بررسی رابطه بین چسبندگی هزینه با خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین چسبندگی هزینه با خطای پیش بینی سود در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران بود. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، ابتدا از روش کتابخانه ای و مطالعات اسنادی استفاده می شود که براین اساس، مبانی نظری و ادبیات پژوهش از کتب و مجلات تخصصی لاتین و و یادداشت های توضیحی شرکت های منتخب، لوح های فشرده آرشیو تصویری و آماری سازمان بورس اوراق بهادار تهران فارسی گردآوری می گردد. سپس داد ه های لازم برای آزمون فرضیه های تحقیق ازطریق مراجعه به صورت های مالی، پایگاه اینترنتی بورس اوراق بهادارو دیگر پایگاه های مرتبط و نیز از نرم افزار ره آورد نوین و بانک جامع اطلاعات بورس استخراج می شود. به منطور بررسی رابطه ی بین متغیرها از از نرم افزار eviews استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این موضوع است که بین چسبندگی هزینه با خطای پیش بینی سود در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد .
سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :
سنتز چارچوب های فلزی - آلی و کاربرد آنها در بسته بندی مواد غذایی
کاربرد آپتاسنسورهای چندگانه آزمون و خطای بورس در تشخیص آلاینده های مواد غذایی
ماست فراسودمند غنی سازی شده و اثرات آن بر سلامتی
مروری بر پوشش های خوراکی بر پایه نشاسته در بسته بندی مواد غذایی
بررسی تنوع بیوشیمیایی در تعدادی از جمعیت های ماریتیغال (silybum marianum) در استان فارس
بررسی رفتار بیماران در زمان احساس نیاز به خدمات درمانی و عوامل مرتبط با آن در شهر کاشان سال 1383
سرو اپیدمیولوژی توکسوپلاسموز در دختران مراجعه کننده به آزمایشگاه مرکز بهداشت شهر اردبیل جهت انجام آزمایش های قبل از ازدواج
بررسی رفتار دیوار برشی بتنی در حوزه نزدیک و دور از گسل و مقایسه با طیف استاندارد 2800
تخمین عمق ماکزیمم آبشستگی در بدنهی دیوارهای ساحلی با شبکه های عصبی مصنوعی
طراحی پارک جنگلی با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی
بررسی بهینه سازی کارخانه گاز و گاز مایع 600
مطالعه موردی اثرات کاربرد کود بیولوژیک بر محصولات کشاورزی
نقش رهبری خدمتگزار بر پیامدهای رفتاری کارکنان در شهرداری یزد
موانع آموزش الکترونیک
تأثیر مداخله مددکاری اجتماعی در حل اختلاف خانواده (نمونه موردی: کلانتری های شهر تهران)
بررسی ارکان مسئولیت مدنی شهرداری ها در رویه قضائی
بررسی خصوصیات زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیکی ساختگاه سد مخمل کوه
numerical study of efficiency of the vacuum preloading in weak clay treatment (a case study)
laboratory evaluation of electrical resistance of concrete
evaluation and analysis of drought on the quantity and quality water resources in lorestan province (case study of khorram river)
- شنبه تا پنج شنبه ، 9 الی 17
- [email protected]
- 071 - 32363652
درباره تی پی بین
ما با همکاری دبیرخانه ی کنفرانس ها و همایش ها، تمام ابزار محققان را كه تنها و تنها منابع علمی است را یكجا جمع آوری كرده ایم تا با كمترین دردسر ، در كمترین زمان ممكن و بصورت کاملا رایگان منابع علمی مورد نظرشان را تهیه نمایند.
تی پی بین با پشتیبانی از كنفرانس ها و ژورنال های معتبر داخلی و سپس انتشار رایگان مقالات آنها، كوتاه ترین مسیر، برای رسیدن به منابع علمی داخلی را در اختیار شما محققین قرار داده است.
بررسی ارتباط بین افشای داوطلبانه و عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
شرکتها به منظور محدود کردن برداشت نامطلوب سرمایهگذاران و ایجاد آگاهی در مورد چشم اندازهای آتی شرکت، ممکن است دست به افشای داوطلبانه بزنند. ارائهی اطلاعات داوطلبانه در مورد شناسایی، اندازهگیری و افشای اقلام حسابداری در صورتهای مالی باعث جذب سرمایهگذاران میشود و به طور مؤثری به بهبود وضعیت مالی و چهره مدیریتی شرکت کمک میکند. هدف پژوهش آزمون و خطای بورس حاضر بررسی ارتباط بین افشای داوطلبانه و عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نتایج براساس 80 شرکت در دوره زمانی 1381 تا 1390 نشان میدهد که رابطه معناداری بین افشای داوطلبانه با بازده داراییها و بازده حقوق صاحبان سهام وجود ندارد؛ اما رابطه مثبت معناداری بین افشای داوطلبانه و نمرات کارایی محاسبه شده به وسیله تکنیک تحلیل پوششی دادهها به عنوان معیار جامع عملکرد است.
