اندازه بازار و نقدینگی


اما در حال حاضر کار بسیار ساده شده است و شما میتوانید تنها با یک کلیک معاملات مشکوک در نمادها، فیلترهای ورود و خروج پول هوشمند و کلی امکانات کاربردی دیگر را ربات تابلو خوانی بورس مشاهده کنید. ابتدا فیلتر شکن خود را روشن کرده و سپس بر روی لینک یا کلیک کنید تا مستقیما وارد صفحه ربات شوید و از امکانات فراوان این ربات بهره مند شوید.

ماتریس رشد‌سهم بازار (BCG)

ماتریس رشد‌سهم بازار BCG یا Boston Consulting Group اولین ­بار توسط گروه مشاوره بوستون در سال 1970 به عنوان ابزاری برای تحلیل موقعیت استراتژیک کسب‎­و­­کار مطرح شد. ساختار کلی ماتریس براساس منحنی چرخه عمر محصول شکل می­‌گیرد و پورت‌فولیوی کسب­‌و­کار شما را در بلند­مدت ترسیم می­‌کند. توقف یا افزایش سرمایه‌­­گذاری در بخش­‌ها و برندهای مختلف یک کسب­‌و­کار، تصمیمی است که با کمک تحلیل ماتریس BCG گرفته می­‌شود. دو بعد اصلی ماتریس عبارتند از:

  • سهم بازار: اینکه چه درصدی از فروش کل بازار، متعلق به محصول شما می‌­باشد. سهم بازار بیشتر، نقدینگی بیشتری برای شرکت فراهم می‌­کند. با افزایش نقدینگی و تولید، سودآوری نیز افزایش می‌­یابد. در مقابل، سهم بازار کم، منجر به کاهش تولید و سودآوری می­‌شود.
  • نرخ رشد بازار: به معنای افزایش فروش یا اندازه بازار یک محصول در طول یک پریود مشخص است. چنانچه نرخ رشد بازار زیاد باشد، میزان سرمایه­‌گذاری کسب‌­­و­کارها برای کسب درآمد و سود بیشتر، افزایش می‌­یابد. در مقابل، چنان‌چه نرخ رشد بازار مناسب نباشد، کسب‌­و­کارها به دنبال کاهش و خارج کردن سرمایه خود می‌­باشند.

بخش­‌های تشکیل ­دهنده ماتریس BCG

ساختار ماتریس BCG از چهار بخش تشکیل شده است:

سگ ( سهم بازار کم، نرخ رشد بازار کم)

در این شرایط، به دلیل نرخ رشد بازار و سهم بازار کم، نمی‌­توان آینده روشنی را برای کسب­‌و­کار متصور شد. بهترین توصیه برای کسب­‌و­کاری که در این وضعیت قرار دارد، کاهش یا توقف سرمایه‌­گذاری برای محصول و اندازه بازار و نقدینگی برند مورد نظر است. شرکت می‌­تواند از طریق فروش و واگذاری دارایی‌­های خود، به نقدینگی دست یابد و از این طریق بودجه لازم برای ارائه محصول جدید یا اجرای استراتژی نوین را فراهم نماید. طبق منحنی چرخه عمر، محصول در این شرایط در وضعیت افول قرار دارد.

گاو شیرده ( سهم بازار زیاد، نرخ رشد بازار کم)

در این شرایط، شرکت از سهم بازار مناسبی برخوردار است و میزان درآمد و نقدینگی، قابل توجه است اما به دلیل نرخ رشد کم بازار، سرمایه­‌گذاری بیشتر در این حوزه می­‌بایستی متوقف شود. محصول با توجه به منحنی چرخه عمر، در شرایط بلوغ قرار دارد، به همین دلیل کسب‌­و­کار می­‌بایستی درآمد و سودآوری حاصله را در بخش‌­های جدید و نوآورانه به کار گیرد. تاخیر در تصمیم‌­گیری، می­‌تواند شرکت را با کاهش تدریجی سهم بازار، در شرایط سگ قرار دهد.

علامت سوال ( سهم بازار کم، نرخ رشد بازار زیاد)

در این شرایط، به دلیل سهم بازار کم محصول، میزان نقدینگی شرکت و بازگشت سرمایه در وضعیت مناسبی قرار ندارد. با این حال، نرخ رشد بازار مثبت است و از طریق برنامه‌­ریزی و استراتژی درست، می‌­توان به سهم بازار بیشتر دست یافت. محصول در مرحله معرفی چرخه عمر خود قرار دارد و با استفاده از تبلیغات و راهبردهای بازاریابی می­توان سهم بازار آن را افزایش داد تا به ستاره، تغییر موقعیت پیدا کند.

ستاره (سهم بازار زیاد، نرخ رشد بازار زیاد)

این شرایط، ایده‌­آل­ترین حالت ممکن برای هر کسب­‌و­کار می­‌باشد. به دلیل سهم بازار زیاد، میزان نقدینگی و درآمد شرکت مناسب است و در عین حال، نرخ رشد بازار مطلوب، امکان سرمایه‌­گذاری بیشتر در این حوزه را فراهم می­‌نماید. محصول در چرخه عمر خود به سرعت رشد می­‌کند; با این حال تغییرات سریع تکنولوژی و محیط­‎های کسب­‎و­کار می­‌بایستی مدنظر قرار بگیرد تا شرکت مدت طولانی­‌تری در این شرایط باقی بماند.

