کاربرد الگوهای شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال
ژاپنیها یکی از کشورهای پیشرو در بحث تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند؛ بهطوری که میتوان گفت بسیاری از مفاهیم و اندیکاتورهای مطرح در جهان را ژاپنیها ایجاد کرده یا توسعه دادهاند. باوجوداین، شاید بتوان مهمترین ابداع ژاپنیها را نمودارهای شمعی عنوان کرد.
نحوهی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری معرفی کندل و انواع آن باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آنها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشاندهندهی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازارهای جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، بهعنوان قیمت پایانی در نظر میگیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمتهای معاملهشده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند.
رنگ شمعها نیز برای شناسایی شمعها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمعها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده میکنند؛ ولی ترکیب رنگهای متنوعتری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان میدهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده است یا بیشتر. بهعنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.
الگوهای شمع ژاپنی تصویری روانشناختی از ذهنیت معاملهگران در آن زمان به ما میدهد. این تصویر بهوضوح نشان میدهد که عملکرد معاملهگران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روانشناسی معاملهگران است. یکی از ایدهها برای الگوهای شمعی این است که معاملهگران در زمانهای یکسان رفتار یکسانی از خود بروز میدهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمعها نمایان میکند.
این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.
- اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
- اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توپر کشیده می شود.
- بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
- خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.
بدنه کندل استیک ها:
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست.
سایههای کندل استیک:
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
معروفترین الگوهای شمعی ژاپنی
- الگوی دوجی
- الگوی چکش یا مرد به دار آویخته
- الگوی اینگالفینگ یا پوشش دهنده
- الگوی ستاره صبحگاهی
الگوی دوجی:
الگوی کندل استیک دوجی نشاندهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس میباشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است.الگوی دوجی زمانی رخ میدهد که قدرت خریدار و فروشنده با یکدیگر برابر است و شمع با کمی نوسان تقریبا در همان نقطهی بازشده بسته میشود. این الگو نشان میدهد که بازار مردد است چه مسیری را برای ادامه طی کند. الگوی دوجی بهخودیخود نشاندهندهی تغییر روند یا ادامهی آن نیست؛ بلکه تنها نشاندهنده بلاتکلیفی خریداران و فروشندگان است؛ بههمیندلیل، معاملهگران باید منتظر تشکیل شمعی بعد از الگوی دوجی بمانند که به آن شمع تأیید گفته میشود.
دوجی پایه بلند:در این کندل که قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است، سایههای بالایی و پایینی بسیار بلندی شکل میگیرد.
دوجی سنجاقک: در دوجی سنجاقک قیمت باز و بسته شدن سهم و بالاترین قیمت سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است و سایه پایینی بلندی در کندل شکل میگیرد.
دوجی سنگ قبر: در دوجی سنگ قبر قیمت باز و بسته شدن و پایین ترین قیمت معامله یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است. به این معنا که سهم در قیمت پایین آغاز به معامله کرده است اما فشار تقاضا و خرید خریداران قیمت را بالا برده است اما دوباره فشار عرضه فروشندگان باعث کاهش قیمت سهم شده و در همان پایین ترین قیمت بسته شده است.
الگوی چکش:
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد. یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی میکند. اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود. در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد.
الگوی پوشش دهنده:
الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی در واقع شامل دو کندل یا میله در کنار هم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد که معمولاً در قله یا قعر تشکیل می شود. بدنه کندل دوم یا انگالفینگ کل بدنه کندل قبلی را پوشش می دهد. واضح است که مشاهده انگالفینگ به تنهایی سیگنالی برای خروج یا ورود به معامله نمی باشد. انگالفینگ می تواند بخشی از یک استراتژی معامله گری مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … باشد و نیاز به تاییدات عوامل دیگر برای ورود به معامله یا اردر گذاری دارد.
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.شمع اول، نزولی و پرقدرت است.شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
نتیجه گیری:
الگوهای شمع ژاپنی کاربرد بسیار زیادی دارند و مرتبا در نمودارهای مختلف مشاهده شدهاند؛ ولی بهتنهایی نمیتوانند مؤثر باشند. هنگام مشاهدهی الگو نهتنها باید به تمام شرایط آن الگو دقت کنید؛ بلکه باید بهدنبال تأییدیههای دیگر از سایر اندیکاتورها نیز باشید. عموما معاملهگران تکنیکال از چهار یا پنج اندیکاتور و ابزار تکنیکال برای تأیید جهت معاملهشان استفاده میکنند که الگوهای شمع ژاپنی، تنها یکی از این ابزار است.معرفی کندل و انواع آن
الگوهای شمع ژاپنی همیشه مشاهدهشدنی نیستند و تنها در شرایط خاصی ایجاد میشوند. نکتهی دیگر اینکه بازار برای ایجاد الگوی شمع مطمئن باید زمان کافی دراختیار داشته باشد. بهتر است برای تشخیص بهتر الگوی شمع ژاپنی از چهارچوبهای زمانی بالاتر از یک ساعت استفاده کنید.