کلیدواژهها
- افشای داوطلبانه
- عملکرد مالی و تحلیل پوششی دادهها
عنوان مقاله [English]
The Relation Between Voluntary Disclosure and Performance of Firms Listed in Tehran Stock Exchange
نویسندگان [English]
- Mohammad Hosein Setayesh 1
- Manoochehr Roosta 2
- Vahid Alizadeh 2
To restrict undesirable investor’s perception and create awareness about future prospects, companies may make voluntary disclosure. Providing voluntary information about identification, measurement and disclosure of accounting numbers in financial statements lead to attract investors and effectively help to improve the company's financial position and managerial popularity. The aim of this study is to investigate the relation between voluntary disclosure and performance of firms listed in Tehran Stock Exchange. Based on 80 companies information during 2002 to 2011, the results show that there is no significant relation between voluntary disclosure and return on assets and return on equity; but there is a significant positive relation between voluntary disclosure and efficiency scores calculated by Data Envelopment Analysis as a comprehensive measure of performance.
کلیدواژهها [English]
- Voluntary Disclosure
- financial performance
- Data Envelopment Analysis
اصل مقاله
اصطلاح افشا درگستردهترین مفهوم خود به معنای ارائه اطلاعات میباشد. حسابداران از این عبارت به صورت محدودتری استفاده میکنند و منظور آنها انتشار اطلاعات مالی مربوط به یک شرکت در گزارشهای مالی (معمولاً در قالب گزارشهای سالانه) است. انتشار اطلاعات در ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد اغلب تحت عنوان شناخت و اندازهگیری مدنظر قرار میگیرد. بنابراین در محدودترین مفهوم، افشای اطلاعات شامل بحث و تحلیلهای مدیریت، یادداشتهای همراه صورتهای مالی و صورتحسابهای مکمل است (هندریکسن و ونبردا، 1992).
افشای داوطلبانه، ارائهی مازاد بر الزام قانونی اطلاعات است. مدیریت شرکت در فراهم کردن اطلاعات حسابداری و دیگر اطلاعاتی که باعث تسهیل و تامین مناسب نیازهای استفادهکنندگان میشود؛ آزاد است. ممکن است شرکتها به منظور محدود کردن برداشت نامطلوب سرمایهگذاران و ایجاد آگاهی در مورد چشم اندازهای آتی شرکت، دست به افشای داوطلبانه بزنند (بارث و همکاران، 2007). ارائهی اطلاعات داوطلبانه در مورد شناسایی، اندازهگیری و افشای اقلام حسابداری در صورتهای مالی باعث جذب سرمایهگذاران میشود و به طور مؤثری به بهبود وضعیت مالی و چهره مدیریتی شرکت کمک میکند (یاتریدیس و آلکساکیس، 2012). از دیگر نتایج افشای داوطلبانه کاهش شرایط عدم اطمینان است که این نیز به نوبه خود، نیاز به نظارت بر فعالیتهای مدیریت را کاهش میدهد و متعاقباً باعث کاهش هزینههای تأمین مالی و افزایش ارزش شرکت میشود (گیتزمن و ترومبتا، 2003).
افشای داوطلبانه اساساً برای سهامداران، بانکها و دیگر تأمینکنندگان سرمایه ارائه میشود. افشای داوطلبانه معمولاً شامل اطلاعات در مورد استراتژی شرکت، مسائل رقابتی، فعالیتهای تولیدی، استراتژیهای بازاریابی و مسائل مربوط به سرمایه انسانی است. حتی با افزایش الزامات افشای اجباری، شرکتها باز هم به فراهم کردن اطلاعات داوطلبانه ادامه میدهند. به این ترتیب، انگیزه چنین رفتارهایی، توجه زیادی را به سمت خود معطوف ساخته است که در نتیجه باعث جذاب شدن موضوع افشای داوطلبانه شده است.
هر واحد تجاری جهت تداوم فعالیت خود نیازمند سرمایه در گردش و به منظور توسعه فعالیتها و افزایش سودآوری ناچار به سرمایهگذاری جدید است. هر دو نیاز واحد تجاری، یعنی سرمایه در گردش و سرمایهگذاری جدید، از طریق تأمین مالی مرتفع میشود. تصمیمهای تأمین مالی و سرمایهگذاری در شرکتها، تصمیمهایی هستند که هر دو با آیندهنگری اتخاذ میشوند. در تصمیمهای تأمین مالی، شرکت وجوه مورد نظر را در حال حاضر به کار میگیرد تا در آینده بتواند به تعهدات خود در قبال تأمینکنندگان منابع مالی عمل کند (خواجوی و همکاران، 1389). تأمین مالی از منابع مختلف از جمله استقراض و افزایش سرمایه امکان پذیر است. تأمین مالی همراه با هزینه سرمایه برای واحد تجاری بوده و بدین لحاظ است که تأمین مالی به واسطه استقراض، واحد تجاری را ملزم به پرداخت هزینه بهره و تأمین مالی از طریق افزایش سرمایه، واحد تجاری را متعهد به پرداخت سود سهام میکند. همچنین، هدف مدیریت افزایش ارزش شرکت و در نتیجه افزایش ثروت سهامداران است. هرچه میزان هزینه سرمایه به نسبت بازده کسب شده کمتر باشد، ارزش شرکت و به تبع آن ثروت سهامداران بیشتر میشود (کاردان، 1375). افشای داوطلبانه اطلاعات باعث جذب سرمایهگذاران و کاهش هزینه تامین مالی شرکتها میشود. کاهش هزینههای تامین مالی در شرکتها، رشد و سودآوری آنها را به دنبال خواهد داشت.
