استراتژی معاملۀ روحیه


صادق کرمیار

در ۲۶آذر۱۳۳۸ در تهران متولد شد اصالتا از طرف پدری ریشه در روستای ولیان در شهرستان ساوجبلاغ استان البرز و از طرف مادری ریشه در روستای دنبلید طالقان دارد. و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در محلهٔ امامزاده حسن و سپه غربی گذراند. بعد از پیروزی انقلاب در امور تربیتی دو سال فعالیت کرد و سپس به عنوان خبرنگار روزنامهٔ اطلاعات مشغول به کار شد. همزمان در رشتهٔ الهیات دانشگاه آزاد نیز به تحصیل ادامه داد و اولین داستان خود را در سالل ۱۳۶۷ در روزنامهٔ اطلاعات به چاپ رساند. در سال ۱۳۶۹ اولین مجموعه داستان ایشان به نام فریاد در خاکستر به زیر چاپ رفت و بعد از یکسال، مجموعه داستان نوجوانان به نام انتقام در اردوگاه منتشر شد. اولین فیلمنامه‌نویسی کرمیار که در عرصهٔ جنگ و محاصرهٔ آبادان بود در سال ۱۳۷۵ به نام «کوسه‌ها» ساخته شد. فیلم «سجده بر آب»، «جان‌سخت» و چند مجموعهٔ تلوزیونی نیز از دیگر آثار او در زمینهٔ فیلمسازی است. از کارهای اخیر او می‌توان به رمان‌های دشت‌های سوزان، نامیرا و خداحافظ دوکوهه اشاره کرد. کرمیار لوح تقدیر نخستین جشنوارهٔ جایزهٔ هنر و ادبیات دفاع مقدس را از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۶۷ دریافت کرد. وی همچنین به عنوان نویسندهٔ برتر جشنوارهٔ بنیاد شهید برای نگارش مجموعه داستان «فریاد در خاکستر» در سال ۱۳۷۰ معرفی شد. در سال ۱۳۸۵ نیز برندهٔ تندیس ویژه و لوح تقدیر برای بهترین فیلم جایزهٔ سال پیامبر اعظم (ص) برای تله‌ فیلم «زیارت» در جشنوارهٔ فیلم پلیس شد. همچنین برای این فیلم لوح تقدیر بهترین فیلمنامه‌نویس را از جشنوارهٔ کوثر در سال ۱۳۸۶ دریافت کرد. کرمیار دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه سریال «دریا در غربت» از جشنوارهٔ تولیدات صدا و سیما در سال ۱۳۸۶ دریافت کرد و شایستهٔ تقدیر سومین دورهٔ جایزه ادبی جلال آل‌احمد در سال ۱۳۸۹ برای نگارش رمان «نامیرا» شد. همچنین شایستهٔ تقدیر در بیست‌و‌هشتمین دورهٔ جایزهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۹ به‌خاطر نگارش رمان نامیرا و شایستهٔ تقدیر به‌خاطر نگارش رمان اخیر به عنوان اثر برگزیده چهارمین کتاب دین و پژوهش‌های برتر معرفی شد. [۳] کرمیار در سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ مسئول ویژه‌نامهٔ «اطلاعات جبهه» در مناطق جنگی بود و از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۵ مسئولیت صفحهٔ ادبی «جوانه‌های اندیشه» روزنامهٔ اطلاعات و همچنین معاونت سردبیری نشریهٔ سینمایی «مردم و سینما» وابسته به بنیاد سینماسس فارابی را نیز بر عهده داشته است. کرمیار با نوشتن رمان‌هایی مانند نامیرا و دشت‌های سوزان و نیز کارگردانی سریال‌هایی همچون «یک روز قبل» و «خاطرات مرد ناتمام» شناخته می‌شود. وی که دارای گوهینامهٔ درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، نگارش چندین رمان، فیلمنامه سینمایی و سریال‌های تلوزیونی و نیز کارگردانی چندین فیلم و سریال تلوزیونی را در کارنامهٔ خود دارد. در عین حال بیش از پنج سال مدیریت ادبی و هنری در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران از دیگر فعالیت‌های کرمیار در عرصه‌های فرهنگی به شمار می‌رود. [۴] [۵]

ایتالیا ریاست دوره‌ای سازمان امنیت و همکاری اروپا را برعهده گرفت

همشهری آنلاین: ایتالیا با آغاز سال ۲۰۱۸، ریاست دوره‌‌ای سازمان امنیت و همکاری اروپا (Osce) را برعهده گرفت.

 ایتالیا ریاست دوره ای سازمان امنیت و همکاری اروپا را برعهده گرفت

به گزارش ایرنا، 'انجلینو الفانو' وزیر امور خارجه ایتالیا پس از کسب ریاست دوره ای این سازمان در سال 2018 اظهار داشت: تقویت چندجانبه گرایی به عنوان وسیله ای برای احیای 'روحیه هلسینکی' و ترویج بیشتر صلح، امنیت ، ثبات و همکاری، اولویت مهم ایتالیا است. رویکرد ریاست دوره ای ایتالیا بر این سازمان، به صورت باز، شفاف، فراگیر و با شعار گفت و گو و مسئولیت خواهد بود.

وی افزود: چالش های مشترک نیاز به راه حل های مشترک دارند، ما سعی خواهیم کرد تا روحیه هلسینکی را بدون بازگشت به گذشته زنده کنیم و بار دیگر قاطعیتی که این گفت وگوها را در سال های سخت جنگ سرد تضمین کرد، نشان دهیم. ریاست دوره ای ایتالیا سعی بر هدایت تمام تلاش های این سازمان برای عبور از اختلافات میان اعضا خواهد کرد.

