سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال؛ بررسی مفاهیم Support and Resistance
در این مرحله از آشنایی با تحلیل تکنیکال، میخواهیم یکی از متداولترین مفاهیم تحلیل تکنیکال را با هم مرور کنیم. سطوح حمایت و مقاومت زمانهای مهمی هستند که عرضه و تقاضا با هم روبرو می شوند.این سطوح برای تعیین روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا بسیار مهم هستند.
وقتی قیمتها از سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند، فرض بر این است که عرضه و تقاضایی که این سطوح را به وجود آوردند، جابهجاشدهاند؛ در نتیجه احتمال ایجاد سطوح جدید حمایت و مقاومت وجود دارد.
تعریف سطح حمایت
سطح حمایت سطحی است که تقاضا بهاندازهای است که مانع از سقوط بیشتر ارزش ارز میشود. زمانی که خط روند قیمت به سطح حمایت میرسد، برای عبور از آن با دشواری رو به رو میشود، چون وقتی که قیمت به حمایت نزدیک میشود، خریداران (تقاضا) تمایل زیادی به خرید دارند و فروشندگان (عرضه) تمایل کمتری به فروش دارند.
تعریف سطح مقاومت
سطح مقاومت سطحی است که عرضه بهاندازهای است که مانع از افزایش بیشتر ارزش ارز شود. زمانی که خط روند قیمت به سطح مقاومت نزدیک میشود، بهسختی بالاتر میرود. چون وقتی قیمت افزایش پیدا میکند و به مقاومت نزدیک میشود، فروشندگان (عرضه) تمایل بیشتری برای فروش و خریداران (تقاضا) تمایل کمتری به خرید پیدا میکنند.
روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت
برای توضیح روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت از برخی اتفاقات پرتکرار بازار استفاده میکنیم.
در ابتدا فرض کنید که خریدارانی داریم که ارزی را در نزدیکی سطح حمایت ۵۰$ خریداری کردهاند و بعد از مدتی ارزش این ارز افزایش پیدا میکند و به ۵۵$ دلار میرسد، خریداران خوشحال میشوند و افسوس میخورند که کاش ارز بیشتری با قیمت ۵۰$ میخریدند، در نتیجه تصمیم میگیرند که اگر قیمت ارز دوباره به ۵۰$ برگشت ارز بیشتری خریداری کنند و در نتیجه در این سطح قیمت یعنی ۵۰$ تقاضا جدیدی ایجاد میکنند.
اکنون بیاید گروه دومی را در نظر بگیریم که مثلاً افرادی بودند که تصمیم خریدن ارزی را با قیمت ۵۰$ داشتند، اما به هر دلیلی این کار را انجام ندادند، اکنون که ارز به ۵۵$ دلار رسیده پشیمان شدهاند و تصمیم میگیرند که اگر ارزش ارز به ۵۰$ برگشت، دوباره این اشتباه را تکرار نکنند و این بار ارز را بخرند در نتیجه این تصمیم باعث بهوجودآمدن سطح مقاومت قویتری در آن قیمت میشود.
در آخر هم گروه سومی در نظر بگیرید که ارز را با قیمتی کمتر از ۵۰$، مثلاً ۴۰$ خریداری کردهاند و زمانی که ارزش ارز به ۵۰$ رسیده بود آن را فروختهاند. اکنون میخواهند ارزهای خود را دوباره داشته باشند و آن را با همان قیمتی که به فروش رساندهاند یعنی ۵۰$ خریداری کنند. این گروه موضع خود را از فروشنده به خریدار تغییر میدهند. درحالیکه از فروش ارز احساس پشیمانی میکنند و میخواهند این سود بیشتری را که نکردهاند جبران کنند و به همین علت تقاضای بیشتری برای خرید ایجاد میکنند.
اکنون برای درک بهتر مقاومت بهتر است هر سه گروه بالا را در نظر بگیرید و فرض کنید که همهٔ آنها ارزی باارزش ۵۰$ دارند. خودتان را هم یکی از این افراد فرض کنید. ارزش ارز شما به ۵۵ میرسد، ولی شما آن را نمیفروشید. دوباره ارز به ۵۰$ بر میگردد. چه احساسی دارید؟
احساس پشیمانی از نفروختن ارز با قیمت ۵۵$؟! دوباره ارزش آن به ۵۵$ میرسد این بار شما تا میتوانید ارزتان را به فروش میرسانید. دیگر افراد هم همین کار را میکنند (در نتیجه این عرضه زیاد) ارزش ارز از ۵۵$ بالاتر نمیرود و عقبگرد میکند. حداقل سه گروه از افراد هستند که سعی دارند ارز خود را با قیمت ۵۵$ به فروش برسانند و این باعث میشود که در قیمت ۵۵$ سطح مقاومت به وجود بیاید.
اینها تنها نمونههایی از سناریوهای ممکن هستند اگر قبلاً معامله کرده باشید، احتمالاً در این سناریوها قرار گرفتهاید و احساسات مربوط به آن را تجربه کردهاید. خبر خوب این است که شما تنها نیستید، تعداد افرادی که این احساسات و افکار را تجربه میکنند بیشمار است و این کمک میکند تا با آشنایی مفهوم حمایت و مقاومت و تجزیهوتحلیل تکنیکال (Technical) بتوانید از سرمایهگذاری خود سود بیشتری دست آورید.
تریدرها چگونه از سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند؟
تحلیلگران فنی و تریدرها از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی مناطق (Zones) در نمودار قیمت استفاده میکنند. منظور از مناطق سطوحی هستند که احتمال بازگشت یا توقف در روند ممکن است بیشتر باشد. معامله گران و سرمایهگذاران سطوح قیمتی را که قبلاً شاهد افزایش فعالیت معاملاتی بودند، در نظر میگیرند و بر اساس آن اقدام به ورود یا خروج از بازار میکنند.