درک بهتر سرمایهگذاران از مدیر در خصوص پیشبینی تغییرات اقتصادی، باعث بالاتر رفتن ارزش شرکت میشود. بنابراین، مدیران میتوانند با ارائه داوطلبانهی اطلاعات پیشبینی خود در رابطه با محیط اقتصادی آتی شرکت و نیز ارائهی پیشبینیهای سود مدیریت، باعث افزایش ارزش سهام و در نتیجه بالا رفتن موقعیت رقابتی شرکت در صنعت مربوط به خود در بازار سرمایه شوند. با این حال افشای داوطلبانه علاوه بر داشتن مزایای تجاری، باعث تحمیل هزینههایی نیز بر شرکت میشود. در همین راستا، نظریه افشای داوطلبانه بیان میکند که مدیران، در صورت فزونی منافع افشا بر هزینههای آن، اطلاعاتی را افشا خواهند نمود (هیتزمن و همکاران، 2010). بنابراین با توجه به مطالب بیان شده، افشای داوطلبانه اطلاعات به وسیله مدیران شرکتها میتواند بر عملکرد و سودآوری آنها موثر باشد.
نتایج پژوهش حسین و همامی (2009) در قطر بیانگر نبود رابطه بین سودآوری (به عنوان متغیر مستقل) با افشای داوطلبانه است.
در پژوهشی جیو (2011) رابطه بین رتبههای افشا و عملکرد عملیاتی شرکتها را بررسی کرد. نتایج بیانگر رابطه مثبت بین رتبههای افشا (به عنوان متغیر مستقل) با معیارهای عملکرد عملیاتی (تحقیق و توسعه، رشد فروش و حاشیه سود خالص) بود.
یاتریدیس و آلکساکیس (2012) انگیزههای افشای داوطلبانه آزمون و خطای بورس و تفاوتهای افشای داوطلبانه و غیر داوطلبانه را در بازار بورس آتن بررسی کردند. نمونهی این پژوهش شامل 171 شرکت یونانی برای دورهی چهار ساله 2006 تا 2009 بود. یافتههای پژوهش نشان داد که افشای داوطلبانه دلالت بر سود و رشد بالاتر شرکتها و نشان دهندهی "اخبار خوب" مربوط به شرکت است. همچنین بر طبق یافتههای این پژوهش، افشای داوطلبانه با مدیریت سود رابطه منفی دارد.
اگستر و وانگر (2013) به بررسی کیفیت افشای داوطلبانه، عملکرد عملیاتی و ارزشیابی بازار سهام پرداختند. عملکرد عملیاتی براساس سه معیار حاشیه سود خالص، نسبت سود به حقوق صاحبان سهام و رشد فروش اندازهگیری شده است. نتایج براساس سالهای 1999 تا 2007 نشاندهنده رابطه مثبت بین معیارهای عملکرد عملیاتی (به عنوان متغیر مستقل) با افشای داوطلبانه است.
اویار و همکاران (2013) به بررسی رابطه ویژگیهای شرکت و سطح افشای داوطلبانه شرکتها در بورس ترکیه پرداختند. نتایج بیانگر آن بود که بین اندازه شرکت، اندازه موسسه حسابرسی، اعضای مستقل هیئت مدیره و مالکیت شرکتی با سطح افشای داوطلبانه (متغیر وابسته) رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین معیار سودآوری و اندازه هیئت مدیره با سطح افشای داوطلبانه رابطه معناداری مشاهده نشد.
فخاری و فلاح محمدی (1388) به بررسی تأثیر افشای اطلاعات بر نقدشوندگی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این پژوهش، میزان افشا از طریق چکلیستی که بر مبنای افشای اختیاری و استانداردهای الزامی سازمان حسابرسی تنظیم گردیده، اندازهگیری شده است. یافتههای بررسی 112 شرکت در سال 1386 حاکی از آن است که ارتباط معکوس و معناداری بین افشای اطلاعات و شاخص نقدشوندگی سهام وجود دارد.
مهدویپور و همکاران (1389) به بررسی "عوامل مؤثر بر افشای اطلاعات مالی از طریق اینترنت در وب سایت شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" پرداختند. یافتههای بررسی 100 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران حاکی از آن است که بین افشای اطلاعات مالی از طریق اینترنت (متغیر وابسته) با اندازه، اهرم و نوع صنعت رابطه معناداری وجود دارد. با این وجود ارتباطی بین افشای اطلاعات مالی از طریق اینترنت و سودآوری مشاهده نشد.
خدامیپور و محرومی (1391) تأثیر افشای داوطلبانه را بر مربوط بودن سود هر سهم بررسی کردند. جامعه مورد بررسی شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی تحقیق از ابتدای سال 1386 تا پایان سال 1389 میباشد. نتایج بیانگر آن بود که افشای داوطلبانه اثر معناداری بر مربوط بودن سود هر سهم ندارد.. با توجه به پیشینه و مبانی نظری مطرح شده در بخش مقدمه پژوهش، افشای داوطلبانه میتواند بر عملکرد مالی شرکتها اثر گذار باشد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه افشای داوطلبانه بر عملکرد مالی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران میپردازد.
