افزایش قیمت، پُرقدرت حاضر میشوند. اگر قیمت ارز دیجیتال افزایش یابد، درحالیکه حجم معاملات آن کاهش پیدا کند، نشانه مهمی از تضعیف قدرت خریداران است؛ بنابراین، این موضوع هشداری جدی مبنی بر نزدیک شدن به پایان روند صعودی است.
2. تغییر روندها
لازم است در اینجا به نکته فوقالعاده مهمی اشاره کنیم. کاهش یا افزایش قیمت در حجم معاملات زیاد ارز دیجیتال، سیگنال بسیار قویتری به شمار میرود. این جمله مهم را با ذکر مثالی توضیح میدهیم. تصور کنید بیتکوین در روند نزولی قرار دارد. در پایان روند نزولی، خریداران دست به کار میشوند و با حجم بالا، سفارشهای فروش را از بازار جمع میکنند. به این ترتیب، یکباره حجم معاملات افزایش پیدا میکند. این اتفاق سیگنالی بسیار قوی از نزدیک شدن به انتهای روند نزولی در بازار است.
3. شناسایی حمایت و مقاومت
تصور کنید در پایان روند نزولی قیمت اتریوم، حجم معاملات افزایش مییابد. سپس روند صعودی آغاز میشود. پس از مدتی، بار دیگر روند معکوس میشود و قیمت اتریوم کاهش پیدا میکند. اگر در حرکت نزولی موج دوم، قیمت اتریوم از پایینترین سطح قیمت موج نزولی قبلی کمتر نشود و همچنین، حجم معاملات در روند نزولی دوم نسبت به روند نزولی قبل کمتر شود، در این شرایط، میتوانیم پایینترین سطح قیمت قبلی را بهعنوان حمایت اتریوم در نظر بگیریم و درنتیجه، به پولبک در نمودار قیمت اتریوم امیدوار باشیم. دقیقاً عکس این ماجرا نیز برای روند صعودی و تشخیص مقاومت روی نمودار قیمت صادق است.
4. شناسایی روندهای کاذب
نکته دیگر این است که اگر تغییر روندها با حجم معاملات کم همراه باشد، باید با دیده تردید به آن نگریست؛ چرا که نشاندهنده نداشتن توانایی لازم برای تغییر روند است. به این ترتیب، احتمالاً تعدادی از معاملهگران فریبخورده از معامله خارج یا به آن وارد میشوند و بعد از مدت کوتاهی، رمزارز بار دیگر به روند قبلی بازمیگردد.
شاخص نمایه حجم معاملات چیست؟ (Volume Profile)
در حالت عادی، حجم معاملات ارز دیجیتال را بر اساس زمان روی نمودار تجزیه و تحلیل میکنیم؛ اما جالب است بدانید که شاخص دیگری به نام نمایه حجم معاملات نیز وجود دارد. به کمک این شاخص، حجم معاملات بر اساس قیمت ارز دیجیتال بررسی میشود و میتوان نقاط حمایت و مقاومت را خیلی راحتتر روی نمودار قیمت تشخیص داد.
در سایت معتبر تریدینگ ویو (Tradingview) میتوانید این شاخص را مشاهده کنید. برای این منظور، ابتدا وارد سایت شوید و جفت ارز معاملات مدنظر خود را انتخاب کنید. ما در اینجا جفت ارز BTC / USDT را انتخاب میکنیم. در ادامه، نمودار قیمت این جفت ارز معاملاتی در صفحه به نمایش درمیآید.
در سمت چپ نمودار، ابزارهایی در اختیار شما قرار دارد. مطابق تصویر زیر، روی آیکون ابزار Prediction and Measurement Tools کلیک کنید. منویی به نمایش درمیآید. روی آخرین گزینه، یعنی Fixed Range Volume Profile کلیک کنید.
در ادامه، باید محدودة مدنظر روی نمودار قیمت را با استفاده از موس انتخاب کنید. سپس نمودار مربوط به شاخص نمایة حجم معاملات به نمایش درمیآید. نتیجه، چیزی مشابه تصویر زیر است. در این نمودار بهراحتی میتوان تشخیص داد که در چه محدوده قیمتی حجم معاملات افزایش پیدا کرده است.