الفانو گفت: ریاست ما، دولت های عضو را تشویق به نشان دادن اراده سیاسی در مقابله با چالش های مشترک امنیتی می کند. سازمان امنیت و همکاری در اروپا زمانی که کشورهای عضو آن به طور سازنده و با روحیه مسئولیت مشترک با یکدیگر همکاری کردند، همواره به نتایج واقعی رسیده است.

  • ایتالیا از یک راه حل صلح آمیز در اوکراین حمایت می کند، اجرای توافق مینسک

به گفته الفانو؛ بحران اوکراین، مساله اصولی را که این سازمان روی آن پایه ریزی شده، نشان داده است. ایتالیا به حمایت از تلاش های این سازمان برای یافتن راه حل صلح آمیز برای این درگیری ادامه می دهد و از طرفین می خواهد که به طور کامل توافق مینسک را اجرا کنند. ایتالیا به تقویت کار این سازمان برای مقابله با سایر درگیری ها از طریق قالب های موجود مانند بحث های بین المللی ژنو در مقابله با پیامدهای جنگ سال 2008 در گرجستان و مذاکرات 5+2 برای راه حل در ترانس‌ نیستریا، ادامه می دهد.

  • رویکرد جهانی امنیت؛

الفانو گفت: ما قصد اتحاذ رویکرد امنیتی جهانی داریم که می بایست با تهدیدات فراملی مقابله کرده و همزمان حقوق بشر و آزادی های اساسی را حفظ و در آموزش و فرهنگ، سرمایه گذاری کند. غلبه بر نابرابری ها از طریق مدیریت مسئولانه، اولویت اصلی در ابعاد اقتصادی و محیطی امنیت، خواهد بود.

  • توجه به مدیترانه و بحران پناهجویان؛

وزیر امور خارجه ایتالیا افزود: ریاست دوره ای ایتالیا در این سازمان قصد توجه بیشتر به چالش ها و فرصت های منطقه مدیترانه را دارد. ما قصد مقابله با چالش پناهجویان را نه تنها از نظر امنیتی، بلکه از طریق مبارزه علیه بی صبری ها و تبعیض و با ترویج پلوراسیم و گفت و گوی بین فرهنگ ها و مذاهب داریم که پایه صلح و امنیت است. ما یقین دایم که تمرکز بر اجرای اصول و تعهدات این سازمان، احترام به حقوق اساسی و آزادی تمام افراد، پیش شرط اصلی برای استقرار صلح درازمدت، امنیت و توسعه پایدار می باشد. در این رابطه نقش نهادهای مستقل این سازمان، معرف ارزش افزوده بسیار مهمی است.

سازمان امنیت و همکاری اروپا، بزرگ ترین نهاد بین دولتی یا بین ‌المللی حول مسائل امنیتی است. فعالیت ‌های این سازمان شامل نظارت بر اسلحه، حقوق بشر، آزادی مطبوعات، انتخابات آزاد و منصفانه است. شکل گیری سازمان امنیت و همکاری اروپا با برگزاری کنفرانسی در سال 1970 تحت عنوان «امنیت و همکاری در اروپا»، برای بحث میان شرق و غرب، آغاز شد. این کنفرانس در سال 1994 در نشست بوداپست (مجارستان) به «سازمان امنیت و همکاری اروپا» تغییر نام داد.

سیاست خارجی آمریکا

نزدیک به دو ماه از ورود جو بایدن به کاخ سفید می گذرد. سیاست خارجی او چگونه است؟ در قیاس با رئیس جمهوری پیش از خود چطور عمل می کند؟ آیا دولت جسارت انجام کارها به شیوه ای متفاوت را دارد یا اینکه استراتژی بزرگ ایالات متحده در چنگال برتری طلبی سرد و سرسختانه باقی می ماند؟ هواداران مشتاق رئیس جمهوری جو بایدن به تغییر لحن او نسبت به چهار سال گذشته اشاره می کنند و در این مورد، قطعا حق با آنهاست.

آمریکا می تواند با خروج از افغانستان به ایران پیامی مثبت بفرستد؟

دولت جدید جو بایدن با دو اولویت در سیاست خارجی مواجه است. در افغانستان، به نظر می رسد رئیس جمهوری قصد دارد نیروها را تا بعدتر از مهلت خروج در ماه مه طبق مذاکرات سال گذشته، نگه دارد. به طور همزمان، بایدن در تلاش است تا توافق هسته ای ایران را احیا کند؛ هدفی که به دنبال تصمیم ایران برای غنی سازی اورانیوم در سطح پیش از توافق و مهلت ۲۱ فوریه برای حذف تحریم ها، فوریت بیشتری یافته است.

مسیر دیپلماسی باز است، ایران اولین گام را بردارد

مری لوئیز کلی، خبرنگار «ان.پی.آر»، با تونی بلینکن، وزیر امور خارجه دولت جدید آمریکا، درباره اهداف سیاست خارجی در دوران جو بایدن و برنامه رئیس جمهوری جدید برای شکل دادن به جایگاه آمریکا در صحنه جهانی گفت و گو کرده است که در ادامه خلاصه ای از آن را می خوانید:

نقشه استراتژی معاملۀ روحیه راه دیپلماسی بایدن

تنها چند هفته است که جو بایدن رئیس جمهوری ایالات متحده است، اما عناصر اصلی رویکرد او به جهان مشخص شده: بازسازی در داخل کشور، همکاری با متحدان، استقبال از دیپلماسی، شرکت در نهادهای بین المللی و حمایت از دموکراسی. همه اینها می تواند او را در مسیر سنت سیاست خارجی موفقیت آمیز پس از جنگ جهانی دوم آمریکا قرار دهد؛ چیزی که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیش از او، در کل انکارش می کرد.

