حسابداری و حسابرسی
مقالات مفید در رابطه با حسابداری حسابرسی و مدیریت مالی
نسبت های مالی در حسابداری
تجزیه و تحلیل مالی فرایندی است که طی آن مشخصات و ویژگیهای بارز مالی و عملیاتی واحد اقتصادی با استفاده از صورتهای مالی و سایر اطلاعات مالی مشخص می شود و در امر تصمیم گیری ، استفاده کنندگان از صورتهای مالی را یاری می کند . یکی از روشهای متداول تجزیه و تحلیل صورتهای مالی ، تجزیه و تحلیل صورتهای مالی با استفاده از نسبتهای مالی می باشد . نسبتهای مالی در یک دسته بندی کلی به پنج دسته تقسیم می شوند :
۱- نسبتهای نقدینگی :
نسبتهایی هستند که کفایت و قدرت نقدینگی موسسه را در قبال بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت مشخص می کند . این نسبت بیشتر مورد توجه بستانکاران کوتاه مدت موسسه و افرادی است که تصمیم دارند به موسسه وام بدهند .
۲- نسبتهای اهرمی :
نسبتهایی هستندکه میزان تأمین مالی از منابع مالی خارجی را مشخص می کند . یعنی وجوهی که توسط صاحبان شرکت ( سهامداران ) تأمین شده با وجوهی که از طریق وام بدست آمده مقایسه می شود .
۳- نسبتهای فعالیت :
نسبتهایی هستند که میزان کاربرد دارائیها را مشخص می کند و سطح فروش را با حسابهای مختلف دارایی مانند موجودی کالا ، حسابهای دریافتنی ، دارایی ثابت و غیره می سنجد .
۴- نسبتهای سودآوری :
این نسبتها نتیجه کالایی فعالیت ها و توان بهره برداری شرکت را از طریق سود ارزیابی می کنند .
۵- نسبتهای مالکیت :
این نسبتها بطور مستقیم و غیر مستقیم پیوند دهنده سود نقدینگی هستند و به سهامداران در ارزیابی نقدینگی ها و سیاستهایی که بر قیمت بازار سهام تأثیر می گذارند کمک می کند یعنی آنان می توانند با استفاده از این نسبتها وضعیت سرمایه گذاری خود را در شرکت در زمان حال و آینده بررسی کنند . همانطور که پیداست این نسبتها بیشتر از همه مربوط به صاحبان سهام است . این روزها اگر کسی بخواهد در زمینه بورس و سهام فعالیت کند باید بتواند نسبتهای مالی یک موسسه را محاسبه کند . نسبتها مانند کلیدهایی هستند که در های بسته را باز می کنند . وقتی که شما یک صورت مالی را در اختیار دارید و می خواهید به موسسه صاحب آن صورت مالی وام بدهید ، بهترین کار محاسبه نسبتهای نقدینگی موسسه مذکور است . نسبتهای اهرمی نیز کارایی بالایی دارند . از طریق این نسبتها می توان نسبت بدهی به دارایی و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را مشخص نمود . ضمناً میتوان میزان توانایی یک موسسه در پرداخت بهره را محاسبه نمود . نسبت دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد که درآمد شرکت تا چه اندازه برای پوشش هزینه های ثابت کافی است . نسبتهای فعالیت که شامل : نسبت گردش موجودی کالا ، نسبت متوسط دوره وصول مطالبات ،نسبت گردش حسابهای دریافتنی ، نسبت گردش دارائیهای ثابت و نسبت گردش مجموع دارایی هاست ، خود جای صحبت بسیار دارد که در این مطلب نمی گنجد . البته هدف این است که شما آگاه شده و خود به دنبال اصل مطلب باشید . نه اینکه همه چیز برای شما یکجا آماده شود . نسبتهای سودآوری و مالکیت هم که اهمیت خاصی برای مدیریت سهام دارد معمولاً کمتر مورد توجه سهامداران قرار می گیرد . معمولاً سهامداران تنها با توجه به سابقه یک موسسه ، اقدام به خرید سهام آن موسسه می نمایند . شاید دلیل اصلی این اقدام ، دانش ناکافی سهامداران در ایران است . معمولاً در ایران سرمایه و تجربه حرف اول را میزند و دانش جایگاه خواصی ندارد . توجه داشته باشید که اگر تجربه و دانش در هم آمیخته شود و سرمایه در کنار این ترکیب قرار گیرد در این صورت نه تنها نتیجه مطلوب تری حاصل می شود بلکه ریسک سرمایه گذاری نیز کاهش می یابد . در اینجا به تمامی سهامداران توصیه می کنم تا مطالعه ای هرچند اندک درباره نسبتهای مالی داشته باشند تا با چشمان باز به کارگزار خود دستور خرید بدهند .