ماتریس BCG چارچوب ساده و قابل درکی از موقعیت استراتژیک پورتفولیوی کسب­‌و­کار، فراهم می­‌کند و می‌­تواند نقطه شروعی برای تحلیل­‌های پیچیده‌­تر باشد. با این حال، همانند تمامی ابزارهای تحلیلی، کمبودها و نقاط ضعفی را هم شامل می­‌شود. در این ماتریس، تنها دو حالت کم و زیاد برای نرخ رشد و سهم بازار در نظر گرفته‌­شده­ و حالت متوسط، مدنظر قرار نگرفته است. علاوه بر این، از بسیاری از فاکتورهای خارجی اثرگذار بر شرایط رقابتی، چشم‌­پوشی شده است. یکی از فرضیات این ماتریس آن است که سهم بازار زیاد، سودآوری بالایی را به دنبال دارد، در­حالیکه در شرایط واقعی، این فرضیه لزوما درست نیست.

تحلیل موقعیت کسب‌­­و­کار، یک فرایند مستمر و ضروری برای هر سازمان می‌­باشد. با توجه به پویایی و پیچیدگی محیط‌­های کسب‌­و­کار کنونی، بازنگری در استراتژی­‌ها و برنامه‌­ریزی سازمان، ضروری است. ماتریس رشد‌سهم بازار، ابزاری است که درک موقعیت کسب‌­و­کار و سهولت برنامه­‌ریزی را برای تصمیم‌­گیرندگان امر فراهم می­‌سازد. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه کلیه خدمات تبلیغاتی، به شما امکان می‌­دهد تا موقعیت رقابتی کسب­‌وکار خود را از طریق افزایش سهم بازار و بازنگری در استراتژی­‌های بازاریابی، نسبت به رقبا مستحکم نمایید.

ایران فاینانس

برای بررسی بازار پول می باید ، تقاضا و عرضه پول را بررسی کنیم . در این قسمت به بررسی تقاضای پول ( M1 ) می پردازیم.

1- حجم پول در گردش و نقدینگی :

حجم پول در گردش ( M1 ) : یا به اختصار پول در اقتصاد برابر است با اسکناس و مسکوک در دست مردم به اضافه سپرده های دیداری (حساب جاری در بانک ها ) . بنابراین هرگاه در اقتصاد گفته می شود پول ، فقط اسکناس و اندازه بازار و نقدینگی سکه مدنظر نمی باشد، حسابهای جاری که برای آن دسته چک صادر می شود نیز جزء حجم پول است.

نقدینگی ( M2 ) : که گاهی به آن نقدینگی بخش خصوصی نیز می گویند(زیرا سپرده های دولت در آن محاسبه نمی شود.)برابر است با حجم پول به اضافه سپرده های پس انداز و مدتدار بخش خصوصی در بانکها. به سپرده های پس انداز و مدت دار ، شبه پول نیز گفته می شود ، بنابراین نقدینگی برابر است با پول بعلاوه شبه پول.

سپرده های مدت دار + سپرده های پس انداز + سپرده های جاری+ اسکناس و مسکوک = نقدینگی = ( M2 )

( M2 )شبه پول ( M1 )پول

افراد به دلایل و انگیزه های زیر پول تقاضا می کنند:

1- انگیزه معاملاتی: به دلیل اینکه زمان دریافت در آمد و مصرف یکی نمی باشد، افراد پول نگهداری می کنند تا معاملات روزمره خود را با آن انجام دهند.مثلا ما در اول ماه صد هزار تومان حقوق دریافت می کنیم ، اگر پیش بینی کنیم که هفتاد هزار تومان آنرا طی ماه خرج می کنیم ، پس هفتاد هزار تومان از درآمد خود را به شکل پول نگهداری می کنیم. البته شاید کسی بگوید بهتر است که همه درآمد خود را در حساب پس انداز یا مدتدار بگذاریم و یا سهام و اوراق قرضه بخریم و به اندازه نیاز روزانه به پول ، سهام ، اوراق قرضه و یا سایر اشکال داریی را به پول تبدیل کنیم تا از مزایای دارایی های درآمدزا نیز برخوردار شویم.که در اینکار نیز لازم است هزینه تبدیل دارائیها به پول در نظر گرفته شود.

مقدار پولی که برای انجام معاملات تقاضا می کنیم ، به تقاضای معاملاتی پول معروف است و تابعی از درآمد ملی در نظر گرفته می شود.

2- انگیزه احتیاطی : افراد و بنگاهها برای حوادث غیر قابل پیش بینی مقداری پول نگهداری می کنند. به مقدار پولی که برای این امور تقاضا می شود ، تقاضای احتیاطی پول گفته می شود.تقاضای معاملاتی و احتیاطی تابعی از درآمد ملی در نظر گرفته می شود و تابع آن را به شکل M(t)=KY می نویسیم که K نسبتی از درآمد ملی است که به صورت پول برای امور احتیاطی و معاملاتی نگهداری می شود.

3- انگیزه سفته بازی : اندازه بازار و نقدینگی کلاسیکها معتقد بودند که به جز دو دلیل و یا انگیزه فوق ، دلیل دیگری برای نگهداری پول وجود ندارد. استدلال آنها نیز این بود که وقتی افراد برای امور احتیاطی و معاملاتی مقداری از درآد خود را به صورت پول نگهداری می کنند ، مابقی آنرا تبدیل به داراییهای درآمدزا می نمایند و دلیلی برای نگهداری آن به شکل پول که یک نوع دارایی عقیم است ، وجود ندارد.

