تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
معمولا تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به بررسی روند گذشته ارزها می پردازد و در مورد اینکه چه نوع تصمیم گیری در باره آینده بازار قیمت و حجم معاملات کنیم می توان به صورت کوتاه مدت اطمینان کنیم و بیشتر افرادی که سرمایه گذاریهای کوتاه مدت می کنند از این نوع تحلیل استفاده می کنند که ما در این مقاله به بررسی و ویژگی های این تحلیل تکنیکال می پردازیم
ویژگی های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
اساس این تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال بر پایه یک سری ویژگی ها پایه گذاری شده است که شامل موارد مختلفی می باشد که در صرافی کوینکس انجام می شود
تحلیل تکنیکال فقط روی قیمت لحظه ای ارز اهمیت می دهد و بر خلاف تحلیل بنیادی عوامل متغیر اقتصادی و تاثیر گذاری آنها را به هیچ عنوان اثر نمی دهد
این تحلیل در بازارهای عرضه و تقاضا کاربرد دارد
برای بازارهای که شرایط حجم معاملات و نقدینگی بالایی دارد پیش بینی دقیقی می کند
اصل این تحلیل از انتظارات مردم است و اخبار تاثیر زیادی بر روی این تحلیل ها دارد و باعث می شود که میزان ریسک این نوع بالا رود
این تحلیل بر روی قیمت لحظه ای متمرکز است که برای پیش بینی کوتاه مدت و لحظه ای مفید می باشد و در بلند مدت جواب نمی دهد
این نوع تحلیل بر اساس یک سری الگوها و نمودارها است که حرکت قیمت به وسیله آنها می باشد
اصطلاحات اصلی در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
بیشتر افراد برای اینکه با این تحلیل آشنا شوند باید یک سری اطلاعات و اصطلاحات اصلی این تحلیل را بشناسند تا با استفاده از آن بتوانند نمودارهای قیمت و روند تحلیل را در طول دوره ها بشناسند.
خطوط روند :Trend Time
یکی از اصطلاحات تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال خطوط روند می باشد که قیمت تمامی ارزهای دیجیتال در طول زمان نوسانات بسیاری دارد و این نوسانات از یک الگوی خطی پیروی می کند که ممکن است این روند صعودی یا نزولی باشد.
روند صعودی قیمت :
در یک مدت مشخص می توان همه تغییرات ارز دیحیتال را به یکدیگر وصل کرد طوری که اگر سه کف قیمت با یک خط به هم متصل شود به ازای هر کف یک قله قیمت ( افزایش قیمت ) وجود دارد که از افزایش قبلی خود بیشتر است که به این حالت تغییرات قیمت روند صعودی می گویند.
روند نزولی قیمت :
در این روند درست بر عکس روند صعودی قیمت بوده و اگر نوسانات قیمتی یک ارز دیجیتال در یک زمان مشخص به یکدیگر متصل شود به طوری که سه قله قیمتی با یک خط به یکدیگر متصل شوند به ازای هر کدام از این قله ها یک کف قیمتی از کف قبل خود بیشتر است در این صورت تغییرات قیمت دارای حالت نزولی است پس یکی دیگر از اصطلاحات تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال روند نزولی قیمت می باشد.
خطوط مقاومت
در بیشتر دوره های زمانی تغییرات قیمتی در ارز دیجیتال مانند بیت کوین ، اتریوم و غیره مشاهده می شود که اگر این تغییرات روند صعودی داشته باشد با مقاومت روبه رو می شود که این نواحی با خط افقی به هم متصل می شوند را خطوط مقاومت می گویند که در اصل با رسیدن روند صعودی صف های تقاضا از بین میرود و صف های عرضه ایجاد می شود که همین امر باعث کاهش قیمتها می شود.
خطوط حمایت
یکی دیگر از اصطلاحات تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال خطوط حمایت می باشد این خطوط بر عکس خطوط مقاومت است که در مسیر نزولی قیمت ها نواحی است که هر بار قیمت به آن نزدیک می شود توانایی عبور را ندارد که به این نواحی خطوط حمایت می گویند این نواحی باعث می شود که صف تقاضا زیاد شود و صف های عرضه جمع شود و هر چقدر این مدت زمان بیشتر طول بکشد تا خط حمایتی شکسته شود ریزش بیشتر می شود.
سقف تاریخی قیمت
وقتی قیمت ها در یک بازه زمانی یک خط قیمتی جدید را شروع می کنند به آن سقف تاریخی قیمت می گویند این حالت مثل خطوط مقاومت است که فقط تفاوت آن در این است که در خطوط مقاومت چندین بار از آن ناحیه عبور می کند ولی در سقف تاریخی قیمت در صورت عبور با یک جهش بزرگ روبه رو می شود.
اندیکاتورها
اندیکاتورها یکی از اصطلاحات اصلی تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال می باشد ابزارهای که با استفاده از یک فرمول ویژه به روند بازار دسترسی پیدا می کنند و به دو دسته اندیکاتور روی نمودار و اندیکاتور خارج نمودار تقسیم می شود که این نوع ابزارها قادر به اندازه گیری میزان حرکت نیستند فقط جهت آن را مشخص می کنند.
میانگین حرکت Moving Average
این حالت حجم خلاف روند قیمت به پیش بینی روند قیمتی ارز دیجیتال بر اساس میانگین تغییرات می پردازد و با میانگین گرفتن ارزهای دیجیتال در یک دوره زمانی خطی بدست می آید که به آن میانگین حرکت قیمت ارز دیجیتال گفته می شود.
حجم معاملات Volume
یکی از مهمترین متغیرهای بازار حجم ترید است و بیشتر فعالان بازار توصیه می کنند که در تصمیم گیری های خود بر روند پیش بینی قیمت ارز دقت کنند و عملکرد آن به این صورت است که اگر یک ارز روند قیمتی صعودی داشته باشد ولی حجم معاملات کاهش یافته داشته باشد احتمال کاهش قیمت رخ می دهد و حتی برعکس.