البته یادآوری می شود که نسبتهای مالی بسیاری وجود دارد که می شود از آنها استفاده کرد
نسبت های نقدینگی
نسبت های فعالیت
نسبت های اهرمی
نسبت های سود آوری
نسبت بازده سرمایه گذاریهاR.O.I
نسبتهای ارزش بازار
تجزیه و تحلیل نسبتها با تجزیه وتحلیل افقی وعمودی کاملا" متفاوت می باشد.
برای تکمیل تجزیه و تحلیل مالی مقایسه ای ارقام حسابهای مختلف با یکدیگر ضرورت دارد.این بررسی از طریق تجزیه و تحلیل نسبتها انجام می گیرد.نسبتهای مالی زیادی وجود دارد،
که تحلیلگران مالی با توجه به اهمیتی که برای روابط بین اقلام قائل هستند،آنها را مورد استفاده قرار می دهند.
تحلیلگران مالی معمولا" نسبتها را به دو شکل مورد بررسی قرارمی دهند:
1) مقایسه با صنایع مشابه
2) تجزیه و تحلیل روند: نسبتهای مربوط به دوره جاری با نسبتهای سالهای گذشته و نسبتهای مورد انتظار عادی مقایسه می شود تا مشخص گردد آیا وضعیت مالی شرکت رو به بهبود
است یا خیر.
تجزیه و تحلیل افقی :
بررسی روند حسابها طی چند سال مختلف می باشد،به طور مثال کسب 3 میلیون ریال سود در سال جاری در مقایسه با 1 میلیون ریال سود سال مالی قبل به نظر مطلوب و امیدوار
کننده می رسد ولی درمقایسه با 4 میلیون ریال سود سال قبل آن رضایت بخش نمی باشد، تجزیه و تحلیل افقی غالبا" در صورتهای مالی مقایسه ای نشان داده می شود و بعضا"
برای اینکه نتیجه مطلوبتری به رست بیاید،از صورتهای مالی 5 سال استفاده می شود
تجزیه و تحلیل عمودی :
در تجزیه و تحلیل عمودی یک قلم مهم درصورتهای مالی به عنوان ارزش پایه به کارگرفته می شود و سایر اقلام آن صورتهای مالی با این قلم پایه مقایسه می شود. به عنوان مثال
در تجزیه و تحلیل عمودی ترازنامه مجموع داراییها یا مجموع بدهیها و حقوق صاحبان سهام،100% در نظرگرفته شده و هریک از اقلام داراییها نسبت به مجموع داراییها و هر یک از اقلام
بدهیها و حقوق صاحبان سهام نسبت به مجموع بدهیها و حقوق صاحبان سهام محاسبه می شود.درصورت سود وزیان نیز فروش خالص معادل 100% در نظرگرفته شده وسایرحسابها
نسبت به آن سنجیده می شوند.
تجزیه و تحلیل عمودی به منظور افشای ساختاردرونی سازمان به کار می رود، افشای اطلاعاتی نظیر روابط موجود بین هر یک ازحسابهای سود و زیان و درآمد فروش و ترکیب داراییهایی
که ایجاد ترکیب منابع سرمایه شامل بدهیها،اعم ازجاری یا بلند مدت و یا حقوق صاحبان سهام و غیره…؛علاوه بر این نتایج تجزیه و تحلیل عمودی برای ارزیابی موقعیت نسبی شرکت در
صنعت به کارمی رود.
لازم به ذکر است در تجزیه و تحلیل افقی و تجزیه و تحلیل عمودی رقم خاص با یک رقم درهمان طبقه یا همان حساب مقایسه می شود.