کندل شناسی چیست؟ آموزش صفر تا صد کندل شناسی ارز دیجیتال
برای شناخت رفتار یک پدیده باید به دنبال ثبت جزئیات عملکرد آن در طول زمان های مشخص و دوره های متناوب بود. این رفتارها در مواردی مانند نمودارهای مربوط به بازار سرمایه و دارایی هایی مانند سهام و ارز، به صورت تکراری می باشد. این به معنای احتمال تکرار یک رفتار در تناوب زمانی مشخص که فرد تحلیلگر می تواند با مطالعه دقیق به این نتیجه برسد. آن مفهومی که تمامی این داده ها را به صورت فشرده و البته گویا در خود نهفته است، کندل یا شمع نام دارد. ستون های مستطیلی به شکل شمع که دارای سایه های بالا و پایین بوده و هر یک داده های مشخصی را به اطلاع تحلیلگر و معامله گر می رساند. شناسایی و تحلیل و نتیجه گیری از این عناصر روی نمودار را کندل شناسی نامیده و در این مقاله به اختصار در مورد این موضوع حیاتی بحث خواهیم کرد.
کندل شناسی یعنی چه !؟
کندل یا شمع، کلمه ای انگلیسی که برای نمایش تغییرات قیمت بر روی نمودارها مورد استفاده قرار می گیرد. این مفهوم برای نخستین بار در ایالات متحده و توسط شخصی به نام “نیسون” معرفی شد. او اولین فردی بود که الگوهای کندل استیکی را در بازارهای سرمایه به کار برد. اما حقیقت چیز دیگری است. کندل و کاربرد آن به زمان های بسیار قبل تر و تاجران برنج ژاپنی بر می گردد. آنچه در اوایل صده هفدهم میلادی رواج یافت و این تجار از طریق کندل به کنترل و نظارت بر قیمت های بازار و رشد و سقوط آنها می پرداختند. نیسون نیز از همین قابلیت بهره گرفت و این را در بازار بورس استفاده کرد.
مهمترین کارکرد کندل استیک ها، دقیقا در محدوده های حمایتی و مقاومتی صورت می گیرد. جایی که تغییرات قیمتی را به طور دقیق تحت نظر قرار می دهیم تا انتخاب مناسبی برای ورود و خروج در سهم و دارایی مورد نظر داشته باشیم. توالی این کندل ها، تشکیل الگوهایی را می دهند که در این الگوها، می توان درصدی از احساسات و تمایلات بازار را نیز رصد کرد. همین موضوع قدرت بیشتری به کندل ها داده است. الگوها، همان توالی های تکراری است که با دقیق شدن بر روی نمودار، می توان به صورت کامل آنها را تشخیص داد. مزیت این کندل ها در مقابل نمودارهایی با عناصر خطی و میله ای، وضوح و سهولت خوانش آن است. در واقع در نمودارهایی که کندلی باشند، روندها به راحتی قابل تشخیص هستند و داده های بیشتری نیز در اختیار تحلیلگران قرار می گیرد.
ساختار کندل ها
مسلما برای درک کامل کندل شناسی، بایستی که با جزئیات هر کندل نیز آشنا باشیم. کندل ها از چهار قسمت به صورت کاملا مجزا تشکیل شده اند. بدنه کندل دقیقا مساحت مستطیلی است که شمع را ساخته و می تواند بلند یا کوتاه باشد. بلندی و کوتاهی آن نشان دهنده حجم و میزان معاملات است. قیمت باز شدن سهم، قیمت بسته شدن سهم، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت نیر عناصر بعدی هستند :
- قیمت بازشدن : قیمتی که سهم در ابتدای معاملات دارد
- قیمت بسته شدن : قیمتی که سهم در انتهای معاملات دارد
- بالاترین قیمت : بیشتری قیمتی که سهم می تواند آن را تاچ کند
- پایین ترین قیمت : کمترین قیمتی که سهم آن را در آن روز معاملاتی تاچ کرده است
بدنه های سبز و قرمز، یا بدنه های سیاه و سفید نیز نشان دهنده صعودی یا نزولی بودن می باشد. بدنه سبز و سفید یک کندل صعودی را نشان می دهد که در حالی که بلند باشد، بهترین حالت را برای خریداران رقم زده و تقاضا به بالاترین حد رسیده است. بدنه قرمز و سیاه نیز دقیقا حالت برعکس بوده و عرضه را نشان می دهد که قدرت فروشندگان بر قدرت خریداران چربش داشته و هرچه بدنه بلندتر باشد، این غلبه نیز عمیق تر است.
سایه ها نیز حاوی داده های بسیار ارزشمندی می باشند. شاخ یا سایه بالایی خطی عمود بر قاعده بالایی کندل است که سر آن بالاترین قیمت و ته آن قیمت بسته شدن سهم می باشد. دم یا سایه پایینی نیز خطی عمود بر قاعده پایینی است که انتهای آن را پایین ترین قیمت و راس متصل آن به قاعده را قیمت بازشدن تشکیل می دهد. سایه های بلند و کوتاه به مانند بدنه ها، نمایانگر شرایط مختلفی از معامله هستند. سایه بلند بالایی عبارت است از تلاش بی وقفه برای جلوگیری از افت قیمت و اتفاقی که نهایتا رخ داده و قیمت در محدوده پایین بسته شده است. سایه کوتاه بالایی نیز عبارت است از انفعال در معاملات و فاصله نزدیکی که مابین قیمت بسته شدن و بالاترین قیمت وجود دارد. سایه بلند پایینی پدیده خاصی است. بهترین اتفاق در همین نقطه افتاده است. سهم پس از تاچ کردن پایین ترین نقطه خود، بالاخره به قیمت بازشدن خود رسیده و نشانگر شروع یک روند صعودی است. کوتاه بودن سایه پایین نیز عبارت است از انفعال در نزول سهم که اتفاق خوبی به نظر نمی رسد و سیگنالی برای آمادگی خروج است. این تحلیل های مختلف در مورد شرایط گوناگون کندل ها، عبارت است از علمی به نام کندل شناسی که سابقه دیرینی در بازارهای سرمایه دارد و البته نتایج خوبی نیز به همراه داشته است.