کینز با بحث خود نشان داد که علاوه بر انگیزه های فوق ، افراد به انگیزه سفته بازی نیز پول نگهداری می کنند.تقاضای سفته بازی برای پول با نرخ بهره رابطه معکوس دارد ، علت آن اینست که اگر نرخ بهره بالا باشد ، هزینه نگهداری پول نقد برای سفته بازی بالاست.نرخ بهره همان هزینه فرصت نگهدار یپول نقد است.

یعنی تقاضای پول تابعی از درآمد ملی و نرخ بهره است که رابطه تقاضای پول با درآمد ملی مثبت و با نرخ بهره منفی می باشد.

عرضه پول نیز همچون تقاضای پول تحت تاثیر عوامل مختلف است که برای سادگی فرض می شود متغیری برونزا است و توسط بانک مرکزی تعیین می شود .اما ما به طور خلاصه به عوامل تعیین کننده آن می پردازیم.

عرضه پول برابر است با پایه پولی ضربدر ضریب تکاثر پول

m : ضریب تکاثر پول

H : پایه پولی و M(s) عرضه پول

بنابراین عرضه پول در صورتی تغییر می یابد که H (پایه پولی) ویا m (ضریب تکاثر پول) تغییر نماید.

ابتدا به بررسی H می پردازیم:

پایه پولی( H ) که به پول پر قدرت نیز معروف می باشد ، برابر است با بدهی بانک مرکزی به بخشهای خصوصی (اسکناس و مسکوک در دست مردم) و بانکی (اسکناس و مسکوک نزد بانکها ، سپرده قانونی و آزاد بانکها نزد بانک مرکزی) ، با توجه به تعریف ترازنامه بانک مرکزی ، پایه یولی برابر است با حاصل جمع خالص داراییهای خارجی و داخلی این بانک.به عبارت دیگر پایه پولی را می توان وسیله پرداختی دانست که بانک مرکزی با استفاده از آن داراییهای مالی گوناگون خود خریداری می کند.

واما ضریب تکاثر پول برابر است با حجم تغییرات حجم پول ، تقسیم بر پایه پولی.

= dM/dH ضریب تکاثر پول

ضریب تکاثر پول را که با m نیز نشان می دهند ، به این مفهوم است که به ازای یک واحد تغییر درپایه پولی حجم پول چند واحد تغییر می کند. ضریب تکاثر پول در ساده ترین حالت برابرست با یک تقسیم بر نرخ ذخیره قانونی.در حالت واقعی تر ضریب تکاثر پول عبارتست از :

/Cu + rr + er (1 + Cu) = ضریب تکاثر پول

er ،نرخ ذخیره اضافی ، Cu نسبت اسکناس و مسکوک به سپرده دیداری ، rr نرخ ذخیره قانونی

فرمول فوق نشان می دهد که عرضه پول به H (که به تصمیمات بانک مرکزی بستگی دارد) ، Cu (که به تصمیمات و رفتار مردم بستگی دارد که چه نسبتی از پول خود را به صورت سکه و اسکناس و چه مقدار را در حساب جاری نگهداری می کنند) ، rr (که به تصمیم بانک مرکزی بستگی دارد) و er (که به تصمیم بانکهای تجاری بستگی دارد) وابسته است.

بنابراین این تصور که حجم پول را فقط بانک مرکزی تعیین می کند اشتباه است ، اگر شما نیز پول خود را بیشتر به صورت اسکناس و سکه نگهداری کنید ، حجم پول را کاهش می دهید و یا اگر یک بانک تجاری ذخیره اضافی بیشتری نگهداری کند ، حجم پول را کاهش می دهد.

4- تعادل در بازار پول:

تعادل در بازار پول هنگامی برقرار است که عرضه و تقاضای پول با یکدیگر برابر باشد ، به عبارت دیگر مازاد و یا کمبود تقاضا و عرضه پول وجود نداشته باشد . در نومدار فوق ، تقاضای پول به ازای درآمد ملی برابر با Y1 رسم شده است و عرضه پول نیز به شکل برونزا در نظر گرفته شده است.

نقطه تعادل ، نقطه E1 است ، زیرا عرضه و تقاضای پول برابرست و نرخ بهره تعادلی برابر با r1 می باشد. اگر نرخ بهره بالاتر از r1 باشد ، مازاد عرضه پول و اگر کمتر از آن باشد ، مازاد تقاضای پول بوجود می آید. اگر در بازار پول مازاد تقاضا باشد ، باعث افزایش نرخ بهره می شود ، در نتیجه تقاضای سفته بازی کاهش می یابد ، کاهش تقاضای سفته بازی باعث کاهش تقاضای پول می شود ، تا عرضه و تقاضای پول برگردند. اگر کازاد عرضه پول نیز وجود داشته باشد ، نرخ بهره کاهش می یابد ، تقاضای سفته بازی افزایش و در نتیجه تقاضای پول نیز افزایش می یابد تا تعادل در بازار پول برقرار گردد.