سطح افشای داوطلبانه براساس شاخصهای پیشنهادی توسط بوتوسان (1997) که برگرفته از نظرات کمیته جنکینز بود، اندازهگیری میشود. در مدل بوتوسان، شاخصهای مورد استفاده از طریق گزارشات راهبری شرکتی و نیز ارقام رتبهبندی شرکتهای آمریکایی استخراج شده بود. به دلیل فقدان موارد مذکور در ایران و با توجه به این که سازمان حسابرسی قالب نمونه گزارشگری را در کتابچهای تحت عنوان "شرکت سهامی عام نمونه- صورتهای مالی" در سال 1379 منتشر نموده و شرکتها در تهیه و گزارش اطلاعات به شاخصهای مندرج در آن تکیه میکنند، این امر امکان افشای اطلاعات داوطلبانه در متن صورتهای مالی را محدود نموده است. لذا برای استخراج شاخصهای افشای داوطلبانه اطلاعات به گزارش فعالیت هیأت مدیره شرکتها اتکا گردید. نهایتاً، برای اندازهگیری سطح افشای داوطلبانه، پرسشنامهی تعدیل شدهی بوتوسان که توسط کاشانی پور و همکاران (1388) تنظیم شده بود، مورد استفاده قرارگرفت. شاخصها پس از بررسی از نظر الزامی نبودن مطابق استانداردهای حسابداری یا قانونی در شش بخش کلی به شرح نگاره (1) (شامل 71 شاخص) تعیین شدند:
هفت خطای راهبردی که موجب ریزش بورس شد
به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از تابناک، بازار همچنان در حال ریزش است و گویا حمایت حقوقی ها تنها در لفظ معنا پیدا می کند و سهامداران خردی که در این اوضاع گرفتار شده اند و هر روز به ضرر و زیانشان افزوده می شود.
در این روزها بسیاری از کارشناسان به دنبال موشکافی دلایل ریزش بورس هستند و مردم عادی که سرمایه های خود را به این بازار با حمایت های عالی ترین مسئولین روانه کرده بودند حالا سرمایه خود را در حال آب شدن می بینند. پرسش این است که دلایل این ریزش چه بوده و چه تصمیماتی موجب این ریزش شد؟
هفت خطای راهبردی که موجب ریزش بازار شد
وحید شقاقی شهری عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی و کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به اینکه در این مدت خطاهای راهبردی اتفاق افتاد که باید دولتمردان ما آن ها را مدنظر داشته باشند، افزود:
اولین خطای راهبردی این بود که دولت نباید در بازار سرمایه به مانند سایر بازارها به صورت آشکارا و دستوری شروع به حمایت کند. حمایت دستوری در بازار ایراد دارد و این انتظار در جامعه ایجاد می شود که دولت از این بازار در حال حمایت است پس من به پشتوانه حمایت دولت وارد این بازار خواهم شد.
این افراد با عدم آگاهی و دانش سرمایه های خود را وارد این بازار می کند و وقتی این بازار اصلاح یا ریزشی را دارد دولت مقصر می شود. بنابراین اگر دولت می خواهد حمایت کند باید این حمایت غیرعلنی باشد. متاسفانه در این مدت شاهد این موضوع نبودیم و دولتمردان ما به صورت آشکارا از این بازار حمایت کردند.
دومین خطای راهبردی این بود که دولت با آزادسازی سهام عدالت اجازه داد که 30 درصد فروش به 60 درصد فروش ارتقا یابد. این در حالی بود که دولت هیچ برنامه ای برای نحوه فروش این 60 درصد سهام عدالت نداشت. با این اوضاع و با توجه به فشار دولت برای فروش این سهام عدالت، در مرداد ماه بسیاری از کارگزاری ها و بانک ها با بی برنامگی موجود شروع به فروش این سهام عدالت کردند.
خطای راهبردی سوم این بود که سازمان بورس ابلاغیه ای را صادر کرد مبنی بر اینکه حداکثر سرمایه گذاری صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت در سهام باید ظرف یک ماه به 5 درصد کاهش یابد. این باعث شد تا فشار فروش باز هم بالاتر رود.
خطای چهارم راهبردی این بود که حقوقی های بزرگ با رسیدن شاخص کل به دو میلیون واحد به این نتیجه رسیدند که خیلی از سهام رشد قیمتی خود را کرده اند و باید فروخته شوند. برخی سهام به صورت نامتعارفی رشد قیمت داشتند و باید نهاد ناظر به این رشد قیمت آن ها نظارت می کرد اما متاسفانه نظارت لازمی را نداشت. به هر صورت با این تصمیم حقوقی ها باز هم فشار فروش بیشتر شد. این استاد دانشگاه ادامه داد: از اینجا به بعد باز هم خطاهای راهبردی افزایش یافت. وقتی بازار 30 تا 40 درصد اصلاح شد، دوباره خطاهایی که ناشی از بی برنامگی بود شروع شد.
خطای راهبردی پنجم این بود که در این وضعیت دوباره دولتمردانی که اطلاعی از بازار سرمایه نداشتند و در جایگاهی نبودند که اظهار نظر کنند، شروع کردند به مصاحبه و اعلام کردند از یک رقمی به بعد شاخص کل باز خواهد گشت! با این اظهارنظرها دوباره دولت شروع کرد به حمایت دستوری از بازار سرمایه و تکرار اشتباهات گذشته. حتی دستوراتی رسید که از 10 تا 15 نماد شاخص ساز حمایت شود. این خیلی تصمیم اشتباهی بود. دلیل این است که شما وقتی از چند سهم به صورت آشکارا حمایت می کنید این پالس را به سهامداران می دهید که سرمایه های خود را از سایر نمادها بیرون بیاورند و شروع به خرید همین 10 تا 15 سهم کنند.
