آموزش بایننس : نحوه قرار دادن حد ضرر و کار با معاملات Stop-limit
در بازار خرید و فروش هر کالایی ممکن است قیمت کالای خریداری شده دچار افت قیمتی شود و شما با ضرر مواجه شوید. سرمایه گذاران معمولا از نوعی سفارش به نام Stop Loss استفاده می کنند. به این معنا که ما برای کالایی که خریداری می کنیم ( در اینجا ارزهای مجازی ) یک حد ضرر تعیین میکنیم. به عنوان مثال فرض میکنیم یک ارز را در قیمت ۲۰ دلار خریداری میکنیم و بعد از خرید ما قیمت آن ارز ریزش می کند و رفته رفته به حدود ۱۵ دلار می رسد. در چنین شرایطی سفارشات Stop limit که خوشبختانه در صرافی بایننس وجود دارد به داد ما می رسد. به این صورت که هنگام خرید یک سفارش stop limit با حد ضرر ۱۸.۵ یا ۱۹ دلار تعیین میکنیم. تا اگر ارز مورد نظر قرار است وارد کانالا نزولی شود با ضرر اندک و مشخص ارز خریداری شده را بفروشیم و بیشتر ضرر نکنیم.
در ابتدا اگر هنوز اکانت بایننس ندارید. اگر دوست داشتین میتونید برای حمایت از این چنین مقالات با لینک رفرال بنده یک اکانت بایننس بسازید. اگر هنوز با نحوه ثبت نام و کار با بایننس آشنا نیستید مقاله دیگر من رو مطالع کنید : معرفی و آموزش ثبت نام و کار در بایننس
به تصویر زیر نگاه کنید:
مفهوم سفارشات Stop loss
آموزش سفارشات Stop limit یا همون Stop loss در صرافی بایننس
جفت ارز BTC/USDT ( بیت کوین به دلار تتر ) را در نظر بگیرید. فرض کنیم مقدار 0.012BTC را با قیمت 8182USDT خریداری کرده ایم.
خرید 0.012 بیت کوین به ارزش 98.184USDT
بعد از این خرید ما احتمال اینکه بیت کوین وارد کانال نزولی شود را در نظر میگیریم. پس یک سفارش Stop limit با قیمت 7980USDT در نظر میگیریم. خب این سفارش را زمانی اجرا میکنیم که قیمت بیت کوین به 7990USDT یا پایین تر رسید.
خب وارد تب Stop-limit میشویم . و در قسمت Sell BTC سفارش خود را ثبت میکنیم. طبق مثال بالا گزینه ها رو مطابق زیر پر میکنیم :
گزینه Stop : حد ضرر . سفارش در این قیمت یا پایین تر اجرا میشود
گزینه Limit : قیمت فروش . قیمتی که میخواهیم ارزمان را به فروش برسانیم
گزینه amount : مقدار ارزی که میخواهیم به فروش برسانیم
خب در این مقال دیدم که خب در این مقال دیدم که خب در این مقال دیدم کهخب در این مقال دیدم کخب در این مقال دیدم خب در این مقال دیدمخب در این مقال دیدخب در این مقال دیخب در این مقال دخب در این مقال خب در این مقالخب در این مقاخب در این مقخب در این مخب در این خب در اینخب در ایخب در اخب در خب درخب دخب خبر خدر دردبعد از زدن دکمه Sell پیغامی مشابه پیغام زیر مشاهده میکند
اگر قیمت به ۷۹۹۰ یا پایینتر سقوط کند . سفارشی مقدار ۰.۰۱۲ بیت کوین به قیمت ۷۹۸۰ به ثبت خواهد رسید
خب در این مقال دیدم که اگر پس از خرید ما، بیت کوین وارد کانال نزولی شود ما فقط ۲.۴USDT ضرر می کنیم. در صورتی که اگر معاملات Stop loss نبود ممکن بود متحمل ضرر سنگین تری شویم.
خب تا اینجای کار هدف ما این بود که اگر بیت کوین وارد کانال نزولی شود متحمل ضرر سنگینی نشویم .
بر عکس این قضیه نیز ممکن است اتفاق بیوفتد یعنی ممکن است بیت کوین وارد کانال صعودی شود و قیمت رشد. و ما بخواهیم در صورتی که قیمت بیت کوین از مقداری بالاتر رفت مقدار بیشتری بیت کوین خریداری کنیم
فرض کنیم قیمت بیت کوین رو به افزایش است و ما مقدار 0.012BTC را با قیمت 8182USDT خریداری کرده ایم، طبق اطلاعاتی که داریم مثلا خط مقاوت بعدی بیت کوین 8990USDT است. این بار یک سفارش stop-limit دیگر ثبت میکنیم که اگر قیمت بیت کوین به 8990USDT یا بالاتر رسید. مقدار 0.01BTC دیگر با قیمت 8992USDT به صورت خودکار خریداری شود.
نتیجه گیری
اگر قصد انجام خرید و فروش و تریدینگ در دنیای ارزهای مجازی را دارید پیشنهاد می شود همیشه بعد از خرید هر ارز مجازی یک سفارش Stop loss ( جلوی ضرر را بگیر ) ثبت کنید تا در صورت وارد شدن ارز به کانال نزولی ضرر زیادی متحمل نشوید.
اشتباهات رایج در معاملات فارکس که هر تریدری باید از آن اجتناب کند
اشتباهات، جزء لاینفک فرآیند یادگیری هستند و همه ما وقتیکه در حال یادگیری چیز جدیدی هستیم، مرتکب آنها می شویم. ولی با این حال، اشتباهات در معاملات بازار فارکس، می توانند هزینه های جبران ناپذیری داشته باشند.
در نتیجه نوآموزان و حتی معامله گران دیگر، باید نسبت به اشتباهات متداول این بازار آگاهی کاملی داشته باشند، و سعی کنند از همان ابتدای معاملاتشان، از آنها اجتناب کنند.