سخن پایانی
برای داشتن تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال سرمایه گذاری مناسب و سود دهی نیازمند مشاوره در زمینه ارز دیجیتال می باشد که برای اطلاعات بیشتر شما می توانید با یک ارتباط با شرکت کوینکس تمام اطلاعات لازم را دریافت کنید.
آشنایی با مفهوم چنگال اندروز و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
چنگال اندروز به چه معناست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ ما در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش مفهوم و کاربرد چنگال اندروز را به شما معرفی کردهایم.
تصمیمگیری در بازار بورس برای سرمایهگذاری منطقی و پربازده نیازمند آگاهی از وضعیت و روند بازار دارد. این آگاهی تنها با تحلیل و بررسی دقیق اطلاعات بازار به دست میآید. بنابراین، پیش از هر سرمایهگذاری نیاز است با استفاده از ترفندها و ابزارهای مختلف به تحلیل بازار بپردازید. چنگال اندروز یکی از سادهترین و البته کارآمدترین ابزارهای تحلیل بازارهای مالی است که در قرن بیستم توسط دکتر آلن اندروز ابداع شد و همواره مورد تأیید تحلیلگران و سرمایهگذاران بورس قرار دارد.
دکتر اندروز با ایجاد یک ارتباط ریاضی میان سه پیوت اصلی، ابزاری به وجود آورد که اگرچه با نام چنگال از آن یاد نمیکرد، اما امروزه در میان فعالان بازار مالی با این اصطلاح شناخته میشود.
این چنگال، انواع مختلفی دارد که از میان آنها، تنها چنگال با خط استاندارد (TML) توسط دکتر آلن اندروز ساختهشده است. انواع دیگر حاصل مطالعات، تحقیقات و آزمونوخطاهای شاگردان اندروز و محققان فعال در بازار مالی هستند. در ادامه مطلب به بررسی دقیق چیستی و چگونگی رسم و تحلیل چنگال اندروز میپردازیم تا کاربرد این ابزار مهم بازار مالی برای شما تسهیل پیدا کند.
چنگال اندروز چیست؟
در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی استفاده میشود که ابزار اندروز یکی از پرکاربردترین آنها به شمار میآید. این نحوه نامگذاری به دلیل شباهت ظاهری ابزار به چنگال سه دندانه است.
بر اساس تحقیقات و مطالعات دکتر آلن اندروز، خطوط حمایت و مقاومت کلاسیک دیگر قدرت لازم برای تحلیل دقیق بازارهای مالی را نداشتند و برای پیشبینی نوسانات قیمت به ابزارهای کارآمدتر نیاز بود.
نتایج تحقیقات نشان میدادند که کاربرد خطوط روند که از پیوتها و نقاط بیشتری میگذرند، بیشتر است .
همچنین لازم است نوساناتی که حول محور خط مرکزی و بین دو خط یا بال که کانالهایی برای روند قیمت ایجاد میکنند را بررسی کرد.
اندروز معتقد بود که قانون نیوتون در بازار مالی نیز جریان دارد و هر عملی با یک عکسالعمل به همان میزان و در جهت مخالف آن همراه خواهد بود. بنابراین، یافتههای خود را با استفاده از قانون نیوتون و همچنین رگرسیون خطی تکمیل کرد و ابزاری برای شناسایی روندها در بازار مالی به وجود آورد.
نتیجه نهایی تحقیقات وی ابزاری بود که بهپاس زحمات دکتر آلن اندروز، با نام چنگال اندروز شناخته میشود. این ابزار بر روی یک نمودار قیمت-زمان تشکیلشده و با استفاده از سه پیوت ماژور متوالی ایجاد میشود.
چنگال ابداعی توسط دکتر اندروز درواقع از سه خط موازی با خطوط روند تشکیلشده است. روند آن نشانگر نقاط مقاومت و حمایت احتمالی و شکستهای مختلف است.
بیشترین میزان نوسانات قیمت در اطراف خط میانی است که در میان بالهای پایینی و بالایی (خطوط حمایت و مقاومت) قرار دارد. توجه داشته باشید که پیوتهای انتخابشده حتماً باید آغازگر یک موج جدید باشند.
انواع چنگال اندروز
همانطور که پیشتر بیان شد، چنگال ابداعی اندروز تنها یکی از انواع آن به شمار میآید. انواع دیگری نیز وجود دارند که نتیجه تحقیقات و یافته اشخاص بزرگی مانند جروف شیف، تیوتی موگ پاتریک میکولا، گرگ فیشر، دکتر هاکوپیان و دکتر دالوگا برای بهبود عملکرد و افزایش کارایی چنگال اندروز هستند. اما انواع چنگال اندروز چیست؟
چنگال با خط میانه استاندارد (TML) : نخستین چنگال ابداعشده، همان ابزار ساختهشده به دست دکتر آلن اندروز است.
چنگال با خط میانه شیف (SML) : این چنگال، در نوبت خود دارای چند نوع دیگر است که ازجمله مهمترین آنها میتوان به چنگال شیف، چنگال میکولا، چنگال دالوگا (شامل روشهایی ازجمله T که در میان شناختهشدهترین روشهای تحلیل روند در میان سرمایهگذاران قرار میگیرد) و چنگال گوشه اشاره کرد.
چنگال با خط میانه معکوس (RML) : در این نوع ابزار، با تنظیم دستی نقطه A و بدون استقرار در یک نقطه مشخص، یک چنگال برای وضعیت حاضر رسم میشود. چنگال
ترسیمی بر روی شکاف قیمت (GAP Pitchfork) : این ابزار، دو نوع چنگال دیگر را شامل میشود که استفاده از هرکدام با توجه به نوع شکاف قیمتی انجام میگیرد.