کلام پایانی
در این مقاله نحوه استفاده از شاخص حجم معاملات ارز دیجیتال در بازار رمزارزها را بررسی کردیم. از این شاخص میتوانید برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت ارزهای دیجیتال روی نمودار قیمت استفاده کنید. از شاخص حجم معاملات در تایم فریم های کوتاه استفاده کنید تا بهترین نتایج را به دست آورید. درعینحال، توجه کنید تنها با استفاده از حجم معاملات نمیتوانید معاملات موفقی داشته باشید؛ بلکه لازم است از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز در کنار حجم معاملات استفاده کنید. آیا تاکنون از حجم معاملات رمزارزها برای تحلیل رمزارزها استفاده کردهاید؟
منظور از ترید خلاف روند چیست؟
یکی از راههای کسب درآمد از ارزهای دیجیتال، خرید و فروش آنهاست که قاعدتا با استفاده از تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال، با نتیجه بهتری همراه است.
همانطور که میدانید در تحلیل تکنیکال استراتژیهای مختلفی وجود دارد.
دراین مقاله قصد داریم تا درباره یکی از مهمترین استراتژیهای ترید به نام ترید خلاف روند (Counter Trading) صحبت کنیم. این استراتژی در بازار ارزهای دیجیتال و فارکس کاربرد بسیاری دارد.
ترید در جهت روند (Trend Trading) معاملات روند چیست؟ چیست؟
به حرکت قیمت در یک جهت کلی (به سمت بالا یا پایین)، ترند یا روند میگویند.
ترید در جهت روند بازار به این معناست که تریدر سعی دارد تا با کمک تجزیه و تحلیل روند یک دارایی خاص، سود به دست آورد.
معاملهگران روند (Trend Traders)، درابتدای یک حرکت صعودی یا نزولی وارد معاملات خرید یا فروش میشوند.
استراتژی ترید خلاف روند (Counter trend)چیست؟
با توجه به تعریف ترید در روند بازار، برخی از معاملهگران از استراتژی دیگری با عنوان ترید خلاف روند نیز استفاده میکنند.
در استراتژی خلاف روند، تریدر سعی میکند تا خلاف روند گسترده فعلی، معامله خود را انجام دهد.
در این استراتژی، معاملهگران در اصلاحات قیمت (Correction) یک دارایی خاص وارد معامله شده و از این طریق کسب درآمد میکنند.
فرض کنید برای یک دارایی خاص، حرکات صعودی یا نزولی شدیدی (پامپ یا دامپ) اتفاق افتاده است؛ در این زمان تریدر خلاف روند با زیر نظر گرفتن حرکات، منتظر یک اصلاح قیمت میماند تا در خلاف جهت بازار وارد معامله شود.
معمولا ترید هنگام تغییر روند، سودهای اندکی به همراه دارد؛ همچنین تریدرهای حرفهای میدانند که اگر اصلاحات مورد انتظارشان در روند یک دارایی اتفاق نیفتد، میبایست فورا از معامله خارج شوند تا از ضررهای احتمالی جلوگیری کنند.
در واقع اگر حرکات شدید صعودی یا نزولی رخ دهد، میتوان در اصلاحات قیمت وارد معامله شد.
در استراتژی Counter trend، از اندیکاتورهای مومنتوم، الگوهای بازگشتی و رنج تریدینگ (Range Trading) برای تشخیص بهترین نقاط ورود استفاده میشود.
تریدرهایی که از این استراتژی استفاده میکنند، باید توجه داشته باشند که هر دارایی دیجیتالی در هر لحظه ممکن است روند خود را از سر بگیرد، بنابراین مدیریت ریسک به منظور کاهش ضررهای احتمالی به شدت توصیه میشود.
آموزش ترید در خلاف جهت روند
در استراتژی Counter trend، تریدرها میتوانند از اندیکاتورهای مومنتوم، مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) برای تعیین محتملترین نقاط برگشتی در محدودههای حمایت و مقاومت استفاده کنند.
اگر حرکات شدید صعودی یا نزولی (Impulse) رخ دهد، میتوان در اصلاحات قیمت (Correction) وارد معامله شد.
به عنوان مثال، ممکن است یک تریدر خلاف روند، سهامی را در پایینترین حمایت 52 هفتهای خود و RSI ای که عددی پایینتر از 30 را نشان میدهد، خریداری کند.
این تریدر میتواند به طور بالعکس، هنگامی که قیمت سهامش به یک منطقه مقاومتی رسید و RSI عددی بالاتر از 70 را نشان داد، در پوزیشن شورت (موقعیت فروش)، سهامش را بفروشد.
در این چارت، معامله گران حرفهای توانستهاند از بازگشت نزولی بازار سود کسب کنند و معامله گران تازهکار را شکست دهند.
در این چارت، معامله گران حرفهای توانستهاند از بازگشت نزولی بازار سود کسب کنند و معامله گران تازهکار را شکست دهند.
گاهی تریدر برای گرفتن تایید بیشتر قبل از ورود به معامله، منتظر یک الگوی کندل صعودی یا نزولی میماند.