معامله بدون طرح و برنامه
این یکی از رایج ترین اشتباهات نوآموزان است. شما فقط با دیدن یک نکته تکنیکالی که اتفاقا از آن هم خوشتان می آید، پوزیشنی را باز کرده و شروع به ترید کردن می کنید. معامله فقط درباره سود کردن نیست بلکه شما باید ضررهای معامله تان را هم قبل از شروع هر ترید، ارزیابی کنید.
در عوض به جای این اشتباه شما باید یک نقشه یا استراتژی معاملاتی داشته باشید که در آن اهداف قیمتی تان و حد سودتان مشخص باشد بعلاوه، ضررهایتان را هم تا جایی که امکان دارد، کوچک بکنید.
به خاطر داشته باشید بازار همیشه در حال نوسان و تغییر است ولی زمانیکه شما یک استراتژی معاملاتی صحیحی دارید که در آن حد ضرر شما با رعایت مدیریت سرمایه، اعمال شده باشد، آماده هرگونه واکنش به رفتارهای غیر قابل پیشبینی بازار، خواهید بود.
استفاده نکردن از دستور سفارشات توقف (Stop Orders)
سفارشات توقف به معامله گران کمک می کند تا مواقعی که پوزیشن معامله بر علیه آنها کار می کند، سودهای احتمالی شان را از بازار بگیرند و یا ضررهای احتمالی شان را کاهش دهند.
برخی از معامله گران از ترس اینکه مبادا معامله شان بسته شود، از این دستور معاملاتی اجتناب می کنند اما نوآموزان، باید از این دستور استفاده کنند.
قابل ذکر است که دستور سفارشات توقف، این فرصت را که معامله گر در تمام زمان ترید، پای میز معامله بماند از او می گیرد و مدتی تریدر را از میز کارش خارج خواهد کرد.
ناتوانی در کوچک کردن ضررها
این اشتباه با عنوان قبلی مرتبط است "اجتناب از سفارشات توقف". وقتیکه معامله وارد ضرر می شود، معامله گر با این گمان که معامله مجددا وارد سود خواهد شد، منتظر می ماند و در قیمتی که در طرح معاملاتی اش قرار بوده از معامله خارج شود، با گمانی خام، به ترید کردن ادامه می دهد.
با تعیین قیمت سفارش توقف مشخص شده، هر حرکتی در قیمت، نشان دهنده تغییر روند است. وضعیت ممکن است برای معامله گر بدتر شده و ضررش همین طور، بزرگتر شود.
برای اجتناب از این سناریو، یک معامله گر آگاه باید آماده باشد که بدون تردید، ضررهایش را با قیمتی از پیش تعیین شده، کاهش دهد.
معامله کردن با ریسک به ریوارد نامناسب
سود بالقوه هر معامله ای، باید از ضرر بالقوه آن بیشتر باشد. اگر شما این دستورالعمل ساده را به اجرا در آورید، حتی اگر فقط در نیمی از معاملاتتان سود کنید، معاملاتی موفق و سودده، خواهید داشت.
گاهی اوقات مبتدیان "چیز مطمئنی" را در یک معامله می بینند و وارد تریدهایی می شوند که خطر بالقوه آن، از پاداشش بیشتر است. این نوع معامله، ممکن است چند بار به طور شانسی خوب عمل کند اما، این استراتژی راهی مطمئن برای از دست دادن سرمایه تان در دراز مدت می باشد.
ورود به پوزیشن هایی با سایزهای نامناسب
گاهی وقتها نوآموزان بازار فارکس، خیلی طمعکار می شوند و با سایزهای بسیار بالایی وارد معامله می شوند. آنها آمادگی دیدن ارقام بزرگتر روی صفحه کامپیوترشان را ندارند، در نتیجه نوسانات معمولی مارکت، استرس بسیار زیادی را به آنها وارد می کند.
نتیجتا، اشتباهات رقم می خورد و آنها سرمایه شان را از دست می دهند. راه ساده اجتناب از این اشتباه، معامله کردن با سایزهای مناسب و اصولی است.
البته که یک تریدر در طول تجربه معاملاتیش باید پیشرفت کند اما، نه اینکه سایز معاملاتش را هفته به هفته بزرگتر کند و نه فقط به صرف اینکه امروز روز شانس تریدر است، سایز معامله را دو یا سه برابر کند و تمام سرمایه اش را در کسری از ثانیه، از دست بدهد.
تمرکز بیش از حد بر اخبار
اخبار اقتصادی تأثیرات زیادی بر بازار ارزهای بین المللی فارکس دارند. معامله گران به گزارش های اقتصادی، تفسیرهای بانکهای مرکزی و تحولات سیاسی عمومی، واکنش نشان می دهند.
معامله گران مبتدی باید توجه داشته باشند که تنها چیزی که در مارکت اهمیت دارد، تفسیر و برداشت بازار از آن خبر مربوطه است و نه باور و نظر معامله گران. یادتان باشد نظرات شما هیچ تاثیری بر پویایی بازار نخواهد داشت.
به عنوان مثال، باور یک معامله گر ممکن است این باشد که داده های اقتصادی قوی از منطقه یورو، باید برای EUR/USD مثبت باشد و باعث صعود آن شود، اما نظر بازار در آن کاربرد معاملات حد روز، ممکن است متفاوت باشد.
عدم احترام به نظر بازار، منجر به ضرر معامله گران و از دست دادن سرمایه اشان می شود. در نتیجه شما باید همیشه بر خود بازار تمرکز کنید و نه تفسیر و برداشت شخصی تان از آن خبر مربوطه.
نادیده گرفتن اخبار
در حالی که تمرکز بیش از حد بر اخبار، احتمالاً به عملکرد شما آسیب می رساند، نادیده گرفتن اخبار هم، برای شما ضرر آفرین است. شما همیشه باید از گزارش های مهم اقتصادی و زمان انتشار آنها مطلع باشید زیرا چنین اخباری اغلب در بازار، تکان دهنده است.