اصول چنگال اندروز
کاربرد چنگال اندروز تازه با دانستن اصول آن مشخص میشود. این اصول به شما میآموزند که از چه استراتژیهایی برای افزایش سود و حفظ سرمایه خود در بازارهای مالی استفاده کنید.
به این ترتیب، اگر بدانید که اصول و قواعد حاکم بر چنگال اندروز چیست، بهراحتی میتوانید در این بازارها به بازدهی و سود بسیار بالایی دست پیدا کنید.
بیشترین میزان حرکت روند قیمت به سمت خط میانی چنگال و با لمس این خط اتفاق میافتد. این اصل برای 80 درصد اوقات صادق است.
با رسیدن قیمت به خط میانی و لمس آن، پیوت بعدی ساخته میشود و تغییر جهت روند قیمت را مشاهده میکنیم.
در برخی مواقع، قیمت چندین بار خط میانی را لمس میکند و یا نوسانات مکرری در نزدیکی این خط دارد.
اگر قیمت نتواند خط میانی را لمس کند و پیش از رسیدن به خط میانی پیوت ایجاد کند (20 درصد مواقع)، احتمال حرکت سریع و قدرتمند آن به سمت بالا زیاد است. در این صورت، احتمال خارج شدن قیمت از چنگال افزایش مییابد.
زمانی که شاهد شکستن خط میانی توسط قیمت باشیم، احتمال بازگشت یا پول بک (Pullback) آن به سمت خط میانی پیش از ادامه دادن مسیر زیاد است.
تحلیل روند قیمت به شما اجازه حرکت میدهد. برای مثال، نزدیک شدن به نقطه حمایت، به شما سیگنال خرید میدهد و با نزدیک شدن به خط مقاومت متوجه میشوید که زمان فروش سهام شما نزدیک است.
شکسته شدن بال پایینی توسط قیمت، یک سیگنال فروش قطعی برای سهامداران است. در چنین شرایط باید بهطور کامل از سهم خروج پیدا کنید.
نحوه رسم چنگال اندروز
با توجه به تعارف و توضیحات بالا، اکنون میدانید که چنگال اندروز چیست و از چه اجزائی تشکیل میشود. بنابراین، میتوانید از این اجزاء در ترسیم ابزار اندروز بهره بگیرید. در این بخش از مطلب، نحوه ترسیم ابزار اندروز را بهصورت گامبهگام توضیح میدهیم.
پیوتها را انتخاب کنید. در هر چنگال از سه پیوت استفاده میشود که با توجه به نزولی یا صعودی بودن قیمت، میتوانند به ترتیب دو سقف و یک کف یا دو کف و یک سقف را شامل شوند. پیوتها درواقع نقاط تغییر یا سقف و کف قیمت واکنشی هستند. پیوتهای انتخابی شما بهطور حتمی باید ماژول باشند. اولین نقطه یا پیوت انتخابشده، نقطه آغاز خط میانی است. خطوط حمایت و مقاومت، امتداد دونقطه بعدی (نقاط 2 و 3) بهموازات خط میانی هستند.
پیوت 2 و 3 را با یک خط به یکدیگر متصل کنید.
از پیوت 1 شروع بهرسم یک خط کنید که نقطه میانی خطی که دو پیوت 2 و 3 را به یکدیگر وصل میکند را قطع کرده و از آن عبور کند. این خط، همان خط میانی ابزار اندروز را تشکیل میدهد.
از پیوتهای 2 و 3 دو خط را بهموازات خط میانی رسم کنید. اکنون بالهای چنگال یا خطوط حمایت و مقاومت نیز رسم شدهاند.
چگونه از شکستها در تحلیل اندروز استفاده کنیم؟
استفاده از شکستها در تحلیل اندروز یک استراتژی با درصد ریسک بالا است و احتمال فریب خوردن شما توسط یک شکست تقلبی، زیاد است. بنابراین، بهتر است از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال دیگر مانند OBV برای تأیید شکست استفاده کنید. با وجود ریسک بالای آن، استفاده از این استراتژی در میان معامله گران از محبوبیت بالایی برخوردار است.
در این استراتژی، سیگنال معامله زمانی ارسال میشود که قیمت در خلاف روند از ابزار اندروز خارجشده باشد. بنابراین، معاملات زمانی صورت میگیرند که قیمت از چنگال خارجشده باشد. این نوع معاملات از مراحل زیر تشکیل میشوند:
در مرحله اول، شکست تشخیص داده میشود، اما هنوز تأیید نشده است. بنابراین، ورود به معامله در این مرحله نباید اتفاق بیفتد.
پس از شکست، در اغلب اوقات یک کف جدیدی در زیر ابزار اندروز ایجاد میشود.
در این وهله، بهاحتمالزیاد سطح مقاومت کف ابزار اندروز را مجدداً مشاهده می کنید.
سپس با احتمال قوی، قیمت تا کف جدیدی که بعد از شکست ایجادشده است، پایین میآید. سیگنال تأیید و ورود به معامله زمانی به سرمایهگذاران و معامله گران ارسال میشود که قیمت تا زیر این کف جدید بیاید.
حد ضرر و حد سود را با توجه به وضعیت جدید میتوان به دست آورد. در این معامله، حد ضرر درواقع بالای سقف جدید که قیمت بعد از شکستن ابزار اندروز به آن برگشته است قرار میگیرد.
تعیین حد سود در این معاملات میتواند عمدتاً بر پایه حرکت و نوسانات قیمت باشد. سود را میتوان در سطح حمایت (یا مقاومت) یا با استفاده از الگوهای کندل استیک یا الگوهای قیمتی ذخیره کرد.
ابزارهای لازم برای ترسیم چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال
امروزه اهمیت تحلیل روند قیمت با استفاده از ابزارهای مختلف بر هیچکس پوشیده نیست و تسهیل این امر میتواند به تحلیلگران و سهامداران کمک کند تا انتخابها و تصمیمات درستی اتخاذ کنند.
