سفته بازی در بورس


سفته بازی در بورس

دنیای اقتصاد- شاخص بورس تهران طی معاملات روز گذشته با افت 175 واحدی مواجه شد و از کانال 81 هزار واحدی فاصله بیشتری گرفت. با احتساب این افت، دماسنج بازار در نهایت عدد 80 هزار و 741 واحد را نشان داد و با افت 22/ 0 درصدی مواجه شد. شاخص کل هم وزن نیز تقریبا معادل شاخص کل و به اندازه 26/ 0 درصد افت نشان داد. نکته مهم معاملات روز گذشته، ارزش ناچیز معاملات بورس بود. در این بازار 431 میلیون و 365 هزار ورقه بهادار به ارزش تقریبی 140 میلیارد تومان و در 33 هزار و 948 نوبت دست به دست شد. از این میزان تنها 89 میلیارد تومان به معاملات خرد سهام و حق تقدم در نمادهای عادی اختصاص داشت. رقم کنونی ارزش معاملات

برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سال‌های گذشته روزنامه‌های عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه می‌شود.
شما می‌توانید به یکی از روش‌های زیر مشترک شوید:

در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یک‌ساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامه‌ها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارت‌های بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارت‌های اعتباری بین‌المللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکان‌پذیر است.

به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!

سفته بازی در بورس

گروه بورس – در تاریخ معاملات بورس تهران در مقاطع مختلفی در گروه های کوچک بورسی، نوساناتی هیجانی شکل گرفته و قیمت های حباب گونه ای را برای این سهم ها رقم زده است اما پس از مدتی در نتیجه شفاف سازی شرایط، این حباب تخلیه شده و قیمت سهم ها افت شدیدی را تجربه کرده است. در این میان، سهامداران تازه وارد و ناآگاه، قربانی های این رفتار سفته بازی بوده و بعضا زیان های سنگینی را نیز متحمل شده اند. این رفتار عمدتا در شرکت های کوچک تر اتفاق می افتد چرا که سرمایه گذاری در این شرکت ها به دلیل پتانسیل رشد و ارزش کمتر در مقایسه با سهام شرکت

برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سال‌های گذشته روزنامه‌های عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه می‌شود.
شما می‌توانید به یکی از روش‌های زیر مشترک شوید:

در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یک‌ساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامه‌ها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارت‌های بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارت‌های اعتباری بین‌المللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکان‌پذیر است.

به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!

سفته بازی در بورس

استاد اقتصاد دانشگاه وایدنر آمریکا اعلام کرد نامه ای که سفته بازی در بورس و اقتصاد مملکت را یک کاسه کرده در شأن وزرای مملکت نیست.

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، حمید زنگنه استاد اقتصاد کلان و بانکداری دانشگاه وایدنر در چستر پنسیلوانیا آمریکا در رابطه با نامه 4 وزیر به روحانی یادداشتی به شرح زیر برای تسنیم ارسال کرده است:

اخیرا در نامه ای آقایان طیب نیا، نعمت زاده، ربیعی و دهقان وزرای اقتصاد، صنعت ، کار، و دفاع از پیامدهای قابل ملاحظه افت بورس برای اقتصاد ایران هشدار دادند و خواستند که آقای رئیس جمهور قبل از اینکه کارزار شود سیاست هایی فوری و فوتی برای مقابله با این معضل اتخاذ کنند.به نظر من این نامه که سفته بازی در بورس و اقتصاد مملکت را دو کاسه یکی کرده در شان وزرای مملکت، بخصوص وزیر اقتصاد، نیست. به نظر می رسد آقایان که مسائل فایننس بورس و اقتصاد مملکت را دو کاسه یکی کرده اند در شان وزرای مملکت، بخصوص وزیر اقتصاد، نیست. اقتصاد را از یکدیگر جدا نکرده و در نتیجه در بحث و پیشنهادات خود به بیراهه رفته اند.

در بهترین شرایط بورس نشانه هایی از سودآوری شرکتهای حاضر در بورس و احتمالا کل بازار هستند و مستقیما به رونق و یا رکود اقتصادی مربوط نیستند. بنابراین دولت ها کمتر بطور مستقیم به نوسانات بورس (سفته بازی) توجه دارند چون لزوما به آنها مربوط نمی شود.