تغییر استراتژی های معاملاتی
هر استراتژی معاملاتی برای نشان دادن عملکردش، نیازمند زمان است. اگر یک معامله گر برای یک دوره زمانی مهم به یک استراتژی پایبند نباشد، هرگز نمی تواند بفهمد که آیا این روش کار می کند یا خیر.
علاوه بر این، تغییر مداوم بین استراتژی های معاملاتی، باعث سردرگمی و هرج و مرج می شود که برای حساب تجاری شما بد است. هنگامی که یک استراتژی معاملاتی را انتخاب کردید، باید مدتی برای بررسی اینکه آیا در شرایط فعلی بازار به خوبی کار می کند یا نه، به آن مهلت دهید.
معامله کردن برای سرگرمی و تفریح
هدف از معامله کردن، پول درآوردن است. اگر هدف یک تریدر از حضور در بازارهای جهانی، هیجان احساسات باشد، باید بگویم دیر یا زود تمام سرمایه اش را از دست خواهد داد.
گاهی وقتها معامله گران نوآموز فقط برای رفع احساس کسالت، ترید می کنند. این کار، فرجام نیکی ندارد. برای به حداکثر رساندن احتمال سود یک ترید، معامله گر با توجه به یک برنامه معاملاتی صحیح، باید منتظر قرار گرفتن پارامترهای صحیح و مناسب برای ورود به معامله باشد.
نداشتن یک ژورنال معاملاتی
ژورنال یا مجله معاملاتی، روشی عالی برای یاد گرفتن بازارها و معاملاتتان است. زمانی که به اندازه کافی اطلاعات درباره بازار کسب کردید، آن وقت است که توانایی تحلیل کردن اینکه چه چیزی برای شما کار می کند و چه چیزی کار نمی کاربرد معاملات حد کند را، به دست می آورید.
داشتن یک ژورنال معاملاتی، بعد از یک روز ناموفق، ممکن است یک کار خسته کننده به نظر برسد.
اما، تلاش های شما نتیجه خواهد داد زیرا مجله معاملاتی، بینش منحصر به فردی در مورد نقاط قوت و ضعف شما به عنوان یک معامله گر، ارائه می دهد.
اضافه کردن به پوزیشن در حال ضرر
اضافه کردن به مقدار خرید معامله، با دید خرید پله ای، یک اشتباه بزرگ برای معامله گران مبتدی است. مبتدیان باید یاد بگیرند تا ضررهای خودشان را کاهش دهند، چرا که استراتژی های پیچیده ای که ممکن است شامل خرید پله ای باشد، فقط مناسب معامله گران پیشرفته است.
نکته کلیدی که باید در نظر داشته باشید این است که، اضافه کردن به پوزیشنی که در ضرر است، خطرات معامله ای که همین الان هم در جهت اشتباهی پیش می رود را، افزایش می دهد که این مسئله، برای نوآموزان بسیار خطرناک است.
احساساتی شدن در حین معامله کردن
فیلم ها اغلب معامله گرانی را نشان می دهند که لپ تاپ های خود را از پنجره به بیرون پرتاب می کنند اما، این چیزی نیست که شما بخواهید آن را تکرار کنید. اگر بیش کاربرد معاملات حد از حد احساساتی شدید، باید معامله تان را متوقف کنید تا آرام شوید.
گاهی معامله گران بسیار احساساتی می شوند و حتی با اینکه در حال ضرر کردن و از دست دادن سرمایه شان هستند، پشت سر هم ترید می کنند.
لطفا از ورود به چنین حالات روحی و احساساتی در حین معامله کردن، پرهیز کنید و با ظاهر شدن اولین نشانه های کاربرد معاملات حد احساسی شدید، دست از معامله و ترید کردن بردارید.
تعیین حد ضرر (Stop Loss) در معاملات
یکی از سوالات مهم در حوزه معاملهگری نحوه تعیین حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) برای معاملات است. معمولا افرادی که در بدو ورودشان به بازارهای مالی توجهی به این موضوع نمیکنند ضرر سنگینی را تجربه میکنند حتی اگر در ابتدای امر موفق به کسب سود شوند! به هر حال این دسته افراد در آینده متوجه میشوند که بدون تعیین حد ضرر نمیتوانند در بازارهای مالی از جمله بورس تهران و یا بازارهای بین المللی به موفقیت برسند. در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به این موضوع مهم و حیاتی بپردازیم. با ما همراه باشید.
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) چیست؟
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) همان طور که از اسمش مشخص است مقدار ضرری است که ما آن را میپذیریم و ضرر خود را در یک معامله متوقف میکنیم. فرض کنید ما سهمی را 1000 تومان خریدیم و قیمت سهم شروع به کاهش کرد …
900 تومان …
800 تومان …
700 تومان …
و …
کجا باید به این ضرر خاتمه دهیم و معامله را ببنیدم؟ هر انسان عاقلی این موضوع را تایید میکند که نمیتوان همین طور نگاه کرد تا این ضرر مدام بزرگ و بزرگتر شود، بالاخره باید جایی جلوی ضرر بیشتر را گرفت، اما کجا؟ جایی که ما تصمیم میگیریم ضرر را متوقف کنیم حد ضرر نامیده میشود.
اما تعیین حد ضرر باید قبل ورود به معامله انجام شود. در این مقاله میخواهیم ببینیم حد ضرر برای یک معامله چگونه تعیین میشود.
تعیین حد ضرر مسئله مرگ یا زندگی است!
قبل از آنکه درباره نحوه تعیین حد ضرر صحبت کنیم باید بدانید چرا داشتن یک حد ضرر برای یک معاملهگر از نان شب واجبتر است.