با توجه به اهمیت بالای ابزار اندروز در تحلیل روند قیمت و تخمین نحوه حرکت آن در آینده، امروزه این ابزار در تمام نرمافزارهای تحلیل تکنیکال وجود دارد. بنابراین، با استفاده از پلتفرمهای مختلف و بدون نیاز به رسم دستی چنگال میتوانید به تحلیل روند قیمت بپردازید.
با استفاده از این پلتفرمها تنها کافی است با 3 پیوت مناسب که تغییراتی معنادار را رقم میزنند، میتوانید چنگال را ترسیم کرده و از زمان مناسب برای انجام معامله آگاه شوید.
ویژگیهای یک چنگال ایده آل
چنگالهای رسم شده میتواند بر اساس چند ویژگی دارای اعتبار کمتر یا بیشتری باشد. هرچه اعتبار چنگال بیشتر باشد، کارایی آن حجم خلاف روند قیمت برای تحلیل بازار و روند قیمتها افزایش پیدا میکند. بنابراین، با دانستن ویژگیهای یک ابزار اندروز ایده آل میتوانید تحلیل و بررسیهای خود را صحیحتر انجام داده و به معاملات اطمینانیتر وارد شوید.
این ویژگیها شامل موارد زیر هستند:
هر چه تعداد واکنشهایی که قیمت آن در گذشته با لمس خط میانی تجربه کرده است بیشتر باشد، اعتبار بیشتری به چنگال رسم شده میبخشد.
بهطور حتمی، قیمت در پیوت یا نقطه سوم چنگال باید بین دونقطه 1 و 2 باشد. در غیر این صورت، آنچه رسم شده درواقع یک کانال رگرسیونی روند است.
دقت کنید که شیب چنگال کمتر از 60 درجه باشد. با بهرهگیری از ابزارهای سنجش زاویه روند مانند Trend Angle در پلتفرم تریدینگ ویو میتوانید زاویه خط میانی را تأیید کنید. برای این امر، نمودار قیمتی را با استفاده از گزینه «auto» در حالت 1 به 1 قرار دهید.
در این ابزار نباید هیچ اطلاعات قیمتی خارج از چنگال قرار بگیرد. درواقع، تمام دادههای قیمتی درون چنگال و بین دو خط مقاومت و حمایت قرار میگیرند.
در این مطلب بهطورکلی فهمیدیم که چنگال اندروز چیست و کاربرد چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال را موردبررسی قرار دادیم. این چنگال از سه خط موازی تشکیل شده از خط میانی و دو بال بالایی و پایینی (نشاندهنده خطوط مقاومت و حمایت) ساخته میشود که دیدی آیندهنگرانه از وضعیت قیمت و بازار را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد.
روند این چنگال میتواند صعودی یا نزولی باشد. بیشترین میزان نوسانات قیمت در نزدیکی خط میانی اتفاق میافتد. در صورت شکستن سقف یا کف توسط قیمت، استراتژیهای جدید برای افزایش سودآوری و جلوگیری از ضرر ایجاد میشوند که اگرچه ریسک آنها بالا است، اما در برخی موارد میتواند سود بالایی را برای معاملهگران و سرمایهگذاران به وجود بیاورد.
بهطورکلی، تحلیل این ابزار به شما اجازه میدهد تحلیل دقیقتری از قیمتها انجام دهید و زمان دقیق و مناسب برای خریدوفروش یا خروج کامل از سهم را پیدا کنید. امروزه با استفاده از ابزارها و پلتفرمهای مختلفی که در اختیار شما قرار میگیرند، نیازی به ترسیم دستی این چنگال نیست. بلکه با انتخاب سه نقطه مناسب میتوانید تحلیل دقیقی از دادهها را به دست آورید.
تزریق ۱۱ میلیون دلار به بازار /رکورد ۱۴۰۰ شکست
به گزارش رصد روز، دلار بازار آزاد، سنا و متشکل بر خلاف روند کلی هفته گذشته روند افزایشی را دنبال کردند و به تبع آن حجم عرضه دلار در بازار متشکل ارزی به بیشترین مقدار سال جدید رسید. عرضه دلار متشکل در روز شنبه بیش از دو برابر متوسط ۳۴ روز کاری بود که پشت یر گذاشتیم. علاوه بر این کاهش شدید قیمت یورو در سامانه سنا و رشد قیمت آن در بازار آزاد، باعث شد حرکت حجم خلاف روند قیمت خلاف جهت قیمت یورو متشکل و سنا که در روز پنجشنبه اتفاق افتاده بود جبران شود.
افزایش قیمت دلار
قیمت متوسط دلار متشکل در معاملات روز شنبه نسبت به روز پنجشنبه ۲۴ تومان افزایش یافت و روی رقم ۲۰ هزار و ۴۵۸ تومان قرار گرفت. قیمت دلار در بازار آزاد نیز ۴۰۰ تومان رشد کرد و روی ۲۱ هزار و ۴۸۰ تومان ایستاد. قیمت دلار در سامانه سنا ۶۲ تومان بالا رفت و روی رقم ۲۰ هزار ۷۲۸ تومان قرار گرفت. در نتیجه دلار بازار آزاد و سامانه سنا ۷۵۲ تومان معادل ۳.۶ درصد اختلاف داشتند. اندازه این شکاف در روز پنجشنبه در حدود ۲ درصد بود و مشاهده میشود با افزایش قیمت شکاف بین نرخ آزاد و سنا افزایش یافت.
عرضه دلار متشکل حجم خلاف روند قیمت رکورد زد
در روزی که قیمت دلار متشکل و بازار آزاد خلاف روند کلی هفته گذشته حرکت کرد و افزایشی شد، حجم عرضه دلار در بازار متشکل ارزی ۱۲۸ درصد افزایش یافت و روی رقم ۱۱ میلیون و ۱۵۸ هزار قرار گرفت. این مقدار عرضه در بازار متشکل از شروع سال جدید سابقه نداشت و بیش از ۲ برابر متوسط ۳۴ روز کاری است که پشت سر گذاشتیم.
