محاسبات باند بولینگر


روش سیگنال گیری خرید و فروش از نمودار تحلیل تکنیکال بولینگر

در دهه 1980 فردی به نام جان بولینگر نسبت به توسعه یک نوع اندیکاتور اقدام کرده و در انجام آن کار توانست به موفقیت برسد که امروزه آن اندیکاتور توسعه یافته را به محاسبات باند بولینگر نام اندیکاتور باند بولینگر می‌شناسیم.

از آن جایی که آقای بولینگر با تجربه زیاد در نحوه محاسبه جا به جایی قیمت در گذشته بازار، موفق به ابداع آن شد و امروزه نیز این فرد را به عنوان با سابقه‌ترین تکنیکالیست‌هایی که در بازار بورس دنیا وجود دارند، می‌شناسند. لازم به ذکر است که امروزه شیوه محاسبه پارامترهای مربوط به اندیکاتور باند بولینگر، ساده و روان می‌باشد.

از آن جایی که روند حرکت و جابجایی قیمت‌ها در بازار بورس به شکل نوسانی است، در چنین شرایطی بهترین و مناسب‌ترین راهکار جهت مشخص نمودن زمان خروج از بازار، این است که کف و سقف نوسان ذکر شده را بتوان به عنوان کانالی تعیین نمود. شایان ذکر است که اندیکاتور باند بولینگر به طور مشخص بر مبنای چنین اصلی کار کرده و در نتیجه می‌تواند از این طریق سقف و کف این جا به جایی قیمت را مشخص نموده و در نتیجه بهترین شرایط را برای معامله‌گران آماده کند.

اجزای تشکیل دهنده اندیکاتور بولینگر باند Bolliger Band

اندیکاتور بولینگر از 3 باند تشکیل شده این 3 باند شامل اندیکاتور مووینگ اوریج ساده (منطقه خنثی) و همچنین شامل 2 انحراف معیار بالایی (منطققه سیگنال فروش ) و کانال پایینی (منطقه سیگنال خرید) است. یکی از اصل‌های اساسی و مهم در پیش بینی نمودن چگونگی روند جا به جایی قیمت‌ها در بازار بورس و ارز دیجیتال، این است که هنگامی که شما در عملیات تحلیل تکنیکال، تنظیمات خاصی را جهت استفاده از این اندیکاتور اعمال می‌کنید، باید بدانید که کمتر از 10% مواقع، میتوانید خرید یا فروش خوب داشته باشید و در بقیه مواقع با صبور باشید و منتظر موقعیت در کانال بالایی یا پایینی باشیم.

اینکه چگونه سیگنال ورود و خروج (خرید و فروش ارز) در نمودار تحلیل تکنیکال محاسبه میگردد یک بحث مفصل است که از آن میگذریم ولی روش استفاده و بدست آوردن آن را در نمودار آورده ایم که شکل های زیر به صورتی خیلی ساده قابل انجام و گزارش گیری است:

✅ سپس در قسمت تعیین شاخص عبارت "bol" را تایپ کنید و از شاخص های نشان داده شده Bollinger Band را بزنید تا بولینگر مورد نظرتان 🔻 نشان داده شود.

یک محدوده بالا (بالاترین سیگنال فروش) و میانه و همچنین حد پایینی (پایین ترین سیگنال خرید) نمایش داده خواهد شد و در قسمتی 🔻 که با مستطیل سبز کمرنگ مشخص کرده ایم عدد دقیق و نهایت ورود و خروج هم مشخص میشود. در واقع سیگنال خرید به صورت توضیحات زیر صادر میشود ولی نهایتا، شما با استراتژی و مسئولیت خودتان تصمیم میگیرید.

بر محاسبات باند بولینگر اساس نظر آقای بولینگر : کندل هایی که مثل شکل زیر 🔻، سایه کندل و یا کندل های قوی سبز به حد اشباع خرید برسند (یعنی دیگر خریداری نیست یا خیلی کم شده) ، یعنی خط آبی کانال بالایی را قطع کنند و بیرون زدگی اتفاق بیفتد در این حالت سیگنال فروش SELL صادر میشود همچنین ، اگر کندل های قوی قرمز در کانال پایینی خط آبی را، به شکل قوی قطع کرده باشند و بیرون زدگی اتفاق بیفتد یعنی اشباع فروش اتفاق افتاده و سیگنال خرید BUY در آن تایم فریم را میدهد به عبارت دیگر هر نقطه اشباع فروش و یا اشباع خرید یک نقطه عطف و بازگشت قیمت است:

میتوانید از یک اسیلاتور هم برای بالا بردن اعتبار و قدرت استراتژی بولینگر باند و ساده کردن تفسیر این نمودار، از روش زیر استفاده کنید:

✅ در ادامه کار، در قسمت تعیین شاخص عبارت "rsi" را تایپ کنید و از شاخص های نشان داده شده Relative Strenght Index را بزنید تا نمودار بولینگر مورد نظرتان ساده تر و دققیق تر نشان داده شود.