حد ضرر مانند پرداخت بیمه خودرو است. ما خودروی خود را بیمه میکنیم تا “اگر” اتفاقی افتاد متحمل ضرر سنگینی نشویم. به کلمه “اگر” توجه کنید. ما خودرو را بیمه میکنیم نه به این دلیل که قرار است تصادف کنیم. ما نمیدانیم در آینده چه اتفاقی رخ میدهد. در معاملهگری هم دقیقا همین طور است، ما نمیدانیم سرنوشت یک معامله چگونه خواهد بود و قیمت به کدام سمت خواهد رفت، بنابراین حد ضرر قرار میدهیم تا “اگر” قیمت بر خلاف انتظار ما حرکت کرد متحمل ضرر سنگینی نشویم.
با این توضیح به مطلب مهم زیر توجه کنید.
چرا یک معاملهگر نباید در یک معامله متحمل ضرر سنگینی شود؟
دلیل آن مسئله باتلاق ضرر است. یک معاملهگر اگر در یک معامله متحمل ضرر 20 درصدی شود، بر روی باقی مانده پول خود باید 25 درصد سود کند تا به سرمایه اولیه برسد. اگر در یک معامله 50 درصد ضرر کند با سرمایه باقی مانده باید 100 درصد سود کند تا آن ضرر جبران شود. مثلا فرض کنید سهمی را خریدهاید 1000 تومان و قیمت سهم به 500 تومان رسیده است و شما 50 درصد در ضرر هستید. حال سهم باید 100 درصد رشد کند تا به 1000 تومان برسد. بنابراین جبران ضرر در بازارهای مالی بسیار دشوارتر از سود کردن است!
در این خصوص در پایان مقاله بیشتر صحبت خواهیم کرد و متوجه خواهید شد چگونه باید با رعایت مدیریت ریسک و سرمایه از غرق شدن در باتلاق ضرر جلوگیری کنید.
نحوه تعیین حد ضرر در یک معامله
تعیین حدضرر روش مشخصی ندارد. تعیین حد ضرر مستقیما برمیگردد به استراتژی معاملاتی هر معاملهگر. در یک استراتژی معاملاتی دلیلی برای ورود به معامله وجود دارد. هر جایی که آن دلیل نقض شود، حد ضرر آن معامله همان جا است.
بنابراین باتوجه به کاربرد معاملات حد اینکه بیشمار استراتژی معاملاتی وجود دارد (معمولا این استراتژی ها بر اساس تحلیل تکنیکال پایه ریزی شدهاند)، نمیتوان یک فرمول مشخصی برای تعیین حد ضرر ارائه کرد. حتی در معاملاتی که با یک استراتژی انجام میشود تعیین حد ضرر میتواند متفاوت باشد. برای روشن شدن این موضوع حتما ویدئوی کوتاه زیر را مشاهده کنید.
آموزش تعیین حد ضرر (ویدئویی)
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
در این ویدئوی به عنوان یک مثال با تعیین حد ضرر در یک معامله آشنا میشوید.
جایگاه حد ضرر در مدیریت ریسک و سرمایه
یک معاملهگر برای اینکه در باتلاق ضرر گیر نکند باید با قوانین مدیریت ریسک و سرمایه آشنا باشد. فرض کنید شما به یک معامله با حد ضرر 10 درصد ورود میکنید و حد ضرر شما فعال میشود و با ضرر 10 درصدی از معامله خارج میشوید.
فرض کنید در معامله بعدی به یک معامله با حد کاربرد معاملات حد ضرر 8 درصدی وارد میشوی و از قضا دوباره حد ضرر شما فعال میشود و 8 درصد هم در این معامله ضرر میکنید.
در معامله سوم به یک معامله یا حد ضرر 11 درصد ورود میکنید و از بخت بد شما این معامله هم با ضرر 11 درصدی بسته میشود.
انجام سه معامله پشت سر هم که استاپ لاس شما فعال شود اصلا چیز عجیبی نیست. در موفقترین استراتژیهای معاملاتی هم گاهی ممکن است تعدادی معامله زیان ده پشت سر هم اتفاق بیافتد. شما با انجام سه معامله بالا عملا 30 درصد ضرر کردهاید!!
شما در این لحظه در باتلاق ضرر گیر کردهاید و خروج از این باتلاق اگر نگوییم غیر ممکن است بسیار دشوار خواهد بود. شما با باقی ماندهی پول خود باید 45 درصد سود کنید تا این ضرر جبران شود.
شاید بگویید باید حد ضرر خود را کم کنید، اما در ویدئوی بالا هم ذکر کردیم که در یک معامله شما حد ضرر را تعیین نمیکنید بلکه شرایط آن معامله حدضرر را تعیین میکند. حتی اگر به معاملاتی وارد شوید که مثلا حد ضرر 4 الی 5 درصدی هم دارند باز هم چیزی عوض نمیشود. شما با 4 معامله زیان ده 20 درصد از سرمایه خود را از دست میدهید.
راهکار دوری از باتلاق ضرر
اما راهکار چیست؟ راه حل این موضوع بسیار ساده است. شما باید حجم سرمایه را برای هر معامله باتوجه به حدضرر آن معامله مدیریت کنید.
این موضوع به مدیریت ریسک و سرمایه در بازارهای مالی معروف است. شما باید مقداری از پول خود را در یک معامله درگیر کنید که اگر حد ضرر شما خورده شد، روی کل سرمایه شما نهایتا 2 درصد ضرر کنید. این میزان ضرر را ریسک معاملات مینامند. ریسک معاملات ما نباید بیشتر از 2 درصد از کل سرمایه باشد. البته خیلی بهتر است این ریسک را روی 1 درصد قرار دهید ولی اگر قرار است خیلی ریسک کنید نهایت مجاز هستید 2 درصد ریسک کنید. در این حالت اگر در بدترین حالت 5 معامله زیانده هم داشته باشید تنها 10 درصد از سرمایه خود را از دست میدهید و این ضرر میتواند در یکی دو معامله به راحتی جبران شود.