اصلاح حرکت قیمتها در بازار یورو
قیمت متوسط یورو در بازار متشکل ارزی ۱۴ تومان کاهش یافت و روی رقم ۲۴ هزار و ۸۲۳ تومان قرار گرفت. قیمت یورو در سامانه سنا ۶۶۸ تومان افت کرد و روی ۲۵ هزار و ۴۸ تومان قرار گرفت. یورو بازار آزاد ۸۰۰ تومان رشد کرد و روی ۲۶ هزار و ۳۸۲ تومان قرار گرفت. در نتیجه یورو بازار آزاد و سامانه سنا، ۱۳۳۴ تومان معادل ۵.۳ درصد اختلاف داشتند. لازم به ذکر است در روز پنجشنبه حرکت سریع قیمتها باعث شده بود که قیمت یورو سنا افزایش یابد اما قیمت یورو متشکل کم شود و در نهایت قیمت یورو سنا در مقاطعی بالای یورو آزاد قرار گرفت. کاهش شدید قیمت یورو سنا و افزایش قیمت یورو بازار آزاد، باعث شد این حرکت خلاف جهت روز پنجشنبه جبران شود.
علاوه بر این حجم عرضه یورو در بازار متشکل ارزی ۶۹۵ درصد رشد کرد و روی ۶۲۰ هزار قرار گرفت.
پرایس اکشن - قسمت 4
در مقاله امروز قصد دارم که نه تنها در مزایای ترید در جهت روند صحبت کنم بلکه ثابت کنم که چطور ترید در خلاف جهت روند می تواند حساب شما را نابود کند. بعنوان تریدر یا سرمایه گذار ساده ترین راه برای کسب درآمد معامله در جهت روند حاکم بر بازار و در بازه زمانی روزانه است. اما در طول دوران آموزش به افراد مختلف متوجه شده ام که ظاهراً تمایل و کشش ترید در جهت خلاف روند در ذات انسان ها نهفته است ! (یا حداقل در مراحل اولیه دوران ترید اینطور است) پس امیدوارم که مقاله امروز به شما کمک کند تا با اثبات ملموس اینکه روند دوست حقیقی ماست از اشتباه بزرگی که بسیاری از تریدرهای مبتدی انجام می دهند پرهیز کنید و در جهت خلاف روند معامله نکنید (در واقع خلاف مسیر رودخانه شنا نکنید) تریدرهای با تجربه وقتی در بازارهای مالی شاهد روندی هستند تلاش می کنند تا در جهت ترند ترید کنند چرا که این مسیر حرکت با کمترین مقاومت است. این مفهوم را با تفصیل بیشتری در کورس آموزشی ام توضیح داده ام که وقتی بازاری دارای روند است ابتدا حرکتی قدرتمند در جهت ترند شکل می گیرد و سپس غالباً دچار یک وقفه و پولبک به سمت خطوط مقاومت می شود (منظور فولر از خطوط مقاومت در اینجا خطوط مووینگ اوریج هستند- مترجم) به زبان ساده یعنی: قیمت به طرف متوسط نوسانات قیمت برمی گردد که به آن ناحیه حمایتی/مقاومتی گفته می شود (مووینگ ها بعنوان خطوط حمایت/مقاومت داینامیک محسوب می شوند و این خطوط بر اساس فرمولهایی میانگین نوسانات قیمت در پریودهای زمانی گذشته را محاسبه و در چارت نمایش می دهند –مترجم) حجم خلاف روند قیمت با دانستن این مطلب میتوانیم در بازارهای دارای روند به دنبال شناسایی نواحی مقاومتی و ترید در این مناطق باشیم چرا که در این حدود شانس بزرگی برای اینکه روند به مسیر خویش ادامه دهد وجود دارد (قیمت در طی مسیرش به سمت این نواحی حمایتی/مقاومتی ( مووینگ ها ) بازگشت می کند و در نتیجه این امر می توانیم نقاط ورود خوبی را شناسایی کنیم- مترجم) با تمرکز در شناسایی این نواحی حمایتی/مقاومتی چارت و با مشاهده تریگرهای ورودی که هم جهت با روند در آن حدود ایجاد می شوند به وضوح می توانیم شانس یک ترید موفق را افزایش دهیم.