نسبت های نقدینگی
حاشیه ایمنی اعتباردهندگان / سرمایه در گردش = بدهیهای جاری – داراییهای جاری
توانایی پرداخت بدهیهای جاری از محل داراییهای جاری/ نسبت جاری = بدهیهای جاری ÷ داراییهای جاری
توانایی دقیقتر برای پوشش بدهیهای جاری/ نسبت آنی (سریع) = بدهیهای جاری ÷ ( (پ.پ + موجودی کالا) - داراییهای جاری
نسبتهای فعالیت :
نشان دهنده سرعت وصول مطالبات/ نسبت حسابهای دریافتنی = متوسط حسابهای دریافتنی ÷ ب.ت.ک.ف
متوسط حسابهای دریافتنی = 2 ÷ (حسابهای دریافتنی پایان دوره + حسابهای دریافتنی اول دوره )
متوسط دوره وصول طلب = نسبت حسابهای دریافتنی ÷ 365
نشان دهنده سرعت گردش کالا/ نسبت گردش کالا = = متوسط موجودی کالا ÷ ب.ت.ک.ف
متوسط موجودی کالا = 2 ÷ (موجودی کالا پایان دوره + موجودی کالا اول دوره )
نسبت دوره گردش کالا = نسبت گردش کالا ÷ 365
توانایی به کارگیری موثرداراییها/ گردش مجموع داراییها = متوسط مجموع داراییها ÷ فروش خالص
نسبتهای اهرمی : نشان دهنده داراییهایی است که از طریق بدهیها تأ مین شدند/ نسبت بدهی = مجموع داراییها ÷ مجموع بدهیها
توانایی پرداخت بدهیها/ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام / نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = مجموع بدهیها ÷ مجموع حقوق صاحبان سهام
تحمل شرکت در کاهش سود / پوشش هزینه بهره = هزینه بهره ÷ سود قبل از بهره و مالیات
نسبتهای سود آوری :
درصد هرریال فروش را نشان می دهد که پس از کسر ب.ت.ک.ف باقی می ماند/ نسبت سود نا خالص = فروش خالص ÷ سود نا خالص
سودآوری درآمدها را نشان می دهد/ نسبت سود خالص = فروش خالص ÷ سود خالص
(R.O.I) بازده سرمایه گذاریها
برای اندازه گیری عملکرد شرکت می باشند، 2 نسبت :
میزان کارایی مدیریت در بکارگیری منابع موجود در نسبت گردش سرمایه جاری جهت کسب سود/ بازده مجموع داراییها R.O.A = متوسط مجموع داراییها ÷ سود خالص
بازده سرمایه گذاری صاحبان سهام را نشان می دهد/ بازده حقوق صاحبان سهام E.O. R = (حقوق صاحبان سهام ÷ مجموع داراییها ) × بازده مجموع داراییها
نسبتهای ارزش بازار :
یاد آِوری می شود برای شرکتهائی است که در بورس وارد شده باشند
عملکرد شرکت / سود هر سهم (EPS) = تعداد سهام منتشره ÷ سود خالص
ارزیابی شرکت/ نسبت قیمت به سود (P/E) = سود هر سهم ÷ قیمت روز هر سهم
نسبت ارزش دفتری هر سهم = تعداد سهام منتشره ÷ مجموع حقوق صاحبان سهام
دریافت سود سهام را نشان می دهند :
بازده سود سهام = قیمت بازار هر سهم ÷ سود سهام پرداختی به هر سهم
نسبت پرداختی سود هر سهم = سود هر سهم ÷ سود سهام پرداختی به هر سهم
نسبت کارایی در حسابداری شرکتها |انواع نسبت کارایی+فرمول
نسبت کارایی یا نسبت فعالیت از آن دسته نسبتهای مالی است که نحوه استفاده از داراییهای یک مجموعه را در راستای ایجاد سود آوری برای صاحبان کسب و کار بررسی میکند. در این مقاله از گروه نرم افزاری محک به بررسی ماهیت نسبت کارایی و تفاوت نسبت کارایی با سایر نسبتهای مالی میپردازیم.
فهرست مطالب
منظور از نسبتهای مالی چیست؟
- نسبتهای نقدینگی
- نسبتهای اهرمی و پوششی
- نسبتهای کارایی (فعالیت)
- نسبتهای سودآوری
- نسبتهای ارزش بازار
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف جمع آوری اطلاعات مفید از صورتهای مالی یک شرکت روی کار آمدهاند. اعداد ثبت شده در صورتهای مالی یک شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی برای تحلیل مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره به کار برده میشوند. یکی دیگر از راههای تحلیل مالی، استفاده از نسبتهای مالی است. نسبتهای مالی با توجه به کاربردی که دارند به انواع مختلفی تقسیم میشوند.
هدف از تحلیل نسبتهای مالی چیست؟
- بررسی عملکرد شرکتها:
- امکان مقایسه عملکرد شرکت:
مقایسه نسبتهای مالی یک شرکت با شرکتهای دیگر با هدف تحلیل عملکرد شرکت در بخشهای مختلف صورت میگیرد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک سرمایهگذار کمک میکند تا از درجه استفاده مفید از داراییاش توسط سایر شرکتها اطلاع پیدا کند. استفاده کنندگان از نسبتهای مالی به دو گروه تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان.
نسبت کارایی چیست؟
نسبت کارایی یا نسبت فعالیت یکی از مهمترین نسبتهای مالی است که به بررسی نحوه استفاده از داراییهای مجموعه در راستای ایجاد سودآوری میپردازد. نسبت کارایی را میتوان با عملکرد گذشته شرکت یا سایر واحدهای تجاری در یک صنعت مشابه مقایسه کرد. ثابت باقیماندن نسبت کارایی یک شرکت نشاندهنده آن است که هرگونه افزایش سرمایه گذاری منجر به افزایش نسبی بازدهی میشود. مبلغ فروشهای مرتبط با منابع مالی سرمایه گذاری شده ارتباط مستقیمی با نسبت کارایی دارد. در واقع هرچه سرمایه مورداستفاده در یک شرکت بیشتر باشد، میزان فروش مورد نیاز برای کارایی نیز بیشتر میشود.