این موضوع آنقدر اهمیت دارد که اگر بخواهیم در مورد تفاوت معاملهگران موفق و شکست خورده صحبت کنیم، قطعا همین یک مورد کافی است. برای اطلاعات تکمیلی در خصوص رعایت مدیریت ریسک و سرمایه در بازارهای مالی مثل بورس، مقاله زیر را مطالعه کنید.
چگونه در بورس به موفقیت برسیم
حد ضرر در تکنیک ریسک فری کردن معامله هم نقش اساسی دارد و پیشنهاد میکنم مقاله زیر را مطالعه کنید.
تکنیک ریسک فری کردن معامله
همچنین برای آشنایی با استراتژی معاملاتی ذکر شده در ویدئوی بالا، در واتساپ یا تلگرام با ما در تماس باشید.
09229322075
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
معرفی اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال
فراکتال در تحلیل تکنیکال یکی از برترین ابزارها در بررسی الگوهای قیمتی است. شاید تغییرات و نوسانات قیمت در بازارهای سهام، ارز و ارزهای دیجیتالی کاملا تصادفی به نظر برسد. درحالی که در یک بازه زمانی اگر این تغییرات را کنار یکدیگر قرار دهیم، میبینیم شباهتهای زیادی به یکدیگر دارند و در حال تکرار رفتارهای یکدیگر هستند. بنابراین میتوانیم چنین نوساناتی را به عنوان الگویی برای ادامه فعالیت در بازار قرار دهیم.
فهرست عناوین مقاله
فراکتال چیست؟
همانطور که گفتیم الگوهای تکرارشونده میتوانند مبنای عملکرد تریدرها و فعالان بازارهای مالی برای خرید یا فروشهای بعدی باشند. یعنی شما با استفاده از یک الگوی تکرارشونده میتوانید استراتژی عملکرد خود برای خرید یا فروش یا حتی صبر در بازار را تعیین کنید. فراکتال یکی از کاربردیترین الگوهای تکرارشونده است.
فراکتال یا اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال یک الگوی برگشتی ساده پنج میلهای است. این اندیکاتور با کاربرد معاملات حد توجه به پیامها و نشانههایی که دارد، میتواند نقش بزرگ و مهمی در سودآوری و حضور مفید شما در بازار داشته باشد. حال بیایید نگاهی به مهمترین نکات برای توضیح مفهوم Fractal بیندازیم:
- با استفاده از تحلیل تکنیکال و نمودارهای کندل استیک (نمودار شمعی) میتوان خروجی مناسبی از این مفهوم برای وضعیت تصادفی قیمتها در بازار حتی به صورت روزانه گرفت!
- آینده سرمایهگذاری، نقش نقدینگی و تأثیر اطلاعات در یک سیکل تجاری کامل در بازارهای مالی میتواند به وسیله Fractal بررسی شود.
- المان فنی یادشده میتواند نقش مهمی در مقیاس بزرگتر برای بررسی ثبات (استیبل بودن) بازار برای سرمایهگذاری داشته باشد.
معرفی اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال
کلمه فراکتال ذهن بسیاری از فعالان بازارهای مالی یا مردم عادی را به سمت و سویی پیچیده از ریاضیات میبرد. اما این ذهنیت ربطی به مفهوم فراکتال در بازارهای مالی ندارد. فراکتال در واقع یک المان فنی و تکنیکال مهم است که میتواند در نوسانات قیمتی بزرگ و آشفته بازار، الگوهای تکرارشونده خاصی را نمایش دهد.
فراکتالها حداقل از پنج نوار میلهای تشکیل میشوند و برای تشخیص آنها در نمودار قیمت باید نکات خاصی مد نظر داشت. به طور کلی مفهوم یادشده در دو حالت قابل بررسی است؛ فراکتال صعودی و فراکتال نزولی:
- یک نقطه عطف بیریش bearish (صعودی) زمانی رخ میدهد که یک الگو (میله) با بالاترین ارتفاع در مرکز و دو الگو با ارتفاع کمتر در طرفین قرار گرفته باشند. چنانکه در تصویر پایین مشاهده میکنید، در سمت چپ و راست نقطه عطف صعودی دو الگوی مشابه با ارتفاع یکسان نسبت به یکدیگر و پایینتر از نوار مرکزی قرار گرفتهاند.
- یک نقطه عطف بولیش bullish (نزولی) زمانی رخ میدهد که یک الگو (میله یا کندل) با کمترین ارتفاع در مرکز و دو الگو با ارتفاع بیشتر در طرفین آن قرار گرفته باشند. در تصویر زیر برای یک نقطه عطف نزولی مشاهده میکنید که دو میله در سمت راست و دو میله در سمت چپ بالاتر از میله مرکزی قرار گرفتهاند.
در تصویر بالا دو نمونه از اندیکاتور فراکتال کامل را مشاهده میکنید. البته در مواردی نیز پیش آمده است که با تعداد الگوهای کمتر نیز فراکتال ایجاد شده است. اما برای معتبر باقیماندن فراکتال و مفهوم آن در تحلیل تکنیکال برای کمک به تحلیلگران و سرمایهگذاران، باید الگوی پنجتایی حفظ شود.
انتظار کلی پس از رخدادن یک فراکتال به طور کلی این است که با ترسیم فراکتال صعودی انتظار افزایش قیمت و با ترسیم فراکتال نزولی انتظار کاهش قیمت در آینده میرود.
یک ایراد و ضعف مهم برای اندیکاتور فراکتال!
اشکال و ضعف مهم مفهوم فراکتال در تحلیل تکنیکال این است که جزو الگوهای تأخیری (اندیکاتور lagging) به حساب میآید. یعنی هیچگاه نمیتوانیم بدون قرارگرفتن دو روزه در حالت بازگشت قیمتی یک فراکتال را به طور کامل ترسیم کنیم!
البته نکته اینجاست که بیشتر بازگشتهای مهم و تأثیرگذار برای الگوهای بیشتر ادامه خواهند داشت و از این نظر معمولا مشکلی ایجاد نمیشود (هر میله، الگو یا شمع در واقع نشاندهنده قیمت یک روز است). اما به طورکلی عدم توان ترسیم الگو به دلیل نیاز به تأخیر چندروزه یکی از ضعفهای مهم در این مدل از اندیکاتورها است.