از آنجا که مدیران آینده بیشتر به وبلاگی برای داوطلبان کارشناسی ارشد مدیریت اختصاص یافته بود ، به یاری خدا بمنظور جلوگیری از عدم تجانس مطالب و پرداختن بیشتر به هر دو حوزه ، وبلاگ ایران فاینانس را با هدف پرداختن به ادبیات مالی و مباحث کاملا دانشگاهی متناسب با بازار پول و سرمایه کشور در حوزه تحلیل مالی ، ابزارهای فاینانس و سرمایه گذاری و مقالات این حوزه راه اندازی نمودم.
بدیهی است تلاش می شود با بهره گیری از غنی ترین منابع علمی در حوزه مدیریت مالی و سرمایه گذاری تازگی مطالب و جذابیت وبلاگ برای فرهیختگان مالی و اقتصادی کشور حفظ گردد.
یاری همه سروران ارجمند و دوستان فاضلم را برای غنا بخشی هر چه بیشتر به مطالب وبلاگ خواستارم.
روح اله صمدی، کارشناس ارشد مدیریت مالی دانشگاه شهید بهشتی

اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام

در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آن‌ها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.

حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، می‌توانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی‌ در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمش‌های طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکت‎ها را بر اساس برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده‌تر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه می‌شود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر می‌توانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.

از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول این‌گونه استنباط می‌شود که با مفهوم بسیار ساده‌ای مواجه هستیم و به راحتی هر کس می‌تواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن می‌پردازیم.

علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.

حجم معاملات مدیریت سرمایه

حجم بالاتر، سود بیشتر!؟

زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچ‌گاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیان‌ده را با دو معامله‌گر دارای رویکرد مدیریت سرمایه‌ای متفاوت، شبیه سازی و قیاس می‌کنیم.

حجم معاملات

با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه می‌شویم که، سرمایه گذار «الف» هیچ‌گونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص می‌کنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیش‌بینی‌ها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معامله‌گر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیان‌های قبلی را داشته باشیم. در مورد معامله‌گر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف اندازه بازار و نقدینگی نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیان‌های سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما این‌که بسیاری از معامله‌گران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان می‌کنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معامله‌گران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر می‌رسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همان‌طور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه می‌خواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوب‌های کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.

معامله‌گری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام می‌پردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید می‌شود.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

همان‌گونه که در نمودار بالا مشاهده می‌کنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنال‌های خرید در تحلیل نموداری می‌باشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل ‌گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک‌ ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمی‌گیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان می‌دهد.

جزییات معاملاتی

پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.

۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰

سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده می‌کنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی می‌توان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معامله‌گری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روش‌های انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.

چگونه ورود نقدینگی به بورس را تشخیص دهیم؟

چگونه ورود نقدینگی به بورس را تشخیص دهیم؟

تشخیص ورود نقدینگی به بورس یکی از راه‌هایی است که سرمایه‌گذاران با استفاده از آن می‌توانند وارد بازار شوند و معامله کنند. یکی از مشکلاتی که سرمایه گذاران در بورس دارند این است که در زمان نامناسب اقدام به خرید سهم می‌کنند و این موجب می‌شوند با وجود این‌که شرایط تکنیکال یا بنیادی سهم مناسب است ولی در نهایت قیمت‌ها کاهش پیدا می‌کند و سرمایه‌گذار هم متضرر می‌شود. به همین دلیل هم نیاز است یک سرمایه گذار ابتدا ورود نقدینگی به بورس را تشخیص دهد و سپس اقدام به معامله کند ولی در بازار سرمایه ایران بزرگ‌ترین ضعف بازار عدم دانش در این خصوص است. در این مقاله قصد داریم درباره تشخیص ورود نقدینگی به بازار سرمایه صحبت کنیم و بگوییم یک سرمایه‌گذار باید مولفه‌های ورود به بازار سرمایه را بداند و سپس اقدام به معامله کند. برای بررسی ورود نقدینگی به بورس باید در خصوص ارزش معاملات و ارتباط آن با ورود نقدینگی به بورس، ورود پول هوشمند به سهم و در نهایت فیلتر ورود نقدینگی به سهم اطلاعاتی داشته باشید.

1) استفاده از ارزش معاملات برای تشخیص ورود نقدینگی

ورود نقدینگی به بورس می‌تواند همگام با ارزش معاملات هم باشد. یکی از سیگنال‌هایی که تعیین می‌کند ورود نقدینگی به بازار سرمایه اتفاق افتاده یا خیر، ارزش معاملات روزانه بازار است. ارزش معاملات یک شرکت معمولا از ضرب حجم معاملات روزانه سهم در قیمت آن به دست می‌آید. حال فرض کنید اگر این فرمول را برای کل شرکت‌هایی که در روز معامله می‌شوند محاسبه کنیم، ارزش معاملات کل بازار به‌دست می‌آید.

معمولا و طبق تجربه، در بازار سرمایه زمانی که ارزش معاملات خالص روزانه بازار یعنی ارزش کل معاملات منهای معاملات بلوکی بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد تومان باشد می توان گفت بازار شادابی لازم را دارا می باشد و فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری وجود دارد. البته بیان این جمله نشان دهنده این نیست که در روزهایی که بازار تا ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان معامله می‌کند برای سرمایه‌گذاری مناسب نیست بلکه در بازارهای با ارزش معاملات پایین هم امکان نوسان‌گیری و خلق فرصت مناسب در بازار وجود دارد. اما زمانی که ارزش معاملات بازار بالا می‌رود این امکان برای همه فراهم می‌شود که از فرصت‌های موجود و خریدن سهم و کسب سود استفاده کنند.