خطای راهبردی ششم این بود که بازار بدون برنامه ریزی و تحلیل به دو وقت زمانی تقسیم شد. این تقسیم باعث شد تا سهم های وقت اول به وقت دوم علامت بدهند و برعکس! یک عدم تقارن اطلاعاتی در این وضعیت شکل گرفت.
خطای راهبردی هفتم این بود که در این وضعیت زمزمه هایی از اختلاف در تیم اقتصادی دولت هم به خصوص بر سر صندوق ETF دوم شنیده شد.
سهامی که سه ماه است 5 درصد مثبت می خورد، نهاد ناظر کجاست؟
این استاد دانشگاه در پایان صحبت های خود گفت: وضعیت بازار سرمایه به مانند یک اتوبان است. اگر یک خودرویی در این اتوبان مدام با سرعت 180 حرکت کند خطاست و اگر به صورت دنده عقب هم حرکت کند خطاست. باید نهاد ناظر بر وضعیت این خودرو نظارت داشته باشد تا با یک سرعت مطمئنه حرکت کند. من الان سهمی را می شناسم که سه ماه است هر روز 5 درصد مثبت می خورد و یک روز هم منفی نشده است!
سهمی که در گروه معادن است و هیچ گونه نکته مثبتی در صورت های مالی آن دیده نمی شود. حالا پرسش این است که در این وضعیت نهاد ناظر بازار سرمایه کجاست؟ وی افزود: برخی از سهام در دست یک گروه خاصی هستند که مدام مثبت هستند و نهاد ناظر هم هیچگونه واکنشی نشان نمی دهد. طبیعتاً از یک جایی به بعد این سهام شروع به ریزش های شدیدی خواهند کرد و در نتیجه این سهامداران خرد هستند که متضرر می شوند. شقاقی شهری گفت: الان باید نهاد ناظر نظارت داشته باشد و از دخالت بپرهیزد. ما هم اکنون در بازار شاهد نظارت های هوشمندانه نیستیم ولی یک جاهایی شاهد دخالت های بی مورد هستیم.
اثرات رفتار هیجانی در بورس و خطا های رایج تازه واردان را بشناسید
رفتار هیجانی و خطاهای رایج در بازار بورس معمولا از افراد تازه وارد و به اصطلاح نو سهامداران دیده می شود. همانطور که در مطلب عرضه و تقاضا در بازار بورس گفته شد، این رفتار معامله گران در بازار بورس است که قیمت سهام را مشخص می کند.
رفتار های هیجانی و شتاب زده سرمایه گذاران که ناشی از ترس ضرر و زیان می باشد می توان به افت بازار بورس شدت دهد در حالیکه معامله گران حرفه ای، سهامداری می کنند و از افت شاخص بورس استفاده می کنند و سهام مورد اعتماد خود را با روش های تحلیل شناسایی کرده و خرید می نمایند.
اما افرادی که ریسک گریز هستند اقدام به ثبت سفارش فروش دارایی خود می کنند و یا از استراتژی گله ای در سرمایه گذاری استفاده می کنند و بدون علم و دانش کافی از صف های خرید و فروشی که در برخی از سهم ها تشکیل شده حمایت می کنند.
بررسی رفتار هیجانی سهامداران در بورس
نوسانات بازار بورس جز ذات این بازار می باشد و اوایل سال 99 شاهد رشد شارپی این بازار بودیم، در چنین شرایطی اصلاح بازار بورس امری طبیعی است و در این شرایط سهامداران بسیاری هیجانی عمل کرده و بدون تحلیل و با پیروی گله ای اقدام به فروش سهام خود می نمایند که این در روند بازار بورس موثر است.
افت شاخص بورس می تواند دلایل متعددی داشته باشد اما بخش از آن به رفتار سهامداران باز می گردد.
تاثیر رفتار هیجانی سهامداران در بورس چیست؟
سهامداران باید بدانند که اولین شخصی که از این اقدام متضرر می شود ، خودشان هستند زیرا بازار بعد از اصلاح، روند صعودی به خود می گیرد و باید در صف های سنگین خرید بمانند و همان سهم را با قیمت بالا تر بخرند.
همانطور که گفته شد، رفتار های هیجانی معامله گران می تواند موجب بی اعتمادی مردم به بورس ، افت شاخص بورس و کاهش قیمت در برخی سهام ها و تشکیل حباب در قیمت سهام شود.
توصیه معامله گران حرفه ای به تازه واردان
معامله گران حرفه ای جهت راهنمایی نو سهامداران و پیشگیری از عواقب رفتار هیجانی آنها، تشکیل پرتفوی متنوع ، پیروی از یک استراتژی سرمایه گذاری در بورس ، سرمایه گذاری با دید بلند مدت ، آشنایی با روش های تحلیل همچون تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را توصیه می کنند.