کاربرد مفهوم فراکتال Fractal در معاملات بازارهای مالی
امروزه در اکثر پلتفرمهای معاملاتی، فراکتال به عنوان یک شاخص معاملاتی به کاربران ارائه میشود. این یعنی تحلیگران و تریدرها نیازی به کنکاش و جستجو برای تشخیص این الگو در نمودارها ندارند. کافی است شما فقط اندیکاتور Fractal را روی نمودار فعال کنید تا خود نرمافزار فراکتالها را روی نمودار برای شما برجسته کند. با این روش شما میتوانید بدون ازدستدادن زمان و فورا متوجه عطفهای صعودی و نزولی و خیزهای قیمتی شوید.
نکته مهم درباره استفاده از اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال، استفاده ترکیبی از آن با سایر شاخصها و المانهای تحلیلی است و بهتر است از این مفهوم به تنهایی برای تحلیل استفاده نکنید. بهترین شاخص برای تأیید مشاهدات و به دستآمدهها از فراکتال، اندیکاتور الیگیتور است. اندیکاتور الیگیتور (الگوی تمساح) ابزاری است با استفاده از چندین اندیکاتور میانگین متحرک ایجاد شده است.
در نمودار زیر یک روند صعودی بلندمدت نشان داده شده است که قیمت آن عمدتا در بالای دندان الیگیتور (قسمت میانی اندیکاتور میانگین متحرک) قرار گرفته است. از آنجایی که روند در این نمودار صعودی است میتوان از سیگنالهای بولیش برای تولید سیگنال خرید استفاده کرد.
این موضوع شاید کمی شما را گیج کند. یک فراکتال نزولی (بیریش) زمانی ترسیم میشود که یک فلش بالای آن قرار بگیرد. اما فراکتالهای صعودی (بولیش) با یک پیکان رو به پایین در زیر کشیده میشوند. بنابراین در صورتی که با استفاده از فراکتال یک روند صعودی کلی را بررسی میکنید، به دنبال پیکانهای فراکتال رو به پایین باشید.
البته این برای حالتی است که آن را توضیح دادیم. یعنی در صورتی که از نرمافزارهای تحلیلی استفاده کنید. خود نرمافزار مطابق شکل زیر پس از فعالشدن اندیکاتور Fractal توسط شما، فراکتالهای صعودی و نزولی را همراه با پیکانهای بالا یا پایین آنها نمایش میدهد.
همچنین در طرف مقابل اگر قصد دارید با استفاده از اندیکاتور یادشده به بررسی یک روند نزولی کلی بپردازید، باید فراکتالهای نزولی را با پیکان رو به بالا در قسمت بالای آنها مورد بررسی قرار دهید. البته نکته مهم اینجاست که گاهی اوقات شما میتوانید با بزرگترکردن بازه نمودار، برخی سیگنالهای فراکتال را حذف کنید و در یک روند کلیتر و صحیحتر فرصتهای خرید یا فروش یا حضور در بازار را بررسی کنید.
استراتژی عملیاتی در بازارهای مالی با استفاده از فراکتالها
سیگنال فراکتال در تحلیل تکنیکال میتواند منشأ اقدامات مهمی برای یک تریدر یا تحلیلگر باشد. البته فراموش نکنید در این اندیکاتور مانند بسیاری دیگر از الگوها نیز فقط ورودیها به شما نمایش داده میشود و مسئولیت کنترل ریسک معاملات برعهده خود شماست.
در مورد نمودار بالایی تا زمانی که قیمت از پایینترین سطح خود شروع به افزایش نکند، الگو تشخیص داده نمیشود. پس معاملهگر میتواند پس از انجام معامله استاپ لاس (حد ضرر) را در پایینترین سطح اخیر قرار دهد. اما اگر یک روند کوتاهمدت را طی کنیم میتوانیم حد ضرر را در بالاترین سطح اخیرش قرار دهیم. این مثال یک نمونه از قراردادن حد ضرر با استفاده از مفهوم فراکتال است.
استراتژی بعدی عملیاتی، سطوح بازیابی مجدد فیبوناچی (Fibonacci retracement) با استفاده از فراکتال است. یکی از مسائل مهم در اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال این است که کدام یک از فراکتالها در معامله ظهور کند. از طرفی یکی از مشکلات بازیابی مجدد فیبوناچی این است که از کدام سطح اصلاحی استفاده شود. حال با ترکیب این دو امکان رخدادن هردو محدود میشود. زیرا یک سطح فیبوناچی تنها در صورتی معامله میشود که یک فراکتال بازگشتی (fractal reversal) خارج از آن سطح رخ بدهد.
تریدرها معمولا مایل به تمرکز بر روی معاملات با نرخ فیبوناچی خاص هستند. این استراتژی ممکن است برای معاملهگرهای مختلف متفاوت باشد. معمولا تریدرهای واقعی و بزرگ مایل به انجام معاملات در روندها و زمانهای طولانیتر هستند. در چنین شرایطی فراکتال میتواند با ترکیب فیبوناچی بسیاری از ریسکها را حذف کند.
مثلا در طول یک روند صعودی طولانیمدت و بزرگ، زمانی که قیمت به 61.8% سطح بازیابی مجدد خود عقبنشینی میکند. اینجا فراکتالها میتوانند به استراتژی معاملاتی تریدر اضافه شوند. در چنین شرایطی معاملهگر تنها در حالتی معامله میکند که یک فراکتال برگشتی در نزدیکی 61.8 درصد سطح بازیابی مجدد رخ دهد. البته آن هم در صورتی که سایر شرایط معامله مهیا باشد!