مثال های عملی
بیاید به چند مثال که در ادامه بررسی می کنیم دقت کنیم که درآنها می توانستیم در نقاط کلیدی و حساس بازار هم جهت با روند وارد بازار شویم. سپس بررسی خواهیم کرد که چطور اگر خلاف جهت روند وارد بازار می شدیم متضرر می گشتیم. مثال1 - در چارت روزانه دلار استرالیا می توانیم مسیر با کمترین مقاومت را مشاهده کنیم که مشخصاً روندی نزولی است ( مسیر با کمترین مقاومت اصطلاحی است که فولر زیاد استفاده می کند و منظور همان جهت روند اصلی بازار است- مترجم) دقت کنید که خطوط قرمز و آبی مووینگ های 8 و 21 نمایی (Exponential) در تایم فریم روزانه هستند. این چارت به خوبی نشان می دهد که چطور قیمت مرتباً به سمت مووینگ های 8 و 21 برگشت کرده است. این نواحی مقاومتی برای ما پتانسیل هایی را فراهم می کند که بتوانیم با شناسایی تریگرهای ورودی با روند نزولی همراه شویم. دقت کنید که در چارت فوق یک پین بار ایده آل که سیگنال سل مناسبی است شکل گرفته بود و زمانی که قیمت مجدااً با ریتریس هایی به سمت مووینگ ها برگشت چندین فرصت سل دیگر هم شکل گرفت. قیمت همیشه هم به مووینگ ها به این خوبی واکنش نشان نمی دهد ولی در روند های قدرتمند نظیر چارت دلار استرالیا، اغلب شاهد چنین کارکشن های قیمتی به سمت مووینگ ها هستیم. نکته چارت در این است که در ترند های قدرتمند کافی است فقط این نواحی را شناسایی و سپس در جهت روند وارد بازار شویم. حالا بیاید همین چارت را از دید تریدری که می خواهد خلاف جهت روند ترید کند بررسی کنیم. در همان چارت دلار استرالیا، به وضوح می توان دید که برای کسی که بخواهد خلاف جهت روند نزولی ترید کند چه اتفاقی می افتد. مطمئنا او در هر سه تریدی که بر اساس پین بارهای شکل گرفته در چارت انجام می داد متضرر می شد. بعضی از افراد نه تنها بروی اولین پین بار خلاف جهت روند که حتی بروی هر سه سیگنال خلاف جهت روند اقدام به خرید می کنند و به همین سادگی می توان مشاهده کرد که چرا ترید خلاف جهت روند قادر به نابودی سرمایه شماست ! مثال 2- در چارت زیر و از ابتدای ماه آگوست در دلار کانادا روند صعودی تثبیت شده ای را شاهد هستیم. خط آبی، مووینگ 21 نمایی روزانه است و به ما جهت روند را نشان می دهد و همینطور به عنوان یک مقاومت عمل می کند که می توانیم بر اساس آن و در جهت روند صعودی فرصتهای خرید را شناسایی کنیم. دقت کنید که در پروسه حرکت صعودی و بر اساس تریگر های پین بار و اینساید بار چندین فرصت خرید با نزدیکتر شدن قیمت به مووینگ 21 شکل گرفته بود (پولبک) واضح است که کمترین مقاومت مارکت در جهت روند صعودی است و در نتیجه انتخاب سیگنالهای خرید انتخابی مطمئن در 5 ماه گذشته بوده است. در همان چارت دلار کانادا، در صورتیکه تلاش می کردیم تا بر اساس تریگرهای ورودی که خلاف جهت روند شکل گرفته بودند ترید کنیم تجربه ما می توانست کاملاً متفاوت باشد. حتی تریگر پین بار دوبل (لانگ تیل) که در چارت زیر می بینیم احتمالاً منجر به ضرر و یا در بهترین حالت منجر به یک ترید بریک ایون ( خنثی) می شد ( در صورتیکه نسبتاً سریع استاپ اولیه را به نقطه ورود منتقل کرده بودیم- مترجم) بنابراین وقتی که در بازار مسیر مشخصی با کمترین مقاومت وجود دارد ( یک روند تثبیت شده - مترجم) با آن مبارزه نکنید ! مثال 3- در تصویر بعد ما چارت روزانه طلا را می بینیم، روند نزولی قدرتمندی شکل گرفته و در نتیجه طبیعتاً مسیر کم مقاومت در برابر قیمت، نزولی است. بنابراین ما در پولبک هایی که به سمت مقاومت برمی گردند به دنبال شناسایی سیگنالهای فروش هستیم تا هم جهت با روند نزولی وارد بازار شویم. در این روند نزولی می توانیم سیگنال های سل ایده آل پین بار و کویلینگ اینساید بار ( نوعی اینساید بار ترکیبی که از چندین کندل تشکیل می شود-مترجم) را که در پی یک ریتریس شکل گرفته اند مشاهده کنیم. هر دو تریگر نقطه ورود مناسبی بودند و در ادامه روند نزولی با قدرت بیشتری ادامه پیدا کرد. بیاید دوباره به آن چارت طلا نگاه کنیم: همان چارت که می توانست منجر به دو ترید بسیار موفق شود وقتی شخصی بخواهد بر اساس تریگرهای شکل گرفته خلاف جهت روند، وارد بازار شود و اقدام به خرید کند فقط با 3 ترید زیان ده روبرو می می شد.
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال (Continuation Pattern) الگویی است که نشاندهندهٔ ادامهٔ حرکت قیمت در جهت روند غالب میباشد.
تعداد زیادی از الگوهای ادامهدهنده وجود دارند که تحلیلگران تکنیکال از آنها جهت دریافت سیگنال حرکتی روند استفاده میکنند.
الگوهای ادامهدهنده شامل مثلثها (Triangles)، پرچمها (Flags)، پرچم سهگوش (Pennant) و مستطیل (Rectangle) میباشند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل تکنیکال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل تکنیکال چیست» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- الگوی ادامهدهنده الگویی است که نشاندهندهٔ تمایل حرکت قیمت در جهت روند غالب خود میباشد.
- تمامی الگوهای ادامهدهنده لزوماً باعث ادامهٔ روند نمیشوند. در بسیاری از آنها بازگشت روند شکل میگیرد. با صبر برای شکست قیمتی (Breakout)، معاملهگران میتوانند نتیجهٔ حاصل شده توسط این الگوها را بررسی کنند.
- نحوهٔ ایدهآلِ معامله با الگوهای ادامهدهنده، معامله در جهت حرکت روند قیمتی میباشد. اما باید معاملهگران تا شکست قیمتی و مشخص شدن جهت حرکت قیمت صبر کنند.
درک مفهوم الگوی ادامهدهنده
یک الگوی ادامهدهنده نامش را از تمایل روند برای ادامهٔ مسیر در جهت سابق خود، پس از تکمیل الگو گرفته است.
لزوماً تمامی الگوهای ادامهدهنده به ادامهٔ روند منجر نمیشوند. برای مثال، ممکن است قیمتها پس از شکلگیری یک الگوی مثلث و یا پرچم سهگوش، باز هم بازگشت قیمتی را تجربه کنند.
الگوهای ادامهدهنده زمانی از اتکا بیشتری برخوردارند که روند حرکتی قیمت در این الگوها قدرتمند باشند.
به یاد داشته باشید که الگوهای ادامهدهنده در مقایسه با موجهای روندی (trending waves)، کوچکتر میباشند.
برای مثال، قیمتها با قدرت زیادی رشد کرده، یک مثلث کوچک را تشکیل داده، سطح فوقانی مثلث را شکسته و به حرکت در سطوح بالاتر ادامه میدهند.