محدوده ترید خلاف روند باید به اندازه کافی گسترده باشد تا میزان سود دریافتی حداقل دو برابر حد ضرر تعیین شود.
به عنوان مثال، اگر حد ضرر تریدری 5 دلار است، باید حداقل سود دریافتی 10 دلار باشد.
مزایای ترید خلاف روند
در ادامه با مزایای این نوع ترید بیشتر آشنا میشویم:
ایجاد فرصتهای معاملاتی بیشتر
هنگامی که قیمت یک سهام در یک رنج قیمتی نوسان دارد، فرصتهای بیشتری برای خرید در حمایت و فروش در مقاومت ایجاد میکند.
اما یک سرمایهگذار ممکن است مجبور شود مدت زمان طولانی از معامله دست بکشد و فقط نظارهگر بازار باشد.
ریزشهای کم عمق
ترید خلاف روند در مقایسه با ترید در روند بازار، از موقعیت ریزشی کمتری برخوردار است و تریدر، سود کم اما منظم به دست میآورد.
اگرچه معامله در روند بازار سود چشمگیری دارد، اما ممکن است یک معاملهگر بارها قبل از شروع یک حرکت بزرگ در بازار، مجبور به خروج از معامله شود.
محدوتهای ترید خلاف روند
در ادامه با محدودیتهای این نوع ترید بیشتر آشنا میشویم:
پرداخت کارمزد بیشتر
از مضرات ترید در خلاف جهت روند، پرداخت کامزد بیشتر است؛ چرا که در این استراتژی فرصتهای بیشتری برای معامله وجود دارد و با هر معامله، تریدر مجبور به پرداخت کارمزد میشود.
البته یکی از راههای جلوگیری از این موضوع، استفاده از سیستم کارمزد به ازای هر سهم است (per-share commission)؛ در این صورت تریدر تنها به ازای هر سهم در معامله کارمزد پرداخت میکند، نه به ازای هر ترید.
وقتگیر بودن
حرکات خلاف روند به اندازه حرکات در روند تداوم ندارند و تریدر خلاف روند مجبور است در هر لحظه بازار را رصد کند تا نقاط ورود و خروج مناسب و مطمئنی را پیدا کند.
البته میتوان از راهکارهای ترید خودکار هم در ترید خلاف روند استفاده کرد.
سخن پایانی
اگر بخواهید به صورت روزانه معامله کنید، باید درنظر داشته باشید که قیمتها همیشه در جهت روند حرکت نمیکنند.
علاوه براینکه میتوانید در انتظار فرصت معامله در جهت روند باشید، میتوانید با استفاده از اصلاحات قیمتی هم معامله کنید.
در ترید خلاف روند میتوانید از الگوهای کندلی معکوس شونده و اسیلاتورها برای پیدا کردن حمایت و مقاومت کمک بگیرید و خلاف روند بازار معامله کنید.
شما هم اگر تجربه ترید در خلاف روند را دارید، با ما درمیان بگذارید.
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
روندها و انواع خط روند (روند صعودی، روند خنثی، روند نزولی)
بازار هیچگاه در یک خط راست حرکت نمیکند و همیشه حرکاتی زیگزاگی دارد. برآیند حرکت امواج صعودی و نزولی در بازار را روند می گویند.
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکی بازار است. اغلب اصطلاحات رایجی از قبیل «همیشه در جهت روند معامله کنید» «هرگز با روند نجنگید» یا «روند دوست توست» را زیاد میشنویم.
پس لازم است وقتی را برای تعریف روند صرف کنیم و انواع آن را بشناسیم.
انواع روند قیمت
روند صعودی :
برآیند این روند افزایش قیمت است. در تشکیل آن کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی بالاتر است.
روند نزولی :
برآیند این روند کاهش قیمت است. در تشکیل آن کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی پایینتر است.
روند خنثی :
برآیند این روند خنثی است. در تشکیل آن کف ها و سقفها به صورت نامنظم شکل میگیرند. در مجموع صعود یا نزول قیمتی خاصی را در این روند شاهد نخواهیم بود.
مدت زمان روندها
علاوه بر اینکه روندها دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
1. روند بزرگ؛
2. روند متوسط؛
3. روند کوتاه
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله. به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامه مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند. این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
فیلم روش رسم خطوط روند
در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده میشود.
اعتبار خط روند
اعتبار خط روند به عوامل معاملات روند چیست؟ متعددی ارتباط دارد که توسط عوامل مختلفی سنجیده میشود:
1.شیب خط : هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم: شما معاملات روند چیست؟ باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. برای مثال سهم الف ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند
دیدگاه شما