ورود نقدینگی به بورس

2) تشخیص ورود پول هوشمند به سهم

ورود پول هوشمند به سهم و تشخیص آن می‌تواند کمک زیادی به سرمایه‌گذار برای شناخت سهام یا گروهی باشد که نقدینگی وارد آن شده است. شناسایی پول هوشمند یکی از روش‌هایی است که برخی از سرمایه‌گذاران برای تشخیص ورود نقدینگی به یک صنعت یا سهم از آن استفاده می‌کنند. ممکن است شنیده باشید که پول هوشمند وارد بورس شده یا پول هوشمند وارد فلان صنعت شده است. آیا تا به حال با خود فکر کرده‌اید که چگونه می‌توان و رود پول هوشمند به سهم را تشخیص داد؟ پول هوشمند تحت یکی از شرایط زیر وارد بازار بورس می‌شود که در ادامه ذکر می‌کنیم:

نشانه های ورود پول هوشمند به سهم

  1. زمانی که وضعیت بازار نامساعد است و همه اظهار نا امیدی می‌کنند و به نوعی فشار فروش در سهم بالاست و تقاضایی برای سهام شرکت‌ها وجود ندارد آنجاست که پول هوشمند می‌تواند وارد بازار شود.
  2. جایی که قیمت‌ها به پایین‌ترین حد خود رسیده و اصطلاحا قیمت‌ها کف هستند.

در تشخیص نشانه‌های ورود پول هوشمند در سهم، بازیگران اصلی سهم تحت عنوان سرمایه نهادی وارد بازار می‌شوند و شروع به خرید سهام شرکت‌ها می‌کنند و یک موج قوی را در سهام شرکت‌ها ایجاد می‌کنند. زمانی که قیمت‌ها حدود ۱۰ درصد افزایش پیدا کرد در بازیگران ثانویه و خرد بازار هیجان زیادی برای خرید سهام ایجاد می‌شود تا از رالی ایجاد شده در بازار جا نمانند. این زمان همان زمانی است که اخبار و شایعات بازار حسابی داغ و بهترین خبرهایی که در صنعت وجود دارد منتشر می‌شوند و اینجاست که هدف‌گذاری در خصوص قیمت سهم بسیار افزایش یافته و به محدوده ۱۰۰ تا ۲۰۰ درصد می‌رسد و همه سرمایه‌گذاران از رشد قیمت سهام صحبت می‌کنند.

در مرحله بعدی بعد از یک رشد خوب در قیمت سهام، پول هوشمند از سهم خارج می‌شود و معمولا هم در طی چند روز اتفاق می‌افتد. معمولا هم شاهد کاهش سریع قیمت سهم هستیم و سرمایه گذاران خرد بازار که صرفا با استفاده از تبلیغات و جو هیجانی بازار وارد سهم شده‌اند؛ آخرین بازندگان سهم به حساب می‌آیند. معمولا این سرمایه‌گذاران متوجه خروج پول بعد از رشد قیمتی نمی‌شوند و از آنجایی که حجم هم در ریزش‌های قیمتی بالاست پیش خود می‌گویند که ”حجم‌ها بالاست و به نظر این اصلاح قیمتی است و انتظار رشد قیمت سهم در آینده وجود دارد” در صورتی که این تفکر اشتباه است و کاهش قیمت به همراه حجم‌های سنگین در واقع قسمتی از بازی است که بخشی از رویه ورود و خروج پول هوشمند است.

ورود نقدینگی به بورس

فیلتر ورود نقدینگی به بورس

گاهی اوقات می‌توان با استفاده از فیلترها در دیده بان بازار ورود نقدینگی به بورس را تشخیص داد. به همین جهت باید عواملی را که در ورود نقدینگی به بورس موثر است تشخیص داد و فیلترهای مربوط به آن را نوشته و در دیده بان بازار اجرا کرد. یکی از عواملی که می‌تواند ورود نقدینگی به سهم را مشخص کند حجم معاملات است که استفاده از آن می‌تواند کمک بسیاری به سرمایه‌گذار کند و با استفاده از آن سهامی که به یک باره حجم معاملات آن افزایش پیدا می‌کند را در فیلتر مشخص کرد. دستور زیر فیلتر ورود نقدینگی به سهم را نشان می‌دهد. اما به خاطر داشته باشید که باید وضعیت تکنیکال و تابلو خوانی سهم را هم مد نظر داشته باشید تا با استفاده از آن قادر باشید سهامی که ورود نقدینگی در آن اتفاق افتاده است را تشخیص دهید و سپس اقدام به معامله کنید. به همین منظور کافی است دستور زیر را در بخش فیلتر سایت tse تایپ کنید.

ورود نقدینگی به بورس

چه عواملی در ورود و خروج نقدینگی تاثیر دارند؟

ورود نقدینگی به سهم با حجم معاملات یکی از تکنیک های موثر در تابلو خوانی برای انتخاب سهم می باشد. در این مقاله آموزشی آموزش میدهم که چگونه حجم معاملات می تواند به عنوان یکی از فاکتور های موثر در انتخاب سهم به سرمایه گذار کمک کند. البته این موضوع را مد نظر داشته باشید که ارزش معاملات نیز میتواند در یک سهم به عنوان فاکتور ورود نقدینگی مد نظر قرار گیرد چرا که ارزش معاملات از ضرب حجم معاملات در قیمت سهم به دست می آید.