اگر الگوی ادامهدهنده به اندازهٔ موج روندی باشد که پیش از آن شکلگرفته است، این موضوع نشاندهندهٔ افزایش نوسان بازار (market volatility) و عدم قطعیت در جهت حرکت بازار و وجود حرکات بزرگتر در خلاف جهت روند میباشد.
همگی این نشانهها، بهعنوان یک هشدار در خصوص جهت حرکت روند در نظر گرفته میشوند.
مورد دیگری که باید در نظر داشته باشید، موجهای روندی کوچکی است که یک الگوی ادامهدهنده، پس از آنها تشکیل میشود.
اگر قیمتها یک حرکت بسیار آهسته به سطوح بالاتر داشته باشند، سپس یک الگوی ادامهدهنده تشکیل داده، و دوباره یک حرکت بسیار آهسته به سمت بالا انجام دهند و یک الگوی ادامه دهنده دیگر بسازند، این دسته از حرکات قیمت از اتکاپذیری پایینی برخوردار خواهد بود.
بهخصوص زمانی که آنها را با الگوهای ادامهدهندهای مقایسه میکنیم که پس از حرکات قوی قیمتی شکل گرفتهاند.
الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات قدرتمند قیمت شکل میگیرند، نشاندهندهٔ قدرت بالای خریداران بازار میباشند.
اما الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات آهسته قیمتی تشکیل میشوند، نشاندهندهٔ تردید خریداران برای بالا بردن قیمتها است.
معمولترین تکنیک معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده، صبر برای تشکیل الگو، رسم خط روند در اطراف الگو، و سپس ورود به معامله پس از شکسته شدن این الگو – در جهت روند غالب – میباشد.
انواع الگوهای ادامهدهنده
الگوهای معمول ادامهدهنده شامل مثلثها، پرچم سهگوش، پرچم و مستطیل میباشد. در ادامه، مشخصاتی از هر یک از الگوهای ادامهدهنده را بیان کردهایم.
مثلثها
یک مثلث (Triangle) زمانی شکل میگیرد که حرکات قیمت در یک سهم، با گذشت زمان متراکمتر شود.
سه نوع اصلی از مثلثها وجود دارد: مثلث صعودی (Ascending Triangle)، مثلث نزولی (ِDescending Triangle)، و مثلث متقارن (Symmetrical Triangle).
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی مثلث میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
یک الگوی مثلث صعودی زمانی شکل میگیرد که قیمت با تشکیل نقاط بازگشتی کفهای بالاتر (rising swing lows)، یک خط روند صعودی تشکیل دهد.
در چنین الگویی، نقاط بازگشتی سقف همگی در یک سطح مشابه قرار میگیرند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی (horizontal trendline) میشود.
در یک الگوی مثلث نزولی، نقاط بازگشتی سقفهای پایینتری (lower swing highs) تشکیل میشوند که یک خط روند با شیب منفی میسازد.
نقاط بازگشتی کف همگی در یک سطح مشابه قرار دارند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی میشود.
یک مثلث متقارن، دارای نقاط بازگشت قیمتی سقف پایینتر (lower swing highs) و نقاط بازگشت قیمتی کف بالاتر (higher swing lows) میباشد.
بنابراین در چنین الگویی، شما همزمان یک خط روند صعودی و یک خط روند نزولی را مشاهده میکنید.
برای رسم یک الگوی مثلث، شما حداقل نیاز به دو نقطهٔ برگشتی سقف و دو نقطهٔ برگشتی کف دارید.
تشکیل نقطهٔ برگشتی سقف و یا کف سوم (و یا در برخی از مواقع چهارم)، پیش از وقوع شکست قیمتی معمول میباشد.
الگوی پرچم سهگوش
پرچمهای سهگوش (Pennants) یک فرم از الگوی مثلث میباشند، اما از اندازهٔ بسیار کوچکتری برخوردارند.
در حالی که الگوی مثلث دارای نقاط بازگشتی سقف و کف بوده و قیمتها بین این دو ناحیه نوسان میکنند، یک الگوی پرچم سهگوش معمولاً به شکل یک رِنج قیمتی کوچک (small price range) و یا تثبیت قیمتی کوچک (consolidation) دیده میشود.
الگوی پرچم سهگوش پیش از یک حرکت قدرتمند صعودی – نزولی در بازار تشکیل میشوند، و نشاندهندهٔ استراحت بازار پیش از شکست دوباره قیمت میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم سه گوش میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم سه گوش در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی پرچم
پرچمها (Flags) از شباهت زیادی نسبت به الگوی پرچم سه گوش برخوردارند. این الگو پس از حرکات قدرتمند صعودی یا نزولی قیمت، یک محدودهٔ معاملاتی باریک را تشکیل میدهد.
تفاوت الگوی پرچم با الگوی پرچم سهگوش، در این است که در الگوی پرچم، قیمت در بین دو خط موازی حرکت میکند.
دو خطی که میتوانند صعودی، نزولی و یا افقی باشند. در حالی که در الگوی پرچم سهگوش، شاهد فرمی مثلثی شکل هستیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی مستطیل
مستطیلها (Rectangles) یک الگوی ادامهدهنده معمول میباشند و نشاندهندهٔ توقفی کوتاه در جهت حرکت روند هستند.
در چنین الگوهایی، حرکت قیمت در بین محدودهٔ حمایت و مقاومت تعیینشده انجام میشود.
معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده
نکات بسیاری در خصوص معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده وجود دارد. اولین قدم، تشخیص صحیح روند پیشین است.
برای مثال، باید در نظر بگیریم که قیمتها پیش از تشکیل یک الگوی مثلث، حرکت صعودی داشتهاند یا به سمت پایین حرکت میکردهاند؟
قدم بعدی، تشخیص الگوی ادامهدهنده و پیدا کردن نقطهٔ شکست میباشد. برخی از معاملهگران تنها در صورتی وارد معامله میشوند که شکست قیمتی، در جهتی مشابه با روند پیشین باشد.