جهت تشکیل پرتفوی متنوع بهتر است که ابتدا 5 صنعت خوب را شناسایی کنید سپس سهام های شرکت های خوب آن صنعت را انتخاب کنید و سرمایه خود را در بر روی سهام آن شرکت ها متمرکز نمایید.
به هیچ عنوان ملک ، طلا و یا خودرو خود را برای سرمایه گذاری در بورس نفروشید و همچنین با وام و پول قرضی وارد این بازار نشوید و هیچ گاه برای خروج از بازار زمان تعیین نکنید.
افراد تازه وارد بهتر است با مبالغ کمتری شروع کنند و از طریق شرکت های سبدگردان به روش غیر مستقیم وارد بورس شوند. با توجه به شکل زیر می توانید عکس العمل سهامدارانی که در شرایط مختلف هیجانی رفتار می کنند را مشاهده نمایید.
بررسی خطا های رایج سهامداران در بازار بورس
از خطا و اشتباهات رایج سهامداران در خرید و فروش سهام می توان به موارد زیر اشاره کرد.
- ترس از فروش نرفتن سهام
- شتاب در خرید سهم
- اتکا به شانس
- پیروی نا آگاهانه از صف های خرید و فروش (رفتار گله ای)
- خوشبینی کاذب و اطمینان بیش از حد
خوش بینی و اطمینان بیش از حد
از اولین خطاهای سهامداران در بازار بورس ، خوش بینی و اطمینان بیش از حد می باشد یعنی سرمایه گذار زیادی به بازار خوش بین بوده و تمامی اصطلاحات بازار را تصادفی دانسته و روش تحلیل های واقعی را نمی پذیرد. برخی نیز اطمینان بیش از حد به اطلاعات خود داشته و با تخمین بیش از حد سودها و جریانهای نقدی آینده واحدهای تجاری چشم انداز مثبتی از ریسک و بازده آینده دارند.
انکار و تصدیق
دومین خطایی که سهامداران مرتکب آن می شوند خطاب تصدیق و یا انکار است. این افراد باوری به یک مسئله پیدا کرده و قصد تغییر آن را ندارد، در نتیجه فقط به دنبال صحبتهایی است که در تایید آن است.
این خطا در سهام زیان ده و سوده ده رایج است.
به عنوان مثال با استناد به اخبار و اطلاعاتی اقدام به خرید سهامی نمودند اما نتایج تحلیل بیانگر این موضوع است که سهام روند صعودی خواهد داشت اما این افراد واقعیت را انکار می کنند و به دنبال صحبتهایی است که باور خوذشان را تایید می کنند و بالعکس.
پیروی از استراتژی گله ای
از دیگر خطا های رایج سرمایه گذاران در بازار بورس ، پیروی کورکورانه از صف های خرید و فروش می باشد. این افراد بدون آگاهی و بدون آشنایی از روش ها تحلیل و فقط با استناد به صف های سنگین خرید و فروش اقدام به ثبت سفارش می نمایند.
سخن آخر
کمتر سهامداری پیدا می شود که موارد فوق را تجربه نکرده باشد حتی حرفه ای ها در بدو ورود دچار این خطا و اشتباهات شدند. از این رو بهتر است که با مطالعه بیشتر رفتارهای هیجانی خود در هنگام مشاهده نوسانات کنترل نمایید و بدون منطق و آگاهی باعث کم شدن ارزش دارایی خود نشوید.
باندهای بولینگر
جان بولینگر، خالق اندیکاتور باندهای بولینگر
جان بولینگر (John Bollinger) متولد سال ۱۹۵۰ در ایالات متحده، کارشناس بازارهای مالی، تحلیلگر تکنیکال و خالق اندیکاتور باندهای بولینگر است. کتاب او با نام “بولینگر و باندهای بولینگر” در سال ۲۰۰۱ چاپ و به ۱۱ زبان مختلف دنیا ترجمه شده است. او از ابتدای دهه ۸۰ میلادی شروع به کار بر روی این اندیکاتور نمود و نهایتا پس از سالها تلاش و آزمون و خطا، اندیکاتور باندهای بولینگر را با نام خودش معرفی کرد.
مقدمهای بر میانگینهای متحرک
به طور کلی باندهای بولینگر را میتوان زیرمجموعهای از میانگینهای متحرک دانست. همانطور که احتمالا میدانید میانگین متحرک به معنای میانگینی از دادههای اصلی (معمولا قیمت آخرین معامله در یک کندل) است که به صورت یک نمودار رسم میشود. مثلا اگر میانگین متحرک ۵۰ روزه مدِّ نظر باشد، هر نقطه از نمودار، بیانگر میانگین قیمت آخرین معامله ۵۰ روز گذشته آن نقطه میباشد.
در واقع میانگینهای متحرک از جمله باندهای بولینگر، ابزاری برای تعقیب روند هستند. از این ابزار نمیتوان برای جلو زدن از بازار و پیشبینی قیمتها استفاده کرد، بلکه این ابزار قیمتها را تعقیب کرده و شروع یک روند را به ما اطلاع میدهند. پس به طور کلی میانگینهای متحرک (از جمله باندهای بولینگر) در گروه اندیکاتورهای تأخیری و تأییدکننده قرار دارند.