دوباره همان نمودار با 3 منطقه خرید، خنثی و فروش رسم خواهد شد از محور افقی صفر تا 30 منطقه خرید ، از محور 30 تا 70 منطقه خنثی و از محور 70 تا 100 منطقه فروش ارز یا سهام است و حساسیت این عدد در پایین ترین نقطه یا بالاترین نقطه ، با توجه به اخبار فاندامنتال و تجربه کاربر در پیش بینی تحولات بازار جهت تصمیم گیری، مهم است و الگوی زیر به صورت کلی راهنمای ما خواهد بود:


✅ نمودار بولینگر در ایندکس زیر هم قابل گزارش گیری است و حد قیمت خرید و فروش ارز مورد نظرتان در بازه 20 کندل قبل محاسبه و گزارش میشود و میتوانید از این 🔻 سیگنال با انتخاب گزینه سوم Stochastic RSI هم استفاده کنید.

استوکستیک آر‌ اس‌ آی Stochastic RSI چیست؟
🔘 استوکستیک RSI، یک اندیکاتور مورد استفاده در تحلیل‌های تکنیکال است و در سال ۱۹۹۴ توسط استنلی کرول Stanley Kroll و توشار چندی Tushar Chande به وجود آمد. مقدار این اندیکاتور بین اعداد ۰ الی ۱ ( یا ۰ الی ۱۰۰ در نمودارهای مختلف) می‌باشد. استوکستیک RSI ترکیبی از اندیکاتورهای استوکستیک stochastic و شاخص قدرت نسبی RSI استاندارد، است و برای تشخیص قیمت مورد استفاده قرار گیرد. حساسیت این اندیکاتور نسبت به شاخص قدرت نسبی، بالاتر است.
🔘 روش کار اندیکاتور به این صورت است که تغییرات یک دارایی در مدت زمان مشخص، شرایط فروش یا خرید بیش از حد را تعیین کند. اگر این اندیکاتور زیر ۰.۲ محاسبات باند بولینگر باشد فروش بیش از حد رخ داده است و بازار نزولی در پیش رو خواهد بود و اگر بالاتر از ۰.۸ باشد یعنی خرید بیش از حد رخ داده است و بازار صعودی خواهد بود.
🔘 از این اندیکاتور عموما برای تعیین نقاط ورودی و خروجی بالقوه و هم چنین برای برگشت‌های قیمت استفاده می‌شود.

دوباره سه منطقه خرید (کانال پایینی) منطقه خنثی (کانال وسط آبی رنگ) و کانال بالایی (منطقه فروش) داریم که راهنمای سیگنال و کمک در تصمیم گیری ما + کمی تجربه در پیش بینی ادامه روند، خواهد محاسبات باند بولینگر بود.

توجه : استفاده از روش بولینگر باند، به تنهایی برای ترید ارز دیجیتال کافی نیست، این پست، فقط یک پست آموزشی است.

مقدمه‌ای بر اندیکاتور بولینگر باند

اندیکاتور بولینگر باند

اندیکاتور بولینگر باند یا Bollinger Bands نوعی اندیکاتور به شکل نمودار برای تحلیل تکنیکال است و به طور گسترده توسط معامله گران در بسیاری از بازارها از جمله سهام، معاملات آتی و ارز استفاده می‌شود. این اندیکاتور‌ها که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شدند، بینش‌های منحصر به فردی را در مورد قیمت و نوسانات آن ارائه می‌دهند. در واقع، چندین کاربرد برای Bollinger Bands وجود دارد، مانند تعیین سطوح خرید و فروش بیش از حد، ابزار پیروی از روند، و نظارت برای شکستگی‌ها یا breakouts . برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این اندیکاتور پیشنهاد می‌کنیم تا انتهای این متن با ما همراه باشید‌.

اندیکاتور بولینگر باند

بولینگر باند چگونه محاسبه می‌شود؟

محاسبه باندهای بولینگر یا Bollinger Bands از سه خط تشکیل شده است. یکی از رایج‌ترین محاسبات، از میانگین متحرک 20 روزه یا SMA برای باند میانی استفاده می‌کند. باند بالایی با گرفتن باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار محاسبه می‌شود. باند پایین با در نظر گرفتن باند میانی منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می‌گردد.