نمودار زیر دقیقا نمایانگر همین موضوع است. زیرا قیمت در یک روند کلی صعودی قرار دارد و به یکباره عقبنشینی میکند. در چنین شرایطی قیمت یک فراکتال صعودی بازگشتی در نزدیکی سطح 0.618 از ابزار اصلاحی فیبوناچی نرمافزار تحلیلی در نمودار تشکیل میدهد. حال هنگامی که فراکتال کامل شود (دو روز پس از قیمت پایینی فراکتال)، یک معامله طولانی در راستای روند صعودی بلندمدت ایجاد میشود.
سود نیز میتواند شامل استفاده از فراکتال شود. مثلا اگر مدت زمان زیادی روی روند صعودی فراکتال حرکت کنید، میتوانید هنگامی که یک فراکتال نزولی رخ میدهد، از موقعیت خود خارج شوید. البته در چنین شرایطی سایر روشهای خروج مانند حد سود و تریلینگ استاپ لاس نیز میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.
ملاحظات مهمی که باید هنگام استفاده از فراکتال مد نظر داشته باشید
- فراکتالها شاخصهای تأخیری هستند و نیاز به چند روز زمان برای ترسیم دارند.
- رخدادن فراکتالها در نمودارهای قیمتی بسیار رایج و معمول است. بنابراین برای تحلیلها همانطور که گفتیم تنها به فراکتال اکتفا نکنید و ترکیب با سایر شاخصها مانند فیبوناچی را در نظر داشته باشید.
- هرچه بازه زمانی نمودار مورد بررسی شما طولانیتر باشد، بازگشتهای مطمئنتری خواهید داشت. از طرفی با افزایش بازه بررسی نمودار، تعداد فراکتالها و سیگنالهای آنها کاهش مییابد و شما تحلیل منطقیتری خواهید داشت.
- سعی کنید از پلتفرمهای تریدینگی که اندیکاتور فراکتال را بر روی خود دارند، استفاده کنید. زیرا زمانگذاشتن برای تشخیص فراکتالهای متعدد در نمودار با توجه به تعدد آنها میتواند کاری بیهوده باشد.
جمعبندی؛ آخرش فراکتال خوبه یا بده؟!
فراکتال نیز مانند سایر الگوهای تکرارشونده رایج، میتواند سیگنالهای مهمی برای تعیین استراتژی معاملات شما ایجاد کند. اما به دلیل این کاربرد معاملات حد که روی نمودارهای مختلف به دفعات و در بازههای زمانی مختلف رخ میدهد، باید با سایر شاخصها در تحلیل ترکیب و سپس استفاده شود.
بنابراین استفاده مستقل از فراکتال در تحلیل تکنیکال میتواند اشتباهی مبتدیانه باشد که سرمایه شما را به باد دهد!از طرفی عدم استفاده از آن نیز میتواند شما را از فرصتهای بزرگ در روندهای صعودی یا نزولی بزرگ بازار کاربرد معاملات حد غافل کند. بنابراین باید از فراکتال در کنار سایر شاخصهای معتبر حتما استفاده کنید.
نسبت ریسک به ریوارد(R/R)
یکی از شاخص های استراتژی های معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال، نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R می باشد. معامله گران همواره به دنبال کسب بالاترین میزان سود و کمترین مقدار ضرر هستند، بنابراین با روش نسبت ریسک به ریوارد می توانند میزان این دو پارامتر را بررسی و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرند. در واقع این نسبت نشان دهنده این می باشد که افراد در ازای چه مقدار سود، حاضر به تحمل ضرر هستند.
حد سود چیست؟
در هر معامله، یک بالاترین حد برای سود را می توان پیش بینی کرد که معمولا سرمایه گذاران به دنبال این حد سود در معاملات خود هستند. در مقابل آن حد ضرر است که نقطه ی خروج معامله گر در زمان سیر نزولی بازار را نشان می دهند. طبق فرمول نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذاران باید حد ضرر مورد نظر خود را تقسیم بر حد سود مورد انتظار خود کنند، عدد به دست آمده از این فرمول همان نسبت R/R می باشد. هر چه این عدد به دست آمده از این نسبت، کوچک تر باشد، بیانگر این است که سرمایه گذار انتظار سود بالاتری را نسبت به ضرر احتمالی را دارد. در ادامه برای درک بهتر این فرمول یک مثال را بررسی می کنیم:
اگر سرمایه گذاری در نقطه ورود خود به بازار میزان حد سود مورد انتظار خود را 15 درصد در نظر بگیرد و برای حد ضرر 5 درصد را مطلوب بداند، در این صورت میزان ریسک به ریوارد عدد 0.33 یا 1/30می شود که نشان دهنده این است سرمایه گذار در ازای از دست دادن 1 دلار، انتظار 3 دلار سود را دارد.
تحلیل نسبت ریسک به ریوارد
اگر عدد به دست آمده از فرمول R/R نشان دهنده این باشد که در نسبت ریسک به ریوارد، میزان ریسک به ریوارد بالاتر است، معامله گر باید سراغ معامله دیگری برود. معامله گران می توانند برای کاهش نسبت R/R، حد ضرری که انتظار دارند را به قیمت ورود خود که همان میزان قیمتی ست که حاضرند برای دریافت دارایی بپردازد، نزدیک کند.
نسبت ریوارد به ریسک
برای درک بهتر نسبت ریسک به ریوارد، نسبت ریوارد به ریسک را که همان معکوس شده ی ریسک به ریوارد است را به دست می آوریم. در این روش فقط کافیست عدد ریوارد که در مثال بالا 15 بود را به عدد ریسک که 5 بود تقسیم کنیم. عدد به دست آمده 3 می باشد، که نشان دهنده این است اگر فردی 100 دلار در این بازار سرمایه گذاری کند، سود و ضرر احتمالی او به ترتیب 15 و 5 درصد می باشد.
کاربرد R/R
هدف و کاربرد اصلی نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، کاهش ریسک معامله گران و مدیریت سرمایه در بازارهای ارزهای دیجیتال می باشد.
مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه یک استراتژی و دانشی ست که علاوه بر حفظ اصل سرمایه، باعث سودآوری و افزایش میزان سرمایه اولیه نیز می شود. مدیریت سرمایه میزان ریسک در معاملات را به حداقل می رساند و سرمایه گذاران را به بالاترین سود می رسانند. زمانی که استراتژی های معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه قرار می گیرند، نتیجه ای جز کاهش ریسک و افزایش سود به همراه نخواهد داشت.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه
1- ریسک
میزان ریسک مورد انتظار در معامله باید توسط معامله گران قبل از شروع معاملات انجام شوند و فرد باید بر اساس میزان ریسکی که می تواند متحمل شود، آن را مشخص کند. البته این میزان باید تا پایان کاربرد معاملات حد معامله ثابت بماند زیرا گاهی برخی از معامله گران میزان تحمل ریسک خود را برای دریافت سود بیشتر، افزایش می دهند در نتیجه ممکن است دچار روند نزولی شوند.
2- بازده
بازده در واقع همان سودی می باشد که معامله گران از سرمایه گذاری خود به دست می آورند و مبنای ارزیابی آن شاخص های پولی، دوره زمانی و عملکردهای دارایی ها می باشد. با افزایش قیمت سهام و سودهای نقدی که به صورت سالانه ایجاد می شوند، بازدهی حاصل می شود. بازده بهینه می تواند متاثر از چندین عامل مانند نرخ تورم، ریسک، هزینه های معاملاتی و . باشد اما بخش زیادی از آن مربوط به مهارت و دانش سرمایه گذار برای مدیریت سرمایه و تصمیم گیری به موقع و مناسب در زمان ورود و خروج سرمایه خود می باشد.
3- حجم معاملات
سرمایه گذاران با خرید تعداد واحدهای هر دارایی، مالکیت آن تعداد را به دست می آورند که همان حجم معاملات نام دارد. در نتیجه می توان گفت هر چه میزان حجم معاملاتی یک سرمایه گذار بیشتر باشد، ریسک و بازدهی بالاتری را نیز برای او به همر اه خواهد داشت زیرا سهم بیشتری از دارایی را در اختیار دارد بنابراین سود و زیانی که متحمل می شود نیز به همان میزان بیشتر می شود. توصیه می شود سرمایه گذاران همه ی دارایی و سرمایه خود را وارد یک معامله نکنند، تا کل سرمایه آنها در معرض ریسک بالا قرار نگیرد.
4- نسبت بازده به ریسک
این نسبت باید توسط معامله گران، پیش از ورود به بازار محاسبه شود تا نشان دهد در ازای میزان ریسک در نظر گرفته شده، چقدر بازدهی مورد انتظار و مطلوب است. همین امر سبب می شود تا یک محدودیت برای کنترل هیجانات سرمایه گذاران ایجاد شود و تعادل نسبتا مطلوبی بین میزان ریسک و بازدهی برقرار شود. با توجه به این که هر چه میزان ریسک پذیری کاربران بالاتر باشد، میزان بازدهی که دریافت می کنند نیز بالاتر می رود اما این امر نباید موجب شود ریسک های نجومی را به این خاطر تحمل کنند.
5- نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه از طریق میزان اختلاف میان سطح اولیه سرمایه پیش از ضرر و میزان سرمایه کنونی به دست می آید و نشان دهنده میزان سرمایه از دست رفته سرمایه گذاران در یک معامله ناموفق یا زیان ده بوده است. تفاوت بین افت سرمایه ای که تریدرهای حرفه ای و تریدرهای مبتدی تجربه می کنند این است که حرفه ای ها در زمان افت سرمایه به دلیل مهارتی که در کنترل و مدیریت سرمایه دارند، ضرر کمتری را متحمل می شوند.
نکات کلی در رابطه با مدیریت سرمایه
- استراتژیهای معاملاتی در حوزه مدیریت سرمایه باید بر اساس رویکردی که سرمایه گذار در بازار در پیش میگیرد و تیپ شخصیتی سرمایه گذار، پایه ریزی شوند.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه حفظ سرمایه، کسب سود از آن و افزایش سرمایه اولیه می باشد.
- سرمایه گذاران باید میزان ریسک و بازده سرمایه گذاری را که بر اساس نقاط خروج و حجم معاملات می باشند پیش از شروع، بررسی و ارزیابی کنند.
- بهتر است میزان ریسک در نظر گرفته شده در معاملات بیشتر از ۳ درصد نباشد. همچین اگر نسبت بازده به ریسک کمتر از ۱ درصد باشد، ورود سرمایه گذار به آن معامله توصیه نمی شود.
- اگر معامله گر به چندین معامله نیاز داشته باشد بهتر است حداکثر ریسک بین معاملات تقسیم شود تا فقط یک معامله ریسک زیادی را متحمل نشود.
- اگر سرمایه گذاری به دنبال سرمایه گذاری با بازدهی بالا می باشد، باید ریسک بالا را نیز در نظر بگیرد بنابراین سرمایه گذارن باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند و اگر چندین بار معاملات آنها ضرر کرد و دچار افت سرمایه شدید شدند، برای مدتی از انجام معاملات خودداری کنند.
نتیجه گیری
برای کسب سودآوری در سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال علاوه بر مهارت و تخصص در تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال، مدیریت سرمایه نیز تاثیر به سزایی دارد. در واقع می توان گفت تاثیر تحلیل های تکنیکال و فاندامنتل بر سودآوری 10% است در حالی که تاثیر مدیریت سرمایه 90% می باشد. بنابراین مدیریت ریسک که بخشی از مدیریت سرمایه به حساب می آید در افزایش میزان سودآوری تاثیر بیشتری نسبت به تحلیل های فاندامنتال و تکنیکال دارد. نسبت ریسک به ریوارد نیز به همان نسبت در این سودآوری نقش به سزایی دارد.
دیدگاه شما