توسعه ابزار میانگین متحرک
برای استفاده بهتر از ابزار میانگین متحرک، میتوان دو نوار در بالا و پایین منحنی اصلی میانگین متحرک در نظر گرفت. این دو نوار در گذشته و به صورت ساده، ۳ یا ۵ درصد بالا و پایین میانگین متحرک رسم میشدند و یک کانال (پوشش) را مشخص میکردند. این پوشش، زمانی را که قیمت بیش از حد از میانگین متحرک فاصله گرفته باشد، به ما اعلام میکند. خروج از محدوده این نوارها به نوعی بیانگر عملکرد هیجانی معاملهکنندگان بوده و میتواند اخطار خرید و یا فروش را صادر کند.
در شکل زیر توسعه ابزار میانگین متحرک با دو نوار مثبت و منفی ۵ درصدی در نماد ثپردیس را مشاهده میکنید.
نحوه شکلگیری باندهای بولینگر
جان بولینگر متوجه شد که بهترین روش برای رسم میانگین متحرک در ابزار بولینگر، در نظر گرفتن بازه ۲۰ روزه در میانگین متحرک ساده (SMA) است. لذا در روش بولینگر از میانگین متحرک ۲۰ روزه برای رسم منحنی میانی استفاده میشود. دو نوار بالا و پایین به صورت چیزی شبیه به تکنیک پوشش (که در بالا توضیح داده شد)، در دو طرف میانگین متحرک قرار میگیرند. با این تفاوت که رسم این دو نوار با یک فرمول خاص و با استفاده از انحراف معیار (که بیانکننده چگونگی پراکندگی قیمتها حول میانگین متحرک است)، صورت میگیرد.
تصویر زیر نمایی از اندیکاتور باندهای بولینگر و باندهای بالایی، میانی و پایینی آن را نشان میدهد.
قیمتها معمولا در داخل باندهای بالایی و پایینی در نوسان هستند. هر چند در مواقعی ممکن است از این خطوط تجاوز نمایند. به طور معمول میتوان گفت که حدود ۹۵% کلیه قیمتهایی که یک سهم میتواند به خود ببیند بین نوارهای بولینگر قرار دارند. در مواقعی که بازار آرام و کمنوسان است باندها به هم نزدیک شده و زمانی که بازار نوسانی است، باندها از هم دور خواهند شد.
فرمول هر کدام از نوارهای بولینگر :
باند میانی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه
باند بالایی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه بعلاوه انحراف معیار ضربدر ۲
باند پایینی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه منهای انحراف معیار ضربدر ۲
تصویر بعدی محل و نحوه تنظیمات باندهای بولینگر در نرم افزار متاتریدر را نشان میدهد.
استراتژی معاملاتی با استفاده از ابزار بولینگر
برای استفاده صحیح از این ابزار، معاملهگر باید ابتدا درک صحیحی از روندها داشته باشد. همواره بهتر است نمودارها از تایم فریمهای بلندمدت تا کوتاه مدتتر بررسی شوند تا یک دید کلی از روند حرکتی قیمت به دست آید. زمانی که قیمت در یک روند خنثی و کم نوسان قرار دارد، نوارهای بولینگر به هم نزدیک هستند و زمانی که قیمت روند صعودی یا نزولی خود را آغاز میکند این باندها از هم فاصله میگیرند.
برای استفاده از ابزار بولینگر به طور کلی سه نوع استراتژی میتوان تعریف نمود:
- استراتژی سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای خنثی یا رنج (Range)
- استراتژی ادامه روند پرقدرت و ناحیه اشباع خرید و فروش
- استراتژی پهنای باندهای بولینگر (Bollinger Band Width)
۱- سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای خنثی یا رنج (Range)
یکی از سادهترین روشهای استفاده از ابزار بولینگر این است که باندهای بالایی و پایینی را به صورت حمایت و مقاومت و هدف قیمتی در نظر بگیریم. در شکل زیر مشاهده میکنید که قیمت پس از برخورد با منحنیهای بالایی و پایانی تغییر جهت داده است. حتما به این موضوع دقت کنید که باندهای بولینگر معمولا در زمانهایی به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشوند که قیمت در یک روند خنثی و یا کند (بازار رنج) قرار داشته باشد. این استراتژی از ریسک پایینی برخوردار بوده و در نتیجه نمیتوان انتظار کسب بازدهیهای فوقالعاده از آن داشت. البته که معمولا با خطای کمی نیز همراه است.
در تصویر بعد نحوه استفاده از باندهای بولینگر به عنوان سطوح حمایت و مقاومت دینامیک در روند خنثی بر روی نماد فولاد را مشاهده میکنید.
سیگنال خرید در این روش زمانی صادر میشود که در کف کانال بولینگر یک کندل صعودی (سبز رنگ یا توخالی) تشکیل شود، در این صورت حد ضرر میتواند شکست کف کانال در نظر گرفته شود. و بالعکس آن با تشکیل یک کندل نزولی (قرمز رنگ یا توپر) در سقف کانال سیگنال فروش را خواهیم داشت.
بهتر است که اگر در تایم فریم بالاتر (مثلا هفتگی) روند کلی صعودی بود، از این روش برای دریافت سیگنالهای خرید استفاده کرده، و اگر در تایم فریم بالاتر روند کلی نزولی بود، تنها از سیگنالهای فروش بهره بگیریم.