سطوح حمایت و مقاومت مفاهیم کلیدی برای مدیریت ریسک در بازار هستند. توانایی شناسایی این مناطق میتواند فرصتهای تجاری مطلوبی را ارائه دهد. ورود به یک معامله نزدیک به سطح حمایت یا مقاومت ممکن است یک استراتژی سودمند سطوح حمایت/مقاومت باشد.
یکی دیگر از مواردی که باید در نظر گرفت، قدرت ناحیه حمایت و مقاومت است. به طور معمول، هر چه تعداد دفعات کاهش قیمت یک منطقه بیشتر باشد، احتمال شکستن آن به سمت نزول بیشتر است. به طور مشابه، هر چه تعداد دفعات افزایش قیمت یک ناحیه مقاومتی بیشتر باشد، احتمال شکستن آن به سمت بالا بیشتر میشود.
منظور از اعداد رند در سطوح حمایت و مقاومت چیست؟
یکی دیگر از ویژگیهای مشترک سطوح حمایت و مقاومت این است که قیمت دارایی ممکن است فراتر از یک عدد رند مانند ۵۰ یا ۱۰۰ دلار برای هر سهم حرکت کند. بیشتر معاملهگران بیتجربه تمایل به خرید یا فروش داراییها زمانی دارند که قیمت آن در یک عدد کامل باشد. بیشتر قیمتهای هدف یا توقف سفارشهای تعیینشده توسط سرمایهگذاران خرد یا بانکهای سرمایهگذاری بزرگ بهجای قیمتهایی مانند ۵۰.۰۶ دلار، در سطوح قیمتی رند قرار میگیرند. ازآنجاییکه بسیاری از سفارشها در یک سطح قرار میگیرند، این اعداد رند بهعنوان موانع قیمتی قوی عمل میکنند. اگر همه مشتریان یک بانک سرمایهگذاری سفارشها فروش را باهدف پیشنهادی مثلاً ۵۵ دلار انجام دهند، جذب این فروشها به تعداد زیادی خرید نیاز دارد و در نتیجه سطحی از مقاومت ایجاد میشود.
جابهجایی نقش مقاومت و حمایت
یک مفهوم کلیدی در تجزیهوتحلیل تکنیکال این است که وقتی که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند، نقش این سطوح تغییر میکند.
اگر قیمت از سطح حمایت پایینتر برود، سطح حمایت به سطح مقاومت تبدیل میشود و اگر قیمت از سطح مقاومت بالاتر برود، اغلب سطح مقاومت به سطح حمایت تبدیل میشود. تصور بر این است که زمانی که قیمت از یکی از سطوح مقاومت یا حمایتی میگذرد، عرضه و تقاضا جابهجاشدهاند.
مثالی از تبدیل سطح مقاومت به حمایت
مثالی از تبدیل سطح حمایت به مقاومت
تجزیهوتحلیل تکنیکال، راه حلی مطمئن
برخی سرمایهگذاران از هر دو تجزیهوتحلیل بنیادی (fundamental) و تکنیکال (technical) استفاده میکنند؛ تجزیه و تحلیل بنیادی هنگام تصمیم گیری دربارهی این که چه چیزی را باید بخریم و تجزیه و تحلیل تکنیکال برای دانستن این که چه زمانی باید بخریم، کاربرد دارد.
به یاد داشته باشیم که تجزیهوتحلیل تکنیکال دانش دقیقی نیست و نقدهای زیادی بر آن وارد میشود. اگر به مطالعه و بررسی بیشتر تجزیهوتحلیل تکنیکال بپردازیم، احتمالاً به گوشمان میخورد که تحلیل تکنیکال بیشتر از این که دانش باشد، نوعی هنر است. در نتیجه درست مثل هر چیز ارزشمند دیگری باید آن را تمرین کنیم، وقت بگذاریم و نظمی برای ماهر شدن در آن داشته باشیم.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال (RESISTANCE & SUPPORT)
در تحلیل تکنیکی سطوح کف و سطوح سقف روند توسط اسامی مناسب شان مشخص می شوند. سطوح کف، سطوح حمایت Support؛ و سطوح سقف، سطوح مقاومت Resistanceهستند. این سطوح محوطه هایی هستند که اکثر معامله گران در آنها خواهان خرید یا فروش یک دارائی هستند.
سطح حمایت، محوطه هایی را نشان می دهد در آنها تمایل به خرید بالا است یعنی فشار خرید در نزدیکی آنها از فشار فروش بیشتر است. قیمت سطوح حمایت/مقاومت در این سطح برای خرید بسیار جذاب است و اکثر معامله گران در زمانیکه قیمت به یک سطح حمایت می رسد اقدام به خرید می نمایند.
سطح مقاومت، محوطه هایی را نشان می دهد که در آن تمایل به فروش بالا است یعنی فشار فروش در نزدیکی آنها از فشار خرید بیشتر است. معامله گران مایلند در این سطح اقدام به فروش کنند و زمانیکه قیمت به این محوطه می رسد دارائی مورد نظرشان را به فروش برسانند.
نحوه ترسیم خطوط حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت یک بخش اساسی از تحلیل تکنیکی است که برای تشخیص روند و اتخاذ تصمیمات معاملاتی مورد استفاده قرار می گیرند. این سطوح روندها را مورد سنجش قرار می دهند و آنها را تائید می کنند و باید توسط هر معامله گری که تحلیل تکنیکی را به کار می برد مورد استفاده قرار گیرند.