اندیکاتور بولینگر باند

خرید و فروش بیش از حد با بولینگر باند

استراتژی اشباع خرید و فروش بیش از حد یک رویکرد رایج هنگام استفاده از Bollinger Bands است. شناسایی شرایط بازار در هنگام خرید و فروش بیش از حد کاری است که این اندیکاتور انجام می‌دهد. هنگامی که قیمت دارایی به زیر باند پایین اندیکاتور بولینگر باند می‌رسد، قیمت‌ها شاید بیش از حد کاهش یافته و دچار جهش شده‌اند. از سوی دیگر، زمانی که قیمت به بالای باند بالایی حرکت می‌کند، بازار احتمالاً بیش از حد خرید شده و عقب نشینی اتفاق افتاده است. استفاده از باندها به‌عنوان شاخص‌های خرید و فروش بیش از حد بر مفهوم بازگشت میانگین قیمت متکی است. بازگشت میانگین فرض می‌کند که اگر قیمت به طور قابل توجهی از میانگین انحراف داشته باشد، در نهایت به قیمت میانگین برمی‌گردد.

اندیکاتور بولینگر باند

استراتژی‌های بازگشت میانگین با بولینگر باند

در بازارهای محدود، استراتژی‌های بازگشت میانگین می‌توانند به خوبی کار کنند، زیرا قیمت‌ها بین دو باند مانند یک توپ جهنده حرکت می‌کنند. با این حال، Bollinger Bands همیشه سیگنال‌های خرید و فروش دقیقی ارائه نمی‌دهد. برای مثال، در طول یک روند قوی، معامله‌گر با خطر قرار دادن معاملات در سمت اشتباه حرکت مواجه می‌شود، زیرا این اندیکاتور می‌تواند سیگنال‌های خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد را خیلی زود نشان دهد. برای کمک به رفع این مشکل، یک معامله‌گر می‌تواند به جهت کلی قیمت نگاه کند و سپس فقط سیگنال‌های تجاری را بگیرد که معامله‌گر را با روند همسو می‌کند.

برای مثال، اگر روند نزولی است، فقط زمانی که باند بالایی برچسب گذاری شده است، موقعیت های کوتاه را در نظر بگیرید. در صورت تمایل می‌توانید از باند پایینی همچنان به عنوان خروجی استفاده کنید، اما موقعیت طولانی جدید باز نمی‌شود زیرا این به معنای مخالفت با روند است.

اندیکاتور بولینگر باند را بشناسید تا سود ببرید

بولینگر و کلنتر

اندیکاتور بولینگر باند و کلتنر( ( Kltner Channels متفاوت هستند اما شباهت‌هایی هم دارند. در اینجا نگاهی کوتاه به تفاوت‌ها می‌اندازیم تا بتوانید تصمیم بگیرید که کدام یک بیشتر به کار شما می‌آید. Bollinger Bands از انحراف استاندارد دارایی زیربنایی استفاده می‌کند، در حالی که کانال‌های Keltner از میانگین محدوده واقعی یا ATR استفاده می‌کنند، که معیاری برای نوسانات بر اساس دامنه معاملات در اوراق بهادار است. جدای از نحوه ایجاد باندها/کانال ها، تفسیر این شاخص‌ها به طور کلی یکسان است. همیشه به این نکته توجه کنید که یک شاخص فنی بهتر از دیگری نیست. این یک انتخاب شخصی است که بر اساس آن برای استراتژی‌هایی که به کار گرفته می‌شوند بهترین کار را انجام می‌دهد. از آنجایی که کانال‌های Keltner از میانگین محدوده واقعی به جای انحراف استاندارد استفاده می‌کنند، معمولاً سیگنال‌های خرید و فروش بیشتری در کانال‌های Keltner نسبت به زمانی که از Bollinger BBand استفاده می‌‌شود تولید می‌کنند.

اندیکاتور بولینگر باند

خط پایین کاربردهای متعددی در bollingerBands دارد، از جمله از این خطوط برای سیگنال‌های تجاری خرید و فروش بیش از حد استفاده می‌شود. معامله گران همچنین می‌توانند باندهای متعددی را اضافه کنند که به برجسته کردن قدرت حرکت قیمت کمک می‌کند. راه دیگر برای استفاده از باندها، جستجوی انقباضات نوسانات است. این انقباض‌ها معمولاً با شکست‌های قابل توجه قیمت، به طور ایده‌آل در حجم بالا، دنبال می‌شوند. Bollinger Bands نباید با کانال‌های Keltner اشتباه گرفته شود. درست است که این دو شاخص مشابه هستند، اما دقیقا عین هم نیستند.

اندیکاتور بولینگر باند را بشناسید تا سود ببرید

سخن آخر درباره اندیکاتور بولینگر باند

اندیکاتور بولینگر باند ابزار معاملاتی است که برای تعیین نقاط ورود و خروج برای یک معامله استفاده می‌شود. این باندها اغلب برای تعیین شرایط خرید بیش از حد و فروش بیش از حد استفاده می‌شوند. استفاده تنهایی از باندها برای معامله یک استراتژی مخاطره‌آمیز است، زیرا شاخص بر قیمت و نوسانات محاسبات باند بولینگر متمرکز است، در حالی که بسیاری از اطلاعات مرتبط دیگر نادیده گرفته می‌شوند. Bollinger Bands یک ابزار معاملاتی نسبتاً ساده است و در میان معامله‌گران حرفه‌ای و تازه کار بسیار محبوب است.

آموزش بولینگر باند و نحوه استفاده از آن

باند بولینگر ابزاری برای انجام تحلیل های فنی است که توسط مجموعه ای از خطوط که به فاصله ی 2 انحراف معیار (به صورت مثبت و منفی) نسبت به یک میانگین متحرک ساده ( SMA ) از قیمت ترسیم می شوند، مشخص می شود (این فاصله می تواند به نسبت نیاز کاربر تنظیم شود). باندهای بولینگر توسط معامله گر فنی معروف، جان بولینگر، طراحی و کپی رایت شده اند.

همانطور که در چارت پایین مشاهده می شود باندهای بولینگر، خط SMA 20- روزه یک سهام را توسط دو نوار در بالا و پایین آن و بصورت همگام با روند روزانه قیمت سهام دربر گرفته اند. انحراف معیار به صورت کلی بیانگر مقیاسی از نوسان ها است و به همین خاطر در زمان افزایش نوسان بازار این نوارها عریض تر و در زمان کاهش نوسان نوارها جمع تر خواهند شد.

  • باندهای بولینگر ابزاری برای انجام تحلیل های فنی هستند که توسط جان بولینگر طراحی شده اند.
  • باندهای بولینگر از 3 خط تشکیل شده است: یک میانگین متحرک ساده (نوار وسط)، نوار بالایی و نوار پایینی.
  • نوارهای بالایی و پایینی معمولا به اندازه 2 انحراف معیار (مثبت و منفی) نسبت به میانگین متحرک ساده ی 20 روزه قرار می گیرند، اما این فاصله قابل تنظیم است.

روش محاسبه باند های بولینگر

قدم اول در محاسبه باندهای بولینگر، محاسبه میانگین متحرک ساده (معمولا بصورت 20 روزه) برای ورقه بهادار مورد نظر است. یک میانگین متحرک 20 روزه، میانگین قیمت پایانی ورقه بهادار در 20 روز اول را بعنوان اولین نقطه داده خود محاسبه می کند. در نقطه داده بعدی، اولین قیمت حذف شده، قیمت روز 21م به آن اضافه و میانگین آن محاسبه خواهد شد. این روند به همین صورت ادامه پیدا خواهد کرد. پس از آن، انحراف معیار قیمت ورقه بهادار محاسبه می شود. انحراف معیار، مقیاسی ریاضی برای بیان نوسان میانگین است و عمدتا در علم آمار، اقتصاد، حسابداری و امورمالی مورد استفاده قرار می گیرد. در حقیقت انحراف معیار یک مجموعه داده ی مشخص، بیانگر میزان پخش شدگی اعداد این مجموعه نسبت به مقدار میانگین آنها خواهد بود. مقدار انحراف معیار با گرفتن جذر واریانس (که خود میانگین مربع اختلافات اعداد مجموعه نسبت به مقدار میانگین آنهاست) محاسبه می شود. پس از آن مقدار انحراف معیار در 2 ضرب شده و مقدار حاصله یک بار را با هر نقطه در نمودار SMA جمع و یک بار از آن ها کسر می شود. با این کار نوار های بالایی و پایینی مشخص خواهند شد.

فرمول ریاضی باند بولینگر در زیر آمده است:

باند های بولینگر چه چیزی به شما خواهند گفت؟

استفاده از باندهای بولینگر محبوبیت زیادی در بین معامله گران دارد. بسیاری از آنها بر این باورند که هر قدر قیمت ها به نوار بالایی نزدیک تر باشند، بازار بیشتر در وضعیت خرید بیش از حد و هر اندازه قیمت ها به نوار پایینی نزدیک تر باشند بازار بیشتر در وضعیت فروش بیش از حد قرار گرفته است. جان بولینگر نیز مجموعه از 22 قانون در جهت استفاده از این باندها بعنوان سیستمی برای معامله گری تعیین کرده است.