سیاست خارجی بد آمریکا به متحدانش ضربه می زند

تنها چند هفته از فعالیت دولت جو بایدن گذشته و در همین مدت کوتاه، اولین چالش اتحاد ایالات متحده و کره جنوبی نمایان شده است و هیچ ارتباطی هم با کره شمالی و چین ندارد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ۴ ژانویه نفتکش کره جنوبی موسوم به «هانکوک چِمی» را به دلیل آلوده کردن آب ها در تنگه هرمز، توقیف کرد. توقیف این کشتی که ۲۰ ملوان داشتن و ۷۲۰۰ تن اتانول از عربستان سعودی به امارات متحده عربی حمل می کرد، به تنش در روابط ایران و کره جنوبی انجامید.

آمریکایی ها باید سیاست بهتری را در خاورمیانه دنبال کنند

مردم آمریکا نمی خواهند درباره خاورمیانه صحبت کنند. در میانه افزایش شمار مبتلایان به کرونا، اقتصاد رو به زوال و دموکراسی که تعادل در آن بر هم خورده، خاورمیانه آخرین جایی است که می تواند نظر مردم آمریکا را جلب کند. از این رو، منطقی بود که سیاست ایالات متحده در خاورمیانه چندان در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری یا کارزارهای انتخاباتی مطرح نشد و اکنون هم به سختی در اخبار به آن اشاره می شود. اما فارغ از اهمیت این مساله برای مردم، رئیس جمهوری منتخب جو بایدن باید روابط همکاری با رهبران منطقه ایجاد کند، با آنها توافق های دیپلماتیک و نظامی و به نحوی با منطقه تعامل داشته باشد.

محدودیت های دیپلماسی چندجانبه آمریکا در خاورمیانه

شاید در میان چالش های متعدد پیش روی دولت جدید جو بایدن احیای روحیه و عملکرد دیپلماسی چندجانبه در مناطقی که رهبران صرفا بی توجه به قدرت و خواسته های آمریکا به دنبال منافع خود هستند، دشوارترین آنها باشد. خاورمیانه یکی از این موارد است. افراد قدرت طلبی مانند محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر، محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد امارات متحده عربی، و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، احتمالا به گونه ای به چینش شطرنج ژئو استراتژیک ادامه می دهند که تلاش های ایالات متحده و اروپا برای ایجاد راه حل های منطقه ای را دشوار خواهند کرد. شاید تلاش برای احیای چندجانبه گرایی با واقعیت خاورمیانه نخواند، اما قطعا باید صورت بگیرد.

تهدید چهار گانه کره شمالی، چین، پاکستان و ایران برای آمریکا (بخش اول)

سرزمین وسیعی که کره شمالی، چین، پاکستان و ایران را در خود جای داده است، امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت استراتژیک دارد. طبق برخی اطلاعات غیررسمی، دو کشور در بیرونی ترین مرزهای این سرزمین یعنی ایران و کره شمالی همکاری های خود را در چارچوب پروژه موشک های دوربرد که توانایی انتقال کلاهک هسته ای را نیز داشته باشد، از سر گرفته اند.

میراث ترامپ «شکست» در خاورمیانه است

سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه خاورمیانه در حدود یک سال اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ همان روند همیشگی مورد پذیرش هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه بود که حمایت از اسرائیل، سخت گیری به ایران و سایر کشورهای خارج از ائتلاف شرکای منطقه ای آمریکا و حمایت از این شرکا صرف نظر از رژیم حاکم بر آنها را شامل می شد. اکنون که چهار سال ریاست جمهوری ترامپ به پایان خود نزدیک شده، تنها عبارت مناسب برای توصیف سیاست خارجی او در منطقه «عدم انسجام استراتژیک» است. انسجام در سیاست خارجی برای هر دولتی دشوار است، و مشکل رویکرد ترامپ در خاورمیانه در واقع عدم انسجام آن نیست، بلکه کیفیت متفاوت برخورد او با منطقه است.

رهبران خاورمیانه ترامپ را می خواهند یا بایدن؟

در مناظره پنجشنبه شب بین دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، و جو بایدن، معاون پیشین رئیس جمهوری، ایران به عنوان تنها موضوع در خاورمیانه در دو مناظره بین نامزدهای جمهوری خواه و دموکرات مطرح شد. سوال درباره مداخله ایرانی (و روسی) در انتخابات بود. بایدن سوگند یاد کرد که در صورت پیروزی در انتخابات، ایران و روسیه «بهای» مداخله خود را خواهند پرداخت. ترامپ گفت که هر دو کشور خواهان پیروزی بایدن هستند.

چرا واشنگتن در خاورمیانه شکست می خورد؟ (بخش سوم و پایانی)

ایالات متحده از دهه ۱۹۵۰ به طور متوسط یک مرتبه در هر دهه سعی کرده دولت های مستقر در کشورهای خاورمیانه را برکنار کند. این کار را در رابطه با ایران، افغانستان (دو مرتبه)، عراق، مصر، لیبی و سوریه انجام داده و در هر مورد انگیزه و روش های متفاوتی داشته است: از کودتا حمایت کرده، به کشوری حمله و آن را اشغال کرده، و در برخی دیگر موار به دیپلماسی، لفاظی ها و تحریم ها روی آورده است. با این حال، همه این تلاش ها یک وجه مشترک داشتند و آن، این است که به شکست انجامیدند.