نامه ذکر شده دو نکته در بر دارد. نکته اول اینکه به آقای رئیس جمهور هشدار می دهند که به افت بازار "سریعا واکنش نشان دهد" و سیاستهای فوری و فوتی در قبال آن تکوین و ابلاغ کند. این هشدار، نه تنها غلط بلکه مضر نیز هست. در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست که دولت سیاستهای خود را بر مبنای نوسانات خوب و یا بد بورس تعیین کند. مثل این است که دولت ضامن قمار بازان شود که فکر نمیکنم منظور آقایان بوده باشد. بانک مرکزی میتواند این نوسانات را تجزیه و تحلیل کند و نتایج آنها را در تصمیمات پولی خود بگنجاند ولی این نوسانات نمی تواند و نباید ارتباط مهمی با سیاستهای مالی دولت داشته باشند.

نکته دوم که به دولت می تواند مستقیما مربوط باشد مسائل کمبود تقاضا برای کالا ها، کمبود سرمایه گذاری در اقتصاد مملکت، کمبود پول وامی در بانکها، و پس آمدهای انتظاری از موافقت نامه هسته ای هستند.

ممکن است در ایران به علت ندانم کاری ها و یا پشت پرده گذاشتن وسعت دست آوردها و یا بزرگ نمایاندن اقتصادی آنها توقعات بی جا و بی مورد و بی حد ایجاد شده باشد.در نتیجه مردم تمام تصمیمات خود را به آینده بهتر موکول کرده و یا می کنند. در این روال ممکن است که خرید نمی کنند چون فکر می کنند قیمتها کاهش میابد. سرمایه گذاری نمی کنند چون نمیدانند که رقبای آنها کیستند. ترس احتمالی از ارزان شدن قیمت ارزهای خارجی و در نتیجه ارزان شدن کالا ها نیز به سرمایه گذاران و تولید گنندگان داخلی نیز دلگرمی نمی دهد.بنابراین شفاف سازی در مورد میزان دست آوردها و برنامه های دولت در مورد سرمایه گذاری و اهداف مریوط به سیاستهای ارزی می تواند برای مردم اطمینان بخش باشد و آنها را به فعالیت سالم و کارساز هدایت کند.

دلایل رکود تقاضا

اقتصاد ایران نیاز به یک جنبش همه جانبه از سوی دولت و بخش خصوصی دارد

دلایل کمیود تقاضا می تواند چند منشا داشته باشد و مهمترین آنها می تواند ناتوانی اقتصادی باشد. اقتصاد ایران از سال 91 تا کنون در رکود اقتصادی بوده و هنوز هم کلا به رونق اقتصادی عبور نکرده است. به تخمین بانک جهانی، اقتصاد ایران حدود 20 میلیارد دلار در سال جاری کو چکتر خواهد شد که به کاهش تقاضای بیشتر نیز خواهد انجامید. در نتیجه اقتصاد ایران احتیاج به یک جنبش همه جانبه از دولت و بخش خصوصی است. دولت باید پیش قدم شود و به ملت نشان دهد که آینده ایران در 5 سفته بازی در بورس یا 10 سال آینده چگونه خواهد بود و چگونه دولت تصمیم دارد به آن دست یابد. نقشه راه را ترسیم و به مردم بدهد و آنها را ترغیب و تشویق کند تا با کمک آنها به آن آمال و اهداف برسد.

راه سرمایه گذاری و تولید را بگشائید

دولت باید ترمیم و توسعه زیر بنای اقتصادی را در صدر تقدم های خود قرار دهد و به سرمایه گذاران بخش خصوصی جهت بدهد تا در تامین منافع خود در آن جهتی که دولت پیشنهاد می کند حرکت کنند.

کار آفرینی کنید

دولت باید با سرمایه گذاری در زیر بنای اقتصادی کار آفرینی کند. این سرمایه گذاریها اگر حتی باعث کسر بودجه شوند قابل قبول هستند. کسر بودجه برای سرمایه گذاری با کسر بودجه بخاطر مصرف از یک جنس نیستند. یکی به توسعه میانجامد و دیگری فقط تامین شام شب است.

آبیاری کشاورزی را بیابید

محقق است که در آینده نزدیکی مسئله آب در ایران بحرانی خواهد شد. بنابراین توسعه و ترویج آبیاری نوین درکشاورزی قابل گریز نیست. ایران الزاما باید در این مورد قبل از بحرانی شدن آن قدم بردارد در غیر اینصورت چندان طول نخواهد کشید که مردم ایران همانند آنها که در صحرای آفریقا زیست میکنند محتاج آب خواهند شد؛ نه تنها آب برای کشاورزی بلکه آب برای آشامیدن نیز با مشکل روبرو خواهد شد. نتیجه این اغماض امروزی صرف مقدار عظیمی از درآمد نفت برای خرید آب و خرید مواد غذائی لازم که دیگر نمی توان در ایران تولید کرد خواهد بود.

توجه به محیط زیست

امروز در روزنامه خواندم که خانم دکتر ابتکار در تکاپو هستند که مسئله ریزگردها را بین المللی کنند. این موضوع تا به آنجا برسد و سازمان ملل چند دلار با شرط و شروط عظیم و طویل بایران بفرستد سالها طول خواهد کشید و مطمئنا در دوران ایشان انجام نخواهد شد. ایران می تواند که محیط زیست را برای توسعه مملکت در دستور کار بگذارد و با یک تیر چند نشانه را بزند. محیط زیست را سلامتی بخشد و جوانان را بکار بگمارد و ایجاد تقاضا ی کلان کند.

دولت سفته بازی در بورس را از بازار بیرون بکشید

آقایان وزرا می گویند که شرکتهای خودروسازی صد هزار خودرو در کف کارخانه ها دارند که نمی توانند بفروشند. اگر چنین است بگذارید که خودشان قیمتها را تعیین کنند و بقول معروف چوب حراج بآنها بزنند و خود را خلاص کنند. در دنیای اقتصاد برای همه معروف است که یا قیمتها را میتوان کنترل کرد و یا میزان تولید را. ما نمی توانیم که هر دو را کنترل کنیم و تعادل نیز بر قرار کنیم. اگر میخواهید که اضافه تولید را بفروشید، قیمتها را به بازار بسپارید.

الاکلنگ ترس و طمع در بورس /سفته بازی از رونق افتاد

بورس‌بازانی که تا پیش از این به خصوص در نیمه نخست سال ۹۹ به طمع کسب سودهای بادآورده پا به عرصه بازار سهام می‌گذاشتند، این روزها به دلیل آنکه به سبب افت پی‌در‌پی ارزش دارایی خود متحمل زیان‌های سنگینی شده‌اند، دیگر توان پذیرش ریسک بیشتر را ندارند.

الاکلنگ ترس و طمع در بورس /سفته بازی از رونق افتاد

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، بازار سهام این روزها به الاکلنگ ترس و طمع تبدیل شده است. بورس‌بازانی که تا پیش از این به خصوص در نیمه نخست سال ۹۹ به طمع کسب سودهای بادآورده پا به عرصه بازار سهام می‌گذاشتند، این روزها به دلیل آنکه به سبب افت پی‌در‌پی ارزش دارایی خود متحمل زیان‌های سنگینی شده‌اند، دیگر توان سفته بازی در بورس پذیرش ریسک بیشتر را ندارند. این‌طور که به نظر می‌آید به‌رغم وجود برخی فرصت‌ها‌، وجود ریسک‌های متنوع مانع از آن می‌شود که فعالان بدون ترس و راحت به بازار سهام اعتماد کنند.

بازار سهام در روزهای گذشته به شکلی خنثی در نوسان بوده است. قیمت‌ها به شکلی کج‌دار و مریز تغییر می‌کنند و نااطمینانی آنقدر در این بازار افزایش یافته که در همدستی ریسک‌های گوناگون و متضاد سیاسی و اقتصادی نظیر تورم، قانون‌گذاری و قیمت‌گذاری دستوری تصمیم‌گیری را برای فعالان اقتصادی سخت می‌کند. بدون‌شک جای شکی نمانده که عدم‌حکمرانی درست اقتصادی در سال‌های اخیر سبب‌شده تا مردم از سرمایه‌گذاری بلندمدت رویگردان باشند اما جای شکی نیست در شرایط کنونی حتی سفته‌بازی نیز از رونق افتاده است.