فشردگی ( The Squeeze )

فشردگی، اصلی ترین مفهوم مورد استفاده در مبحث باندهای بولینگر است. فشردگی به موقعیتی اطلاق می شود که در آن نوارها به یکدیگر نزدیک شده و میانگین متحرک را محصور کرده اند. این مساله نمایانگر بازه ای از نوسان کم در بازار، افزایش احتمالی نوسان بازار در آینده و یک موقعیت بالقوه برای انجام معامله خواهد بود. در حالت عکس، هر اندازه که نوارها از یکدیگر دورتر شوند احتمال کم شدن نوسان در بازار بیشتر شده و احتمال خروج از معامله نیز افزایش پیدا خواهد کرد. البته این نوار ها نمی توانند زمان وقوع این تغییر و یا جهت احتمالی قیمت ها را پیش بینی کنند.

شکافت ها ( Breakouts )

تقریبا 90% تغییرات قیمت در بین دو نوار رخ می دهد؛ بنابراین هر شکافت در بالا یا پایین نوارها یک رویداد بزرگ به حساب خواهد آمد. بروز یک شکافت را نمی توان یک سیگنال معامله به حساب آورد اما اکثر افراد به اشتباه رسیدن قیمت یا بیرون زدن قیمت از یک نوار را به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش تفسیر می کنند. همچنین شکافت ها نمی توانند نشانگری از جهت و یا میزان حرکت قیمت ها در آینده باشند.

محدودیت های باند های محاسبات باند بولینگر بولینگر

از باندهای بولینگر نمیتوان به عنوان یک سیستم کامل و مجزا برای انجام معامله استفاده کرد و این باندها تنها یک اندیکاتور برای بیان میزان نوسان قیمت ها در بازار خواهند بود. جان بولینگر به معامله گران توصیه می کند برای تولید سیگنال های مستقیم در بازار، از باندها بولینگر همراه با دو یا سه اندیکاتور غیر مرتبط دیگر بهره ببرند و از نظر وی استفاده از اندیکاتور های مبتنی بر داده های مختلف بسیار حائز اهمیت خواهد بود. چند نمونه از تکنیک های مورد علاقه وی، استفاده از اندیکاتور همگرایی/واگرایی میانگین متحرک ( MACD )، حجم معاملات تعادلی ( On-balance volume ) و شاخص قدرت نسبی ( RSI ) می باشد.

به دلیل محاسبه باندها از روی میانگین ساده متحرک، وزن قیمت های قدیمی با وزن قیمت های جدیدتر یکسان بوده و این امر می تواند باعث رقیق شدن اطلاعات قیمتی جدید محاسبات باند بولینگر توسط اطلاعات قدیمی شود. همچنین استفاده از SMA 20 روزه و 2 انحراف معیار حالتی اختیاری داشته و ممکن است برای همگی و برای تمامی موقعیت ها قابل استفاده نباشند؛ بنابراین نیاز است تا معامله گران SMA و مقدار انحراف معیار را به نسبت نیاز خود تنظیم کرده و سپس آن ها را تحت نظر بگیرند.

در انتها می توان گفت که باندهای بولینگر برای تشخیص موقعیت هایی طراحی شده اند که شانس بیشتری برای موفقیت یک سرمایه گذار به همراه داشته باشند.

باند بولینجر در تحلیل تکنیکال چیست؟

باند بولینجر در تحلیل تکنیکال چیست؟

باند بولینجر (Bollinger Bands) یک ابزار تحلیل تکنیکالی است که از دو خط روند با انحراف معیارهای (مثبت و منفی) در کنار یک میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average – SMA) از حرکات قیمتی یک سهم تشکیل شده است، مقادیر خطوط ذکر شده می‌توانند بسته به خواسته‌های کاربر مورد تغییر قرار گیرند.

اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد تحلیل تکنیکال ندارید پیشنهاد می‌کنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.

باند بولینجر توسط تحلیل‌گر تکنیکال مشهور جان بولینجر (John Bollinger) طراحی و توسعه یافتند و تمام حقوق تجاری و کپی رایتی نیز برای او محفوظ می‌باشد. این ابزار طراحی شد تا به سرمایه‌گذارن در شناسایی صحیح موقعیت‌هایی که در آن یک دارایی در محدودهٔ خرید یا فروش افراطی فرو می‌رود کمک کند.