فرمول نسبت کارایی چیست؟
همانطور که گفتیم نسبت کارایی یعنی برآورد اینکه یک واحد تجاری چقدر درست از داراییهایش استفاده میکند. بهتر است برای افزایش فروش فرمولهای نسبت کارایی زیر را یاد بگیرید:
نسبت کارایی = حجم یا ارزش معاملات تقسیم بر ارزش داراییها
گردش سرمایه به کار گرفته شده = فروش تقسیم بر سرمایه به کار گرفته شده
گردش داراییهای ثابت= فروش تقسیم بر داراییهای ثابت
گردش داراییهای جاری =فروش تقسیم بر داراییهای جاری
تأثیر نسبت کارایی بر سود آوری شرکت
از لحاظ تئوری بالا نگه داشتن نسبتهای کارایی در عین حفظ تعادل بین حجم و قیمت محصولات و داراییها میتواند تأثیر بسیار مثبتی بر سودآوری شرکتها بگذارد. نسبت کارایی، حجم فعالیت تجاری مرتبط با مبلغ سرمایهگذاریهای انجام شده در واحد تجاری را بررسی میکند و اگر توسط واحد فروش در جهت درستی استفاده شوند، تأثیر به سزایی در رشد کسب و کار دارند.
انواع نسبت کارایی کدام است؟
- گردش موجودی کالا
- دوره گردش موجودی کالا
- گردش حسابهای دریافتنی
- دوره وصول مطالبات
- دوره گردش عملیات
- دوره پرداخت بدهیها
- گردش دارایی
- گردش داراییهای ثابت
- نسبت گردش سرمایه جاری
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
گردش موجودی کالا
نشان میدهد موجودی کالا و مواد شرکت، در یک بازه مشخص، (مانند یک سال مالی) چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است. گردش موجودی کالا یکی از نسبتهای کارایی است که بازه زمانی که کالا تولید شده به فروش میرسد را نشان میدهد. کم بودن بازه زمانی فروش یک محصول نشانه مثبتی برای یک مجموعه است.
گردش موجودی کالا = بهای تمام شده کالای فروش رفته/متوسط موجودی کالا
دوره گردش موجودی کالا
به فاصلۀ زمانی دریافت مواد اولیه و تبدیل آنها به کالا و فروش کالا به مشتری دورۀ گردش موجودی میگویند. در واقع، دورۀ گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا، مدت زمان تبدیل مواد اولیه به کالا و فروش آن را نشان میدهد.
اگر این زمان کوتاه باشد نشانهٔ مثبتی برای یک شرکت است و یعنی شرکت در فرایند تولید و فروش محصولات به خوبی عمل کرده است. البته پایین بودن نسبت دوره گردش موجودی کالا ممکن است به دلیل کاهش فروش یا افزایش موجودی در طی یک دوره نیز باشد. این افزایش موجودی در طی یک دوره، عواقبی مثل بالا رفتن هزینه نگهداری و جریان نقدی را در پی دارد. نکته مهم آنکه گردش بالای موجودی ممکن است باعث کسری بودجه نیز بشود.
شاید این مقاله نیز برای شما مفید باشد. تبلیغات سابلیمینال چیست؟ چطور از آن در بازاریابی کسب و کار خود استفاده کنیم؟
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره گردش موجودی کالا = 365/ گردش موجودی کالا
گردش حسابهای دریافتنی
محاسبه گردش حسابهای دریافتنی با تقسیم خالص فروش نسیه بر متوسط حسابهای دریافتنی ممکن است. به دلیل اینکه اغلب شرکتها، فروش نسیه را به طور جداگانه اعلام نمیکنند، صورت کسر گردش حسابهای دریافتنی، جمع فروشهای یک دوره را نشان میدهد.
این نسبت تعداد دفعات گردش مطالبات شرکت در طی یک سال را نشان میدهد. مثلاً اگر نسبت گردش حسابهای دریافتنی عدد 2 شود یعنی مطالبات شرکت در طول سال به طور میانگین 2 بار قابل وصول و نقد شدن بودهاند. کاربرد اصلی این نسبت در محاسبه متوسط دورهٔ وصول مطالبات یک شرکت است .
گردش حسابهای دریافتنی = فروش نسیه / میانگین حسابها و اسناد دریافتنی طی دوره
دورۀ وصول مطالبات (حسابهای دریافتنی)
این نسبت فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت هزینه آن به صورت نقدی را نشان میدهد. مدت زمانی که طول میکشد شرکت مطالبات قابل وصول خود را از مشتری دریافت کند را دوره وصول مطالبات میگویند. کوتاه بودن این زمان نشانه مثبتی برای یک شرکت در وصول مطالباتش است. اگر این میزان طولانی شود یعنی مطالبات شرکت، غیرقابلوصول یا مشکوکالوصول است.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
یا به طور سادهتر:
دوره وصول مطالبات = 365 / گردش حسابهای دریافتنی
دوره گردش عملیات
دورهای که یک شرکت در طول آن، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، رساندن آن به دست مشتری و در نهایت دریافت هزینه آن را طی میکند، دوره گردش عملیات گفته میشود .
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
دوره پرداخت بدهیها
از دیگر نسبتهای کارایی، دوره پرداخت بدهیها است که مدت زمانی که طول میکشد تا یک شرکت بدهیهای خود را با تأمین کنندگان مواد اولیه به صورت نسیه تسویه کند را نشان میدهد.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
گردش دارایی
این نسبت نشان میدهد که چگونه یک شرکت از داراییهایش برای ایجاد درآمد استفاده میکند. این نسبت بسیار در گردش داراییها تأثیر گذار است. با مقایسه این دوره با دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که آیا افزایش دارایی باعث افزایش درآمد میشود یا خیر؟
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین کل داراییها
گردش داراییهای ثابت
برای درک این موضوع که آیا داراییهای ثابت بر کسب درآمد تأثیر دارد یا خیر از گردش داراییهای ثابت استفاده میشود. اگر نسبت گردش داراییهای ثابت در یک شرکت بالا باشد یعنی آن شرکت نهایت استفاده خود از داراییهایش را کرده است. اگر این نسبت پایین باشد، نشان دهنده عدم کارایی دارایی ثابت است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
نسبت گردش سرمایه جاری
تفاوت بین دارایی جاری و بدهیهای جاری یک شرکت را سرمایه در گردش مشخص میکند. سرمایه جاری بخشی از داراییهای جاری است که بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند. این نسبت تأثیر سرمایه در گردش در میزان فروش شرکت را نشان میدهد. افزایش نسبت گردش سرمایه جاری به دو دلیل اتفاق میافتد:
سرمایه در گردش کاهش پیدا کند یا میزان فروش ما افزایش پیدا کند. این نسبت دوره گردش عملیات را تحت بازبینی قرار میدهد. بهتر است نسبت گردش سرمایه جاری با دورههای قبل خودش مقایسه شود.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
بری فهمیدن آنکه چه میزان از سرمایه در گردش به موجودی کالا مربوط میشود از این نسبت استفاده میکنیم. همانطور که میدانید، سرمایه در گردش، تفاوت بدهی جاری و دارایی جاری را نشان میدهد و موجودی کالا بخشی از دارایی جاری است.
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
اگر این نسبت بالا باشد برای شرکت خوب نیست زیرا قسمت عملیات جاری شرکت مشکل دارد و تا موجودی کالا به فروش نرسد و وجه نقد در دسترس چرخه تولید قرار نگیرد، شرکت به بازدهی کافی نمیرسد. بررسی این نسبت برای جلوگیری از مشکلات بزرگتر در زمینه بازاریابی و فروش ضروری است.
تفاوت نسبت کارایی با سایر نسبتهای مالی چیست؟
شاید جالب باشد که برای محاسبه نسبت کارایی یا نسبت فعالیت به جای اینکه از اطلاعات صورت سود و زیان استفاده کنیم، از اطلاعات ترازنامه استفاده میکنیم.
تهیه صورتهای مالی با نرم افزار حسابداری محک
همانطور که گفته شد محاسبه اعداد و ارقام که باید در تنظیم صورتهای مالی استفاده گردد و بررسی انواع نسبتهای کارایی یا نسبتهای فعالیت کاری بسیار زمانبر و پیچیدهای است. البته با داشتن ابزارهای مالی و حسابداری حرفهای، مثل نرم افزار حسابداری محک و افزونههای مناسب برای تنظیم صورتهای مالی، یک حسابدار به راحتی میتواند آنها را در کوتاهترین زمان ممکن به پایان برساند. بسیاری از شرکتها بعد از تنظیم این صورتها، آنها را در اختیار سهامداران قرار میدهند و یا برای دریافت وام بانکی از آن استفاده میکنند. شفاف بودن این صورتها یکی از نکات حائز اهمیتی است که باید رعایت شود.
سرمایه در گردش چیست؟ تاثیرات سرمایه در گردش و فرمول محاسبه آن
سرمایه در گردش Working capital از شاخص های مالی است، که با کسر کردن بدهی های جاری یک شرکت از دارایی های جاری محاسبه می شود و اغلب نقدینگی عملیاتی را در اختیار شرکت ها، سازمان ها یا نهاد های دولتی قرار می دهد. سرمایه در گردش مجموعه مبالغی است، که در دارایی های جاری یک شرکت سرمایه گذاری می شود.
دارایی های جاری دارایی هایی هستند که در طی سال مالی جاری، نقد می شوند. موجودی انبار هم درصورتی که در بازه زمانی کوتاه مدت قابل فروش و تبدیل به پول نقد باشد در گروه دارایی های جاری طبقه بندی می شود. حساب های دریافتی (مطالباتی که در کوتاه مدت بتوان آن ها را به پول نقد تبدیل کرد و حتی ممکن است اسناد تجاری دقیق از آن ها موجود نباشد) هم، شکل دیگری از دارایی های جاری محسوب می شوند.
یک شرکت علاوه بر دارایی های جاری، بدهی های جاری هم دارد. بدهی های جاری، بدهی هایی هستند که در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر ما، قابل تبدیل به پول نقد باشند. اگر بدهی های جاری از دارایی های جاری یک شرکت کسر گردد، سرمایه در گردش خالص به دست می آید. به عبارت بهتر، سرمایه در گردش خالص، میزان واقعی دارایی های نقد یک شرکت است.
مدیریت سرمایه در گردش به معنای تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش، به نحوی که دارای های سهام داران در طول زمان همواره افزایش یابد. شرکت ها می توانند با به کارگیری استراتژی های گوناگون در رابطه با مدیریت سرمایه در گردش، میزان نقدینگی شرکت را تحت تأثیر قرار دهند و این استراتژی ها را میزان ریسک و بازده آن ها مشخص می کند.
چرا باید از سرمایه در گردش مطلع باشیم؟
سرمایه در گردش برای شناخت وضعیت مالی و نقدینگی یک کسب و کار از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از دلایل عمده ای که سرمایه گذاران جدی و حرفه ای می خواهند ترازنامه مالی یک شرکت را مطالعه کنند، این است که بدانند شرکت چقدر سرمایه در گردش دارد و وضعیت فعلی آن چگونه است؟
بیشتر بدانید:معرفی تمامی صورت های سود و زیان
سرمایه در گردش، حقایق زیادی را در مورد وضعیت مالی یک کسب و کار و موقعیت نقدینگی کوتاه مدت بیان می کند. این نسبت، تقریباً از هر نسبت مالی یا محاسبات ترازنامه ای دیگر قابل اعتماد تر است، چرا که به شما می گوید که اگر یک شرکت همه ی منابع مالی کوتاه مدت خود را برای پرداخت همه بدهی های کوتاه مدت خود استفاده کند، چه چیزی بعد از آن باقی می ماند. همچنین محاسبه آن از سایر محاسبات مالی آسان تر است و به آسانی می توان به شمای کلی شرکت دست یافت.
در مورادی که شرکت نتواند سود سازی خوبی در کوتاه مدت داشته باشد ولی سرمایه در گردشش بالا باشد می توان برای بلند مدت روی آن سرمایه گذاری کرد. در مواردی که سود سازی خوبی در زمان کوتاه اتفاق بیفتد ولی سرمایه در گردش کم باشد نباید سرمایه گذاری بلند مدت کرد.
دلایلی که باعث گمراه شدن سرمایه در گردش می شود:
- اگر از تاریخ خاصی برای اندازه گیری سرمایه در گردش استفاده کرده باشیم، می تواند باعث بروز ناهنجاری شود که روند خالص سرمایه در گردش در آن مشخص نشده باشد.
- دارایی جاری خیلی نقدینگی ندارند و برای پرداخت بدهی در مدت زمان کوتاه خیلی به کار نمی آیند. حساب های دریافتی ممکن است در کوتاه مدت قابل وصول نباشد و این ممکن است پرداخت های آن ها را به تاخیر بندازد.
سرمایه در گردش چه تاثیری در کسب و کار می گذارد؟
سرمایه در گردش نشان دهنده کارآمدی کسب و کار است و توانایی مالی سازمان را در کوتاه مدت نشان می دهد. سرمایه در گردش نشانه بهره وری عملیاتی شرکت است. در مواردی که شرکت دارایی را در ترازنامه عنوان می کند این دارایی برای پرداخت تعهدات شرکت قابل استفاده نیست. بنابراین در صورتی که بهروری شرکت خوب نباشد، افزایش در سرمایه در گردش را شاهد هستیم.
کسب و کار هایی که توان پیش بینی بحران ها دارند، راحت تر از سایرین می توانند، با بحران مقابله کرده و از پس آن بر بیایند. این نکته می تواند عاملی جهت موفقیت و توسعه شرکت میان رقبا باشد. در بهترین شرایط، میزان نا کافی سرمایه در گردش می تواند به فشار های مالی بر شرکت، تعداد پرداخت های با تأخیر به اعتبار دهندگان و فروشندگان منتهی شود. همه این موارد در نهایت باعث کاهش نرخ اعتباری شرکت می شود.
نرخ اعتباری پایین تر یعنی بانک ها و بازار اوراق بهادار نرخ های بهره بالا تری را خواهند خواست که در طولانی مدت ممکن است ضرر مالی زیادی به یک شرکت بزند، چرا که قیمت سرمایه افزایش می یابد و درآمد کمتری کسب خواهد شد. سرمایه در گردش منفی می تواند برای نسبت گردش سرمایه جاری برخی از کسب و کار ها که گردش بالایی دارند خوب باشد.
شرکت های خرده فروشی که گردش موجودی کالایی بالایی دارند و معاملات خود را بر مبنای پول نقد انجام می دهند، به سرمایه در گردش بسیار کمی نیاز دارند. آن ها با پول نقدی که به دست آوردند، موجودی کالا های خود را افزایش می دهند تا مجدداً بفروشند و درآمد کسب کنند.
بیشتر بدانید: حسابداری انبار چیست و چه کاربردی دارد؟
در نقطه مقابل، شرکت هایی مانند تولید کنندگان ماشین آلات سنگین که به سرمایه در دسترس بسیار زیادی نیاز دارند، شرایط متفاوتی دارند. این نوع کسب و کار ها محصولات گران قیمت را بر مبنای پرداخت بلند مدت می فروشند؛ بنابراین نمی توانند به همان سرعت پول نقد تولید کنند. موجودی کالای ترازنامه آن ها معمولاً از ماه ها قبل سفارش داده می شود، پس به ندرت می توان آن ها را با سرعتی زیاد برای به دست آوردن پول نقد در مقابل یک بحران مالی کوتاه مدت فروخت و ممکن است تا زمان فروش آن ها بسیار دیر شده باشد. این شرکت ها، باید دارایی نقد بهینه ای را داشته باشند تا هر آن بتوانند بحران ها را مدیریت کنند.
فرمول و نحوه محاسبه سرمایه در گردش
فرمول و نحوه محاسبه سرمایه در گردش به صورت زیر است:
بدهی های جاری – دارایی های جاری = سرمایه در گردش خالص
حساب های تجاری قابل پرداخت – هزینه های تعهدی + حساب های قابل دریافت + سرمایه گذاری قابل توافق + معادل نقدی = سرمایه در گردش خالص
برای بدست آوردن میزان ریسک سرمایه گذاری در شرکت لازم است نسبت سرمایه در گردش را بدست آورید. نسبت سرمایه در گردش نسبت دارایی های جاری تقسیم بر بدهی جاری است.
بیشتر بدانید: چگونگی تعیین سود و زیان شرکت
در مواردی که سرمایه در گردش کمتر از یک باشد، نشانه دهنده نسبت سرمایه در گردش منفی است یعنی میزان بدهی بیشتر از دارایی است و سرمایه گذاری در چنین شرکتی پر خطر است.
در مواردی که نسبت سرمایه در گردش بیشتر از ۱ باشد نشان دهنده آن است که دارایی شرکت بیشتر از بدهی های آن است ولی در مواردی که این عدد بیشتر از ۲ باشد، شرکت دارایی های جاری مازاد زیادی دارد که آن ها را در دارایی هایی با بازده بالاتر سرمایه گذاری نمی کند. بنابراین بهترین عدد که برای سرمایه گذاری مناسب است عدد بین ۱.۲ تا ۲ است.
پیشنهاد ویژه
شما هم می توانید جزء تیم تولید محتوای انبار آنلاین باشید و کسب درآمد کنید.
بازده سرمایه در گردش
سرمایه در گردش چیزی است که کارآمدی یک شرکت را نشان می دهد. این سرمایه در گردش نشان دهنده ی اوضاع مالی شرکت در یک مدت زمان کوتاه است. لازم به ذکر است که این سرمایه در گردش از کم کردن بدهیها از دارایی ها به وجود می آید.
میزان دارایی های جاری بر بدهیهای جاری نسبت سرمایه در گردش را مشخص می کند. لازم به ذکر است که اگر عدد حاصل از این تقسیم بزرگتر باشد وضعیت شرکت خوب است زیرا این نسبت نشان می دهد که میزان داراییهای جاری از بدهیها بیشتر است پس شرکت می تواند از پس مخارج و هزینه های خود برآید.
اگر این نسبت کمتر از یک باشد وضعیت شرکت در حالت بدی است و به شما به عنوان یک سرمایه گذار هشدار داده می شود که در این شرکت سرمایه گذاری نکنید.
سرمایه در گردش چه چیزی را بازگو می کند
اگر مقدار داراییها از بدهیها بیشتر باشد به این معنا است این شرکت می تواند در زمانهای مشخص شده دیون خود را بپردازد اما اگر بدهیهای جاری از داراییها بیشتر باشد به این معنی است که شرکت مد نظر در نزدیکی ورشکستگی است.
نکته قابل توجه در رابطه با نسبت گردش سرمایه جاری سرمایه در گردش این است که اگر عدد این نسبت از یک کمتر باشد سرمایه منفی است.
شاید اکنون با خود فکر کنید هر چه عدد این نسبت بزرگتر باشد به نفع شرکت است در صورتی که این گونه نیست این عدد به این معنا است که موجودی کالای در شرکت زیاد است و یا این که شرکت مورد نظر در هیچ جایی سرمایه گذاری نکرده است و دارایی آن فقط به صورت وجه نقد است و این آن قدر هم خوب نیست.
اطلاعات برنامه های خانعلی زاده
وبلاگ حاضر مرکز تبادل اطلاعات مدرس دوره های حسابداری دانشگاه ها و موسسات آموزش و دانشجویان می باشد.
مدیریت مالی 2 - جلسه دوم
اهمیت سرمایه در گردش
دلایل اهمیت سرمایه در گردش متنوع می باشد منتها با توضیحات داده شده می تواند شامل موارد زیر باشد :
1. دارایی های جاری با توجه به سیال بودنشان دائم در حال تغییر می باشند و به همین دلیل تغییرات مداوم آن وضعیت سرمایه در گردش را از حالت مطلوب به وضعیت نامطلوب تغییر می دهد . به همین دلیل کنترل و مدیریت سرمایه در گردش می تواند اهمیت داشته باشد .
2. با کمک اطلاعات سرمایه در گردش می توان جریان تخصیص منابع (بدهی و حقوق صاحبان سهام) به مصارف (دارایی ها) را جوری سازمان دهی کرد که برای تامین دارایی های جاری فقط از منابع کوتاه مدت استفاده نمود و منابع بلند مدت را برای تامین دارایی های بلند مدت (ثابت) مورد استفاده قرار داد.
3. اگر مدیریت سرمایه در گردش صحیح نباشد ، احتمال دارد فروش و سود شرکت کاهش یابد و چه بسا شرکت در پرداخت بموقع تعهدات خود ناتوان بماند.
| سود = ب ت ک ف - فروش |
استراتژی سرمایه در گردش
محافظه کارانه (ریسک گریز) : تا می توانی پول توی صندوق نگه دار تا موقع پرداخت بدهی کسری نداشته باشیم .
متحورانه(ریسک پذیر) : تا می توانی پول را سرمایه گذاری کن تا بازدهی بیشتری بگیری . اما ممکن است موقع بازپرداخت بدهی پول نداشته باشی .
دیدگاه های تدوین استراتژی برای سرمایه در گردش به دوبخش محافظه کارانه و متحورانه تقسیم می شود :
در دیدگاه محافظه کارانه قدرت نقدینگی شرکت به شدت بالا نگه داشته می شود که در نتیجه آن ریسک ناشی از ناتوانی در بازپرداخت بدهی کاهش می باید در مقابل دیدگاه متحورانه به دنبال کسب حداکثر بازدهی از منابع موجود است منتها ممکن است دچار ریسک عدم توان پرداخت بدهی گردد. با توجه به توضیحات داده شده ، استراتژی سرمایه در گردش با توجه به اجزای آن به استراتژی های نسبت گردش سرمایه جاری دارایی بدهی جاری تقسیم می گردد .
استراتژی دارایی جاری
دیدگاه محافظه کارانه و ریسک پذیر همچون سرمایه در گردش وجود دارد . زیرا در برخی از شرکت ها سعی میشود دارایی های جاری با ماهیت نزدیک به نقد نگه داری شوند مثل حساب بانک گواهی سپرده که این دیدگاه محافظه کارانه است در مقابل شرکت های هستند که دارایی های نقد خود را به حداقل و فروش های نسیه را به حداکثر می رساند .
استراتژی های بدهی جاری
در دیدگاه محافظه کارانه علاقه شدید به خیر نقد وجود دارد و بر خلاف آن در دیدگاه ریسک پذیر علاقه شدید به خرید نسیه وجود دارد.
نسبت سرمایه در گردش
این نسبت از تقسیم دارایی جاری به بدهی جاری مورد محاسبه قرار می گیرد . مهمترین ویژگی این نسبت وجود اجزای سرمایه در گردش در محاسبه آن می باشد . با توجه به نحوه محاسبه سرمایه در گردش می توان بیان نمود که :
الف) دارایی جاری از بدهی هایی جاری بیشتر شود یعنی نسبت بزرگتر از یک باشد سرمایه در گردش مثبت خواهد بود .
ب) اگر نسبت جاری برابر یک باشد ، سرمایه در گردش برابر 0 می گردد .
ج) در صورتی که نسبت جاری کمتر یک باشد ، سرمایه در گردش منفی خواهد بود (پول لازم) .
2) این نسبت نشان دهنده این است که چند درصد از دارایی ها امکان تبدیل شدن به نقد شدن را در کمترین زمان خواهد داشت . این نسبت بین 0 تا 1 می باشد. مهمترین ویژگی آن این است که دارایی جاری به عنوان یکی از آیتم های سرمایه در گردش در آن لحاظ می گردد.
دیدگاه شما