نمود این رویداد را می‌توان در افت قابل‌توجه ارزش معاملات نظاره کرد. روز گذشته همزمان با ثبت رشد اندک شاخص‌کل، ارزش معاملات به‌رغم افزایش 77‌درصدی همچنان زیر 2‌هزار میلیارد‌ تومان بود که به‌عنوان زنگ خطری برای تداوم معاملات رخ می‌کند، از این‌رو به‌نظر می‌آید که در ‌ماه‌های پیش‌رو احتمالا همچنان فضا برای سرمایه‌گذاری بلندمدت چندان جذاب نباشد.

بازتاب سبز رنگ ناکامی

بازار سهام نخستین روز از مردادماه را با صعود ناچیز شاخص‌ها به پایان برد. در این روز نماگر اصلی بورس نزدیک به 1600 واحد افزایش یافت تا در نهایت رشد 11/ 0‌درصدی میانگین وزنی قیمت‌ها شاخص‌کل را در محدوده یک‌میلیون و 473‌هزار واحدی نگه دارد. در این روز آنچه که بیش از هر چیز توانست بر جهت‌گیری نماگر یادشده موثر باشد، افزایش نسبی قیمت‌ها در نمادهایی همچون «پارسان»، «تاپیکو» و «شپدیس» بود که در نهایت به سبب افت قیمت در دو‌نماد شاخص‌ساز دیگر یعنی «ومعادن» و «کگل» محدود شد، با این‌حال همان‌طور که اشاره شد برآیند این کشمکش‌ها میان خریداران و فروشندگان به حدی نبود که جهتی مشخص به شاخص‌کل بدهد.

بررسی معاملات روز گذشته حکایت از آن دارد که در ابتدای معاملات این روز افزایش تقاضا توانسته شاخص‌کل را به‌عنوان مهم‌ترین دماسنج بازار سهام به سطوح بالاتری سوق دهد تا جایی که اندکی پس از شروع فعالیت روزانه بورس «تدپیکس» به میانه سطح یک‌میلیون و 477‌هزار واحد انتقال یافت، با این‌حال رشد یادشده که به‌نظر می‌آید تحت‌تاثیر افزایش نسبی قیمت‌ها در بازارهای جهانی طی روزهای آخر هفته قبل به‌وقوع پیوسته بود، دیری نپایید و این نماگر کم‌کم به سطح یک‌میلیون و 473هزار واحدی افت کرد. بررسی لیست بلندبالای نمادهای کامودیتی‌محور بازار سفته بازی در بورس سهام نشان می‌دهد که به‌رغم واکنش مثبت در ابتدای معاملات امروز عملکرد بازار سهام در نمادهای یادشده همچنان تحت‌تاثیر روند هفته‌های اخیر کالاهای اساسی در بازارهای جهانی است. بسیاری از نمادهای فعال در صنایع پتروشیمی و فلزات اساسی در روزهای اخیر افتی آهسته و پیوسته داشتند که افت یادشده در این روز مجددا ادامه پیدا کرد. اما بررسی نماگر هموزن نشان از آن دارد که در روز یادشده بی‌تحرکی قیمت‌ها تنها محدود به نمادهای کوچک بازار نبوده است. در روزهای اخیر اگرچه در برخی از موارد همزمان با افت شاخص‌کل نمادهای کوچک منجر به رشد اندک شاخص هموزن می‌شدند، با این حال در روز شنبه به وضوح دیده شد که پس از افت شاخص به زیر یک‌میلیون و 472‌هزار واحد در روز چهارشنبه بازار میل آن دارد تا به مانند بازارهای جهانی اندکی از مسیر نزولی خود دست بردارد و با رفتن به فاز اصلاح خفیف به تنفس قیمت‌ها میدان بیشتری بدهد.

دلیل این رویداد هرچه که باشد نمی‌توان این نکته را نادیده گرفت که چنین عملکرد ضعیفی در بورس آن‌هم در شرایطی که افق روشنی پیش‌روی بازار سهام نیست ناشی از این واقعیت است که سرمایه‌گذاران چه حقوقی باشند و چه نهادی دیگر به مانند گذشته بازار پرریسک سهام را فضای مناسبی برای سرمایه‌گذاری تلقی نمی‌کنند. شاید بتوان مهم‌ترین نکته این روز بازار سهام را افزایش 77‌درصدی ارزش معاملات خرد نسبت به ‌روز قبل دانست. در این روز ارزش این سنجه معاملات به 1728‌میلیارد ‌تومان رسید ‌که در مقایسه با 975‌میلیارد ‌تومان روزهای قبل تغییری محسوس را نشان می‌دهد. نکته دیگر اینکه سفته بازی در بورس همزمان با افزایش ارزش معاملات خرد، خالص تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی نیز نسبت به‌روز قبل از آن افزایش نیافت و خروج خالص تنها 40‌میلیارد‌تومان از این بازار توانست به نوعی از افزایش آرامش در بازار حکایت کند، با این‌حال حتی با در‌نظر‌گرفتن چنین اعداد و ارقامی نمی‌توان انتظار داشت که بازار این روزها از سوی فعالان خرد و کلان با دیدی مثبت نگریسته شود، در واقع همان‌طور که پیشتر گفته شد روند حرکتی شاخص‌ها به سمت صعود طی روزهای اخیر آنقدر به سمت سفته بازی در بورس فضایی خنثی گرایش دارد که به زحمت می‌توان تغییرات آن را مثبت ارزیابی کرد. جهت حرکت قیمت‌ها در روزهای گذشته حاکی از این واقعیت است که اگر در روزهای پیش‌رو شاهد افزایش معنا‌دار تقاضا نباشیم احتمالا باید خود را برای ریزش بیشتر شاخص‌کل آماده کنیم. البته این به آن معنا نیست که بازار در تمامی نمادها رو به‌سوی افول خواهد گذاشت، با این‌حال می‌توان انتظار داشت که در صورت افت مجدد قیمت‌های جهانی فضای نااطمینانی در بازار داخلی بر عوامل مثبت چربش داشته باشد و بی‌اعتمادی ایجاد شده در سال‌های اخیر مجددا به رخ‌نمایی درمیان مردم ادامه دهد.

wNyMEMmflkyh

در کشاکش بحران‌‌‌‌‌‌‌‌ها

بورس تهران سال‌های پر فراز و نشیبی را پشت‌سر گذاشته است. این بازار از ابتدای شکل‌گیری و پس از رویداد انقلاب اسلامی که منجر به تعطیلی موقت آن شد تا امروز که به یک بازار چند ده‌میلیون نفری تبدیل شده، همواره در بزنگاه‌های مختلف دستخوش تغییر و تحولات گوناگونی بوده که می‌توان تمامی آنها را از حیث آثار نهادی و قیمتی در این بازار مورد بررسی قرار داد، بنابراین اگر بخواهیم از این زاویه به این بازار نگاه کنیم می‌توان اینطور نتیجه گرفت که بورس تهران تفاوت چندانی با بازارهای مالی دیگر جهان ندارد.

در یک نگاه ساده‌انگارانه بازار سهام ایران از آنجایی که به مانند هر بازار مالی دیگری در اقصی‌نقاط جهان از اخبار و رویدادهای متنوع و مختلفی اثر می‌پذیرد یک بازار معمولی است که می‌توان آن را به مانند هر بازار دیگری نگریست. در این نگاه سطحی که البته غلط هم نیست، این بازار هم دستخوش نوسانات گوناگونی است و به مانند تمامی نهادهای بشری که در دهه‌های گذشته رو به پیشرفت و اصلاح گذاشته‌‌‌‌‌‌‌‌اند، مسیر مشابه را پیموده است.

با این حال در یک نگاه دقیق‌تر می‌توان فهمید که تمامی تحولات کلانی که بر این بازار اثر می‌گذارند، شباهت چندانی با آنچه که در اقصی‌نقاط جهان روی می‌دهد، ندارند. امروزه نه‌فقط بازارهای مالی کشور بلکه تمامی بازارهای دارایی در بستری فعالیت می‌کنند که رویدادهای پیرامون آنها تشابه چندانی به سایر کشورهای جهان ندارد. اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که هر بازاری تنها بخشی از تصویر کلان اقتصاد و پازل به‌هم‌پیوسته متغیرهای آن است، باید با این مساله نیز کنار بیاییم که ریسک‌ها و فرصت‌های موجود در بازار سهام کشور ما به کلی با آنچه که در بسیاری از کشورهای جهان روی می‌دهد، تفاوت دارد. اقتصاد ایران در شرایطی گذران عمر می‌کند که تقریبا در طول ۱۱‌سال‌گذشته خالص سرمایه‌گذاری در آن صفر بوده است. ایران تورمی بالا را نسبت به متوسط جهانی شاهد بوده و تمامی مبادی رسمی آن برای دسترسی به بانکداری جهانی مشمول تحریم بوده است. همین امر سبب‌شده تا رویکردها نسبت به فعالیت اقتصادی در این کشور بسیار محتاطانه و از این‌رو کوتاه‌مدت باشد. به‌عبارت ساده‌تر در جامعه ایران نه فقط طبقه ثروتمند مرفه بلکه حتی کم‌درآمد‌ترین مردم نیز که سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌های خردی در اختیار دارند سعی می‌کنند تا دارایی خود را در بخش‌هایی به‌کار ببرند که ریسک گیرافتادن پول یا به‌عبارت دیگر کاهش نقدشوندگی در آن حداقلی باشد. دقیقا به همین دلیل است که بازار طلا و سکه به‌علاوه ارز یکی از محبوب‌‌‌‌‌‌‌‌ترین بازارها در طول دهه‌های اخیر در بطن اقتصاد ایران بوده است. به بیان ساده‌تر اگر بخواهیم بگوییم تمامی ضعفی که در مهار تورم و مهم‌تر از آن حکمرانی اقتصادی نشان داده شده، سبب‌شده تا رفتار مردم در مواجهه با فرصت‌های سرمایه‌گذاری به تدریج تغییر کند.

نمود ناکارآمدی در بازار سهام

اما فارغ از تمامی سخنانی که در مورد کلیت رفتار مردم در مواجهه با شرایط اقتصادی کنونی گفته شد، می‌توان به وضوح دید که نااطمینانی‌ها در بازار سهام بازتابی بسیار مخرب‌تر داشته است. بورس تهران این روزها در شرایطی با آثار افت قابل‌توجه قیمت‌ها در میانه سال‌99 دست به گریبان است که مطالعه عوامل شکل‌دهنده به وضعیت بورس در آن سال ‌نشان می‌دهد، فعالان بازار ‌علاقه بسیاری به حفظ ارزش دارایی خود داشته‌اند.

دلیل این علاقه وافر را می‌توان در داغ‌شدن پول جست‌وجو کرد که در سال‌های قبل از خود را در قالب رشد قابل‌توجه قیمت دلار نمایان کرد، در واقع افزایش قابل‌توجه نقدینگی در سطح جامعه سبب‌شده بود تا افزایش ضعف دولت وقت در کنترل قیمت ارز به عطش مردم برای تبدیل ریال خود به هر آنچه که توان قیمت‌گذاری دلاری دارد یا خود را با تورم انطباق می‌دهد، بیفزاید. همین امر سبب شد تا بازار پر ریسک سهام که در آن زمان برای بسیاری از نمادها سودای رسیدن قیمت‌ها به ارزش جایگزینی را داشت سفته بازی در بورس نیز رونق بگیرد. در آن زمان رشد قیمت ارز، در کنار صعود بهای کامودیتی در بازار جهانی به یاری تورم آمد و وقایعی را رقم زد که همچنان بسیاری از مردم با آنها دست به گریبان هستند.

اما نکته مهم این است که دلیل وقوع چنین اموری صرفا این بود که فضای کلان اقتصاد کشور به‌نحوی هدایت نشده بود که بتواند با این تندباد تورمی مقابله کند. حالا نیز در اوج رکود معاملاتی بورس و رویگردانی مردم عادی از بازار سهام شاهد تداوم چنین وضعیتی هستیم. بازار سهام در شرایطی یک سال‌و نیم گذشته را به انتظار برجام نشست که هیچ افق روشنی برای برون‌رفت از کمای معاملاتی کنونی مشاهده نمی‌شود.

ارزش معاملات به شکلی پایدار به زیر 2‌هزار میلیاردتومان رسیده است و اقتصاد ایران نیز اگرچه می‌تواند به‌طور بالقوه مجددا با فشار تورم رونقی پوشالی را در بازارهای دارایی به نمایش بگذارد، با این‌حال قادر به تحمل این واقعیت نیست که اولا مردم دیگر قدرت خرید سال‌های قبل را ندارند که پول اضافی خود را به بورس بیاورند و ثانیا حتی اگر پای چنین پولی درمیان بود می‌توانستند، آن را در شرایطی که رشد قیمت‌ها به شکلی سریع اتفاق می‌افتد، بار دیگر برای بخت‌آزمایی تورمی به سمت بازار سهام بیایند. تمامی این‌ها در حالی رخ داده که بحق می‌توان گفت قیمت در بسیاری از نمادها آنقدر پایین است که اگر صرفا به تحلیل‌های بنیادی اکتفا کنیم و بار سنگین عدم‌اطمینان را در نظر نگیریم، سرمایه‌گذاری نکردن در این بازار به فرصت سوزی می‌ماند.

به کجا خواهیم رفت؟

درحالی‌که این روزها همه انتظار سفته بازی در بورس دارند تا بازار هرچند اندک بتواند مجددا پا به مسیر صعود بگذارد، با این حال تمامی عوامل گفته شده همچنان سایه سنگین خود را بر سر بازار سهام حفظ کرده‌اند، از همین‌رو اگرچه بورسی‌ها بنا بر تحلیل‌های انجام‌شده از درآمد آتی شرکت‌ها فضا را برای سرمایه‌گذاری مناسب می‌بینند، اما نمی‌توان منکر این شد که در فضای پر ابهام سیاست‌گذاری کلان به‌خصوص معلق‌ماندن مسائلی که به‌طور مستقیم با مقوله ریسک‌های سیستماتیک همانند تحریم‌ها و قانون‌گذاری سر و کار دارند، گذر از شرایط کنونی نیازمند توجه ویژه به شرایط روانی حاکم بر بازار است.

اگر قرار باشد که فعالان بازار سهام با خیال راحت سرمایه خود را به سمت این بازار گسیل کنند، ابتدا باید محیطی امن از لحاظ تصمیمات اقتصادی و سیاسی برای آنها فراهم شود. البته این مساله تنها مختص فعالان بورسی نیست و کلیه فعالان اقتصادی را شامل می‌شود، اما باید به این نکته دقت کرد که اثر‌پذیری بالای قیمت‌ها از شرایط فعلی می‌تواند حساسیت‌ها در این بخش اقتصاد را افزایش دهد.

از این‌رو به‌نظر می‌رسد که شاید محتاط بودن در وضعیت کنونی چندان بد هم نباشد، چراکه سودنکردن در هر بازاری بهتر از زیان کردن در آن است. ممکن است افرادی که در حال‌حاضر در بازار سهامداری می‌کنند در ‌ماه‌های آتی به لطف تورم و یا دلایلی که به تورم می‌افزاید، سود خوبی در این بازار کسب کنند، اما باید به این نکته توجه داشت که مجموعه مهمی از عوامل نظیر توافق برجام یا افت شدید قیمت‌های جهانی ناشی از نرخ بهره یا رکود نیز هستند که ممکن است فضایی معکوس را در بازار سهام رقم بزنند، از این‌رو شاید بتوان گفت افرادی که زیان نکردن را به‌جای سود کردن مد‌نظر قرار داده‌اند با توجه به سابقه بد بورس در‌ ماه‌های اخیر بتوانند مزد ترس خود را بگیرند و از احتیاط‌کردن بیش از ریسک‌کردن مطلوبیت کسب کنند. البته در شرایط کنونی که تورم انتظاری در داخل کشور در سطح بالایی قرار دارد، نمی‌توان تمامی نمادها را به یک شکل قضاوت کرد و باید توجه داشت که بسیاری از نمادهای ریالی برخلاف دلاری‌ها می‌توانند شانس صعود را در ‌ماه‌های پیش‌رو داشته باشند، از این‌رو اگرچه شاید در بلندمدت و میان‌مدت نتوان به شکل کلی بورس را برای سرمایه‌گذاری بلندمدت مکانی مناسب دانست اما شاید در آینده نزدیک شاهد افزایش نوسان‌گیری در برخی از نمادها باشیم.

بهترین روش؛ تقویت سفته‌بازی بازارگردان؟

بهترین روش؛ تقویت سفته‌بازی بازارگردان؟

به نظر می‌رسد بهترین شرایط بازارگردانی از آنجایی که سفته‌بازهای بازار بیشتر ار بازارگردان‌ها به بازار کمک می‌کنند، این است که سفته بازی در این روش تقویت شود و این موضوع هم تاکید می‌شود که سفته‌بازی حرف بدی نیست و سفته‌بازی یعنی اینکه از تغییرات قیمتی بتوان سود کرد و خرید و فروش‌های متعدد داشت و در نهایت هم برای بازار می‌توانند مفید باشند هم اینکه نقدشوندگی بازار را افزایش می‌دهند.

در حال حاضر بازارگردانی کاراست و بیشتر اوقات پول برای سهامدار عمده و به تبع سهم هم برای سهامدار عمده است که به بازارگردان می‌دهند تا معاملات را انجام دهد. به صورت عمده بزرگترین مشکلی که در این مورد وجود دارد این است که فرآیند بازارگردانی حالت تعهدی دارد به این صورت که متعهد می‌شود مثلا دو درصد بالا و پایین قیمت پایانی انباشت سفارش داشته باشد و برای مثال اگر صف فروش بود یک میلیون برداشته و اگر صف خرید بود یک میلیون بدهد یا موضوعات دیگری که باعث می‌شوند به طور عمده سود بازارگردان کاهش پیدا کند.

حال همین موضوع به صورت کاربردی کار می‌کند و حدودا دودرصد سرمایه تحت مدیریت خود را به عنوان کارمزد مدیریت صندوق می‌دهد و دیگر اینکه معاملاتی یا تعهداتی که انجام می‌دهد نمی‌تواند برای بازارگردان از بابت معاملات خود درآمدی ایجاد کند به همین دلایل مشکلات زیادی پیش می‌آید. ساز و کار بازارگردانی که در خارج از ایران وجود دارد به این صورت هستند که بازارگردان‌ها در بازارهای مختلف، متفاوت هستند و چون ساز و کار آنها را نمی‌توان پیاده سازی کرد، مشکل ساز می‌شود.
به نظر می‌رسد از طرفی تغییر بازارگردانی تغییر سختی است و تغییر نکردن آن هم در حال حاضر معضلاتی را ایجاد می‌کند. به نظر می‌رسد بهترین شرایط بازارگردانی از آنجایی که سفته‌بازهای بازار بیشتر ار بازارگردان‌ها به بازار کمک می‌کنند، این روش بهتر باشد و این موضوع هم تاکید می‌شود که سفته‌باز حرف بدی نیست و سفته‌بازی یعنی اینکه از تغییرات قیمتی بتوان سود کرد و خرید و فروش‌های متعدد داشت و در نهایت هم برای بازار می‌توانند مفید باشند هم اینکه نقدشوندگی بازار را افزایش می‌دهند. بازارگردان‌هایی که وجود دارند می‌توانند با همین تعدادی که هستند مقدار زیادی از سهم‌ها را مدیریت کنند ولی هر قدر تعداد آنها بیشتر باشد قاعدتا مفیدتر خواهد بود.
بحثی که پیش می‌آید انجام معاملات اینهاست که به نظر می‌رسد بخش عمده‌ای از آنها به صورت دستی انجام می‌شود، البته هستند بازارگردان‌هایی که به صورت الگوریتمی این کار را انجام می‌دهند. معاملات الگوریتمی بهترین شرایط را می‌تواند برای بازارگردان‌ها ایجاد کرده و شرایط را بهتر کند به شرطی که بتوانند تعهدات خود را انجام دهند. همچنین در صورتی که معاملات الگوریتمی با مشکل مواجه نشود و همه بازارگردان‌ها بتوانند از آن استفاده کنند همین مقدار هم کافی است اما اگر فراهم نشود شاید تعداد بازارگردان بیشتری بتواند به بازار کمک کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.