نکات مهم:

  • باندهای بولینجر ابزاری تکنیکالی هستند که توسط جان بولینجر (John Bollinger) طراحی و توسعه یافتند تا سیگنال‌هایی در مورد خرید افراطی یا فروش افراطی یک دارایی صادر کند.
  • باند بولینجر شامل سه خط می‌شود، یک میانگین متحرکی ساده (که خط وسطی بوده) و دو خط در بالا و پایین آن که محدوده‌ای را برای بازار تعیین می‌نماید.
  • باندهای بالایی و پایینی هر یک معمولاً دارای 2 درجه انحراف معیار مثبت و منفی می‌باشند. البته این انحراف معیار نسبت به حرکات میانگین متحرک ساده 20 روزه تعیین می‌شود. تمامی این مقادیر قابل‌تغییر می‌باشند.

اولین گام برای محاسبهٔ باند بولینجر محاسبه کردن میانگین متحرک ساده سهم می‌باشد، که معمولاً این میانگین متحرک ساده از نوع 20 روزه (20-Day SMA) می‌باشد.

یک میانگین متحرک 20 روزه از قیمت‌های پایانی 20 روز گذشته میانگینی را تهیه می‌کند. نقطهٔ ورودی دیتای بعدی باعث خارج شدن روز اول میانگین متحرک 20 روزهٔ قبلی از میانگین‌گیری جدید می‌شود. سپس، باید انحراف معیار استاندارد سهم را به‌دست آورد.

انحراف معیار یک اندازه‌گیری ریاضیاتی از میانگین واریانس است و کاربردهای زیادی در علوم آمار، اقتصاد، حسابداری و مالی دارد.

با توجه به اطلاعات داده شده، انحراف معیار، اندازه می‌گیرد که به چه میزانی باید از مقدار میانگین متحرک جدا شود. انحراف معیار همچنین می‌تواند با رادیکال گرفتن از واریانس محاسبه شود، که خود یک میانگین از تفاضل اعدادی میانگین‌گیری شده خواهد بود.

سپس، باید این انحراف معیار را در 2 ضرب کرده و آن را از مقدار هر نقطه از میانگین متحرک ساده کم/اضافه کنید. بدین ترتیب می‌توانید خطوط بالایی و پایینی باندهای بولینجر را به‌دست بیاورید.

فرمول باند بولینجر به شرح زیر است:

باندهای بولینجر چه چیزهایی به شما می‌گویند؟

باندهای بولینجر تکنیک معاملاتی بسیار مشهوری می‌باشند. بسیاری از معامله‌گران باور دارند هر چه قیمت به سمت بالای محدودهٔ باند بولینجر حرکت کند، بازار بیشتر به وضعیت “خرید افراطی – Overbuy” نزدیک شده و هرچه قیمت به سمت پایین محدودهٔ این باندها حرکت نماید، بازار بیشتر وارد محدودهٔ “فروش افراطی – Oversold” خواهد شد.

جان بولینجر 22 قانون را برای معامله‌گرانی که از این سیستم جهت معامله بهره می‌برند را وضع نموده است.

در جدول زیر، باندهای بولینجر میانگین متحرک ساده 20 روزه سهم را به‌شکل دو باند بالایی و پایینی به‌همراه حرکات قیمتی سهم دربرگرفته‌اند. به دلیل اینکه انحراف معیار نوسانات را اندازه می‌گیرد، زمانی که بازار نوسانات زیادی را تجربه می‌کند باندها از یکدیگر باز می‌شوند، و در زمانی که بازار دوره‌های کم‌نوسانی را تجربه کند، باندها به یکدیگر نزدیک می‌شوند.

جمع شدن (فشردگی)

جمع شدن (the squeeze) مفهوم اصلی باند بولینجر است. وقتی که باندها به یکدیگر نزدیک می‌شوند، دامنهٔ حرکتی میانگین متحرک ساده 20 روزه را محدود می‌سازند.

این جمع شدن باندها سیگنالی مبنی بر دورهٔ کم‌نوسان بازار صادر کرده و به معامله‌گران احتمال وقوع یک حرکت بزرگ و ایجاد نوسان در آینده و به وجود آمدن فرصت‌های معاملاتی مناسبی را نشان می‌دهد.

بالعکس، هرچه باندها از یکدیگر بازتر می‌شوند، شانس کاهش نوسانات در بازار و احتمال خروج از معاملات وجود دارد. با این وجود، این شرایط یک سیگنال برای انجام معاملات محسوب نمی‌شوند. باندها به‌هیچ‌وجه نمی‌توانند جهت قیمت و زمان رخ دادن تغییرات در بازار را پیش‌بینی نمایند.

شکست‌ها (Breakouts)

تقریباً 90 درصد از حرکات قیمتی بازار بین دو باند انجام می‌شود. هرگونه شکست به بالا یا پایینِ این باندها یک رخداد مهم تلقی می‌گردد. این شکست‌ها نیز سیگنال معاملاتی محسوب نمی‌گردند.