مثلا در نمودار بالا در صورتی که روند کلی صعودی باشد، نقاط مشخص شده در کف میتواند سیگنال خرید و در صورتی که روند کلی نزولی باشد، نقاط مشخص شده در سقف میتواند سیگنال فروش را برای ما صادر کند.
۲- ادامه روند پرقدرت و ناحیه اشباع خرید و فروش
در استراتژی قبلی توضیح دادیم که برخورد با سقف و کف کانال میتواند سیگنال برگشت روند را صادر نماید، اما در این استراتژی تا زمانی که قیمت از کانال تجاوز نکرده و وارد منطقه اشباع نشده باشد سیگنال برگشت روند صادر نمیشود.
زمانی که قیمت در یک روند صعودی یا نزولی حرکت میکند (و نه خنثی)، برخورد با باندهای بولینگر می تواند بیانگر ادامه روند موجود و قدرت بالای خریداران یا فروشندگان باشد. همچنین زمانی که قیمت از باندهای بالایی یا پایینی تجاوز کند، به نوعی وارد منطقه هیجانی و اشباع خرید یا فروش شده و هشدار برگشت روند را صادر میکند.
نکته این جا است که در این روش، بزرگترین اشتباه معاملهگران، فروش در هنگام برخورد با باند بالایی است! چرا که روند سهم کاملا صعودی بوده و برخورد با سقف کانال در واقع بیانکننده ادامه پر قدرت روند تا رسیدن به نقاط اشباع است.
در روندهای صعودی خط میانگین متحرک ۲۰ روزه (باند میانی) نقش حمایت و در روندهای نزولی نقش مقاومت را خواهند داشت. این استراتژی به نسبت استراتژی قبلی خطای بیشتری به همراه دارد. البته همانطور که در تصویر بعدی مشخص است، در صورت استفاده صحیح و همراه با مهارت از این استراتژی، معاملهگران میتوانند بازدهیهای بسیار خوبی را کسب کنند.
در تصویر بعدی ادامه روند در برخورد با کف و سقف کانال و نواحی اشباع خرید و فروش (کادرهای بنفش) بر روی نماد فولاد به وضوح قابل مشاهده است!
۳- پهنای باند سیگنال میدهد! (Bollinger Band Width)
به بیان سادهتر میتوان گفت که باندهای بولینگر نوسانات قیمت در اطراف میانگین متحرک ساده را نشان میدهند. بولینگر متوجه شد که وقتی دو باند بالایی و پایینی به هم نزدیک شده و فشرده میشوند، به زودی روند جدیدی آغاز خواهد شد. توجه کنید که این روند میتواند صعودی یا نزولی باشد. لذا استفاده از پهنای باندهای بولینگر میتواند به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی شما در نظر گرفته شود.
توجه کنید که فشرده شدن باندها به تنهایی نمیتواند سیگنال خرید یا فروش را صادر کند بلکه:
در صورتی که پس از فشردگی، یک کندل روزانه بالای باند میانی تشکیل شود سیگنال خرید صادر میشود.
در صورتی که پس از فشردگی یک کندل روزانه پایین باند میانی تشکیل شود سیگنال فروش صادر خواهد شد.
در این استراتژی حد ضرر (در پوزیشن خرید) میتواند بسته به ریسک پذیری شما بر روی حداکثر قیمت کندل قبلی (last candle high)، حداقل قیمت کندل قبلی (last candle low) و یا ۳% کمتر از قیمت خرید باشد.
در برخی نرم افزارها یا پنلهای معاملاتی پهنای آزمون و خطای بورس باند بولینگر به صورت یک اندیکاتور مجزا با نام Bollinger Bands Width طراحی شده است. در تصویر زیر نمودار نماد فولاد (نمودار قبلی) را به همراه اندیکاتور پهنای باندهای بولینگر (Bollinger Bands Width) مشاهده میکنید. به نواحی ورود و خروج بر اساس پهنای باندهای بولینگر و کندلهای تشکیل شده دقت کنید!
نکته: میتوان گفت که آزمون و خطای بورس پایه و اساس استراتژی سوم بر آرامش قبل از طوفان استوار است!
چکیده مطلب:
در این مقاله سعی کردیم ابتدا مقدمهای از میانگینهای متحرک را بیان کرده و سپس به معرفی یکی از مشتقات آنها یعنی باندهای بولینگر بپردازیم. هرچند که معمولا از اندیکاتورها به تنهایی برای ورود یا خروج به بازار استفاده نمیشود، اما به نظر میرسد که استراتژیهای تعریف شده به خصوص استراتژی پهنای باند به تنهایی بتواند سیگنالهای معاملاتی مناسبی را ایجاد کند. توجه کنید که درک صحیح از روندهای صعودی و نزولی و بازار رنج (خنثی)، که در قسمتهای مختلف سایت در مورد آنها صحبت کردیم، به عنوان پیش فرض این مباحث در نظر گرفته شده است. لذا توصیه میکنیم که برای اخذ موقعیتهای معاملاتی خود، حتما از ترکیب این ابزار با سطوح حمایت و مقاومت و سایر ابزارهای تکنیکالی بهره بگیرید.
نکته مهم ! حتما توصیه میکنیم که برای درک بهتر اندیکاتور باندهای بولینگر این مقاله را بارها مطالعه کرده و سعی کنید مطالب آن را به صورت عملی انجام دهید …
دیدگاه شما