چرا واشنگتن در خاورمیانه شکست می خورد؟ (بخش دوم)

ایالات متحده از دهه ۱۹۵۰ به طور متوسط یک مرتبه در هر دهه سعی کرده دولت های مستقر در کشورهای خاورمیانه را برکنار کند. این کار را در رابطه با ایران، افغانستان (دو مرتبه)، عراق، مصر، لیبی و سوریه انجام داده و در هر مورد انگیزه و روش های متفاوتی داشته است: از کودتا حمایت کرده، به کشوری حمله و آن را اشغال کرده، و در برخی دیگر موار به دیپلماسی، لفاظی ها و تحریم ها روی آورده است. با این حال، همه این تلاش ها یک وجه مشترک داشتند و آن، این است که به شکست انجامیدند. لازم است سیاست گذاران ایالات متحده در رسیدگی به چالش های این منطقه پر هیاهو، متوجه الگوهای خود-فریبی و قضاوت نادرست شوند و دریابند که گزینه تغییر نظام هر اندازه هم که وسوسه انگیز بوده، در نهایت به فاجعه انجامیده است.

چرا واشنگتن در خاورمیانه شکست می خورد؟ (بخش اول)

ایالات متحده از دهه ۱۹۵۰ به طور متوسط یک مرتبه در هر دهه سعی کرده دولت های مستقر در کشورهای خاورمیانه را برکنار کند. این کار را در رابطه با ایران، افغانستان (دو مرتبه)، عراق، مصر، لیبی و سوریه انجام داده است؛ فهرستی که تنها مواردی را شامل می شود که ایالات متحده با سیاست گذاری های خود هدف برکنار کردن رهبران یک کشور و تغییر نظام سیاسی را دنبال می کرده است. انگیزه مداخلات در هر یک از این کشورها و روش های آمریکا در قبال آنها بسیار متفاوت بوده: در برخی موارد از کودتا حمایت کرده، در موارد دیگر به کشوری حمله و آن را اشغال کرده، و در برخی دیگر به دیپلماسی، لفاظی ها و تحریم ها روی آورده است. با این حال، همه این تلاش ها یک وجه مشترک داشتند و آن، این است که به شکست انجامیدند.

چرا آمریکا در نمایش تحریم ها علیه ایران پیروز نخواهد شد؟

قطعنامه حدودا ۱۰۰ صفحه ای ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد (به همراه پیوست های آن) مفاد پذیرش برجام توسط ایران و ۵ عضو دائمی شورای امنیت به علاوه آلمان را بیان می کند و در هسته اصلی آن، برجام با قوانین بین المللی تقویت شده است. طبق این قطعنامه، ایران از برخی سطوح غنی سازی هسته ای خودداری خواهد کرد و در ازای آن، شورای امنیت تحریم هایی را که علیه ایران از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ اعمال کرده بوده، به تدریج لغو می کند. این قطعنامه اکنون بار دیگر مورد توجه قرار گرفته چون جدیدترین تلاش دولت دونالد ترامپ برای تحریم ایران به قرائت بحث برانگیز یکی از مفاد این قطعنامه متکی است.

انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا به یک رولت روسی ژئوپولتیک تبدیل شده است

زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده به سرعت نزدیک می شود و روسیه خود را برای ۴ سال دیگر مواجهه با ایالات متحده، فارغ از کنترل دونالد ترامپ جمهوری خواه یا جو بایدن دموکرات بر آن، آماده می کند. اجماع فزاینده ای در روسیه حول این موضوع در حال شکل گیری است که نه ترامپ و نه بایدن نمی توانند تاثیری در بهبود روابط آمریکا و روسیه داشته باشند و مهم تر اینکه، دو قطبی شدن بیشتر سیاسی در ایالات متحده، تصمیم گیری ها در سیاست خارجی آن را در آینده قابل پیش بینی تحت تاثیر قرار می دهد و بی ثبات می کند.

پیامدهای خطرناک بیماری ترامپ برای سیاست خارجی آمریکا

هیچ کسی نمی تواند وانمود کند که می داند تشخیص ابتلای دونالد ترامپ به کووید ۱۹ چه نتیجه ای خواهد داشت، اما بی شک عواقبی برای امنیت ملی ایالات متحده در کار خواهد بود. پیش بینی اینکه ابتلای رئیس جمهوری آمریکا به این بیماری چه تحریفاتی در سیاست خارجی ایجاد می کند، حتی از مورد اول هم دشوارتر است چون ترامپ هرگز قاعده و رفتار مشخصی در این زمینه و ابزاری برای ارزیابی چنین انحرافاتی نداشته است.

جان کری در گفت وگو با گاردین: بایدن اعتماد جهانی به رهبری آمریکا را باز می گرداند

در میان بسیاری از بحران ها که در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ رقم خورد، یک مورد تا اندازه زیادی در انتخابات ۲۰۲۰ نادیده گرفته شد و این مورد، همانی بود که جو بایدن همه دوران حرفه ای خود را صرف آماده شدن برای آن کرده: بحران اعتماد جهانی به رهبری آمریکا. بایدن ۳۴ سال را در کمیته روابط خارجی سنا و ۸ سال دیگر را در کاخ سفید باراک اوباما با مسائل مربوط به امور خارجی از جمله خروج آمریکا از عراق گذرانده است؛ امروز، او در میان همه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از زمان جورج اچ دابلیو بوش (سال ۱۹۸۸) معتبرترین کارنامه سیاست خارجی را دارد. اکنون که احترام به رهبری آمریکا تا اندازه زیادی از بین رفته، بایدن احتمالا جهان بینی و سیاست خارجی که اتخاذ می کند، تلاش برای بازیابی این احترام و اعتبار خواهد بود. اما بایدن چطور می تواند آسیب را بهبود بخشد؟ جان کری، وزیر امور خارجه پیشین، معتقد است که روابط دیرینه بایدن با متحدان آمریکا کمک رسان خواهد کرد.

ایران به دموکرات ها دل خوش نکند

شیرین هانتر می نویسد: به رغم اینکه دولت ترامپ اظهارات و اقدامات ضدایرانی خود را افزایش داده، دموکرات ها در انتقاد از سیاست های او چندان واضح نبوده اند. انتقاد اصلی آنها این است که سیاست های ترامپ هیچ تاثیری در سقوط دولت ایران یا وادار کردن آن به پذیرش خواسته های ایالات متحده یا متوقف کردن فعالیت های ایران در خاورمیانه نداشته اند. آنها از این مساله ناراحت هستند که سیاست های دولت ترامپ بیشتر از ایران، ایالات متحده را در سطح بین المللی منزوی کرده اند.

سیاست خارجی بایدن در برابر سیاست خارجی ترامپ ​​​​​​​

نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در ماه نوامبر تاثیر جهانی قابل توجهی خواهد داشت. آیا نتیجه آن به تغییرات گسترده تر در سیاست خارجی آمریکا خواهد انجامید؟ یا می تواند به تاثیرات مخرب رویکرد ترامپ در برهه ای بی ثبات در امور بین الملل، پایان دهد؟

روابط اسرائیل - امارات و تدام جنگ لیبی

توافق بین اسرائیل و امارات متحده عربی که رئیس جمهوری آمریکا با خوشحالی آن را اعلام کرده، اختلافات منطقه ای میان پادشاهی های سنتی و رقبای آنها را تثبیت خواهد کرد و در همین حال، گروه های تحت حمایت آنها به جنگ نیابتی بر سر غنایم از لیبی تا یمن ادامه خواهند داد.

بایدن هم مثل ترامپ ضد ایران است اما با شیوه عمل او مخالفت دارد

با توجه استراتژی معاملۀ روحیه به نتایج انتخابات اولیه ریاست جمهوری ایالات متحده در هفته های گذشته، به نظر می رسد که جو بایدن، معاون پیشین رئیس جمهوری، نامزد حزب دموکرات برای رقابت در برابر دونالد ترامپ در انتخابات ماه نوامبر خواهد بود. حملات تلافی جویانه اخیر رد و بدل شده بین ایالات متحده و گروه های شبه نظامی وابسته به ایران در عراق حاکی از آن است که تهران همچنان در دوره بعدی ریاست جمهوری نیز یک چالش برای آمریکا خواهد ماند.

اسرائیل در آمریکا تصمیم گیرنده اصلی است

همه سیستم یک بازی، یک فریب است و اینگونه کار می کند: وقتی طبقه حاکم می‌ خواهد روی ایجاد یک کشور با رفاه سوسیالیستی تمرکز کند، فرهنگ سنتی را در هم بپاشد، هنجارهای مذهبی را پشت سر بگذارد و یا کنترل اسلحه را به اجرا درآورد، آنگاه لیبرال دموکرات ها را به قدرت می رساند؛ زمانی هم که بخواهد روی ایجاد یک کشور جنگاور تمرکز داشته باشد و با هدف توسعه جنگ علیه تروریسم دشمنان خارجی ایجاد کند و به یک کشور با سطح نظارتی جهانی تبدیل شود، آنگاه جمهوری‌ خواهان محافظه کار را روی کار خواهد آورد.

وسواس آمریکا روی ایران پوچ و بی مورد است

وسواس دولت ایالات متحده روی ایران در ۴۰ سال گذشته پوچ و بی مورد بوده است. این وسواس هیچ دلیل منطقی نداشته و به اختلافات گسترده میان آمریکا و متحدان دیرینه آن منجر شده است.

سیاست خارجی برای تمام فصول

دموکراسی در سراسر جهان مورد حمله قرار گرفته است. دولت های استبدادی قدرت را در دست می گیرند و جناح راست افراطی هر روز قدرتمند می شود. حرکت به سمت گشایش و چندجانبه گرایی متوقف شده است. در ایالات متحده به نظر می رسد که افراد بسیاری سیاست تبعیض و رفتار غیرمنصفانه را پذیرفته اند و حتی از آن استقبال می کنند. الیزابت وارن سناتور دموکرات آمریکایی در فارن افرز از نیاز به تغییر رویکرد سیاست خارجی کشورش و تمرکز بر مسائل داخلی می نویسد.

سلطه تمام عیار بولتون و پومپئو بر دولت آمریکا

به نظر می رسد مایک پومپئو، وزیر امور خارجه و جان بولتون، مشاور امنیت استراتژی معاملۀ روحیه ملی، دولت دونالد ترامپ را تسخیر کرده اند و حتی گاهی اوقات او را خلاف جهتی که می خواهد، پیش می برند. اما جیمز متیس، وزیر دفاع نفوذ خود را در کاخ سفید از دست داده است و احتمالا برای مدت زمانی طولانی در دولت نخواهد ماند. متیس اگرچه ذاتا یک متفکر ساختارگرا به شمار می رود، اما در دولت ترامپ یک میانه روست و میانه روی چندان در واشنگتن این روزها طرفداری ندارد.

روسیه و اوکراین در آستانه جنگ به تحریک آمریکا

درگیری های اوکراین و روسیه از چند سال پیش و در پی حمایت مسکو از مخالفان دولت کی یف در ناآرامی های داخلی این کشور تشدید شد و در زمان الحاق کریمه به خاک روسیه به اوج خود رسید. در حال حاضر به نظر می رسد دریای آزوف که دو کشور تاکنون آزادانه از آن استفاده می کردند، نقطه اوج بعدی در اختلافات دو کشور باشد.

ایران، تنها در میان ائتلاف های منطقه ای

جدای از مبارزات علیه داعش که به نظر می رسد با موفقیت رو به اتمام است، همه تلاش های واشنگتن در خاورمیانه دچار شکست شده و به نظر می رسد تهران دست برتر را دارد. آمریکا در نزدیک به نیم قرن گذشته را به دشمنی با ایران گذرانده است. اما در نتیجه خطای گرد کردن در محاسبات قمارهای متعدد در خاورمیانه، ایران را نادیده گرفت و اکنون ایران از قدرتی به قدرت دیگر پیشروی می کند و قدرت آمریکایی را در سراسر منطقه و به ویژه عراق و سوریه به چالش می کشد.

تلاش های شکست خورده در برکناری بشار اسد

جنگ سوریه دوباره به همان نقطه آغازش در سال ۲۰۱۱، یعنی درعا بازگشت؛ در نزدیکی مرز اردن که دسترسی به آن برای تکفیری ها آسان است و تسلیحات به سادگی از مرزها برای اتفاقی بیش از «اعتراض های صلح آمیز» وارد سوریه می شود. اما الگویی که پیشتر در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین و دفعات بسیار در خاورمیانه مورد استفاده قرار گرفته، بار دیگر با حمایت و مشارکت مشتاقانه رسانه های جمعی در سوریه به اجرا درآمده است. آمریکا که در تلاش برای برکنار کردن بشار اسد رئیس جمهوری سوریه شکست خورد، اکنون گروه هایی را که در رسانه های جمعی «متحدان» خود توصیف می کرد، رها می کند.

ترامپ، ایران و دکترین I.S.R.A.E.L

سه‌گانه امنیت ملی ترامپ شامل جان بولتون، مایک پومپئو و جمیز متیس موافق بودند که باید با ایران مقابله کرد و تنها راه این مقابله استفاده از زور و فشار است.

درک دنیای ترامپ

هادی خسروشاهین در یادداشتی می‌نویسد: ترامپ هیچ علاقه‌ای به پیگیری سیاست تغییر رژیم در ایران ندارد. همهٔ دغدغهٔ او یک معاملهٔ بزرگ با تهران در زمان مناسب است.

استراتژی معاملۀ روحیه

بازی بزرگ هندوکش پایان نیافته است. برای پاکستان، عامل مهم شهرت گلبدین در داشتن روحیه شدید ضد هندوستان است.
روزنامه ایشیا تایمز

ام.کی بدراکمار، دیپلمات کارکشته هندی در مقاله‌ای در روزنامه «ایشیا تایمز» (۲۴ سپتامبر ۲۰۱۶) معاهده صلح گلبدین با دولت افغانستان را نتیجه معامله امریکا و پاکستان خوانده مدعی شده است که امریکا در پس پرده گلبدین را برای حذف نامش از لیست سیاه سازمان ملل متحد اطمینان داده است. هردو کشور سودهایی از برگشت گلبدین دارند و مشخصا استخبارات پاکستان که کنترول کاملی بر گلبدین دارد، با توجه به دیدگاه ضد هندی او، می‌کوشد از وی برای برهم زدن مناسبات کابل و دهلی سود برد چیزی که دولت هند را نیز نگران ساخته است.

رستم شاه مهمند، سفیر سابق پاکستان در افغانستان نیز در گفتگویی با رادیو آشنای صدای امریکا (۵ میزان ۱۳۹۵) اظهار نموده بود که پیوستن گلبدین به دولت کابل تاثیری بر تامین صلح در افغانستان نداشته بلکه پاکستان می‌کوشد به وسیله او نفوذ روبه رشد هند را مهار نماید.

«حکمتیار در دستان تقریبا تمامی نهادهای استخباراتی خارجی‌ای قرار گرفته است که به نحوی از سال‌های هفتاد میلادی در بازی بزرگ هندوکش دخیل بوده اند، از کی.جی.بی شوروی گرفته تا سی.آی.ای، عربستان و استخبارات پاکستان.»

نویسنده استدلال می‌کند که هردو پاکستان و امریکا در پی تغییراتی در اداره کابل اند و از تلاش های کرزی برای کسب مجدد قدرت نگرانی دارند بنا بازگشت گلبدین را برای تغییر توازن قدرت در دولت مورد توافق قرار داده اند:

«معاهده غنی – گلبدین، در ضمن یک معامله امریکا – پاکستان نیز است. از جانب دیگر گلبدین یک انتخاب مورد توافق برای هردو سی.آی.ای و آی.اس.آی است.»

«جالب است که اسلام آباد در باره این معاهده سکوت اختیار کرد که این رساننده مخالفتش با آن نیست. از آنجایی که گلبدین با خانواده‌اش تحت حمایت نهاد های امنیتی پاکستان در آن کشور بسر می‌برد ناممکن است که چنین کاری را بدون تایید مربیان پاکستانی‌اش انجام داده باشد.»

او مدعی‌است که پیوستن گلبدین به دولت، شانس اشرف غنی را برای تشدید فشار بر عبدالله و اطرافیانش بیشتر خواهد کرد:

«حزب اسلامی گلبدین از وابسته‌های مورد علاقه پاکستان در میان هفت گروه مجاهدین در دهه هشتاد میلادی در جنگ علیه اشغال شوروی بود. این گروه دیگر یک نیروی جنگی نیست، ازین رو شمولیت حزب اسلامی ممکن باعث بهبودی در وضعیت امنیتی نشود اما از نظر سیاسی این معاهده اهمیت دارد. در یک زمینه برای رییس جمهور اشرف غنی یک بُرد به شمار می‌رود. غنی که از نظر قومی کوچی می‌باشد فاقد پایه سیاسی است بنا نفوذ حکمتیار بر پشتون های غلجایی مناطق شرقی برای او کاربردهایی دارد.»

«احتمالا آی.اس.آی هردو اسب را برای مسابقه قدرت گیری در کابل به کار خواهد بست. برای پاکستان، عامل مهم شهرت گلبدین در داشتن روحیه شدید ضد هندوستان است. در بین گروه‌های مجاهدین او تنها کسی بود که تهدید به تشدید یاغی‌گری در کشمیر می‌کرد.»

«حکمتیار یک شخصیت سیاسی شدیدا جاه‌طلب و در زمینه عملی بازی قدرت شدیدا سنگدل است. امروز آرزوی او چیزی کمتر از ریاست جمهوری افغانستان نخواهد بود. بنا از این به بعد چیزهای زیادی اتکا بر این دارد که جاه‌طلبی طغیانی او به چه شکلی بروز خواهد کرد. اگر تاریخچه گذشته‌اش را معیار قرار دهیم، او در راه رسیدن به قدرت هیچ گونه مخالفتی را تحمل نخواهد کرد.»

اشرف غنی، حنیف اتمر و سایر اطرافیان کرزی برای پوشانیدن دست بیگانگان در پشت معاهده ننگین با گلبدین تلاش دارند که آنرا یک عمل کاملا «بین‌الافغانی» جار بزنند، اما حقایق افغانستان و شواهد رساننده آنست که این معامله بدون طرح و مداخله باداران امریکایی شان هرگز نمی‌توانست عملی گردد. هرچند این معامله زیر نام دلپسند «صلح» انجام پذیرفت، اما عملا برنامه‌های پنهان دیگری در آن نهفته است که هیچگونه ربطی به صلح و ثبات در کشور ندارد و برعکس افغانستان را شدیدتر به جنگ قدرت و درگیری سوق خواهد داد.

استراتژی معاملۀ روحیه


کشوری که دارای منابع سرشار طبیعی به شمول گاز، نفت و برخی عناصر کمیاب می باشد برای بسیاری بحران آفرینان جذاب است. موقعیت استراتژیک این کشور نیز سبب ایجاد دشمنی بین همسایه هایش گشته است.
دیوید دیواداس، خبرنگار هندی اخیرا در کنفرانس در برلین گفت: "من بر این عقیده هستم که جنگ واقعی در افغانستان آنی نیست که با راکت، هاوان و هلیکوپتر در آن کوه های خشن انجام می شود؛ بلکه [جنگ] برخورد تصورات ترسناک در قلب و ذهن مردم است".
او در ادامه گفت: "این روزها هر کس استراتژی خود را بر اساس ترس پایه می گذارد. هند می ترسد که پاکستان میدان را ببرد. حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان می ترسد که قدرت را از دست بدهد. هر گروه شورشی، به شمول شاخه های متعدد طالبان می ترسند که دیگری قدرت را به دست گیرد. ارتش پاکستان می هراسد که مبادا نتواند به اندازه کافی از این فرصت برای نفوذ دوباره مانند پیش از 11 سپتمبر سود جوید. رییس جمهور و نخست وزیر پاکستان می ترسند که آنها قدرت را به دلیل فعالیت بیشتر ارتش این کشور از دست بدهند. و من می ترسم که تمام این ترس ها باعث خشونت بیشتر، خشونت بیشتر و تروریسم نگردد".

به حاشیه راندن کرزی
آنچه که روشن است این که به نظر می رسد کشمکش های فراوانی پشت پرده جریان دارد؛ و این ارتباطات شفاف نمی باشند.
این در حالی است که به طور فزاینده یی به نظر می رسد که دولت افغانستان در بین دیگر بازیگران بزرگ شکل علیل و مریضی دارد.
روز پنجشنبه، 13 دلو یک مقام ارشد افغانستان به خبرگزاری رویترز گفت که اعلان ایالات متحده مبنی بر توقف عملیات های جنگی اش پیش از سال 2013 باعث شگفتی است. او گفت: "انتقال مسوولیت امنیتی بر خلاف جدول زمانی است و این مسئله ما را در آمادگی گرفتن با شتاب مواجه می سازد. اگر امریکایی ها از ماموریت جنگی دست بکشند، مطمئنا که این موضوع بر آمادگی و آموزش ما تاثیر می گذارد".
لئون پنیتا، وزیر دفاع امریکا درباره این سخنانش گفت که استراتژی هیچ تغییری نکرده است و در راستای گفتگوهای لیزبون پرتگال قرار دارد.
به هر حال، این مسائل نشان دهنده نکته دیگری است که امریکا احساس می کند کمتر نیاز دارد تا با صاحبان قدرت در کابل مشورت نماید. به درستی آنچنانی که دیواداس گفته است، ایالات متحده تلاش می کند تا راهی برای تعادل قدرت پس از کرزی بیابد.
این در حالی است که برخی گزارش ها می گویند که چندین مقام بلندرتبه طالبان قرار است از زندان گوانتانامو رها شوند. همزمان طالبان با مقامات امریکایی گفتگوهای مقدماتی را در قطر آغاز کرده اند و گفته اند که قصد دارند دفتری را در آنجا بگشایند.

سررشته در پاکستان
برخی از ناظران می گویند که پس از سال 2014 طالبان "شورای کویته" قدرت را به دست خواهند گرفت. این مسئله ممکن است در راستای این تئوری باشد که پاکستان سر رشته را در دست دارد؛ چنان که در گزارش سری ناتو که هفته گذشته نشر شد نیز آمده است که سازمان استخبارات پاکستان "به طور کامل از فعالیت طالبان آگاه است و از مکان تمام اعضای ارشد طالبان خبر دارد".
خبرنگار هندی همچنان گفت: "برای ارتش پاکستان بازی نهایی ناتو در افغانستان بسیار یک فرصت حیاتی برای گسترش نفوذ آن در رژیم افغانستان، یا رژیم بعدی است". دیواداس همچنان تاکید کرد که "پاکستان چنان نفوذی را که در زمان حاکمیت طالبان در افغانستان داشت، هرگز در گذشته نداشته است".
در سوی دیگر، حنا ربانی کهر وزیر خارجه پاکستان به سرعت هفته گذشته گزارش سری ناتو را رد کرد و گفت که ابتکارهای صلح باید "متعلق به افغان ها بوده و توسط آنها راه اندازی و حمایت گردد".
دیواداس درباره وضعیت افغانستان تشریح داد: "توانایی در انتصاب یک رژیم در [در افغانستان] که بتواند عمق استراتژیک [پاکستان] را تامین کند، برای ارتش پاکستان بسیار حیاتی است. برای ارتش پاکستان ضروری است تا کنترول خود را بر سیاست خارجی این کشور افزایش دهد".
به گفته این خبرنگار هندی، "ارتش پاکستان به نظر می رسد که در این نقطه [سیاست خارجی] در تقابل با نخست وزیر این کشور قرار دارد؛ در حالی که به نظر می رسد رییس جمهور پاکستان به زور به کنار رانده می شود. نشانه هایی وجود دارد که داور این بازی، دادگاه عالی پاکستان، از ارتش حمایت می کند".

شعله ور شدن خشونت در کشمیر
بدون شک پاکستان تنها کشوری نیست که برای نفوذ در افغانستان رقابت می کند. هند، رقیب دیرینه پاکستان نیز دست به کار شده و از سال 2003 تاکنون 2 میلیارد دالر به افغانستان کمک کرده است.
دیواداس می گوید: "شرکت های هندی 700 کیلومتر جاده در بخشی از مناطق خشونت زده جنوب افغانستان ساختند و همچنان شرکت دولتی "استیل اتوریتی" احتمالا حق استخراج معدن بزرگ آهن حاجیگک را به دست آورد". اما روشن نیست که آیا هند، چنانچه طالبان به قدرت بازگردند به کمک های خود ادامه خواهد داد یا خیر؟
آنچه که این خبرنگار هندی از آن می ترسد، افزایش خشونت در کشمیر است. هند و پاکستان تاکنون سه بار در این نقطه با یکدیگر جنگیده اند. او ظهور زمینه هایی را که در دهه 1980 منجر به پیدایش شورشیان در کشمیر شد، بار دیگر می بیند.
چهار عامل اصلی وجود داشت که دوباره در حال ظهورند. او می گوید: "ناامیدی اقتصادی – اجتماعی، بیگانه ساختن مردم توسط دولت مرکزی و محلی در منطقه تحت کنترول هند، تهییج و زنده کردن روحیه مسلمانان با این احساس که مورد تهدید غرب هستند؛ و آمادگی ارتش پاکستان برای چرخاندن روحیه جهادی از پاکستان به سوی کشمیر".
هارالد هندل که در گذشته سخنگوی "ماموریت پولیس اتحادیه اروپا" در افغانستان بود، می گوید که کشمیر متاسفانه کم کم به "یک بحران فراموش شده" (آتش زیر خاکستر) تبدیل می شود.
او در کنفرانس برلین گفت که ممکن است تمرکز جهان همچنان بر افغانستان باقی بماند، و یا این که به جای دیگری مثلا شمال افریقا انتقال پیدا کند.
هندل هرچند که می گوید موفقیت هایی مانند کاهش بیسوادی و رشد اقتصادی قابل توجه در افغانستان پدید آمده، با آن هم نگاه او به افغانستان پس از 2014 غم انگیز می باشد. او می گوید: "افغانستان، این کشور فقیر همچنان به طور بدی مدیریت خواهد شد. این کشور همچنان یکی از بزرگترین تولید کنندگان مواد مخدر خواهد بود. من شک دارم که به ثبات برسد".
دیواداس همچنان بسیار کم خوشبین است و پیشبینی می کند که بیدرنگ جنگ داخلی در خواهد گرفت.
آنا توماس / عاصف حسینی
ویراستار: رسول رحیم



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.