اشتباهی که بیشتر افراد مرتکب می‌شوند این است که شکست قیمت به سمت بالای باندها یا پایین‌شان را به‌عنوان یک سیگنال خریدوفروش تفسیر می‌کنند. شکست‌ها هیچ دلیلی برای پیش‌بینی حرکات آیندهٔ قیمت ارائه نمی‌دهند.

محدودیت‌های باندهای بولینجر

باندهای بولینجر یک سیستم معاملاتی مستقل به‌شمار نمی‌آیند. آنها تنها یک اندیکاتور می‌باشند که به معامله‌گران بازار وضعیت فعلی بازار (میزان نوسانات) را نمایش می‌دهند.

جان بولنینگر پیشنهاد می‌کند که از باند بولینجر به‌همراه دو یا سه اندیکاتور غیرهمگرای دیگر استفاده کنید تا بتوانید سیگنال‌های معاملاتی معتبرتری دریافت کنید.

او معتقد است که بسیار مهم است که از اندیکاتورهایی با منابع اطلاعاتی مختلف بهره ببریم. برخی از تکنیک‌های مورد علاقهٔ او استفاده از اندیکاتور همگرایی/واگرایی میانگین‌های متحرک (MACD)، حجم موجودی بازار (On – Balance Volume) و شاخص قدرت نسبی (RSI) می‌باشند.

به این دلیل که آنها از میانگین متحرک ساده محاسبه شده‌اند، وزن اطلاعات روزهای اول با روز آخر یکسان می‌باشد، و این خود می‌تواند باعث دخیل شدن اطلاعاتی با اهمیت کمتر در تحلیل وضعیت کنونی بازار شود.

همچنین، استفاده از یک میانگین متحرک 20 روزه و دو انحراف معیار مثبت و منفی اجباری بوده و ممکن است در هر شرایطی برای هر معامله‌گری کارایی لازم را نداشته باشد. معامله‌گران باید پیش‌فرض‌های میانگین متحرک ساده و دو خط انحراف معیار را با توجه به نیازهای خود تنظیم کرده و آن‌ها را به دقت زیر نظر بگیرند.

اگر سوال و یا پیشنهادی در مورد مقاله «باند بولینجر در تحلیل تکنیکال چیست؟» دارید در قسمت دیدگا‌ه‌ها با ما به اشتراک بگذارید.

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

بولینگر بند (Bollinger Bands) چیست ؟

بولینگر بند

Bollinger Band® یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط مجموعه‌ای از خطوط روند که دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی) به دور از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت یک اوراق بهادار ترسیم شده است، تعریف می‌شود، اما می‌توان آن را بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم کرد.

Bollinger Bands® توسط تاجر فنی معروف جان بولینگر توسعه یافته و دارای حق چاپ است، که برای کشف فرصت هایی طراحی شده است که به سرمایه گذاران احتمال بیشتری برای شناسایی درست زمانی که دارایی بیش از حد فروخته یا بیش از حد خرید می شود، می دهد. 1

نکات کلیدی کلیدی

  • Bollinger Bands® یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر برای تولید سیگنال های فروش بیش از حد یا خرید بیش از حد توسعه یافته است.
  • سه خط وجود دارد که باندهای بولینگر را تشکیل می دهند: یک میانگین متحرک ساده (باند میانی) و یک باند بالا و پایین.
  • باندهای بالا و پایین معمولاً 2 انحراف استاندارد +/- از میانگین متحرک ساده 20 روزه دارند، اما می توان آنها را تغییر داد.

نحوه محاسبه باندهای بولینگر

اولین قدم در محاسبه Bollinger Bands محاسبه میانگین متحرک ساده امنیت مورد نظر است که معمولاً از SMA 20 روزه استفاده می کند. میانگین متحرک 20 روزه میانگین قیمت های بسته شدن را برای 20 روز اول به عنوان اولین نقطه داده محاسبه می کند. نقطه داده بعدی اولین قیمت را کاهش می دهد، قیمت را در روز 21 اضافه می کند و میانگین را می گیرد و غیره. سپس انحراف معیار قیمت اوراق بهادار بدست می آید. انحراف استاندارد یک اندازه گیری ریاضی از واریانس میانگین و ویژگی های برجسته در آمار، اقتصاد، حسابداری و مالی است.

برای یک مجموعه داده معین، انحراف استاندارد میزان توزیع اعداد را از یک مقدار متوسط ​​اندازه گیری می کند. انحراف معیار را می توان با گرفتن جذر واریانس محاسبه کرد که خود میانگین اختلاف مجذور میانگین است. سپس، مقدار انحراف استاندارد را در دو ضرب کنید و هر دو آن مقدار را از هر نقطه در امتداد SMA جمع و کم کنید. آن ها نوارهای بالایی و پایینی را تولید می کنند.

این فرمول Bollinger Band® است:

را BOLU = MA ( TP , ن ) + متر ∗ σ [ TP , n ] پررنگ = MA ( TP , ن ) – متر ∗ σ [ TP , n ] جایی که: BOLU = باند بولینگر بالا پررنگ = باند بولینگر پایین MA = میانگین متحرک TP (قیمت معمولی) = ( بالا + کم + بستن ) ÷ 3 n = تعداد روز در دوره هموارسازی (معمولا 20) متر = تعداد انحرافات استاندارد (معمولا 2) σ [ TP , n ] = انحراف استاندارد در n دوره آخر TP را

باندهای بولینگر به شما چه می گویند؟

Bollinger Bands® یک تکنیک بسیار محبوب است. بسیاری از معامله گران بر این باورند که هر چه قیمت ها به باند بالا نزدیکتر شود، بازار بیش از حد خرید می شود و هر چه قیمت ها به باند پایین نزدیکتر شود، فروش بیش از حد بازار افزایش می یابد. جان بولینگر مجموعه ای از 22 قانون را در هنگام استفاده از باندها به عنوان یک سیستم معاملاتی دارد. 2

در نمودار زیر، Bollinger Bands SMA 20 روزه سهام را با یک باند بالا و پایین همراه با حرکات روزانه قیمت سهام در براکت قرار داده است. از آنجایی که انحراف معیار معیاری برای سنجش نوسانات است، وقتی بازارها بی ثبات تر می شوند، باندها افزایش می یابد. در دوره‌های با نوسان کمتر، باندها منقبض می‌شوند.

Bollinger Band

فشار دادن

فشار مفهوم اصلی Bollinger Bands® است. هنگامی که نوارها به هم نزدیک می شوند و میانگین متحرک را محدود می کنند، فشار نامیده می شود. فشار یک دوره کم نوسان را نشان می دهد و معامله گران آن را نشانه بالقوه افزایش نوسانات آینده و فرصت های معاملاتی احتمالی می دانند. برعکس، هرچه باندها از هم فاصله بیشتری داشته باشند، احتمال کاهش نوسانات و احتمال خروج از معامله بیشتر می شود. با این حال، این شرایط سیگنال معاملاتی نیستند. باندها هیچ اشاره ای نمی کنند که چه زمانی ممکن است تغییر رخ دهد یا قیمت در کدام جهت حرکت کند.

برک آوت ها

تقریباً 90٪ از اقدامات قیمت بین دو باند انجام می شود. 2 محاسبات باند بولینگر هر شکست در بالای یا پایین باندها یک رویداد مهم است. شکست یک سیگنال معاملاتی نیست. اشتباهی که اکثر مردم مرتکب می شوند این است که معتقدند افزایش یا فراتر رفتن قیمت از یکی از باندها سیگنالی برای خرید یا فروش است. شکست ها هیچ سرنخی از جهت و میزان حرکت قیمت در آینده ارائه نمی دهند.

محدودیت های Bollinger Bands®

Bollinger Bands® یک سیستم معاملاتی مستقل نیست. آنها به سادگی یک شاخص طراحی شده برای ارائه اطلاعات در مورد نوسانات قیمت به معامله گران هستند. جان بولینگر پیشنهاد می کند که از آنها با دو یا سه شاخص غیر همبسته دیگر استفاده کنید که سیگنال های مستقیم بیشتری در بازار ارائه می دهند. او معتقد است که استفاده از شاخص ها بر اساس انواع مختلف داده ها بسیار مهم است. برخی از تکنیک های فنی مورد علاقه او عبارتند از واگرایی/همگرایی میانگین متحرک (MACD) ، حجم در تعادل و شاخص قدرت نسبی (RSI) .

از آنجایی که آنها از یک میانگین متحرک ساده محاسبه می‌شوند، داده‌های قیمتی قدیمی‌تر را مانند جدیدترین آنها وزن می‌کنند، به این معنی که اطلاعات جدید ممکن است با داده‌های قدیمی رقیق شوند. همچنین استفاده از SMA 20 روزه و 2 انحراف استاندارد کمی خودسرانه است و ممکن است در هر شرایطی برای همه کارساز نباشد. معامله گران باید SMA و مفروضات انحراف استاندارد خود را بر این اساس تنظیم کنند و بر آنها نظارت کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.