سطح حمایت توسط خطی نشان داده می شود که نقاط کف قیمتی در گذشته را به هم وصل می کند. این خط بسته به روند اصلی (جهت غالب حرکات قیمت) می تواند توسط یک خط افقی یا یک خط شیب دار نشان داده شود.
اگر روند، صعودی باشد خط روندی که کف های قیمتی (Higher Low) ها را بهم وصل می کند به عنوان یک حمایت با شیب مثبت در نظر گرفته می شود.
اگر روند، نزولی باشد خط روندی که سقف های قیمتی (Lower High) ها را بهم وصل می کند به عنوان یک مقاومت با شیب منفی در نظر گرفته می شود.
در یک روند افقی خط روند تحتانی به عنوان یک حمایت افقی و خط روند فوقانی به عنوان یک مقاومت افقی در نظر گرفته می شود.
محدوده حمایت و مقاومت
گاهی ممکن است نمودار قیمت در یک محدوده ی قیمتی و نه در یک خط اقدام به بازگشت نماید که در چنین شرایطی به آن محدوده ها، محدوده های حمایت و مقاومت گفته می شود.
تشخیص روندها
برای تشخیص یک روند صعودی، هر سطح حمایت باید بالاتر از سطح حمایت قبلی خود باشد و یا هر سطح مقاومت باید بالاتر از سطح مقاومت قبل تر از خود باشد. در غیر اینصورت، هرگاه سطح حمایت تا کف قبلی اش پایین برود، این نشان می دهد که روند صعودی به پایان رسیده یا اینکه حداقل تبدیل به یک روند افقی شده است.
برعکس، برای تشخیص یک روند نزولی، هر سطح حمایت باید پایین تر از سطح حمایت قبل تر از خود باشد و یا هر سطح مقاومت باید پایین تر از سطح مقاومت قبلی خود باشد. اگر سطح حمایت از سطح حمایت قبل تر از خود بالاتر بیاید، علامتی است از تغییر روند موجود.
یک روند صعودی تمایل دارد که به یک روند نزولی تبدیل شود، به این ترتیب که اوج های قیمتی بالاترش و کف های قیمتی بالاترش تبدیل به اوج های قیمتی پایین تر و کف های قیمتی پایین تر می شوند. و بر عکس، یک روند نزولی می تواند تبدیل به یک روند صعودی شود به این ترتیب که نقاط اوج قیمتی پایین تر و کف های قیمتی پایین ترش تبدیل به نقاط اوج بالاتر و کف های قیمتی بالاتر می شود. به عبارت دیگر، یک سطح مقاومت تبدیل به یک سطح حمایت می شود و یک سطح حمایت تبدیل به یک سطح مقاومت می شود.
این نوع از وارونگی در سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکی تحت عنوان "بهبود"، "اصلاح" یا "وارونگی روند" شناخته می شود.
- در صورتیکه قیمت ها از سطح حمایت عبور کنند (شکست ایجاد شود) و به پایین بروند (البته احتمال انحراف معین وجود دارد)، سرمایه گذاران فرض را بر این می گیرند که قیمت به ریزش ادامه خواهد داد. حمایت قبلی تبدیل به یک سطح مقاومت جدید می شود که انتظار می رود از رشد قیمت ها ممانعت بعمل آورد.
- در صورتیکه قیمت ها از سطح مقاومت عبور کنند (شکست ایجاد شود) و بالا بروند (البته احتمال انحراف معین وجود دارد)، سرمایه گذاران فرض را بر این می گیرند که قیمت به رشد ادامه خواهد داد. مقاومت قبلی تبدیل به یک سطح حمایت جدید می شود که انتظار می رود از ریزش قیمت ها ممانعت بعمل آورد.
تا مادامیکه قیمت بین سطوح مقاومت و حمایت باقی می ماند، انتظار می رود که روند ادامه پیدا کند.
مفهوم حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
مفاهیم حمایت و مقاومت بدون شک دو مورد از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. این عبارات توسط معامله گران برای اشاره به سطوح سطوح حمایت/مقاومت قیمت در نمودارها استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند و مانع از ادامه ی حرکت قیمت یک دارایی در جهت خاصی شوند. در ابتدا، توضیح و ایده پشت شناسایی این سطوح آسان به نظر می رسد، اما همانطور که متوجه خواهید شد، حمایت و مقاومت می تواند به اشکال مختلف باشد و تسلط بر این مفهوم دشوارتر از آنچه در ابتدا به نظر می رسد، می باشد.
تعریف حمایت و مقاومت
حمایت سطح قیمتی است که در آن می توان انتظار داشت یک روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا یا علاقه خرید متوقف شود. با کاهش قیمت دارایی ها یا اوراق بهادار، تقاضا برای آنها افزایش می یابد و در نتیجه خطوط حمایت تشکیل می شود. در همین حال، مناطق مقاومتی به دلیل شناسایی سودها زمانی به وجود می آیند که قیمت ها افزایش یافته است.
هنگامی که یک منطقه حمایت یا مقاومت شناسایی شد، آن سطوح قیمت می توانند به عنوان نقاط ورود یا خروج بالقوه عمل کنند، زیرا وقتی قیمت به نقطه حمایت یا مقاومت می رسد، یکی از این دو کار را انجام می دهد:
- بازگشت قیمت از سطح حمایت یا مقاومت
- شکسته شدن حمایت و مقاومت تا زمان رسیدن به حمایت و مقاومت بعدی
هنگامی که قیمت به سطوح حمایت و مقاومت می رسد، انجام معامله می تواند با ریسک بسیار کمی همراه باشد. چرا که اگر معامله گر در جهت اشتباه وارد معامله شده باشد، سریع متوجه شده و معامله ی خود را می بندد اما اگر در جهت درست وارد معامله شده باشد، حرکت پیش روی قیمت می تواند قابل توجه باشد.
سطوح حمایت ومقاومت افقی
آسانترین حمایت ها یا مقاومت ها، به صورت خطوط افقی می باشند. به عنوان مثال در شکل زیر توجه کنید که قیمت چندین بار در عبور از منطقه ی 39 دلار ناتوان بوده است. در سطوح حمایت/مقاومت این حالت، معامله گران سطح قیمت نزدیک به 39 دلار را سطح مقاومت می نامند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، سطوح مقاومت به عنوان یک سقف در نظر گرفته می شوند، زیرا این سطوح قیمتی مناطقی را نشان می دهند که یک رالی صعودی در آنها به اتمام رسیده است.
سطوح حمایت در روی دیگر سکه قرار دارند. حمایت به قیمت هایی در نمودار اشاره دارد که از ریزش بیشتر قیمت دارایی جلوگیری می کند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، توانایی شناسایی سطح حمایت نیز می تواند با فرصت خرید همزمان باشد، زیرا به طور کلی این منطقه ای است که فعالان بازار شروع به بالا بردن قیمت ها می کنند.
خطوط روند
مثالهای بالا نشان میدهند که یک سطح ثابت از افزایش یا کاهش بیشتر قیمت دارایی جلوگیری میکند. این موانع ثابت یکی از محبوبترین شکلهای حمایت و مقاومت است، اما قیمت داراییهای مالی به طور کلی روند صعودی یا نزولی دارد، بنابراین دیدن این موانع قیمتی در طول زمان غیرعادی نیست. به همین دلیل است که مفاهیم روند و خطوط روند هنگام یادگیری حمایت و مقاومت مهم هستند.
زمانی که بازار روند صعودی را طی می کند، با کند شدن روند قیمت و شروع به حرکت مجدد به سمت خط روند، سطوح مقاومت شکل می گیرد. این در نتیجه شناسایی سود یا عدم اطمینان کوتاه مدت از ادامه ی روند توسط معامله گران اتفاق می افتد. پرایس اکشن حاصله یک افت جزئی در قیمت سهام را شکل می دهد که منجر به شکلگیری یک سقف کوتاه مدت می شود.
هنگامی که قیمت سهام به سمت حمایت خط روند کاهش می یابد، بسیاری از معامله گران توجه زیادی به قیمت اوراق بهادار خواهند داشت زیرا از نظر تاریخی، این منطقه ای بوده است که از کاهش قابل ملاحظه قیمت دارایی جلوگیری کرده است. برای مثال، همانطور که در نمودار زیر می بینید، یک خط روند می تواند برای چندین سال از قیمت یک دارایی حمایت کند.
از سوی دیگر، زمانی که روند بازار به سمت نزول می رود، معامله گران به دنبال مجموعه ای از قله های نزولی هستند و سعی می کنند این قله ها را با یک خط روند به یکدیگر متصل کنند. هنگامی که قیمت به خط روند نزدیک می شود، بیشتر معامله گران مراقب فشار فروش دارایی هستند و ممکن است وارد یک موقعیت فروش شوند زیرا این منطقه ای است که در گذشته قیمت را به سمت پایین سوق داده است.
حمایت و مقاومت یک سطح مشخص، چه با یک خط روند یا از طریق هر روش دیگری کشف شود، هر چقدر که قیمت از نظر تاریخی قادر به شکست آن نباشد، قویتر تلقی میشود. بسیاری از معاملهگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت شناساییشده خود برای انتخاب نقاط ورود/خروج استراتژیک استفاده میکنند، زیرا این مناطق اغلب قیمتهایی را نشان میدهند که بیشترین تأثیر را در جهت یک دارایی دارند. اکثر معامله گران در این سطوح به ارزش ذاتی دارایی اطمینان دارند، بنابراین حجم معاملات معمولا در این نقاط بیش از حد معمول افزایش می یابد و ادامه ی حرکت قیمت در جهت قبلی را دشوارتر می کند.
اعداد رند
یکی دیگر از ویژگی های مشترک سطوح حمایت و مقاومت این است که قیمت دارایی ممکن است برای حرکت فراتر از یک عدد رند، مانند 50 یا 100 دلار، با مشکل مواجه شود. اکثر معاملهگران بیتجربه تمایل به خرید یا فروش داراییها را زمانی دارند که قیمت آن در یک عدد رند باشد. بیشتر قیمتهای هدف یا حد ضررهای تعیینشده توسط سرمایهگذاران خرد یا بانکهای سرمایهگذاری بزرگ به جای قیمتهایی مانند 50.06 دلار، در سطوح قیمتی رند قرار میگیرند. از آنجایی که بسیاری از سفارشها در یک سطح قرار میگیرند، این اعداد به عنوان موانع قیمتی قوی عمل میکنند. اگر همه مشتریان یک بانک سرمایه گذاری سفارشات فروش را با هدف پیشنهادی مثلاً 55 دلار انجام دهند، جذب این فروش ها به حجم بسیار زیاد خرید نیاز دارد و بنابراین، سطحی از مقاومت ایجاد می شود.
میانگین های متحرک
اکثر معاملهگران تکنیکال از اندیکاتورهای تکنیکال مختلف، مانند میانگینهای متحرک، برای کمک به پیشبینی حرکت آینده استفاده میکنند، اما این معاملهگران هرگز توانایی این ابزارها برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت را درک نمیکنند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، میانگین متحرک یک خط دائما در حال تغییر است که داده های قیمت در گذشته را در نظر می گیرد و در عین حال به معامله گر اجازه می دهد حمایت و مقاومت را شناسایی کند. توجه داشته باشید که چگونه قیمت دارایی در میانگین متحرک، زمانی که روند صعودی است، حمایت می شود و چگونه در هنگام روند نزولی این خط به عنوان مقاومت عمل می کند.
معاملهگران میتوانند از میانگینهای متحرک به روشهای مختلفی استفاده کنند، مانند پیشبینی حرکت صعودی زمانی که قیمت از یک میانگین متحرک کلیدی عبور میکند، یا برای خروج از معاملات زمانی که قیمت به زیر میانگین متحرک میرسد. بیشتر معاملهگران دورههای زمانی مختلفی را در میانگینهای متحرک خود آزمایش میکنند تا بتوانند بهترین دوره ی زمانی را برای سهام مورد نظرشان پیدا کنند. به عنوان مثال در یک سهم ممکن است میانگین متحرک 50 روزه به عنوان یک سطح کلیدی حمایت و مقاومت عمل کند و در سهم دیگری میانگین متحرک 70 روزه.
سنجیدن اهمیت مناطق حمایتی و مقاومتی
همانطور که گفته شد، مناطق حمایتی و مقاومتی می توانند با نام سقف یا کف نیز شناخته شوند. قیمت یک دارایی را میتوان مانند یک توپ پلاستیکی در نظر گرفت که در یک اتاق پرش می کند و با برخورد به سقف (مقاومت) به پایین برمی گردد و بعد از برخورد به کف (حمایت) دوباره به سمت بالا می رود.
حال تصور کنید که این توپ پلاستیکی در اواسط پرواز به توپ بولینگ تبدیل شود. این نیروی اضافی، اگر در راه بالا اعمال شود، توپ را از سطح مقاومت عبور می دهد. همینطور در راه پایین، توپ می تواند کف را بشکند. در هر صورت، نیروی اضافی یا اشتیاق گاوها یا خرس ها برای شکستن حمایت یا مقاومت مورد نیاز است. هنگامی که یک سطح مقاومت شکسته می شود، آن سطح در آینده به عنوان یک حمایت برای قیمت سهم در نظر گرفته می شود. برعکس این موضوع برای سطوح حمایتی نیز برقرار می باشد.
نمودارهای قیمت به معامله گران و سرمایه گذاران این امکان را می دهد که به صورت بصری مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی کنند و همچنین سرنخ هایی در مورد اهمیت این سطوح قیمتی ارائه می دهند. به طور دقیق تر، آنها به این موارد نگاه می کنند:
تعداد تماس ها
هر چه قیمت یک ناحیه حمایت یا مقاومت را بیشتر تست کند و یا به عبارت دیگر، یک سطح با تعداد دفعات بالا به عنوان یک سطح حمایت و مقاومت عمل کند، آن سطح از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. زمانی که قیمت ها از سطح حمایت یا مقاومت برمیگردند، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه این سطوح می شوند و تصمیمات معاملاتی را بر اساس این سطوح قرار می دهند.
قدرت حرکت
هنگامی که یک سطح به عنوان حمایت یا مقاومت عمل می کند، هر چه قدرت حرکت قبل از آن بیشتر باشد، این سطح اهمیت بیشتری دارد. به عنوان مثال یک مقاومت که جلوی صعود تند و پر شتاب یک سهم را می گیرد، نسبت به مقاومتی که از صعود بیشتر قیمت در یک حرکت آهسته و بی رمق جلوگیری کرده است، اهمیت بیشتری دارد.
حجم
هر چه خرید و فروش بیشتر در یک سطح قیمتی خاص رخ داده باشد، سطح حمایت یا مقاومت قوی تر خواهد بود. این به آن دلیل است که معاملهگران و سرمایهگذاران این سطوح قیمت را به خاطر میآورند و تمایل دارند دوباره از آنها استفاده کنند. بنابراین یکی دیگر از فاکتورها هنگام مقایسه ی دو سطح مهم، حجم معاملات در آن سطوح می باشد.
زمان
اگر سطوح به طور منظم در مدت زمان طولانی آزمایش شده باشند، مناطق حمایت و مقاومت مهم تر می شوند.
جمع بندی
سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم کلیدی مورد استفاده تحلیلگران تکنیکال است و اساس طیف گسترده ای از ابزارهای تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد. مبانی حمایت و مقاومت شامل یک سطح حمایتی است که میتوان آن را کف قیمتی و یک سطح مقاومتی که میتوان آنرا به عنوان سقف در نظر گرفت. قیمتها کاهش (افزایش) مییابند و سطوح حمایت (مقاومت) را آزمایش میکنند، که یا این سطوح حفظ شده و قیمت بالا (پایین) میرود، و یا سطح حمایت (مقاومت) شکسته میشود و قیمت به حرکت خود ادامه داده و احتمالاً تا سطح حمایت (مقاومت) بعدی پایینتر (بالاتر) میرود.
تمام نکاتی که باید راجع به سطوح مقاومت و حمایت بدانید
حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم پرکاربرد در معاملات فارکس است. عجیب است که هر کسی ایده خاص خود را درباره نحوه اندازه گیری حمایت و مقاومت دارد. اجازه دهید ابتدا نگاهی به اصول اولیه بیندازیم.
به نمودار بالا نگاه کنید. همانطور که میبینید، این الگوی زیگزاگ صعودی است (Bull market).
زمانی که در بازار فارکس قیمت صعودیست و سپس افت میکند، در بالاترین نقطهای که تشکیل شده است یک مقاومت بوجود میآید.
با ادامه روند صعودی بازار، پایینترین نقطه قبل از آغاز برگشت، حمایت است. در این راه، مقاومت و حمایت با نوسان بازار در طول زمان به طور مستمر تشکیل میشوند.
همین امر برای جهت حرکت نزولی صدق میکند.
همیشه برای رسم حمایت و مقاومت یک نکته را به یاد داشته باشید: سطوح حمایت و مقاومت اعداد دقیق نیستند بلکه معمولا یک ناحیه حمایتی یا مقاومتی داریم. اغلب اوقات به نظر میرسد که سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده است اما خیلی زود در مییابید که بازار در حال تست آن بوده است. در نمودار شمعی، این «تستهای، حمایت و مقاومت معمولاً با سایه شمع نشان داده میشوند.
توجه کنید که چگونه سایههای شمع سطح حمایت ۱.۴۷۰۰ را تست کردند. در این زمانها، به نظر میرسد که حمایت در حال شکسته شدن است. در حقیقت میتوانیم ببینیم که بازار صرفاً در حال تست این سطح بوده است.
پس از کجا بفهمیم که حمایت و مقاومت واقعاً شکسته شدهاند؟
پاسخ مشخصی برای این سؤال وجود ندارد. بعضی میگویند که سطوح حمایت و مقاومت وقتی شکسته میشوند که بازار باقدرت از آن سطح بگذرد و بسته شود. اما بزودی میفهمید که همیشه این طور نیست.
اجازه دهید نگاهی به یک مثال بیندازیم که در آن بازار از سطح حمایت 1.4700 میگذرد و بسته میشود.
در این مورد قیمت پایینتر از سطح حمایت 1.4700 بسته شده است اما دوباره از آن عبور کرده است.
اگر اعتقاد داشتید که این نقطه نقطه شکست واقعی است و داراییتان را میفروختید، مسلماً ضرر میکردید.
حال که به نمودار نگاه میکنید، میتوانید ببینید و نتیجه بگیرید که حمایت نه تنها شکسته نشده بلکه قویتر هم شده است.
برای اینکه بتوانید این نقاط شکست کاذب را به درستی پیدا کنید، باید مقاومت و حمایت را همچون یک سری ناحیه و منطقه در نظر بگیرید و نه اعداد مشخص.
یک راه برای کمک به شما در پیدا کردن این مناطق همانا رسم مقاومت و حمایت روی نمودار خطی به جای نمودار شمعی است.
دلیلش این است که نمودار خطی فقط قیمت بسته شدن را به شما نشان میدهد در حالی که نمودار شمعی قیمتهای سقف و کف را هم نشان میدهد.
این قیمتهای سقف و کف گمراه کنندهاند چرا که اغلب اوقات فقط نمایانگر واکنشهای عصبی بازارند. مثل این است که شخصی کار عجیبی بکند و وقتی به او بگویید فقط پاسخ دهد که «ببخشید، دست خودم نبود. فقط یک واکنش عصبی بود.»
وقتی حمایت و مقاومت را رسم میکنید، دنبال واکنشهای غیرارادی بازار نیستید بلکه حرکات ارادی و واقعی آن را میخواهید. این حرکات ارادی در نمودار خطی منعکس میشوند نه در نمودار شمعی.
با نگاه به نمودار خطی، میخواهید خطوط حمایت و مقاومت را رسم کنید. این خطوط را جایی میکشید که قیمت چندین قله یا دره را تشکیل میدهد.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه تشخیص داده می شود؟
حمایت و مقاومت در نمودارهای تحلیل تکنیکال چیست؟ چگونه نقاط حمایت و مقاومت در نمودارها تشخیص داده می شود؟ در این مقاله به صورت کامل به این پرسش ها پاسخ داده میشه اما ابتدا مقدمه ای کوتاه داشته باشیم در مورد خطوط حمایت و مقاومت. خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارائه دهنده ی نقاط اتصال مهمی هستن که میزان عرضه و تقاضا و البته قدرت اون ها در این نقاط با هم برابر میشن. وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال هستش توجه به این خطوط اهمیت زیادی داره. در بررسی الگوهای نموداری، معاملهگران از سطوح مقاومتی و حمایتی برای بکارگیری سطوحی از قیمت در نمودار استفاده میکنن که مانعی در برابر حرکات قیمتی هستن. این موانع، از هُل داده شدن قیمت به یک جهت خاص، جلوگیری می کنن.
نقاط حمایت و مقاومت در موضوعات مربوط به آموزش تحلیل تکنیکال کاربردهای زیادی داره به طوری که برخی از تحلیلگران تنها با استفاده از این خطوط معامله می کنن. در ادامه در مورد خطوط مقاومت و حمایت، نحوه ی کار این خطوط، تشخیص نقاط حمایت و مقاومت و . صحبت خواهد شد با ما همراه باشین.
مفهوم سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیلگران تکنیکال از سطوح حمایتی و مقاومتی، برای تشخیص نقاطی که در اون ها احتمال به وجود اومدن تأخیر در حرکت قیمت ها و یا معکوس شدن روند قیمتی وجود داره، استفاده میکنن. زمانی که یک محدوده ی حمایتی و مقاومتی شناسایی شد، میشه از اون ها به عنوان نقاط احتمالی ورود به بازار و یا خروج از بازار استفاده کرد. اما حمایت و مقاومت در نمودار چیست؟ در زیر حمایت و مقاومت رو جدا تعریف می کنیم:
سطوح حمایت
حمایت، سطحی از نمودار قیمت هستش که انتظار میره روند نزولی به علت افزایش میزان تقاضا و یا تمایل به خرید، در اون نقطه توقف کنه. این سطوح برای خریداران از جذابیت خاصی برخورداره. وقتی قیمت به این سطح میرسه بازار با افزایش تقاضا رو به رو میشه و این امر باعث افزایش قیمت میشه. در واقع موقعی که قیمت یک ارز یا هر دارایی دیگه ای با افت مواجه میشه، تقاضا برای خرید اون افزایش پیدا میکنه یعنی میزان تقاضا بر میزان عرضه سطوح حمایت/مقاومت غلبه میکنه که نتیجه این پیروزی افزایش قیمت و ایجاد یک خط حمایتی در نمودارهای تکنیکال میشه.
سطوح مقاومت
مقاومت، سطحی از قیمت هستش که انتظار میره روند صعودی به علت افزایش عرضه و یا تمایل به فروش، در اون نقطه متوقف بشه. سطوح مقاومتی زمانی که میل به فروش در بازار افزایش پیدا میکنه، تشکیل میشه. این سطح قیمتی برای فروشندگان از جذابیت خاصی برخورداره و معامله گران موقعی که قیمت به این سطح می رسه اقدام به فروش شدید می کنن. دلیلش هم اینه که در این نقطه سقوط قیمت دور از انتظار نیستش. در سطح مقاومتی فشار فروش بر بازار غلبه میکنه و موجب کاهش قیمت و ادامه ی روند نزولی میشه.
زمانی که قیمت به یه سطح حمایتی یا مقاومتی می رسه یکی از دو مورد زیر برای قیمت اتفاق میوفته:
یا قیمت از اون نواحی برگشت میکنه و یا این سطح قیمتی رو شکسته و به حرکت خودش در جهت قبلی ادامه میده تا اینکه به یک سطح حمایتی و یا مقاومتی دیگه برخورد کنه. البته تعدادی از معامله گران زمان بندی خودشونو با فرض عدم شکست انجام میدن. چه حرکت قیمتی توسط سطوح حمایتی و مقاومتی متوقف بشه و چه قیمت بتونه این سطوح رو بشکنه، معامله گران می تونن جهت حرکت آینده ی قیمت رو پیش بینی کنن و معامله رو بر اساس اون انجام بدن. اگه قیمت در جهت مخالف جهت پیش بینی شده حرکت کنه، میشه از موقعیت معاملاتی خارج شد البته با مقداری ضرر. اما اگه پیش بینی ها درست از آب دربیاد، حرکتی قابل توجه در پیش خواهد بود.
چرا نقاط حمایت و مقاومت شکل می گیرند؟
همونطور که گفتیم سطوح حمایت و مقاومت از مجموع چند نقطه در کف یا سقف تشکیل میشه و از اتصال این نقاط میتونیم خطوط معناداری که قیمت به اون ها واکنش نشون میدن رو پیدا کنیم. اما علت تشکیل این نقاط چیه؟ علت تشکیل نقاط حمایت و مقاومت در واقع به ارزش اون ارز یا دارایی برمی گرده. به این شکل که اگه در یک سطح مقاومت خریداران به این نتیجه برسن که قیمت یک ارزی دیگه از این سطح بیشتر نمیشه، شروع به فروش اون ارز میکنن و برعکس اگه فکر کنن ارزش ارز مورد نظرشون بیشتر از این قیمته و افزایش قیمت خواهد داشت شروع به خرید میکنن. معمولا سطوح حمایت و مقاومت اعداد رند هستن.
چگونه نقاط حمایت و مقاومت در نمودارها تشخیص داده می شود؟
بهترین تحلیلگران تکنیکال از سطوح حمایتی و مقاومتی، برای تشخیص نقاطی استفاده می کنن که در اون ها احتمال بوجود اومدن تاخیر در حرکت قیمت ها و یا معکوس شدن روند قیمتی وجود داره. سطوح حمایتی زمانی ایجاد میشه که یک روند نزولی در طی حرکت خود به علت افزایش میزان تقاضا، متوقف میشه و سطوح مقاومتی زمانی ایجاد میشه که روند صعودی به علت افزایش در عرضه، با توقفی موقتی مواجه میشه.
مشخص کردن مناطق حمایتی آینده به دلیل اینکه تصویری دقیق از سطوح قیمتی ای که قیمت ها در یک اصلاح می تونن در مسیر حرکت قیمت دارایی (در طی یک اصلاح) رو نشون بدن، می تونه موجب افزایش میزان سود کسب شده در استراتژی های سرمایه گذاری کوتاه مدت بشه و پیش بینی سطوح مقاومتی هم می تونه به عنوان مانعی در مسیر حرکت صعودی قیمت عمل کنن و منطقهای رو مشخص کنن که سطوح حمایت/مقاومت در اون سرمایهگذاران تمایل زیادی به فروش دارایی و خروج از بازار دارن.
روانشناسی بازار، نقشی اساسی در شکلگیری سطوح حمایت و مقاومتی دارن. معاملهگران و سرمایهگذاران، گذشته بازار و واکنش قیمت نسبت به آن سطوح رو بررسی کرده و از اون ها به منظور پیش بینی جهت حرکت قیمت در آینده استفاده می کنن. متدهای متفاوت زیادی برای تشخیص سطوح حمایت/مقاومت سطوح حمایتی و مقاومتی وجود داره، اما بدون توجه به روش مورد استفاده، نحوه ی تفسیر اطلاعات به دست اومده یکسان هستش. دو روشی که بیشتر برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت در نمودارها مورد استفاده قرار می گیره استفاده از خطوط روند (trendlines) و میانگین متحرک (moving averages) هستش. در ادمه مقاله " حمایت و مقاومت در نمودارهای تحلیل تکنیکال چیست؟" هر کدوم از این اصطلاحات رو توضیح خواهیم داد:
خطوط روند
در کل قیمت دارایی های مالی روندی صعودی و یا نزولی دارن، تغییر این سطوح ثابت در طول زمان اجتناب ناپذیر هستش. به همین دلیل مفاهیم روندها و خطوط روند در حین یادگیری سطوح حمایت و مقاومت از اهمیت زیادی برخوردارن. زمانی که بازار در حال طی کردن روندی صعودی هستش، سطوح مقاومتی با آهسته شدن رشد قیمت و برگشت قیمت به خط روند حاصل میشن.
شکسته شدن یک خط روند بلندمدت (چه به عنوان حمایت و چه به عنوان مقاومت) مورد توجه بسیاری از معاملهگران هستش. چرا که این خط چندین بار مانع از افت قیمت و حرکت اون به سطوحی پایینتر از خودش شده. از طرفی زمانی که بازارها در روندی نزولی به سر می برن، قله هایی با ارتفاع کمتر شکل میگیرن. معاملهگران سعی می کنن این قله ها رو با استفاده از یک خط روند، به همدیگه وصل کنن. زمانی که قیمت به این خط روند نزدیک میشه، رویارویی با فشار فروش و ورود به یک موقعیت معاملاتی فروش (short position) دور از انتظار نخواهد بود. دلیلش هم اینه که این ناحیه، محدودهای هستش که در مدت اخیر قیمت رو به سمت پایین هدایت کرده.
هرچه قیمت، تعداد دفعات بیشتری رو برای عبور از یک سطح حمایتی و یا مقاومتی تست کرده باشه، باعث بالاتر رفتن اعتبار و قدرت این سطح میشه. با استفاده از خطوط روند می تونیم این سطوح رو شناسایی کنیم. بسیاری از تحلیلگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت به دلیل اینکه اونها نشون دهنده ی سطوح تاثیرگذار در جهت حرکتی قیمت هستن، برای انتخاب استراتژی ورود و یا خروج در بازار استفاده می کنن.
میانگین متحرک
اکثر معاملهگران تکنیکال از قدرت اندیکاتورهای متنوع تکنیکالی، برای کمک هر چه بیشتر در پیش بینی شتاب حرکتی قیمت در آینده ی نزدیک استفاده میکنن. یکی از این اندیکاتورهای مهم میانگین های متحرک هستش. میانگین متحرک خطی ست که به صورت دائم تغییر کرده و حرکات قیمتی گذشته رو در خود تعدیل میکنه و به طور هم زمان این امکان رو به معاملهگر میده تا متوجه سطوح حمایتی و مقاومتی در نمودار بشه.
معامله گران می تونن از میانگین های متحرک به انواع گوناگونی استفاده سطوح حمایت/مقاومت کنن مانند: پیشبینی حرکت قیمت به سمت بالا زمانی که یک تقاطع قیمتی مهم بین قیمت و یک میانگین متحرک کلیدی شکل میگیره، برای خروج از معاملات زمانی که قیمت به سطح زیرین این میانگینهای متحرک حرکت کنه و . .
این اندیکاتور به صورت اتوماتیک، سطوح حمایتی و یا مقاومتی رو نمایش میده. بیشتر معاملهگران این اندیکاتور رو با بازه های زمانی متنوع مورد آزمایش قرار میدن تا بتونن به بهترین انتخاب دست پیدا کنن.
چگونه اعتبار حمایت و مقاومت را تشخیص دهیم؟
مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال به طور دقیق یکی از ارکان مهم موفقیت در بازار ارز دیجیتال و همینطور تحلیل تکنیکال به حساب میاد. حتی با وجود اینکه رسم دقیق سطوح مقاومت و حمایت گاهی اوقات کاری سخت و پیچیده هستش اما اگه با مفهوم این خطوط آشنایی داشته باشیم حتما می تونیم با بررسی دقیق نمودارها پیش بینی های خوبی داشته باشیم.
باید توجه داشته باشیم که برای رسم یک خط حمایتی همواره یک محدوده ی حمایتی در نظر می گیریم چراکه نقطه ی حمایتی تعریف دقیقی نداره، به این صورت که این نقطه میتونه متأثر از خطای محاسباتی باشه و در نهایت منجر به اشتباه در نگرش تحلیلگر بشه. بنابراین باید یک محدوده رو به عنوان حمایت دانست. برای اینکه بتوان اعتبار یک حمایت یا مقاومت رو تشخیص داد، دو روش کلی وجود داره که هر دوی اونها رو مورد بررسی قرار میدیم:
- هرچه شیب خط افقیتر باشه، خط رسم شده قدرتمندتر خواهد بود. یعنی اگه خطی برای حمایت یا مقاومت رسم میشه، در صورتیکه حالت افقی داشته باشه، از قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود.
- موقعی که یک خط یا محدوده به عنوان حمایت یا مقاومت بررسی میشه، باید تعداد و نوع واکنش سهم در این محدوده مورد بررسی قرار بگیره. هر چه تعداد برخورد قیمت به این خطوط بیشتر و واکنش قیمت به این خطوط صحیحتر باشه، خطوط حمایت و مقاومت از اعتبار بیشتری برخوردار و برای معامله قابل اتکاتر خواهند بود.
نتیجه گیری و سخن پایانی
در این مقاله از سایت آموزش ارز دیجیتال ارزسنج با عنوان "حمایت و مقاومت در نمودار های تحلیل تکنیکال چیست و چگونه تشخیص داده می شود؟" در مورد سطوح حمایت و مقاومت صحبت کردیم و گفتیم که سطوح حمایتی و مقاومتی یکی از اصلیترین مفاهیم مورد استفاده توسط تحلیلگران تکنیکال هستش و به عنوان پایه و اساس دسته ی وسیعی از ابزارهای تحلیل تکنیکال به حساب میان. مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال به طور دقیق یکی از رکن های مهم موفقیت در بازار ارز دیجیتال و تحلیل تکنیکال به حساب میاد.
دیدگاه شما