رازهای نمودار شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال
نحوه استفاده از فیبوناچی بازگشتی با شمع ژاپنی
نحوه استفاده از فیبوناچی بازگشتی با کندل استیک ژاپنی اگر در کلاس درس فارکس دقت کرده باشید، تا الان باید…
کندل استیک ژاپنی و مجموعه نکات مهم آن
خلاصه – شمع ژاپنی ما در مورد شمعدان های ژاپنی زیاد صحبت کرده ایم. امیدواریم، شما صبرتان به سر نیامده…
الگوی کندل استیک با خطوط حمایت و مقاومت
شمع با خطوط حمایت و مقاومت در این بخش، ما به این الگو های کندل پایه ای که در بخش…
الگو های کندل استیک سه تایی
الگو های شمع سه گانه ستاره های عصر و صبح – Evening and Morning Stars ستاره صبح و ستاره عصر، الگوهای…
الگو های کندل استیک دوتایی
الگو های شمعی دوگانه چه چیزی بهتر از الگو های شمعی تک است؟ الگو های شمع دوتایی ! شمع های…
الگو های کندل استیک تک
الگو های شمعی تک یاد بگیرید چگونه با استفاده از الگوهای شمع تک تغییرات معکوس بالقوه ی بازار را شناسایی…
الگو های پایه کندل استیک ژاپنی
الگو های پایه شمع ژاپنی Spinning top شمع های ژاپنی با سایه بلند بالا، سایه های طولانی پایین و بدنه…
آناتومی کندل استیک – شمع ژاپنی
آناتومی شمع ژاپنی بگذارید بخش های مختلف یک شمع ژاپنی رابررسی کنیم. بدن جذاب مثل انسان ها، بدن شمعدان ها…
الگوی شمع ژاپنی – کندل استیک چیست ؟
کندل استیک ژاپنی چیست ؟ در حالی که ما به طور مختصر تجزیه و تحلیل نمودار شمع ژاپنی در درس…
With Product You Purchase
Subscribe to our mailing list to get the new updates!
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur.
محافظت در مقابل کلاهبرداری ها
وب مانی (WebMoney) چیست؟
کانال ها
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
مهمترین الگوهای کندل استیک
الگوی شمعدانی در پرایس اکشن الگوهای پایه ای شمعی الگوهای پایه ای شمعی یکی از رایج ترین ابزارهای فنی برای تحلیل الگوهای قیمتی هستند. قرن ها توسط بازرگانان و سرمایه گذاران برای یافتن این الگوهایی استفاده شده است که ممکن است نشان دهد که قیمت به کجا می رود. در این مقاله برخی از معروف ترین الگوهای شمعدان را با مثالهای مصور پوشش می دهد.
اگر می خواهید ابتدا با خواندن نمودارهای شمعدان آشنا شوید ، یک راهنمای مبتدی برای نمودارهای شمعدان را ببینید .
نحوه استفاده از الگوهای شمعدان
الگوی شمعدانی بی شماری در پرایس اکشن وجود دارد که معامله گران می توانند برای شناسایی مناطق مورد علاقه در یک نمودار استفاده کنند. از این موارد می توان برای معاملات روزانه ، معاملات نوسان و حتی معاملات بلند مدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعدان ممکن است بینشی را در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهد ، برخی دیگر ممکن است نشان دهنده تغییر ، ادامه یا بلاتکلیفی باشد.
توجه به این نکته مهم است که الگوهای شمعدان لزوماً به تنهایی سیگنال خرید یا فروش نیستند. آنها در عوض راهی برای بررسی ساختار بازار و نشانه ای بالقوه از یک فرصت پیش رو هستند. به همین ترتیب ، نگاه کردن به الگوها در متن همیشه مفید است. این می تواند زمینه الگوی فنی موجود در نمودار باشد ، اما همچنین می تواند فضای گسترده تری در بازار و سایر عوامل باشد.
به الگوهای پایه ای شمعی طور خلاصه ، مانند هر ابزار تجزیه و تحلیل بازار ، الگوهای شمعدان هنگامی که در ترکیب با تکنیک های دیگر استفاده می شود ، بیشترین کاربرد را دارند. اینها ممکن است شامل روش ویکوف ، نظریه موج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین می تواند شامل شاخص های تجزیه و تحلیل فنی (TA) ، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، RSI تصادفی ، باند های بولینگر ، ابرهای ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD باشد.
استراتژی الگوهای کندلی
همه معامله گران به دنبال روش هایی هستند که نقاط ورود و خروج مناسب را به آن ها نشان دهد یکی از روشی هایی که خیلی زود می تواند در نقاط حساس سیگنال هایی مبنی بر خروج از بازار یا ورود به بازار را به معامله گران بدهد الگوهای شمعی الگوهای پایه ای شمعی است.
به همین منظور در ادامه این مقاله قصد داریم تا در مورد تاریخچه، انواع این الگوها و نحوه استفاده از آن ها مطالبی را با شما در میان بگذاریم.
کندل استیک یا نمودار شمعی اولین باز توسط تجار برنج ژاپنی در سال 1600 میلادی مورد استفاده قرار می گرفت استفاده از این روش به آن ها کمک می کرد تا بتوانند روند قیمت در آینده را پیش بینی کنند.
اما نخستین کسی که این کندل ها را به شکل امروز نامگذاری و از آن ها استفاده کرده مونهیسا هما الگوهای پایه ای شمعی یک تاجر برنج ژاپنی بود که در قرن 17 میلادی زندگی می کرد. او با بررسی بازارها در گذشته و با شناسایی الگوهای مختلف شروع به دسته بندی آن ها به شکل امروز کرد و نام این روش نمایش قیمت را کندل استیک کذاشت.
سال ها بعد شخصی به نام استیو نیسو به شکل کاملا تصادفی این الگوها را پشت یادداشت هم اتاقی ژاپنی خود دید این اشکال موجب کنجکاوی او شد و در نهایت برای آشنایی بیشتر و کشف تمام اسرار این الگوها به ژاپن سفر کرد.
استیونیسون بعد از جستجوهای فراوان موفق به کشف اسرار این روش گردید و آن را با خود به غرب آورد و در معاملات روزانه خود از آن ها استفاده کرده. استفاده از کندل ها به قدری درصد موفقیت او را بالا برده بود که مردم گمان الگوهای پایه ای شمعی می کردند روشی جادویی پیدا کرده تا در سال 1990 کتابی با نام الگوهای شمعی ژاپنی از او منتشر شد در این کتاب نحوه استفاده از الگوها و انواع آن شرح داده شده بود.
• کتاب الگوهای شمعی ژاپنی استیونیسون امروز به عنوان یکی از منابع معتبر و کاربردی در زمینه شمع های ژاپنی در جهان مورد استفاده است.
ساده ترین و ابتدایی ترین روش نمایش قیمت نمودار خطی است. زیرا برای رسم این نمودار فقط از قیمت های بسته شدن(Close) استفاده می شود.
روش کار به این شکل است که قیمت بسته شدن در بازه زمانی مدنظر بر روی نمودار مشخص می شود سپس این قیمت ها به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی ایجاد می شود.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که این نمودار هیچ اطلاعاتی در مورد قیمت باز شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در اختیار معامله گران قرار نمی دهد.
نمودار میله ای از یک خط عمودی و دو زبانه در قسمت چپ و راست آن تشکیل شده است. پایین ترین قسمت میله نشان دهنده کمترین قیمت و بالاترین قسمت میله نشان دهنده بیشترین قیمت در بازه معاملاتی مدنظر است. برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن از زبانه های سمت چپ و راست میله استفاده می شود به این ترتیب که زبانه سمت چپ نشان دهنده قیمت باز شدن و زبانه سمت راست نشان دهنده قیمت بسته شدن است.
• پیش از شناخت الگوهای ژاپنی در کشورهای غربی نمودار میله ای متداول ترین شیوه ای بود که تحلیل گران غربی از آن استفاده می کردند.
برای نمایش میله صعودی زبانه کوچکی که سمت چپ خط عمودی قرار دارد باید بالاتر از زبانه سمت راست باشد به این ترتیب یه میله صعودی تشکیل گردیده است.
از نظر بسیاری از معامله گران نمودار شمعی همان نمودار میله ای است که از چهار قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین الگوهای پایه ای شمعی ترین قیمت تشکیل شده است که از نظر بسری جذاب تر و تفسیر آن راحت تر است.
یکی از تفاوت های اصلی این نمودار و نمودار میله ای نحوه نمایش آن است به طوری که برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن مستطیلی عمودی و تو پر رسم می شود. برای نمایش بالاترین قیمت خطی در بالای این مستطیل و برای نمایش پایین ترین قیمت خطی در پایین این مستطیل رسم می شود که به آن سایه یا فیتیله می گویند.
در حالت کلاسیک معمولا این کندل ها به رنگ سیاه و سفید نمایش داده می شوند اما امروزه برای جلو بیشتر از رنگ سبز و قرمز نیز در نمایش کندل ها استفاده می شود. رنگ سفید و سبز برای کندل های صعودی و رنگ سیاه و قرمز برای نمایش کندل های نزولی استفاده می شود.
اولین شرطی که برای استفاده از این الگوهای باید در نظر داشته باشید روند حاکم بر بازار است. یعنی اگر روند نموداری که آن را بررسی می کنید صعودی باشد مشاهده الگوهای بازگشتی صعودی در این روند بی معنی است اما اگر الگوهای بازگشتی نزولی در چنین روندی مشاهده شود می تواند به عنوان اخطاری برای پایان روند صعودی باشد.
دومین شرطی که باید آن را مدنظر قرار دهید. بررسی این الگوها در جایگاه مناسب است. اگر در یک روند صعودی هستید ابتدا باید مقاوت های پیش رو را رسم نمایید اگر کندل بازگشتی نزولی در نزدیکی این مقاوت مشاهده کردید اعتبار الگو افزایش می یابد در غیر این صورت ممکن است الگو به راحتی فیل شود.
برای الگوهای بازگشتی صعودی نیز همین شرایط صادق است یعنی شما باید این الگوها را در نزدیکی یک مقاومت مشاهده کنید تا اعتبار آن افزایش یابد.
• دامنه پیش بینی کندل های صعودی 2 تا سه کندل است. یعنی اگر الگوی کندل مشاهده کردید به وسیله آن می توانید دو تا سه کندل آینده را پیش بینی کنید. بهتر است از این روش در کنار سایر روش های تحلیل تکنیکال استفاده نمایید.
• مشاهده الگوهای کندلی در نزدیکی یک حمایت و مقاومت به منزله تغییر روند از صعودی به نزولی یا عکس نیست بلکه می تواند بازار را وارد حال رنج یا نوسانی نماید.
• در این حال منظور بدنه کندل است. اگر کندلی داشته باشیم که بزرگ باشد اما بخش اعظم آن را سایه ها تشکیل داده باشند در واقع کندلی ضعیف خواهیم داشت.
کندل های شمعی CANDLESTICK
کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با الگوهای پایه ای شمعی وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
کندل های صعودی
کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای برگشتی
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.
الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):
خصوصیات الگو:
الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید
رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)
حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)
وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.
هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)
سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.
هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.
نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.
خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو
الگوی چکش:
خصوصیات الگو:
1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .
3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )
حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:
2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).
3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).
5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.
برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر میکنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمیکرد.
حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،
الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :
الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )
الگوی پوشای صعودی:
این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:
ویژگی های این الگو:
در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.
معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.
شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.
بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.
گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:
الگوی پوشای نزولی:
این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.
خصوصیات الگوی پوشای نزولی:
می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.
کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشندهها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.
پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی
الگوی ابر سیاه:
خصوصیات الگوی ابر سیاه:
این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.
این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.
شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز الگوهای پایه ای شمعی رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.
بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.
اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.
به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.
نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.
نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.
الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :
حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، الگوهای پایه ای شمعی پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .
این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.
در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.
این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ
ستاره ها ( Stars ) :
یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .
خصوصیات الگو را یادداشت کنید:
باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .
رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.
(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)
ستاره دوجی نشانهای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.
به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.
فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در الگوهای پایه ای شمعی ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.
در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.
در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.
دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.
دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:
الگوهای کندل استیک پرایس اکشن
شمعی را نشان می دهد زمان شروع ، بالاترین ، پایین ترین و پایان قیمت بازار برای یک دوره خاص از زمان است. اگر به عنوان مثال به یک چارچوب زمانی روزانه نگاه کنید ، هر شمعدان بازکن ، بالا ، پایین و بسته برای عملکرد قیمت آن روزها را نشان می دهد .
تفاوت اصلی بین شمعدان و نوار قیمت استاندارد این است که شمعدان ها قسمت رنگی بین باز و بسته شمع را نمایش می دهند. این امر به معامله گران اجازه می دهد تا سریعاً ببینند آیا قیمت در روز بالاتر (صعودی) یا پایین (نزولی) بسته شده است ، که این اطلاعات مهمی برای هر معامله گر پرایس اکشنی است.
بیایید به یک شمعدان صعودی و نزولی نگاهی بیندازیم تا این موضوع را واضح تر ببینیم…
توجه: شمعدان در سمت چپ یک “شمع صعودی” است زیرا نزدیک آن بیشتر از باز آن است. شمع سمت راست یک “شمع نزولی” است زیرا نزدیک آن از بازتر آن کمتر است …
الگوهای کندل استیک پرایس اکشن
قسمت رنگی شمعدان “بدن واقعی” یا بدن نامیده می شود. توجه: رنگ بدن واقعی می تواند بین معامله گران متفاوت باشد و بستگی به نحوه تنظیم رنگ آنها / ترجیحات شخصی دارد. رنگ بندی استاندارد برای بدنه واقعی سفید برای صعودی و سیاه برای نزولی است و به نظر ما پاک ترین و بهترین گزینه است.
خطوط باریکی که در بالا و پایین بدن ایجاد می شوند ، محدوده بالا/پایین را نشان می دهند و سایه ، دم یا فتیله نامیده می شوند … هر سه نام برای یک چیز صدق می کند. قسمت بالای سایه “بلند” است. قسمت پایین سایه “کم” است.
الگوی شمعدانی چیست؟
الگوی شمعدان یک الگوی اقدام قیمت یک یا چند نوار است که به صورت گرافیکی روی نمودار شمعدانی نشان داده شده است که معامله گران برای پیش بینی حرکت بازار از آن استفاده می کنند. به رسمیت شناختن این طرح تا حدودی موضوعی ذهنی است ، به همین دلیل مستلزم آموزش یک معامله گر باتجربه / حرفه ای در زمینه قیمت و همچنین تجربه شخصی در طول مدت زمان نمایش ، برای توسعه مهارت در شناسایی و معامله الگوهای شمعدان است .الگوهای پایه ای شمعی
الگوهای شمعدانی متعددی وجود دارد ، و بسیاری از آنها فقط تغییرات جزئی بر اساس یک اصل اساسی هستند. بنابراین ، در priceaction.com ، ما فکر می کنیم منطقی تر است که بر روی “تعداد انگشت شماری” از الگوهای شمعی ثابت شده که به معامله گر یک جعبه ابزار جامد از سیگنال های تجاری برای کار می دهد ، تمرکز کنیم ، نه اینکه سعی کنیم 30 الگوی مختلف را بیاموزیم. که در اصل یک چیز هستند
در اینجا برخی از استراتژی های شمعدانی معامله اقدام قیمت مورد علاقه ما وج%
دیدگاه شما