هر یک از این کندل استیک ها بیانگر دوره یک روزه از معاملات هستند و همین دوره های یک روزه قابلیت تکرار در روزهای بعدی را نیز دارند. رمز موفقیت کارکرد این مفهوم نیز در همین توالی نهفته است. باید اشاره کنیم که علاوه بر تکرار در تک کندل ها، تکرار در توالی کندل ها یا همان الگوها نیز وجود دارد. الگوهای نزولی و صعودی فراوانی را می توان اشاره کرد که در طول زمان و توسط محققین شناسایی شده و اکنون تدریس می شوند. این الگوها به همراه توضیحات مفصل در مقالات قبلی مورد اشاره بوده اند. اما هدف این الگوها چیست؟
به نظر شما در فرایند کندل شناسی، نوع عکس العمل هر معامله گر در مقابل تکرار یک الگو چه خواهد بود؟ این تجربه را نمی توان به هزینه یک اشتباه و هزینه های مالی فراوان بدست آورد. افراد زیادی قبل از شما این هزینه ها را پرداخته و روش های مقابله را آموخته اند و آنها را تحت عناوین الگو در اختیار شما قرار داده اند. بررسی و شناسایی این الگوها و مدل های رفتاری آن را تحلیل تکنیکال می نامیم. تحلیلی مبتنی بر قیمت که مهمترین عنصر تشکیل دهنده نمودارهای آن، کندل ها هستند و جزء به جزء می توان در مورد رویدادهای بازار سرمایه برای آن مصداقی پیدا کرد و مطابق دستور عمل کرد.
انواع کندل استیک
همانطور که بیان شد، در علم کندل شناسی ما به دنبال پیش بینی روند بازار با استفاده از کندل ها هستیم؛ در این بخش قصد معرفی برخی از انواع کندل ها را داریم که به جرات می توان گفت توانایی یاری به شما در فرایند کندل شناسی را خواهند داشت. همچنین شما می توانید در صورت تمایل به صفحه مربوطه هر یک از کندل های مذکور رفته و به شکل بیشتری در مورد آن مطالعه فرمایید.
کندل ماربوزو
کندل مارابوزو یکی از کندل هایی است که در کندل شناسی، به شدت به آن نیاز خواهید داشت. این الگو در یک روند صعودی یا نزولی شکل می گیرد و به راحتی قابل تشخیص است؛ از ویژگی های موجود برای این کندل می توان به طول دراز و مستطیل شکل بودن آن اشاره کرد. توجه داشته باشید که کندل مارابوزو هیچ شاخ و دمی به شکل سایه ندارد و اگر باشد، بسیار جزئی بوده و می توان از آن چشم پوشی کرد.
برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل مارابوزو کلیک کنید.
کندل مرد به دار آویخته
الگوی مرد به دار آویخته نیز یکی از پر کاربرد ترین و معروف ترین الگوی های موجود در کندل شناسی است؛ این الگو در انتهای روند های صعودی و نزولی تشکیل شده و خبر از بازگشت بازار می دهد. اگر بخواهیم از ویژگی های این کندل مواردی را بیان کنیم می توان به دم بلند آن که به شکل سایه است اشاره کرد.
برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل مرد به دار آویخته کلیک کنید.
کندل دوجی
اگر بخواهیم به شکل ساده در مورد کندل دوجی صحبت کنیم، می توان گفت که کندل دوجی کندلی است که قیمت باز و بسته شدن یک کندل بسیار به هم نزدیک می باشد؛ این روند به شکلی است که قدرت خریداران و فروشندگان بسیار به یک دیگر نزدیک بوده و عملا در نقطه باز شدن کندل جدید همدیگر را خنثی می کنند.
برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل دوجی کلیک کنید.
کندل چکش
کندل چکش یکی از کندل های مهم در کندل شناسی می باشد که یادگیری آن برای هر معامله گری، الزامی است. این کندل خبر از این می دهد که فروشندگان یک دارایی در قدرت فروش خود دچار ضعف شده اند و ورق به سوی خریداران چرخیده است.
برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل چکش کلیک کنید.
کندل ستاره دنباله دار
کندل ستاره دنباله دار به شکل کاملا طبیعی در انتهای یک روند صعودی اتفاق می افتد.هر آنچه که در این الگو اتفاق می افتد، دقیقا مطابق با نامی است که برای آن انتخاب کرده اند. یک بدنه کوتاه کندلی که در آن، قیمت باز شدن سهم می تواند به اندازه قیمت بسته شدن یا همان پایین ترین قیمت باشد.
برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل ستاره دنباله دار کلیک کنید.
کندل ابر سیاه پوششی
کندل ابر سیاه پوششی از سری کندل هایی است که ممکن است نام آن را کمتر شنیده باشید اما یادگیری آن خالی از لطف نیست؛ همانطور که از اسمش پیداست، این کندل یک نشانه بزرگ از تغییر یک روند صعودی به یک روند نزولی است و دقیقا در نقطه اتمام روند های صعودی تشکیل می شود.
برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل ابر سیاه پوششی کلیک کنید.
آیا کندل شناسی واقعا جواب می دهد؟
درست است که کندل شناسی امری مهم در تحلیل است اما نکته مهم و حیاتی در این انتهای مقاله اشاره به عدم تکیه کامل به کندل هاست. تحلیل کندل ها و اصولا بهره گیری از تحلیل تکنیکال بدون مراجعه به سایر تحلیل ها اعم از بنیادی و غیره، کاری بس اشتباه است که زیان های فراوانی می تواند برای شما به همراه داشته باشد. خطوط حمایتی و مقاومتی، کانال ها و بنیادهای سازمانی و تاریخی یک سهم، تاثیر کمی در روند آن ندارند و نباید آنها را نادیده گرفت.
آشنایی با مفهوم کندل در بورس و تحلیل تکنیکال
در مقالهی مربوط به اندیکاتورها «آشنایی با اندیکاتور در تحلیل تکنیکال»، آموختید اندیکاتورها بهعنوان یک ابزار مفید به تحلیلگران این امکان را میدهند تا تحلیل درست و دقیقی از بازار داشته باشند و تصمیمات بهتری اتخاذ نمایند. در کنار اندیکاتورها، گروه دیگری از ابزارها به نام کندلاستیکها نیز وجود دارند که به مثابه اندیکاتورها برای رسیدن به سود در بورس، کمک قابل توجهی به ما خواهند کرد. اما منظور از کندل در بورس چیست؟
بهطور کلی معاملهگران بورسی از سه نمودار خطی، میلهای و کَندِل استیک (Candle Stack) برای نشان دادن وضعیت حرکتی چارت و انجام معاملاتشان استفاده میکنند.
مقاله آشنایی با نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال را مطالعه نمایید.
در این بین، کَندِلها به جهت سهولت در استفاده و بهتر پوشش دادن نوسانات قیمت، برای توضیح روانشناسی بازار بسیار پرکاربردتر هستند. در واقع، کندلها مهمترین بخش تحلیل تکنیکال هستند که به شما نمودار قیمتی چارت را نمایش میدهند. البته مبحث کندلها بسیار پیچیده است و برای یادگیری آن باید وقت زیادی گذاشت. درست است که استفاده از مطالب کلی و کوتاه برای تسلط بر مبحث کندلها کافی نمیباشد، اما با کمی مطالعه میتوان دانش خود را نسبت به آنها افزایش داد. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس چراغ به معرفی مفهوم کندل در بورس و بررسی انواع آن خواهیم پرداخت.
کندل در بورس چیست؟
کندل در بورس
کَندِل استیک (Candle Stack) در معنای لغوی یعنی شمعدان. به همین دلیل است که در بورس به کندل استیکها نمودار شمعی نیز گفته میشود. نخستین افرادی که از کندلها برای شناسایی قیمت بازار و شتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده میکردند، فروشندگان برنج ژاپنی بودند. کندلها نمودارهای قیمتی هستند که با کمک آنها میتوان قیمتهای بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن اوراق بهادار در یک دورهی زمانی خاص را مشخص نمود. به بیان دیگر، زمانیکه تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد، از کندل استیکها استفاده میشود. سرمایهگذاران با یادگیری روانشناسی کندل در بورس میتوانند ورود و خروج موفق یک معامله را تقریباً به درستی تشخیص دهند. هرچند که الگوهای کندل استیک، معمولا برای قیمتهای خروج از سهم عملکرد مناسبی ندارند. اما این الگوها برای تعیین قیمت مناسب جهت خرید سهام در نقاط حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار میگیرند.
احساسات و هیجانات معرفی کندل و انواع آن سرمایهگذاران در بازار توسط الگوهای کندل، خیلی خوب به تصویر کشیده میشود. به این ترتیب، تحلیلگران تحلیل تکنیکال به کمک ارزیابی و تحلیل این نمودارها میتوانند زمان خرید و فروش سهم را تشخیص دهند. با این تفاسیر میتوان گفت که کندل در بورس و سایر بازارهای مالی بهعنوان یک تکنیک بسیار مناسب، جهت ارزیابی داراییهایی همچون سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی به شمار میآید.
آشنایی با اجزای نمودار کندل در بورس
اجزای نمودار کندل
همانطور که در شکل میبینید، یک نمودار کندل در بورس از چهار بخش تشکیل شده است:
- قیمت آغازین در بازهی معاملاتی (open)
- قیمت بسته شدن و پایانی در بازهی معاملاتی (close)
- بالاترین قیمت صورت گرفته در یک بازهی معاملاتی (سایه بالایی) (high)
- پایینترین قیمت صورت گرفته در یک بازهی معاملاتی (سایه پایینی) (low)
اما آنچه که برای بررسی کندل در بورس و تحلیل تکنیکال بسیار پراهمیت میباشد، توجه به بدنه، سایهی پایین و سایهی بالا میباشد. همانگونه که در تصویر میبینید، نمودار کندل از دو بخش بدنهی اصلی و سایه تشکیل شده است.
بدنه کندل
بدنه اصلی کندل نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است. رنگ بدنه نشاندهندهی قدرت خرید یا فروش بالا می باشد:
- چنانچه کندل دارای بدنهی تو خالی، سفید و یا سبز باشد به این معناست که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بنابراین قدرت خریداران بیشتر خواهد بود.
- اگر کندل دارای بدنهی تو پر، مشکی و یا قرمز باشد به این معناست که قیمت پایانی کمتر و پایینتر از قیمت آغازین است. بنابراین قدرت فروشندگان بیشتر خواهد بود.
سایهها در کندل
همانطور که در شکل مشخص است، به دو خط بالایی و پایینی در نمودار کندل سایه یا فیتیله میگویند. سایههای بالا و پایین و همچنین کوتاهی و بلندی سایهها در کندل معنا و مفهوم خاصی دارد:
- بلند بودن سایهی پایینی در کندل، نشاندهندهی قدرت ابتدایی فروشندگان سهم است و در پایان قدرت خریداران سهم بیشتر میشود. بنابراین خریداران سهامهای عرضه شده را خریداری میکنند و قیمت را بالاتر خواهند برد.
- بلند بودن سایهی بالایی در کندل، نشاندهندهی قدرت ابتدایی خریداران سهم است و در پایان قدرت فروشندگان سهم بیشتر میشود. بنابراین فروشندگان با عرضهی سهام قیمت را پایین خواهند آورد.
آشنایی با انواع کندل در بورس
انواع کندل
به طور کلی انواع مختلفی از کندل در بورس وجود دارد. اما در این بخش راجع به کندل اینگالف توضیح خواهیم داد. در واقع، الگوهای اینگالف زمانی تشکیل میشوند که بدنهی قیمتی کندل، یک یا چند کندل ما قبل خود را شامل شده باشد. هر چقدر که کندل اینگالفی، کندلهای بیشتری را در برگیرد، قدرت بیشتری برای ادامهی روند وجود خواهد داشت. دو نوع الگوی اینگالفی وجود دارد که در ادامه با آنها آشنا خواهید شد:
الگوی اینگالف صعودی (Bullish)
الگوی اینگالف صعودی، سیگنال روند صعودی رو به جلو را اعلام میکند. این نوع کندل در بورس سبز رنگ است و نشاندهندهی افزایش قیمت در بازهی زمانی مشخص میباشد. به عبارت دیگر در آن قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. این الگو پیشرو در حرکت بزرگ به سمت بالا است. زمانی که این شکل از کندل اینگالف را مشاهده کردید، باید منتظر کندل بعدی باشید و سپس پوزیشن خود را آغاز نمایید. حد ضرر یا (SL) خود را پایین کندل اینگالف قرار دهید.
الگوی اینگالف نزولی (Bearish)
الگوی اینگالف نزولی، سیگنال روند نزولی رو به پایین را اعلام میکند. این نوع کندل در بورس قرمز رنگ است و نشاندهندهی کاهش قیمت در در بازهی زمانی مشخص میباشد. به عبارت دیگر قیمت پایانی در آن پایینتر از قیمت آغازین است. به همان روش الگوی صعودی، است. فقط در این الگو به جهت عکس (نزولی) عمل میکنیم. الگوی اینگالف نزولی (bearish)، پیشرو در کاهش شدید قیمت است. زمانی که این شکل از کندل اینگالف را مشاهده کردید، باید منتظر کندل بعدی باشید و سپس پوزیشن خود را آغاز نمایید. حد ضرر یا (SL) خود را بالای کندل اینگالف قرار دهید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت استخدام و آموزش چراغ راجع به مفهوم کندل در بورس و انواع آن صحبت کردیم. همانطور که میدانید دادههای موجود در بازار بورس، بسیار زیاد و مختلف هستند. به همین جهت، سرمایهگذاران از روشهای متنوعی برای تحلیل این دادهها و استخراج اطلاعات مفید استفاده مینمایند. گفتیم که کندل استیکها یکی از بهترین تکنیکهایی هستند که تریدرها از آنها برای تشخیص ورود و خروج سهم استفاده میکنند. استفاده از کندل استیکها قوانینی دارد که لازم است تحلیلگران به آنها دقت نمایند. برای آشنایی بیشتر با این مباحث بهتر است در ابتدا از آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ به عنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای استخدام و آموزش میکوشد تا با بیان موارد و نکات آموزشی مهم در زمینهی بورس، یاریگر شما برای سرمایهگذاری صحیح و اصولی در این بازار باشد.
کندل چکش و چکش معکوس چیست؟ انواع کندل چکش
معاملهگران در بازار بورس، همواره تلاش میکنند با استفاده از ابزارهای متفاوت، جهت روند سهمهای بورسی را در روزهای آتی، تشخیص دهند. برای این فرایند ابزارهای متنوعی وجود دارد. یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد در تحلیل سهمهای بورسی، تکنیک « کندل شناسی » است که در مقاله های قبلی به صورت کامل به این موضوع پرداختیم. در این مقاله قصد داریم به معرفی «کندل چکش» و «چکش معکوس» بپردازیم. برای آشنایی بیشتر با این تکنیک کاربردی، با ما همراه باشید.
این ویدئو را حتما ببینید!
کندل چکش چیست؟
کندل چکش یکی از الگوهای کندلی پرکاربرد در فرایند تحلیل سهمهای بورسی است. این الگو معمولا به صورت تک کندلی است و همیشه در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. این کندل نشاندهنده ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است. به عبارت دیگر، تشکیل کندل چکش در حالت نزولی سهم، نشانهای از بازگشت روند سهم خواهد بود. نام این کندل از شکل ظاهری آن برگرفته شده است. کندل چکش دارای یک بدنه کوچک در قسمت بالا و یک سایه بلند در زیر بدنه است. سایه پایینی حداقل باید دو برابر بدنه چکش ارتفاع داشته باشد. یکی از نکات مهم در بررسی کندل چکش، تشخیص اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
محل قرارگیری کندل چکش در نمودار سهام
سایه کندل چکش در نمودار سهام به صورت کلی نشان دهنده تقابل میان خریداران و فروشندگان سهم است، هر چه قدر ارتفاع سایه تشکیل شده بلندتر باشد، به معنی حجم زیاد معاملات در آن سهام است. به این نکته توجه داشته باشید که اگر ارتفاع سایه تشکیل شده در زیر بدنه بیشتر باشد، یعنی فروشندگان در تلاش هستند تا قیمت سهم را کاهش دهند و در طرف مقابل خریداران با خرید سهام، قیمت آن را افزایش میدهند تا تلاش فروشندگان را در بازار خنثی کنند. کندل چکش به زبان ساده، نشان دهنده اتمام روند نزولی در سهام مورد نظر است.
نکته: کندل چکش به تنهایی سیگنال خرید و فروش محسوب نمیشود و باید این کندل در موقعیت خود ارزیابی کرد. معاملهگر با مشاهده کندل چکش در نمودار یک سهم، باید بررسی کند که آیا در این روند نزولی احتمال حمایت وجود دارد یا خیر؟ همچنین برای کسب نتیجه بهتر از مشاهده کندل چکش، میتوانید از سایر ابزارهای تایید کننده برای اعتبار تشخیص خود استفاده کنید. برای مثال به چند کندل موجود در نمودار زیر توجه کنید:
انواع کندل چکش
کندل چکش بر اساس رنگ بدنه یا به عبارت دیگر، بر اساس صعودی یا نزولی بودن، به دو نوع مختلف تقسیمبندی میشود.
- کندل چکش نزولی: این کندل نشاندهنده آن است که با وجود ضعف در عملکرد فروشندگان، آنها موفق شدهاند که قیمت پایانی سهم را به کمتر از قیمت باز شدن کندل برسانند.
- کندل چکش صعودی: در این کندل، خریداران قدرت بیشتری نسبت به فروشندگان در روند نزولی سهم دارند. سایه بلندی که در این حالت در زیر بدنه تشکیل میشود به این معنی است که خریداران توانستهاند قدرت فروش را به راحتی خنثی کنند. علاوه بر این، آنها توانستهاند قیمت بسته شدن کندل را به بالاتر از قیمت باز شدن آن برسانند.
نکته: زمانی که در روند نزولی سهم کندل چکش سایه بلندتری داشته باشد، به معنای شروع ضعف فروشندگان در روند پایین آوردن قیمت خواهد بود. معاملهگران در این وضعیت با بررسی بیشتر نسبت به وجود نشانههایی از حمایت در سهم، میتوانند وارد سهم شوند و سود خوبی را به دست بیاورند.
تحلیل سهم با کندل چکش و اسیلاتورها
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، کندل چکش به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش در بازار نیست. برای کسب اطمینان بیشتر، میتوانید از سایر ابزارهای تحلیلی مثل اسیلاتورها استفاده کنید. الگوی چکش یکی از الگوهای معتبر و پرکاربرد است که معاملهگران زیادی از آن بهرهمند میشوند. تحلیلگران معمولا در کنار استراتژی معاملاتی خود، همیشه به این الگو در روند معاملات سهم، دقت میکنند. مطابق با تصویر زیر، ترکیب دو عامل کندل چکش و اسیلاتور، تایید خوبی برای ورود به سهم مورد نظر است.
ویژگیهای الگوی کندل چکش
- شناخت دقیق الگوی چکش در روند نمودار سهم، کمک زیادی به معاملهگران برای شناسایی سطوح حمایتی خواهد داشت.
- الگوی کندل چکش اغلب در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و به معنای تغییر جهت سهم و برگشت به روال صعودی است.
- الگوی کندل چکش از نوع الگوهای بازگشتی بوده و در میان تحلیلگران از اعتبار بالایی برخوردار است.
- در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایینتر از انتهای دسته چکش تعریف میشود.
الگوی چکش معکوس چیست؟
کندل چکش معکوس، الگویی مشابه با کندل چکش است. تفاوت بین آنها، محل تشکیل سایه است. در الگوی چکش معکوس، سایه تشکیل شده در قسمت بالای بدنه بوده که دارای ارتفاع بیشتری است. این الگو در انتهای روند نزولی سهم تشکیل میشود. چکش معکوس همانند الگوی چکش از خانواده الگوهای بازگشتی است و تشکل آن در سهم به معنی تغییر جهت روند سهم خواهد بود.
نکته: کندل چکش معکوس حتما باید سایه بالایی بلندی داشته باشد. در این کندل سایه پایینی وجود ندارد و در صورت مشاهده، باید طول بسیار کوتاهی داشته باشد. مطابق با تصویر زیر، مشاهده میکنید که کندل چکش معکوس در انتهای روند نزولی تشکیل شده و ارتفاع سایه در قسمت بالایی بدنه، بیشتر است.
کندلهایی که چکش معکوس نیستند!
در این بخش به بعضی از نمونههایی که ممکن است با الگوی چکش معکوس، به اشتباه تشخیص داده شوند اشاره میکنیم. در بعضی از موارد طول سایه تشکیل شده در الگو، کوتاهتر از بدنه آن است که نشان میدهد الگوی مشاهده شده از نوع چکش معکوس نیست.
نکته: الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش، به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش نیست. معاملهگران باید از ابزاهای دیگری برای تایید اعتبار تشخیص خود در روند تحلیل نمودار سهام استفاده کنند.
ویژگیهای الگوی کندل چکش معکوس
- در کندل چکش برعکس، نوع رنگ کندل اهمیت زیادی ندارد اما اگر رنگ آن سبز (صعودی) یعنی کندل چکش معکوس سبز باشد، بهتر است.
- برای کسب اطمینان بیشتر از اعتبار کندل چکش معکوس، در کنار این کندل از الگوهای هارمونیک، الیوت و خطوط حمایت و مقاومت استفاده کنید.
- کندل چکش معموس در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و مشاهده آن به معنی تغییر روند جهت سهم خواهد بود.
- کندل چکش معکوس از نوع الگوهای بازگشتی است که اعتبار زیادی در بین تحلیلگران دارد.
تفاوت کندل چکش با شوتینگ استار
الگوی شوتینگ استار یک الگوی نزولی است. این الگو سایه بالایی بلندی دارد. قیمت در الگوی شوتینگ استار در پایینترین قیمت روز باز شده و با نزدیکی به قیمت گشایش، بسته میشود. لازم به ذکر است که این الگو معمولا سایه پایینی ندارد و در صورت مشاهده، اندازه آن بسیار کوتاه و ناچیز خواهد بود. الگوی شوتینگ استار در کندل چکش معکوس در روند صعودی تشکیل میشود و معمولا در طی معاملات روز، به مقاومت سختی برخورد میکند. دقت داشته باشید که این الگو تا حدودی نشاندهنده بالاترین قیمت و برگشت روند سهم در بازار است. الگوی چکش با الگوی شوتینگ استار به نظر یکسان میرسند. هر دو آنها دارای بدنه کوچک و سایه بالایی بسیار بلندی هستند و معمولا سایه پایینی در این الگوها تشکیل نمیشود. تفاوت این دو الگو در این است که یک شوتینگ استار بعد از افزایش قیمت تشکیل میشود و تغییر روند بعد از آن نزولی خواهد بود اما چکش معکوس پس از کاهش قیمت رخ میدهد و بعد از آن، تغییر روند صعودی را شاهد خواهیم بود.
سخن آخر
معاملهگران در بازار بورس سعی دارند تا با استفاده از ابزارهای مختلف، جهت روند سهم را در آینده تشخیص دهند. برای این فرایند ابزارهای متنوعی وجود دارد که تحلیلگران با توجه به اهداف و استراتژی معاملاتی خود، از این ابزارها استفاده میکنند. «کندل چکش» و «کندل چکش معکوس» از تکنیکهای پرکاربرد و معروف در روند ارزیابی نمودار سهمهای بورسی هستند. معاملهگران با مشاهده این الگوها، موقعیتهای مناسبی را برای کسب سود بیشتر دربازار بورس، پیدا میکنند. در این مقاله به صورت کامل به جزئیات و مشخصات این دو الگوی پرکاربرد اشاره کردیم.
الگوهای شمعی ژاپنی 3 کندلی
برای شناخت الگوهای سه کندلی شمعی ژاپنی این مقاله از مقالات آموزش فارکس را تا انتها بخوانید. برای شناسایی الگوهای شمعی ژاپنی سه تایی ، باید به دنبال آرایش کندلی باشید که در مجموع از سه کندل تشکیل شده اند.
این آرایش های کندلی در تشخیص رفتار بعدی قیمت به معامله گران کمک می کنند.
برخی از الگوهای شمعی ژاپنی 3تایی الگوی برگشتی هستند ، بدان معنا که حاکی از پایان روند فعلی و شروع روند جدید در جهت مخالف است.
برخی دیگر از الگوهای 3کندلی، الگوی ادامه است که حاکی از یک مکث و سپس ادامه روند فعلی است.
بیایید نگاهی به الگوهای شمعی ژاپنی 3تایی مطرح اندازیم.
الگوی ستاره های صبحگاهی و شامگاهی
الگوی ستاره صبحگاهی و الگوی ستاره شامگاهی الگوهای کندل استیک سه گانه ای هستند که معمولاً می توان آنها را در پایان یک روند مشاهده کرد.
این دو الگو، الگوهای برگشتی هستند که سه ویژگی، مشخصه اصلی آنهاست:
در اینجا الگوی ستاره شامگاهی در سمت راست تصویر را به عنوان مثال در نظر خواهیم گرفت:
- کندل اول یک کندل صعودی است ، که بخشی از روند صعودی اخیر است.
- کندل دوم دارای بدنه کوچکی است که می تواند نشان دهنده این باشد که بازار در بلاتکلیفی بسر می برد. این کندل می تواند صعودی یا نزولی باشد.
- کندل سوم نقش تأیید برگشت روند را داراست ، زیرا این کندل پایین تر از نقطه وسط کندل اول بسته می شود.
چگونه الگوی ستاره صبحگاهی ایده آل را تشخیص دهیم؟
- الگوی ستاره صبحگاهی در پایان یک روند نزولی واضح نمایان می شود.
- کندل اول از 3 کندل الگو باید یک کندل نزولی با بدنه بلند باشد.
- کندل دوم باید یک کندل با بدنه کوچک باشد، یک دوچی یا فرفره.
- کندل دوم می تواند صعودی یا نزولی باشد.
- بدنه کندل دوم نباید بدنه کندل اول را لمس کند (بین دو کندل گپ داشته باشیم)
- کندل سوم این الگو باید یک کندل صعودی بلند باشد.
- کندل سوم باید حداقل بالاتر از نیمه بدنه کندل نزولی اول بسته شود.
خصوصیات ذکر شده در بالا برای الگوی ستاره شامگاهی عکس می شود. زیرا الگوی ستاره شامگاهی در پایان روند صعودی رخ می دهد.
این دو الگو ، الگوهای کم تکرار در بازار هستند اما از اعتبار بالایی برخوردارند.
الگوی سه سرباز سفید و 3 کلاغ سیاه
الگوی 3سرباز سفید زمانی شکل می گیرد که سه کندل بلند صعودی بعد از یک روند نزولی تشکیل می شود و نشان می دهد که روند برگشته است.
این الگوی کندل استیک سه تایی به عنوان یکی از قوی ترین سیگنال های صعودی (همچون ضربه اپرکات) در نظر گرفته می شود ، به ویژه زمانی که بعد از یک روند نزولی ممتد و یک دوره کوتاه کف سازی این الگو رخ دهد.
شرایط الگوی سه سرباز سفید
اولین کندل از “سه سرباز” کندل برگشتی نامیده می شود. این کندل یا خاتمه دهنده ی روند نزولی است یا حاکی از آن است که دوره ی کف سازیِ پس از روند نزولی ، به پایان رسیده است.
برای تایید اعتبار الگوی سه سرباز سفید ، باید دقت شود که کندل دوم بزرگتر از بدنه کندل قبلی باشد.
همچنین ، کندل دوم باید نزدیک به سقف خود بسته شود ، و یک فتیله کوچک در بالا برجای گذارد و یا اصلا فتیله در بالا برجای نگذارد.
برای تکمیل الگوی سه سرباز سفید ، اندازه کندل آخر باید حداقل به اندازه کندل دوم باشد و سایه ای کوچک داشته یا بدون سایه باشد.
شرایط الگوی سه کلاغ سیاه
الگوی کندل سه کلاغ سیاه درست برعکس سه سرباز سفید است.
وقتی پس از یک روند صعودی قوی ، سه کندل نزولی می آید این الگو شکل می گیرد که حاکی از آنست که برگشت روند در دستور کار قرار گرفته است.
بدنه کندل دوم باید بزرگتر از کندل اول بوده و در کف یا نزدیک به کف بسته شود.
و بالاخره ، کندل سوم باید هم اندازه یا بزرگتر از بدنه کندل دوم باشد و سایه آن بسیار کوتاه بوده یا حتی بدون سایه باشد.
برای تکمیل الگوی سه کلاغ سیاه ، اندازه آخرین کندل باید حداقل به اندازه کندل دوم باشد و سایه ای کوچک داشته یا بدون سایه باشد.
سه کندل داخلی رو به بالا و رو به پایین
آرایش 3کندل داخلی رو به بالا یک الگوی برگشت روند است که در کف یک روند نزولی دیده می شود.
این الگوی کندل 3تایی نشان می دهد که روند نزولی احتمالاً به پایان رسیده و روند صعودی جدیدی آغاز شده است.
جهت مشاهده یک الگوی 3کندل داخلی معتبر ، به دنبال این خصوصیات باشید:
- اولین کندل را باید در کف روند نزولی پیدا کرد و مشخصه آن یک کندل نزولی بلند است.
- کندل دوم حداقل باید تا نقطه میانی کندل اول خودش را بالا بکشد.
- کندل سوم ، باید بالای سقف کندل اول بسته شود تا تایید بشود که قدرت خریداران بر روند نزولی غلبه کرده است.
برعکس ، آرایش 3کندل داخلی رو به پایین در بالای یک روند صعودی یافت می شود.
این الگو بدان معناست که روند صعودی احتمالاً به پایان رسیده و روند نزولی جدیدی آغاز شده است.
دیدگاه شما