هر چند دستهٔ دیگری از معاملهگران، حتی اگر شکست قیمتی در خلاف جهت روند پیشین انجام شود نیز وارد معامله میشوند.
این معاملهگران با وجود اینکه وارد معاملاتی با احتمال موفقیت پایینتری شدهاند، اما در صورت تغییر جهت روند از سود زیادی برخوردار خواهند شد.
زمانی که یک شکست قیمتی اتفاق میافتد، یک معامله در جهت شکست قیمتی انجام میشود. برای مثال، اگر یک شکست قیمتی در سطح فوقانی یک الگوی پرچم سهگوش انجام شود، میتوان از یک دستور استاپ حفاظتی (stop loss order) در سطح زیرین این الگو، استفاده کرد.
یک دستور استاپ حفاظتی، در محدودهٔ خارج از الگو و در جهت مخالف با شکست قرار داده میشود.
هدف سود (Profit Target) میتواند براساس ارتفاع (Height) الگوی ادامهدهنده تعیین شود. برای مثال، اگر یک الگوی مستطیل با ارتفاع قیمتی 2 دلار (فاصلهٔ بین سطح مقاومت و سطح حمایت) تشکیل شود، آنگاه پس از شکست قیمتی به سمت پایین، هدف قیمتی تخمین زده شده، «2 دلار – سطح حمایتی قیمت» میباشد.
اگر قیمت شکست به سمت بالا انجام دهد، شما میتوانید هدف قیمتی را با اضافه کردن 2 دلار به قیمت سطح مقاومت، به دست آورید.
همین مفهوم در خصوص الگوی مثلث نیز صدق میکند. ارتفاع مثلث را به سطح قیمتی شکست (Breakout) اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی را به دست آورید.
یا در صورت شکست قیمتی در خلاف جهت روند غالب، آن را از نقطهٔ شکست کم کنید تا بتوانید هدف قیمتی روند نزولی را بهدست آورید.
برای الگوی پرچم سهگوش و پرچم، به اندازهگیری دستهٔ پرچم (Flagpole) بپردازید. اگر شکست قیمتی به سمت بالا انجام شد، مقدار اندازهگیری شده را به کف الگوی پرچم/پرچم سهگوش اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی بالا را بهدست آورید.
اگر قیمتها به سمت پایین شکسته شد، میزان اندازهگیری شده را از سقف پرچم/پرچم سهگوش کم کرده تا بتوانید هدف قیمتی را در این حالت را بهدست آورید.
اِشکال اساسی معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده و یا کل الگوهای نموداری، شکستهای کاذب (False Breakout) میباشد.
یک شکست کاذب زمانی رخ میدهد که قیمت به محدودهای خارج از الگو حرکت کند اما پس از مدتکوتاهی به محدودهٔ الگو بازگردد.
به همین دلیل است که ما از دستورهای استاپ حفاظتی برای کنترل میزان ریسک استفاده میکنیم.
در حین معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده، قدرت حرکت پیشین را در نظر بگیرید. الگوهایی که پس از حرکات قدرتمند قیمتی تشکیل میشوند، نسبت به الگوهایی که پس از حرکات ضعیف و یا متلاطم قیمتی تشکیل میشوند، از اعتبار و اتکاپذیری بالاتری برخوردار خواهند بود.
الگوی ادامهدهنده باید نسبت به موج روندی پیشین خود، از اندازهای کوچک برخوردار باشد. هرچه اندازهٔ الگو نسبت به موج روندی پیشین بزرگتر باشد، از اتکاپذیری آن الگو میکاهد.
ممکن است که الگوی ادامهدهنده تشکیل شده، همچنان به مانند الگوهای عادی رفتار کند اما نوسان و حرکات افزایشیافته در خلاف جهت روند یک هشدار برای معاملهگران میباشد.
بسیاری از معاملهگران در حین شکست قیمتی، به دنبال افزایش حجم معاملات میگردند. اگر حجم معاملات در حین شکست کم باشد، احتمال کاذب بودن شکست قیمتی بالاتر میرود.
مثالهایی از الگوی ادامهدهنده در بازار سهام
نمودار زیر، نمودار شرکت آمازون (Amazon Inc. – AMZN) میباشد که نشاندهندهٔ سه الگوی پرچم/پرچم سهگوش میباشد. اولین الگو یک پرچم سهگوش است و دو الگوی بعدی الگوی پرچم میباشند.
دو الگوی اول، تکنیک اندازهگیری برای تشخیص هدف سود را به نمایش میگذارند. هدف سود، یک سطح تخمینی میباشد و بدین معنی نیست که قیمت حتماً به آن سطح قیمتی میرسد، و یا لزوماً به این معنی نخواهد بود که قیمت پس از رسیدن به آن سطح، دیگر به حرکت خود ادامه نخواهد داد.
مثال سوم یک نقطهٔ شکست را نشان میدهد، که یک سیگنال خرید میباشد. سیگنال خرید صادرشده، خود را با روند صعودی پیشین همجهت کرده است.
یک دستور استاپ حفاظتی در زیر الگوی شکلگرفته قرار داده شده، زیرا که شکست قیمتی به سمت بالا انجام شده است.
ارتفاع حرکت موج قیمتی موجود پیش از تشکیل الگو، اندازهگیری شده و سپس به سطح قیمتی کف الگو اضافه میشود.
تا بتوانیم با استفاده از آن هدف سود را مشخص کنیم. هدف سود مشخص شده تخمینی میباشد، و برای تنظیم میزان ریسک به سود احتمالی (Potential Risk / Reward) یک معامله، کاربردی است.
ممکن است در برخی از معاملات، از دستور استاپ دنبالکننده (trailing stop) پس از شکست قیمتی استفاده شود.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از حجم خلاف روند قیمت حجم خلاف روند قیمت نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما