توصیه هایی برای سرمایه گذاری در بورس
از جمله موارد مهمی است که در این شیوه سرمایهگذاری باید مد نظر قرار داد.
روش غیر مستقیم
- صندوق با درآمد ثابت؛ سرمایهگذاری در انواع سپرده بانکی، اوراق مشارکت دولتی، گواهی سپرده بانکی و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت است. به آندسته از سرمایهگذاران توصیه میشود که علاقمند به ریسک پایین و سود کم هستند.
- صندوق در سهام: برای آندسته از سرمایهگذاران توصیه می شود که زمان کافی برای تحلیل و انتخاب سهام ندارند و بدنبال نوسان کم هستند، سهولت در سرمایهگذاری، سرمایهگذاری با هر مبلغی، تنوع سبد دارایی، قیمتگذاری شفاف بر اساس عرضه و تقاضا، سرمایهگذاری بلند مدت، نحوه مدیریت و کنترل ریسک سرمایهگذاران از ویژگیهای بارز این صندوق است.
- صندوق های سرمایه گذاری مختلط؛ ترکیبی از درآمد ثابت و سهام می باشد، این صندوق ها اغلب بازدهی کمی بالاتر از صندوق ها با درآمد ثابت را کسب می کنند.
- سبد گردانی اختصاصی؛ چیدمان صحیح داراییها در قالب یک سبد است که میزان هر یک روش های محاسبه بازده بورس از سهام و زمان خرید و فروش آنها به دقت انتخاب می شود. سبدگردان با توجه به نیروی انسـانی متخصص و استفاده از مدل های مناسب جهت تجزیه و تحلیل شرکت ها و صنایع، به تشکیل سبدهای سـرمایهگذاری و مدیریت آن اقدام می نماید. در این روش پرتفوی سرمایه گذاری براساس سطح ریسک پذیری و علایق شخص سرمایه گذار از طریق سبدگردان مدیریت میشود.
سود سرمایهگذاری در بورس
بازده متوسط شاخص کل بورس به طور تقریبی در ده سال گذشته 32% بوده است، به این معنی که اگر فردی 10 سال پیش مبلغی را در بازار سرمایه سرمایه گذاری کرده بود به طور متوسط هر سال حدود 32 % بازده به سرمایه گذاری او تعلق می گرفت ، هرچند در بعضی از سال ها این بازدهی به 100 درصد و در برخی از سالها نیز کمتر از سپرده بانکی بوده است.
تضمین سود سرمایهگذاری در بورس
هیچ تضمین قانونی جهت سود سرمایه گذاری در بورس وجود ندارد.، اصل سرمایه و سود حاصل از سرمایه گذاری قابل تضمین نمی باشد. سرمایه گذاری در بورس مانند هر سرمایه گذاری دیگری ممکن است همراه با سود یا زیان باشد بنابراین اگر فردی علاقمند به ریسک پذیری نیست باید از بازدهی های بازار چشم پوشی و به سپرده ها یا ابزارهای با درآمد ثابت که سود تضمین شده دارند اکتفا کند.
سبد سرمایهگذاری
سبد سرمایه گذاری پورتفویی از سهام است که مالکیت آن متعلق به مشتری و مدیریت آن توسط یک مدیر سبد انجام می شود، رابطه بین مدیر سبد و سرمایه گذار توسط یک قرارداد سبد گردانی تعریف میشود( نمونه قرارداد سبد گردانی)
قوانین ناظر بر قرارداد سبد گردانی، سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، امین سبدگردانی و حسابرس شرکت سبدگردانی بر حسن انجام قرارداد سبد گردانی نظارت می کنند.
حداقل میزان سرمایهگذاری
حداقل مبلغ سرمایه گذاری حدود 1 میلیارد تومان می باشد، زیرا برخی فاکتورها از جمله زمان، نیروی انسانی مورد نیاز، دقت در تجزیه و تحلیل برای ارائه خدمات سبد گردانی موارد مهمی بشمار می روند که باید توجیه و صرف اقتصادی برای مدیر سبد داشته باشد. برای مبالغ کمتر، سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری پیشنهاد می گردد.
کارمزد خدمات سبدگردانی چه میزان است؟
خدمات سبد گردانی دارای دو کارمزد ثابت و عملکرد است.
مدیر پرتفوی جهت مدیریت سبد از مشتری کارمزد ثابت دریافت می کند که این کارمزد اغلب بین 1-2 درصد است و با توجه سرمایه مشتری تا حدودی قابل تعدیل است.
کارمزد عملکرد به صورت توافقی بین مشتری و مدیریت سبد تعیین می شود. طی قرارداد سبدگردانی ، بازدهی تا 20 % کارمزد عملکرد محاسبه نمی شود و برای بازدهی بالای نرخ Hurdle Rate (یا همان نرخ اعمال) نسبت به مازاد20% هر میزان بازدهی کسب شده باشد 20 در صد از آن به مدیر سبد پرداخت می شود.
اگر شما 100 واحد منابع را با کارمزد ثابت 2% و کارمزد عملکرد 20% بالای بازدهی 20% در اختیار مدیر سبد قراردهید و پس از یک سال بازدهی 30 درصدی برای سبد شما کسب گردد در پایان دوره 2 واحد کارمزد ثابت پرداخت خواهید کرد که سپس 28 واحد بازدهی سبد محاسبه میشود که20 % از 8 واحد مازاد معادل 6/1 واحد کارمزد عملکرد را پرداخت می کنید. هرچه کارمزد عملکرد سبد سرمایه گذاری بالاتر باشد انگیزه مدیر سبد نیز برای عملکرد بهتر بیشتر می شود.
سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری به چه صورت است؟
صندوق های سرمایه گذاری نهاد های مالی هستند که افراد با سرمایه های خرد منابع خود را در قالب آن نهاد مالی تجمیع می کنند و یک مدیریت حرفه ای تمام این منابع را در بازار سرمایه مدیریت می کند. افراد در صندوق های سرمایه گذاری واحد های صندوق را مالک هستند و صندوق، اوراق بهاداری که در آن سرمایه گذاری کرده را مالک است.
حسن و سهولت صندوق های سرمایه گذاری این است که افراد دغدغه محاسبه بازدهی، تصمیم به خرید و فروش، دریافت سود تقسیمی، شرکت در افزایش سرمایه ها و جستجو و پیگیری اخبار بازار سرمایه را ندارند بلکه مدیر صندوق این وظایف را انجام می دهد.
افراد چگونه میتوانند سود سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری را دریافت کنند؟
صندوق های سرمایه گذاری معمولاً سود تقسیم نمی کنند بلکه NAV هر صندوق در سایت صندوق سرمایه گذاری منتشر می شود. در خصوص صندوق های مبتنی بر صدورو ابطال فرد میتواند با مراجعه به شعبه صندوق درخواست ابطال کند سپس در یک زمان کوتاه منابع مورد ابطال به حساب فرد واریز می شود اگر از نوع صندوق ETF باشد فرد با مراجعه به کارگزاری یا از طریق حساب کاربری آنلاین خود درخواست فروش واحد صندوق را ارائه می دهد.
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چه تفاوتی دارند؟
در تحلیل تکنیکال فرض بر آن است که همه داده ها، اطلاعات، انتشار اطلاعات شرکت ها، دیدگاه های سرمایه گذاران و متغیرهای اقتصادی در قیمت یک سهم یا یک محصول خلاصه میشوند بنابراین با بررسی نمودارها و محاسبه برخی شاخص ها میتوان نتیجه گیری کرد که دیدگاه سرمایه گذاران در مورد یک سهم به چه شکل است و بر آن اساس در خصوص خرید یا فروش یک سهم تصمیم گیری میشود.
در روش بنیادی به روند حرکتی قیمت سهم توجه نمی شود بلکه متغیرهای کلان اقتصادی موثر بر صنعت، متغیرهای کلان اقتصادی موثر بر شرکت، کلیت اقتصاد، میزان ظرفیت تولید، میزان امکان فروش، شدت رقابت در صنعت، نحوه قیمت گذاری بهای تمام شده، حاشیه سود و … بررسی می گردند و سپس برآوردی نسبت به میزان سود شرکت حاصل می شود و بر اساس روش های مختلف ارزش گذاری مثل روش PE ( روش قیمت به درآمد) یا روش های تنزیل جریانات نقد آتی، ارزش یک شرکت محاسبه می شود اگر قیمت جاری یک سهم کمتر از این قیمت روش های محاسبه بازده بورس باشد سهم خریداری و اگر بالاتر باشد سهم به فروش میرسد.
رویکرد شرکت مشاور سرمایه گذاری ترنج رویکرد بنیادی است و از تحلیل تکنیکال فقط برای بررسی تعیین نقاط ورود و خروج استفاده می شود و ماهیت سرمایه گذاری نهایتاً بر اساس رویکرد بنیادی صورت می گیرد.
نحوه محاسبه شاخص کل بورس چگونه است؟
در حال حاضر در بازار سهام در حدود ۸۰۰ نماد وجود دارد، بدون شک پیگیری داده های مربوط به معاملات این نمادها در طول یک روز و یا هر بازه زمانی دیگری، به خصوص از این جنبه که در تمام روزهای غیرتعطیل هفته، معاملات در حال انجام است و بحث بررسی یک یا دو روز نیست، کار نشدنی ایی محسوب میشود، لذا استفاده از روش های فرموله کردن برخی اطلاعات مورد نیاز برآمده از داده های مربوط به معاملات نمادها ضرورت پیدا میکند.
شاخص کل بورس
شاخص کل، نمائی از وضعیت کلی بازارها را نشان میدهد و از این جنبه مانند یک دماسنج عمل میکند، گرچه این دماسنج را وقتی کنار تک تک نمادها قرار میدهیم به برخی تناقضات بر خواهیم خورد که در ادامه به این موارد نیز اشاره خواهیم کرد.
در نتیجه تا به اینجا میدانیم که در بازار سهام برای رصد تغییرات قیمت کلیه نمادها، از یک معیار به نام شاخص کل استفاده میشود، البته روش های محاسبه بازده بورس شاخص کل قیمت، شاخص هم وزن، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر، شاخص ۳۰ شرکت برتر و شاخص بازده نقدی از انواع دیگر شاخص هایی هستند که در بورس تهران قابل استفاده اند.
شاخص ها نماگرهایی هستند که وظیفۀ مشخص کردن شرایط عمومی قیمت یا بازدهی در میان گروهی از شرکت های پذیرفته شده در بورس هستند.
تناقضات بررسی شاخص
برخی معتقدند این شاخص، نمایانگر وضعیت کلی بازار نیست و میتوان با معاملات دست کاری شده شاخص سازی کرد. نکته آن است که وقتی از یک شاخص به عنوان برآیند مجموعه ای از داده های صحبت میکنیم، قطعا باید قبل از مراجعه به نتایج از نحوه محاسبه آن اطلاع روش های محاسبه بازده بورس داشته باشیم،
اطلاع از نحوه محاسبه است که میتواند در بررسی نتایج دید و درک صحیحی به ما داده و در نتیجه منجر به استفاده صحیحی از آن نتیجه نیز گردد، بسیاری ایراداتی به شاخص کل وارد میکنند و این درحالی است که کافی است که از نحوه محاسبه ان اطلاع داشته باشند و در این حالت رویکرد صحیحی به استفاده به جا از این شاخص خواهند داشت.
شاخص ها مانند آینه ای هستند که تصویری از یک جامعه آماری به شما نشان میدهند که برای شما بررسی تک تک اعضای آن جامعه میسر نیست، حال نکته آن است که این آینه تصویری دقیقا مشابه با جمع تک تک اعضای جامعه را به شما نشان نمیدهد و شما پیش از استفاده از نتایج شاخص ها باید از روش های محاسبه بازده بورس این حقیقت اطلاع داشته باشید.
طراحی سایر شاخص ها، به خصوص شاخص هم وزن نیز دقیقا برای همین مسئله انجام شد. در این شاخص، همه نمادهای پذیرفته شده در بورس وزنی برابر در محاسبه شاخص کل دارند.
چند نکته در رابطه با شاخص کل
توجه داشته باشید که افزایش شاخص کل همواره به معنای سودآوری یکسان و همزمان تمامی نمادهای بورسی نیست. در حالت کاهش شاخص هم همین مفهوم برقرار است.
در واقع سبد سهام شما ممکن است هیچ ارتباطی با شاخص کل نداشته باشد و حتی همواره در جهت عکس شاخص حرکت کند. لذا مجدد به نکته ای که پیش از این در متن اشاره کردیم باز میگردیم، اگر شاخص کل وضعیت مناسبی داشته باشد، شاید این وضعیت مناسب هیچ ربطی به سهامی که شما بررسی میکنید یا در سبد خود دارید نداشته باشد. اگر دچار این اشتباه میشوید دلیل آن است که درک صحیحی از جزئیات محاسبه شاخص کل ندارید.
در نظر بگیرید که شاخص کل تشکیل شده از تمامی نمادهای بازار است، اما پرتفو شما دربرگیرنده تمام نمادهای بازار نیست، لذا از یک سو میتوان این گونه تعبیر کرد که هرچقدر پرتفو متنوع تری داشته باشید استفاده از شاخص کل در رابطه با پرتفو شما معنی دار تر خواهد بود.
گرچه موضوع متنوع سازی پرتفو نیز خود معقوله ای جدی و خارج از این بحث است و به طور کوتاه و خلاصه، پرتفویی که در این حد متنوع شده باشد که تعداد سهام آن بالا برود نیز بسیار غیربهینه بوده و استراتژی صحیحی برای سرمایه گذاری نخواهد بود.
فرمول محاسبه شاخص کل بورس
روش محاسبه شاخص کل بورس ماهیتی ساده دارد و از تقسیم ارزش جاری بازار سهام در هر لحظه بر ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبداء ضرب در صد به دست میآید. لازم به ذکر است که ارزش جاری هر شرکت از ضرب تعداد سهام هر شرکت در قیمت سهام آن و ارزش جاری بازار نیز از جمع ارزش جاری شرکت های پذیرفته شده به دست میآید.
بورس تهران از فروردین ماه ۱۳۶۹ اقدام به محاسبه و انتشار شاخص کل قیمت خود با نام تپیکس (TEPIX) نمـوده است. این شـاخص ۵۲ شـرکت که در آن زمـان کـل شرکت هــای پذیرفته شده در بورس را شـامل میشدند، در برمیگرفت. این شاخص با استفاده از فرمول زیر محاسبه میگردد:
شاخص قیمت بورس تهران تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس را در بر میگیرد و در صورتی که نماد شرکتی بسته باشد یا برای مدتی معامله نشود، قیمت آخرین معامله آن در شاخص لحاظ میگردد.
همان گونه که از فرمول مشخص است، تعداد سهام منتشره شرکت ها معیار وزن دهی در این شاخص است که این امر منجر به تأثیر بیشتر شرکت های بزرگ در شاخص میشود و این دقیقا نکته ای است که پیش از این در محاسبه جزئیات فرمول شاخص کل اشاره کردیم که باید به آن دقت کرد.
عملا در این فرمول شرکت های کوچک وزن کمتری دارند، به بیان بهتر، حرکت قیمتی کمتری از شرکت های بزرگ تاثیر بیشتری از حرکت قیمتی بزرگتری از شرکت های کوچک دارد، لذا شما در بازار می بینید که ممکن است صنعتی که عمدتا از شرکت های کوچک تشکیل شده است، برای یک هفته تغییرات قیمتی مهمی را به سمت مثبت یا منفی ببیند ولی شاخص کل تغییر جدی نداشته باشد و حال تنها یک روز معامله شدن نمادهای بزرگ تاثیر جدی بر شاخص داشته باشد، یا بسته بودن نمادهای بزرگ عملا می تواند باعث عدم حرکت های جدی در شاخص کل شود.
شاخص قیمت و بازده نقدی یا همان شاخص درآمد کل با نماد TEDPIX از فروردین ۱۳۷۷ در بورس تهران محاسبه و منتشر روش های محاسبه بازده بورس شده است. تغییرات این شاخص نشان گر بازده کل بورس است و از تغییرات قیمت و بازده نقدی پرداختی، متأثر میشود.
این شاخص کلیۀ شرکت های پذیرفته شده در بورس را دربردارد و شیوه وزن دهی و محاسبۀ آن همانند شاخص کل قیمت است و تنها تفاوت میان آن ها در شیو ی تعدیل است. شاخص قیمت و بازدهی نقدی بورس تهران با فرمول زیر محاسبه میشود:
مخرج این کسر، پایه شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t که در زمان مبدا برابر با یوده، میباشد. این تعدیل به شرح فرمول زیر خواهد بود که DPS درآن سود نقدی پرداختی شرکت iام در زمان t+1 است و D پایه شاخص کل قیمت و مابقی متغیرها به شرح توضیحات قبل است:
نوشته نحوه محاسبه شاخص کل بورس چگونه است؟ اولین بار در خانه سرمایه. پدیدار شد.
استفاده از روش اوراق گام در آلمان و ژاپن/ رفع مشکل سرمایه در گردش تولید بدون خلق نقدینگی
یک کارشناس بازار سرمایه معتقد است که روش تامین مالی از طریق اوراق گام باعث افزایش نقدینگی نمیشود، چون با پس دادن اولین زنجیره قرض نقدینگی از بین میرود.
همایون دارابی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار ایبِنا مطرح کرد: نظام مالی در اقتصاد دارای دو بُعد بازار پول و سرمایه است و اوراق روش های محاسبه بازده بورس از ابزارهای تامین مالی قوی در بازار سرمایه محسوب میشود. اصول داشتن بازار سرمایه خوب به بازار بدهی برمی گردد که در آن سرمایه داد و ستد میشود.
وی با اشاره به اینکه روش تامین مالی از طریق اوراق گام باعث افزایش نقدینگی نمیشود چون با پس دادن اولین زنجیره قرض، نقدینگی از بین میرود، افزود: اوراق گام با توجه به ملاحظات تورمی کشور و نیاز سرمایه در گردش بالای واحدهای اقتصادی یک ابزار ضروری است.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: در سازوکار اوراق گام سرمایه از بخش های کم بازده گرفته و به بخش های پر بازده داده می شود. پس قسمتی از مشکل سرمایه در گردش واحدها با استفاده از این اوراق رفع میشود.
دارابی با اشاره به این موضوع که تامین سرمایه از طریق اوراق نسبت به سایر روشها آسان است بیان کرد: صدور مجوز اوراق گام به صورت کلی و یکجا انجام میشود، پس نیازی به انتشار اوراق برای هر پروژه یا شرکت نیست که این امر در زمان نیز صرفهجویی میکند.
وی تشریح کرد: در حال حاضر موضوع اوراق گام باعث تامین زنجیره اعتبار میشود اما تامین سرمایه به روش استقراض از بانک مرکزی باعث ایجاد نقدینگی میشود و این نقدینگی به صورت پایدار در اقتصاد باقی می ماند.
استفاده از اوراق گام در آلمان و ژاپن
این کارشناس بازار سرمایه گفت: کشورهای مختلف به دو دسته بانک محور یا بازار سرمایه محور تقسیم میشوند، اقتصادهایی مانند ژاپن و آلمان بانک محور هستند و اقتصادهایی مانند آمریکا و انگلستان بر پایه بازار سرمایه میچرخند و در کشورهای بانک محور از این گونه اوراق بهرهگیری میشود.
وی افزود: اقتصاد ایران بانک محور است که بخش عمده از تامین مالی آن نیز بر عهده بانکهاست که در آن نهادهای مالی از یکدیگر اوراق قرض می گیرند و آن را روش های محاسبه بازده بورس در اختیار شرکتها قرار می دهند.
دارابی در پایان بیان کرد: تامین سرمایه از طریق اوراق گام برای بانک نیز بهتر است چون در آن قیمت، تعداد و میزان بدهی مشخص است و منابع را به شرکتهایی که شرایط اولیه را دارا هستند، اختصاص میدهد.
کاهش گام به گام نقدینگی مضر با بکارگیری اوراق گام
به گزارش خبرنگار ایبِنا ، دولت سیزدهم برای کاهش تورم در جامعه و تسهیل تامین سرمایه برای واحدهای تولیدی اقدام به استفاده از اوراق گام در بورس کالا کرده است که طبق گفته حمید آذرمند مدیر اداره تامین مالی زنجیره تولید بانک مرکزی، امسال حداقل ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از معاملات بورس کالا با ابزارهای اعتباری مانند اوراق گام تامین مالی میشود.
گفتنی است که استفاده از اوراق گام، روشهای تامین مالی مبتنی بر بازار سرمایه را توسعه میدهد و در این راستا بانک مرکزی به میزان ۵۰ هزار میلیارد تومان به بانکها جهت تضمین اوراق بدهی منتشر شده توسط شرکتها در بورس مجوز میدهد.
اوراق گام از ایجاد نقدینگی مضر جلوگیری میکند!
مهدی بیات منش کارشناس بورس کالا در گفتگو با خبرنگار ایبِنا بیان کرد: هدف استفاده از اوراق گام جلوگیری از ایجاد نقدینگی مضر است؛ به عنوان مثال؛ شرکتی از روش گرفتن وام برای تامین سرمایه استفاده می کند در این جا ممکن است تسهیلات صرف افزایش تولید نشود و به مصرف شخصی مانند خرید خانه اختصاص یابد، پس استفاده از اوراق گام باعث افزایش تولید به صورت غیر تورمی میشود.
بیات منش اوراق گام را روغن چرخهای تولید دانست و گفت: اگر شرکتی بخواهد از سایر روشها مانند فروش سهام و گرفتن وام با پرداخت سود، تامین سرمایه کند باید هزینه بیشتری را نسبت به تامین سرمایه از طریق اوراق گام بپردازد، پس میتوان گفت؛ تامین مالی از طریق اوراق گام به جز پرداخت کارمزد به بانک، هزینهای ندارد.
وی تاکید کرد: سرعت بالا در تامین مالی از دیگر مزایای این اوراق است، اما اگر تامین سرمایه بخواهد از طریق وام صورت بگیرد مراحل قانونی آن زمانبر است، همچنین اعتبار تامین این روش نسبت به سایر روشها مانند وام بالا است.
صرفه جویی در زمان به کمک اوراق گام
همایون دارابی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار ایبِنا گفت: صدور مجوز اوراق گام به صورت کلی و یکجا انجام میشود، پس نیازی به انتشار اوراق برای هر پروژه یا شرکت نیست که این امر در زمان نیز صرفه جویی میکند. همچنین روش تامین مالی از طریق اوراق گام باعث افزایش نقدینگی نمیشود چون با پس دادن اولین زنجیره قرض، نقدینگی از بین میرود.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: در سازوکار اوراق گام، سرمایه از بخشهای کم بازده گرفته میشود و به بخشهای پر بازده داده میشود. پس قسمتی از مشکل سرمایه در گردش واحدها با استفاده از این اوراق رفع خواهد شد.
دارابی تشریح کرد: هم اکنون موضوع اوراق گام باعث تامین زنجیره اعتبار میشود اما تامین سرمایه به روش استقراض از بانک مرکزی نقدینگی ایجاد میکند و این نقدینگی به صورت پایدار در اقتصاد باقی میماند.
اوراق گام در ژاپن و آلمان نیز استفاده میشود
این کارشناس بازار سرمایه گفت: کشورهای مختلف به دو دسته بانک محور یا بازار سرمایه محور تقسیم میشوند، اقتصادهایی مانند ژاپن و آلمان بانک محور هستند که میتوان نمونه استفاده از اوراق گام را در این کشورها مشاهده کرد.
دارابی بیان کرد: تامین سرمایه از طریق اوراق گام برای بانک نیز بهتر است چون در آن قیمت، تعداد و میزان بدهی مشخص است.
با نظر به صحبت کارشناسان می توانیم بگوییم که تامین سرمایه از طریق اوراق گام خاصیت ضد تورمی دارد و در این روش، زمان و هزینه کمتری مصرف میشود، بنابراین با توجه به ملاحظات تورمی کشور و نیاز سرمایه در گردش بالای واحدهای اقتصادی، اوراق گام یک ابزار ضروری محسوب میشود.
خروج پول از صنایع دلاری و ریالی بورس/ خشک و تر با هم سوختند!
بیثباتی در بازار سرمایه عمدتا نشات گرفته از تصمیمات ناصحیح سیاستگذاران اقتصادی در کشور است. بهعبارتی بیثباتی حاکم در بازار سهام ریشه در بیاعتمادی سرمایهگذاران دارد.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه نوشت: خروج پول از صنایع دلاری و ریالی در جریان دادوستدهای روز گذشته یادآور ضربالمثل (خشک و تر با هم میسوزند) است. بهعنوان مثال، صنعت پالایشگاه با P/ E کمتر از ۵/ ۳ و ۴مرتبه در معاملات بازار سهام مشتری ندارد. در چند روز گذشته پالایشیها با صفوف طولانی خرید همراه شدند، در این میان برخی از سرمایهگذاران با استفاده از موقعیت ایجاد شده با عرضه سهام اقدام به خروج از بازار کردند. آنطور که بهنظر میرسد بیثباتی در بدنه اغلب دستگاههای اقتصادی از جمله سازمان بورس و اوراقبهادار نمایان است. بهعنوان مثال در ۲ماه گذشته اعلام شد؛ برای تاسیس صندوقهای سرمایهگذاری در سهام (صندوقهای سهمی) قابلمعامله در بورس یکمیلیارد تومان یونیت ممتاز باید وجود داشته باشد. در ادامه طی تصمیمی خلقالساعه و بهصورت شبانه یکمیلیارد تومان تبدیل به دومیلیاردتومان شد. در اینجا اعداد و ارقام حائزاهمیت نیستند، اما به بیثباتی در بازار با چنین تصمیماتی دامن زده میشود. به اعتقاد بنده اگر بر اساس تحلیل محاسباتی صورت بگیرد مبنیبر اینکه P/ E Forward یک صنعت یا شرکت از رتبهای مشخص و جذابیتی حائزاهمیت برخوردار است، اما متاسفانه به دلیل بیثباتیها در جریان دادوستدهای بازار، مورد اقبال از سوی معاملهگران قرار نخواهند گرفت. شرکتهای تولیدکننده متانول در ۵ماه گذشته تحتتاثیر رویدادهای منفی قرار گرفتند و اکنون برخی بر این باورند؛ با مذاکره با شرکت نفت یا وزارت صمت بتوان بخشی از افت حاشیه سودی که ناشی از افزایش قیمت خوراک یا ایجاد تعرفه بر صادرات آنهاست، جبران شود. هر چند جبران اندک دور از ذهن نیست اما نکته در تشدید بیاعتمادی سرمایهگذاران است.
نباید فراموش کرد که یکی از پارامترهای محاسبه ریسک، نوسان در قیمت است، حال به اعتقاد بنده نوسان در تصمیمگیری نیز یکی از ریسکهای بزرگ بازار سرمایه محسوب میشود.
هر چند نحوه برخورد با موضوعات مختلف در بخش مولد اقتصاد بهصورت آزمون و خطاست اما انتظار میرود سیاستگذاران متوجه دامنزدن تصمیمات اینچنینی در جریان معاملات بورس باشند.
در موقعیت کنونی قیمت سهام شرکتها در بازار سرمایه در محدوده ارزندهای قرار دارد اما تداوم این روند منوط به این مهم بوده که تصمیمگیران کلان بهصورت اقتضایی و روزمره رفتار نکنند.
هر چند روز گذشته خروج پول حقیقی از صنایع دلاری و ریالی بهطور همزمان صورت گرفت اما انتظارات بنیادی نسبت به آینده در این قبیل صنایع از سوی سرمایهگذاران منفی نشده است.
در واقع بیاعتمادی ناشی از تصمیمات خلقالساعه و نگاه دستوری به اقتصاد کشور شبههای را ایجاد کرده مبنیبر اینکه در حالحاضر به هر دلیلی وضعیت آتی نسبت به شرایط فعلی اندکی بهبود پیدا کند، بلافاصله دولت اصلاح ضوابط و مقرراتی که از گذشته وجود داشت و معاملهگران بر اساس آنها استراتژی معاملاتی خود را پیادهسازی کردهاند را در دستور کار خود قرار خواهد داد. اینکه برخی از فعالان بازار بیزینسپلنی را در بستر صندوق سرمایهگذاری قابلمعامله در بورس بر اساس قوانین موجود تهیه کردند اما در ادامه و به یکباره با تغییر مقررات مواجه میشوند، در جای خود چنین رویکردی از سوی سیاستگذاران باعث میشود سرمایهگذار فارغ از درنظر گرفتن پتانسیلهای موجود در صنایع و شرکتهای مختلف (اعم از دلاری وریالی) فقط خروج را در دستور کار معاملاتی خود قرار دهد.
بررسی وضعیت نرخ اخزا و اوراق نشان از بازدهی ۲۳ تا ۲۴درصدی دارد. تقریبا P/ E در این بازار ۴مرتبه ارزیابی میشود. حال کدام سرمایهگذار حاضر به خرید سهام در بورس با P/ E ۵مرتبه خواهد بود؟
در واقع بازدهی اخزا و اوراق در شرایط فعلی مطلوبترین حالت برای دولت است، این نهاد قصد فروش اوراق در ۶ماه دوم سالجاری را دارد و حداقل ۵۰هزارمیلیارد تومان فروش در دستور کار خواهد بود. در چنین شرایطی سرمایهگذاران برای کوتاهمدت اقدام به خروج از گردونه معاملاتی میکنند، ورود مجدد میتواند خرید سهام با قیمتهایی کمتر از حالحاضر صورت بگیرد.
با توجه به نحوه برخورد سیاستگذاران و برنامهریزیها درخصوص بازار سرمایه، احتمالا نگاه بلندمدت ۳ساله برای سرمایهگذاران در نظر گرفتهشده است، بنابراین بخشی از آثار تورم را میتوان بهعنوان سود در بورس داشت. به اعتقاد بنده از سال۱۳۹۹ نسخه فوق برای معاملهگران در بازار سرمایه چیده شد مبنیبر اینکه سهامداران بهخصوص کوتاهمدتیها مجبور به خروج از جریان معاملات بازار سهام شوند. بر این اساس تنها راه برای ارتزاق یا سرمایهگذاری در بورس منوط به نگاه بلندمدت است.
سیاستگذار (دولت) باید آگاه شود و منافع خود را در گرو این مهم ببیند که بازار سرمایه نباید تا این حد مورد دستاندازی قرار بگیرد. این بازار در سال۱۳۹۹ منجی دولت شد و بهعبارتی کسریبودجه را پوشش داد. اکنون نیز (مطابق برنامهریزیها) بخش قابلتوجهی از هزینههای بودجه عمومی دولت از طریق انتشار اوراق در بورس تامین میشود. به نظر میرسد، سیاستگذار نباید صرفا مقاطع زمانی کوتاهمدت را برای گذران روزمرگی و امور جاری از طریق استفاده از ظرفیت بازارهای مالی (سرمایه و پول) اختصاص دهد، چراکه در میانمدت و بلندمدت این رویکرد به زیان دولت است.
بهطور کلی نمود پیدا کردن و مشهودتر شدن میزان تغییرات تصمیمات اثرگذار بر وضعیت اقتصادی در سالهای اخیر بهخصوص از سال۱۳۹۹ تاکنون بهشدت افزایشی است. بهعنوان مثال در این بازه زمانی سه رئیس سازمان بورس روی کار آمدند و هریک رویکرد مجزایی نسبت به بازار سرمایه داشتند. در حالحاضر معاملهگران توجه خاصی به وضعیت بنیادی سهام ندارند و غالبا فروش را در دستور کار معاملاتی خود قرار میدهند چراکه امید و اطمینانی نسبت به چشمانداز بازار حتی با درنظرگرفتن P/ E Forward وجود ندارد. ممکن است در آینده بازار سرمایه دستخوش تغییراتی شود و صرفا به اقتضای شرایط زمانی خاص تحولات صورت پذیرد، این موضوع در جای خود بدترین ریسک بازار سرمایه محسوب میشود.
دیدگاه شما