1) حجم معاملات

یکی از موضوعات قابل توجه در خرید و فروش سهام، حجم معاملات سهم است. حجم معاملات سهم تعداد سهامی می باشد که روزانه بین خریدار و فروشنده مبادله می شود. اما نکته اصلی اینجاست که کارکرد حجم معاملات در بازار سرمایه چیست و چگونه می توان از آن استفاده کرد. حجم معاملات هر سهم را به صورت روزانه میتوان در صفحه سایت مدیریت فناوری بورس تهران به آدرس tsetmc.com مشاهده کرد. به عنوان مثال در شکل زیر حجم معاملات شرکت آریان نشان داده شده است.

ورود نقدینگی به سهم با حجم معاملات

در صورتی که بخواهیم حجم معاملات سهم را در روزهای گذشته (به عنوان مثال یک هفته گذشته) نیز مشاهده کنیم یا می‌توانیم با استفاده از نمودار حجم- قیمت آن را مشاهده کنیم و یا با استفاده از سابقه معاملات در صفحه هر نماد، حجم معاملات سهم در روزهای گذشته را مورد رصد و بررسی قرار دهیم. اما نکته اصلی اینجاست که کارکرد استفاده از حجم معاملات سهم در بازار سرمایه چیست و چگونه می توان از آن در معاملات بازار سهام استفاده کرد که در این بخش سعی می‌کنیم با یک مثال آن را به بیان ساده توضیح دهیم. فرض کنید حجم معاملات روزانه سهمی به صورت میانگین همواره بین 3 الی 4 میلیون سهم است. حال حجم معاملات سهم به یکباره افزایش پیدا کرده و به 13 میلیون سهم رسیده است. تا اینجای کار سرمایه گذار به این نتیجه می رسد که حجم معاملات سهم به صورت غیر عادی افزایش پیدا کرده و باید به دنبال دلیل آن و بررسی سهم باشد و افزایش حجم معاملات را به عنوان یک هشدار برای خود به حساب آورد که یا ورود نقدینگی به سهم اتفاق افتاده است و یا خروج نقدینگی.

گاهی اوقات می‌بینیم که حجم معاملات در نمادی به صورت غیرعادی افزایش پیدا می‌کند و به یکباره چندین برابر میانگین چند روز گذشته، در طول یک روز معامله می‌شود. این نکته با احتمال زیاد می‌تواند اولین سیگنال در خصوص ایجاد تحرکات و وقوع اتفاقاتی مهم در سهم باشد. از طرفی همگام با این موضوع، باید جهت حرکت قیمتی سهم را در نظر داشت که آیا همگام با افزایش حجم شاهد کاهش قیمت سهم بوده ایم و یا افزایش قیمت سهم. به عنوان مثال حجم معاملات سهم در کادر قرمز به طور میانگین حدود 6 میلیون می باشد ولی به یکباره حجم معاملات سهم در باکس سبز رنگ به 14 و 11 میلیون رسیده است و این نشان از یک هشدار و بررسی روند حرکتی سهم می باشد.

افزایش حجم معاملات سهم در جهت مثبت، می‌تواند انتظار برای حرکت صعودی سهم در روزهای آینده باشد و حرکت نزولی هم نشان از احتمال انتشار خبر منفی در سهم است که عده ای از این موضوع مطلع هستند و زودتر به فروش سهام اقدام کردند اما این موضوع نمی تواند قطعی باشد که در ادامه در خصوص آن صحبت می کنیم. پس تا اینجا بدانید که حجم در معاملات بسیار مهم می باشد. در ربات تابلو خوانی ما این امکان را فراهم کردیم که شما قادر باشید تمامی حجم های مهم در معاملات را تنها با چند کلیلک مشاهده کنید و در نهایت با بررسی سهام ان شرکت تصمیم به معامله در مورد آن بگیرید.
✅ برای استفاده از این بخش فوق العاده کاربردی در ربات تابلو خوانی بورس کافی است بر روی ” خدمات اختصاصی ” کلیک کرده و سپس بر روی ” سیگنال حجم معاملات ” کلیک کنید. پس از آن شما با 4 گزینه متفاوت مواجه می شوید که شامل بیشترین حجم معاملات به میانگین هفتگی و میانگین ماه و سال و نسبت به حجم شناور می باشد ( در انتهای مقاله در خصوص استفاده از ربات توضیح دادیم)

2) وضعیت تکنیکال سهم

ورود نقدینگی به سهم با حجم معاملات اولین موضوع در بررسی پتانسیل سهم برای رشد اندازه بازار و نقدینگی قیمت می باشد. دومین عامل وضعیت تکنیکالی سهم است. افزایش حجم معاملات سهم در محدوده های حمایت و مقاومت تکنیکالی، نکته مهمی هست که باید مد نظر قرار گیرد. از نظر تکنیکالی با رسیدن قیمت به حمایت های معتبر در سهم، انتظار افزایش تقاضا و حجم معاملات را داریم و در مقاومت ها هم شاهد افزایش حجم فروش و عرضه های فراوان هستیم . بنابراین ممکن است در سهمی افزایش یکباره حجم معاملات را داشته باشیم و قیمت سهم هم مثبت شود ولی با مشاهده نمودار سهم می‌بینیم که سهم در محدوده مقاومتی خود در حال معامله می باشد و احتمال کاهش قیمت بعد ازآن وجود دارد و این به عنوان یک سیگنال خرید در سهم به حساب نمی‌آید.

فرض کنید در سهمی افزایش اندازه بازار و نقدینگی یکباره حجم معاملات را داشته باشیم و این افزایش سهم در محدوده حمایت تکنیکالی اتفاق افتاه باشد. در این حالت می‌توان گفت که با افزایش یکباره حجم معاملات و آن هم در محدوده مثبت انتظار رشد قیمت سهم وجود دارد. بنابراین در محدوده های حمایتی سهم حجم معاملات باید بالاتر از میانگین حجم معاملات روزانه باشد. فرض کنید میانگین حجم معاملات اندازه بازار و نقدینگی در یک هفته کاری گذشته 400،000 سهم باشد؛ بنابراین در محدوده حمایت تکنیکالی نیز باید حداقل 400،000 سهم ( معمولا در حمایت ها حجم به شدت افزایش می یابد) معامله شود تا بتوان تایید حمایت سهم را داد و این بدین معنی است که اگز در محدوده حمایت تکنیکالی شاهد کاهش حجم معاملات باشیم احتمال شکست محدوده حمایت بسیاری بالا می باشد.

3) قدرت خریدار به فروشنده در سهم

سومین عامل در بررسی ورود و یا خروج نقدینگی به سهم با استفاده از حجم معاملات نسبت قدرت خریدار به فروشنده در سهم می باشد( مقاله نسبت قدرت خریدار به فروشنده را از قبل مطالعه کنید ) باید تعداد خریداران و فروشنده ها و به بیان دیگر قدرت خریدار و فروشنده در سهم مد نظر قرار گیرد. افزایش نسبت تعداد خریدار به فروشنده، نشان دهنده فشار فروش در سهم است که ممکن است ادامه دار باشد. پس بهتر است در این حالت از سهم دوری کنیم و به فکر خرید نباشیم و یا اگر سهم را در سبد سهام داریم، آن را بفروشیم. افزایش حجم معاملات سهم در محدوده های حمایت و مقاومت تکنیکالی، نکته مهمی هست که باید مد نظر قرار گیرد. از نظر تکنیکالی با رسیدن قیمت به حمایت های معتبر در سهم، انتظار افزایش تقاضا و حجم معاملات را داریم و در مقاومت ها هم شاهد افزایش حجم فروش و عرضه های فراوان هستیم.

جمع‌بندی

به نظر من بهتر است با افزایش حجم معاملات سهم، به دنبال علت موضوع باشیم و همزمان موارد ذکر شده را بررسی کنیم تا بتوانیم تصمیم درستی در مورد موقعیت معاملاتی بگیریم. در خصوص حجم معاملات و روند حرکتی قیمت سهم اتفاق نظر مثبتی در بین اهالی بازار وجود ندارد و من هم تا به حال مقاله علمی ندیدم که این موضوع را با روش همبستگی بررسی کند و به همین دلیل به صورت قطع نمی‌توان گفت که یک همبستگی مثبت بین حجم معاملات و روند حرکتی قیمت سهم وجود دارد.

ربات تابلو خوانی در بورس

اما در حال حاضر کار بسیار ساده شده است و شما میتوانید تنها با یک کلیک معاملات مشکوک در نمادها، فیلترهای ورود و خروج پول هوشمند و کلی امکانات کاربردی دیگر را ربات تابلو خوانی بورس مشاهده کنید. ابتدا فیلتر شکن خود را روشن کرده و سپس بر روی لینک یا کلیک کنید تا مستقیما وارد صفحه ربات شوید و از امکانات فراوان این ربات بهره مند شوید.

نرخ سود بین بانکی چیست؟

نرخ سود بین بانکی چیست؟

منظور از نرخ سود بین بانکی نرخی است که در بازار بین بانکی تعیین می‌شود. این نرخ بر سایر بازارها تأثیر می‌گذارد؛ افزایش آن هزینه تأمین کسری را افزایش می‌دهد و بانک‌ها حاضر می‌شوند با نرخ‌ها بالاتری به اندازه بازار و نقدینگی اندازه بازار و نقدینگی سپرده‌گذارها سود پرداخت کنند تا کسری خود را جبران کنند.

به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی که ایمان کرمی، کارشناس ارشد اقتصادی در اختیار این رسانه قرار داده است: وقتی اصطلاح نرخ بهره به گوش ما می‌خورد اولین چیزی که به ذهنمان می‌رسد نرخ بهره‌ای است که بانک‌ها برای اعطای وام خود به ما پیشنهاد می‌دهند اما این نرخ یک ابزار مالی جداگانه در بازار بین بانکی است.
نرخ بهره بین بانکی به عنوان یکی از انواع نرخ‌های بهره در بازار پول به نرخ‌های سود یا بهره در سایر بازارها جهت می‌دهد.

منظور از عبارت فوق آن است که نرخی که در بازار بین بانکی تعیین می‌شود مثلاً ۱۸.۴ درصد. این نرخ بر سایر بازارها تأثیر می‌گذارد؛ افزایش آن هزینه اندازه بازار و نقدینگی تأمین کسری را افزایش می‌دهد و بانک‌ها حاضر می‌شوند با نرخ‌ها بالاتری به سپرده‌گذارها سود پرداخت کنند تا کسری خود را جبران کنند. در واقع این نرخ، قیمت ذخایر بانک‌هاست و زمانی که آن‌ها در پایان دوره مالی کوتاه‌مدت اعم از روزانه یا هفتگی، دچار کسری ذخایر می‌شوند، از سایر بانک‌ها در بازار بین بانکی یا از بانک مرکزی استقراض می‌کنند که این نرخ در حال حاضر در محدوده ۱۸.۴ درصد قرار گرفته است.

بازار بین بانکی یکی از ارکان بازار پول است که در آن بانک‌ها و مؤسسات اعتباری برای تأمین مالی کوتاه مدت و ایجاد تعادل در وضعیت نقدینگی خود با یکدیگر معامله می‌کنند و در فاصله زمانی کوتاه و با نرخ سودی معلوم بازپرداخت کنند. در این بازار، بانک‌هایی که دارای مازاد منابع هستند به بانک‌های دچار کسری قرض می‌دهند تا بتوانند از طرف دیگر نرخ سود را در بازار مدیریت کنند. همچنین این بازار کمک می‌کند تا بانک‌ها برای تأمین نقدینگی به بانک مرکزی مراجعه نکنند در نتیجه از انبساط حجم نقدینگی جلوگیری می‌شود. به بیان ساده یک بانک تجاری زمانی که کسری داشته باشد از یک بانک دیگر قرض می‌گیرد نه از سپرده‌گذارها.

زمانی که بانک دیگر با نرخ بالاتر به بانکی که کسری دارد قرض بدهد به طور مثال از ۱۸ درصد به ۱۹ درصد برسد این بانک سعی می‌کند نرخ سپرده‌های کوتاه مدت یا میان مدت خود را افزایش دهد و از سپرده گذاران (مردم) قرض بگیرد؛ لذا افزایش نرخ بهره بین بانکی در کل بازار پول تأثیر می‌گذارد و زمانی که نرخ‌ها تغییر می‌کند این حرکت وجوه به سمت بانک‌ها می‌تواند بازارهای دیگر را با رکود همراه کند.

حال در خصوص کاهش این نرخ صحبت می‌کنیم. اگر این نرخ کاهش یابد هزینه تأمین کسری بانک‌های تجاری کاسته می‌شود و لذا این بانک‌ها نرخ سپرده و تسهیلات پایین‌تری را می‌توانند پرداخت کنند و به همین دلیل هزینه تأمین مالی واحدهای اقتصادی در کشور کاسته می‌شود.

سیستم مالی اقتصاد ایران عمدتاً بر پایه بانک‌ها می‌باشد در صورتی که با روش‌های بسیار ساده‌تری می‌شود از بازار سرمایه تأمین مالی کرد. به طور مثال شرکت‌ها با ورود به بازار سرمایه و عرضه اولیه و سپس انتشار اوراق و یا انواع افزایش سرمایه‌ها می‌توانند تأمین مالی کنند اما زمانی که دیدگاه‌های اقتصادی به سمت بانک‌ها حرکت می‌کند بازار سرمایه نیز به حاشیه رانده می‌شود. کاهش نرخ بهره بین بانکی می‌تواند بر سطح تعادلی بازار سرمایه یا به عبارتی بر p/e مقایسه‌ای بازار تأثیر بگذارد. حجم نقدینگی موجود در بانک‌ها را به سمت سایر بازارها حرکت دهد اما موضوع مهم آن است که اگر نرخ بهره بین بانکی کاسته شود این نقدینگی به سمت کدام بازار می‌رود؟ اگر بتوان این نقدینگی را مدیریت و جهت دهی کرد می‌توان روند توسعه کشور را بهبود داد. به طور مثال به سمت فعالیت‌های تولیدی یا به سمت بازار سرمایه حرکت کرد و همزمان حجم عرضه‌های اولیه متناسب با ورود نقدینگی افزایش یابد. در این حالت عمق بازار سرمایه وسیع‌تر و شرکت‌های بیشتری در این بازار پذیرفته خواهد شد. از همچنین این احتمال وجود دارد که با کاهش نرخ بهره بانکی منجر شود سرمایه‌ها به سمت بازار ارز، طلا و خودرو حرکت کند که طبیعتاً هیچ حاصلی برای مردم نخواهد داشت و به تورم‌های سنگین‌تری منجر می‌شود.
لازم است که اگر سیاست کاهش نرخ بهره بانکی و یا اوراق در پیش گرفته می‌شود حرکت حجم نقدینگی‌ها به سایر بازارها با ابزارهای پیشگیرانه مانند مالیات کنترل شود و در غیر این صورت این کاهش نرخ بهره می‌تواند تمامی بازارها را با بحران‌های جدیدی روبرو کند.

در این یادداشت سعی شد که اثر کاهش نرخ بهره بانکی که تأثیر می‌گذارد بر سایر نرخ‌ها در بازار پول بررسی شود. طبیعتاً افزایش آن نتایج معکوس در پیش خواهد داشت و هزینه‌های تأمین مالی بنگاه‌ها را افزایش می‌دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.