استراتژی معاملات روزانه


حجم معاملات و الگوهای چارت

روش معاملاتی اسکالپینگ چیست و آیا برای شما مناسب است؟

اسکالپینگ یکی از روش‌های معامله‌گری برای معتادان آدرنالین و علاقه‌مندان به هیجان است. هدف از اسکالپ کسب سود از حرکات کوچک قیمت است. در واقع سود چشمگیر از هر معامله مدنظر معامله‌گر نیست و سودهای کوچک اما به تعداد زیاد او را راضی خواهد کرد. اگر همه‌چیز در اسکالپینگ درست پیش برود، به‌مرور حساب معاملاتی افراد رشد خواهد کرد. در این روش اغلب از اهرم (Leverage) و تعیین حد ضرر با بازه‌های بسیار کوچک استفاده می‌شود.

آیا فکر می‌کنید که می‌توانید به نمودارهای یک‌دقیقه‌ای خیره شده و بر اساس آن‌ها تصمیم بگیرید؟ و یا پیش از آنکه هر سرمایه‌گذاری به خود آمده و بازار را بررسی کند، وارد معامله‌شده و حتی از آن خارج هم شوید؟ اسکالپینگ ممکن است استراتژی معامله‌گری مناسب برای شما باشد! تنها کافی است تا آن را بهتر شناخته و اساس آن را بشناسید. در ادامه می‌توانید در مورد این شیوه تحلیل بازار بیشتر بدانید.

مقدمه‌ای بر اسکالپینگ

اسکالپینگ معمولاً در استراتژی معاملات کوتاه مدت مورد استفاده قرار می‌گیرد. در واقع اسکالپینگ رایج‌ترین استراتژی ترید روزانه است. این روش شامل در نظر گرفتن بازه‌های زمانی کوچک‌تر، تصمیم‌گیری سریع و لحظه‌ای و انواع متنوعی از ابزارهای تحلیل تکنیکال و تحلیل نمودار است. در نتیجه ، بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای روزانه، بخشی از فعالیت‌های معاملاتی خود را به اسکالپینگ اختصاص می‌دهند.

استراتژی‌های اسکالپینگ در بازارهای مختلف مالی کاربردی است، برای مثال، افراد زیادی از این روش در بازار سهام، معاملات فارکس و رمزارزها استفاده می‌کنند.

اسکالپینگ چیست؟

همان‌طور که گفتیم، اسکالپینگ یک استراتژی معامله‌گری برای کسب سود از حرکات قیمتی نسبتاً کوچک است. معامله‌گران در این روش به دنبال سودهای چشمگیر نیستند. در عوض هدف آن‌ها کسب سودهای کوچک اما با تکرار زیاد معاملات است.

به همین ترتیب، معامله‌گران ممکن است در یک دوره کوتاه، معاملات زیادی را انجام دهند و به دنبال حرکات قیمتی اندک بازار باشند. معامله‌گران در این روش معتقدند که سودهای ناچیز طی زمان کم‌کم جمع‌آوری‌شده و میزان سود در طول این دوره زمانی به مقدار قابل‌توجهی افزایش پیدا می‌کند.

با توجه به اینکه این روش شامل بازه‌های زمانی کوتاه مدت است، اسکالپرها اغلب بر اساس تحلیل تکنیکال معاملات خود را پیش می‌برند. در واقع ازآنجایی‌که رویدادهای بنیادین اغلب طی مدت طولانی‌تری رخ می‌دهد، اسکالپرها به ندرت خود را با تحلیل بنیادین درگیر می‌کنند.

هرچند کماکان موضوعات بنیادین می‌توانند در تصمیم‌گیری یک تریدر تأثیر زیادی داشته باشد. به‌عنوان‌مثال ممکن است سهم یا سکه یک پروژه به خاطر یک رویداد بنیادین یا اخبار مثبت پیرامون آن، ناگهان مورد استقبال قرار بگیرد و حجم معاملاتی و نقدینگی آن حداقل برای مدت کوتاهی افزایش یابد. این درست زمانی است که یک اسکالپر وارد عمل شده و از افزایش نوسانات ایجادشده سود کسب می‌کند.

اسکالپرها به جای انتظار برای تغییرات بزرگ قیمت، از نوسانات هر روزه بازار به نفع خود استفاده می‌کنند. این استراتژی لزوماً برای همه ایده آل نیست. زیرا نیازمند درک عمیق از سازوکار بازار و توان تصمیم‌گیری سریع و تحت‌فشار است.

اسکالپرها چگونه کسب درآمد می‌کنند؟

برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید بررسی کرد که کدام عوامل تکنیکال بیشتر مدنظر اسکالپرها است؟ حجم معاملات، پرایس اکشن، خطوط حمایتی و مقاومتی و الگوهای نمودار شمعی، معمولاً برای شناسایی و تنظیم یک معامله مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی از متداول‌ترین اندیکاتورهای تکنیکال مورد استفاده این معامله‌گران، شامل میانگین متحرک (Moving Average)، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، بولینگر باند، VWAP و ابزار اصلاح فیبوناچی است.

بسیاری از اسکالپرها از شاخص‌های پیچیده استفاده کرده و همچنین دفتر سفارش‌ها در زمان واقعی، مشخصات حجم، و تعداد قراردادهای آتی را تجزیه‌وتحلیل می‌کنند. علاوه بر این، اسکالپرها شاخص‌های شخصی‌سازی‌شده خود را ایجاد کرده تا نسبت به بازار برتری پیدا کنند. مانند هر استراتژی معاملاتی دیگر، یافتن یک مزیت منحصربه‌فرد نسبت به بازار، برای موفقیت حیاتی است.

اسکالپینگ عبارت است از یافتن فرصت‌های کوچک در بازار و بهره‌برداری از آن‌ها. معمولاً اسکالپرها در مورد روش‌های معامله‌شان بسیار محافظه‌کارند چرا که اگر عموم از کار آن‌ها سر در بیاورند، روش آن‌ها عملاً سوددهی خود را ازدست‌داده و بدون استفاده می‌شود. برای همین بسیار مهم است که روش و استراتژی منحصربه‌فرد خود را ایجاد و امتحان کنید.

همان‌طور که پیشتر اشاره کردیم ، اسکالپینگ معمولاً در بازه‌های زمانی کوچک‌تر اتفاق می‌افتد. این نمودارها ممکن است نمودار ۱ ساعته ، ۱۵ دقیقه‌ای ، ۵ دقیقه‌ای یا حتی نمودار ۱ دقیقه‌ای باشند. حتی برخی از اسکالپرها بازه‌های زمانی کمتر از یک دقیقه را هم بررسی می‌کنند.

اگرچه در نظر گرفتن چنین بازه‌های زمانی‌ای در حوزه ربات‌های تریدر با فرکانس بالاست و ممکن است از لحاظ توانایی برای یک انسان آن‌قدر هم امکان پذیر به نظر نرسد. در واقع ماشین‌ها می‌توانند به سرعت داده‌های زیادی را پردازش کنند، اما بیشتر انسان‌ها در تحلیل نمودارهای ۱۵ ثانیه‌ای به مشکل برمی‌خورند.

در اینجا موضوع دیگری نیز وجود دارد که حتماً باید در نظر گرفت و آن این است که سیگنال‌ها و سطوح زمانی بزرگ‌تر معمولاً از سیگنال‌های چارچوب زمانی کوچک‌تر قابل‌اطمینان‌ترند. به همین خاطر اکثر اسکالپرها ابتدا ساختار بازار را در بازه بزرگ‌تر موردبررسی قرار می‌دهند. در واقع ابتدا سطوح مهم در چارچوب زمانی بزرگ ترسیم‌شده و سپس با بزرگنمایی و تمرکز بر این نقاط، موقعیت‌های معاملات اسکالپینگ نمایان می‌شوند. این نشان می‌دهد که داشتن یک بازه زمانی بزرگ از ساختار بازار می‌تواند حتی در مورد معاملات کوتاه مدت هم بسیار مفید باشد.

بااین‌حال، استراتژی‌های معاملاتی و سرمایه‌گذاری می‌توانند به طور اساسی میان معامله‌گران مختلف شکل متفاوتی داشته باشند. قوانین سخت‌گیرانه‌ای در مورد اسکالپینگ وجود ندارد، اما دستورالعمل‌هایی هست که می‌توان در هنگام تنظیم قوانین خود، از آن‌ها کمک گرفت.

استراتژی‌های معاملاتی اسکالپینگ

می‌توان معامله‌گران اسکالپر را در دو دسته تقسیم کرد: معامله‌گران اختیاری و معامله‌گران سیستماتیک.

  • معامله‌گران اختیاری همان‌طور که بازار پیش روی آن‌ها قرار دارد تصمیمات معاملات خود را “درجا” می‌گیرند. شرایط موجود تصمیم آن‌ها را مشخص می‌کند و ممکن است حتی قانون خاصی برای زمان وجود یا خروج نداشته باشند. به عبارت دیگر می‌توان گفت که معامله‌گران اختیاری عوامل مختلفی را در نظر گرفته اما قوانین سخت‌گیرانه کمتری را دنبال کنند و بیشتر به شهود و احساس خود اعتماد می‌کنند.
  • معامله‌گران سیستماتیک رویکرد دیگری دارند. آن‌ها یک‌روند و سیستم معاملاتی کاملاً مشخصی را دنبال می‌کنند که اساساً نقاط ورود و خروج را برای آن‌ها ایجاد می‌کند. اگر شرایط خاصی از مجموعه قوانین در معامله صدق کند، آن‌ها وارد آن معامله‌شده و یا از آن خارج می‌شوند. معاملات سیستماتیک به نسبت معاملات اختیاری با اولویت رویکرد داده محور پیش می‌روند. معامله‌گران سیستماتیک کمتر به بینش و شهود خود اعتماد می‌کنند و بیشتر بر اساس داده‌ها و الگوریتم‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند.

این طبقه‌بندی در مورد سایر معامله‌گران نیز صدق می‌کند. هرچند وقتی صحبت از استراتژی‌های کوتاه مدت می‌شود، تمایز این دو روش مشخص‌تر است. به‌هرحال، معاملات اختیاری ممکن است در بازه‌های زمانی بالاتر به طور مداوم کارساز نباشند.

برخی از اسکالپرها از استراتژی‌ای به نام ترید محدوده‌ای یا Range Trading استفاده می‌کنند. آن‌ها منتظر می‌مانند تا محدوده قیمتی ایجادشده و سپس در آن محدوده معاملات خود را آغاز کنند. این روش بر این باور استوار است که تا شکسته شدن محدوده، کف محدوده به عنوان حمایت و سقف محدوده به عنوان مقاومت عمل می‌کند. هرچند که به‌هیچ‌عنوان این روش تضمین‌شده نیست اما می‌تواند یک سازوکار موفقیت‌آمیز در اسکالپینگ باشد. البته معامله‌گران حرفه‌ای با تعیین حد ضرر، خود را برای شکستن محدوده آماده می‌کنند.

یکی دیگر از تکنیک‌های اسکالپینگ استفاده از شکاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش است. اگر بین بالاترین پیشنهاد و کمترین درخواست تفاوت قابل‌توجهی وجود داشته باشد ، اسکالپرها می‌توانند از این طریق سود کسب کنند. هرچند که این نوع استراتژی برای معاملات الگوریتمی یا معاملات Quantitative مناسب‌تر است. چرا؟ چون انسان‌ها به اندازه ماشین‌ها در یافتن ناکارآمدی‌های کوچک در بازار قابل‌اعتماد نیستند. در نتیجه ، این قسمت به شدت با ربات‌های معامله‌گر اشباع شده است. بنابراین کسانی که می‌خواهند این استراتژی را در پیش بگیرند ، معمولاً باید با الگوریتم‌ها رقابت کنند و رقابت بسیار نابرابر و سختی را در پیش دارند.

اسکالپینگ معمولاً شامل استفاده از اهرم (Leverage) است. از آنجایی که سود موردنظر، درصد نسبتاً کمی را برای استراتژی معاملات روزانه معامله‌گر به ارمغان می‌آورد، اسکالپرها با تکیه بر اهرم‌های بزرگ، اندازه موقعیت معاملاتی خود را افزایش می‌دهند. به همین دلیل است که اسکالپرها اغلب از ساختارهای معاملات مارجین، قراردادهای آتی و دیگر انواع محصولات مالی که معاملات اهرمی را ارائه می‌دهند، استفاده می‌کنند. بااین‌حال ، ازآنجایی‌که اسکالپرها قصد دارند از حرکت‌های کوچک‌تر با موقعیت‌های بزرگ‌تر سود ببرند ، باید نسبت به پدیده لغزش یا افت شدید (Slippage) آگاه باشند.

آیا باید از معامله‌گری به سبک اسکالپینگ استفاده کنید؟

پاسخ این سؤال کاملاً به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. برخی از معامله‌گران به‌هیچ‌عنوان دوست ندارند در حالی که یک معامله یا سرمایه‌گذاری همچنان باز است و نتیجه نامشخصی دارد، به خواب بروند. بنابراین استراتژی‌های کوتاه مدت را انتخاب می‌کنند. معامله‌گران روزانه و معامله‌گران کوتاه مدت از این جمله افراد هستند.

از طرف دیگر ، معامله‌گران بلندمدت دوست دارند تصمیماتشان بر اساس مدت‌زمان طولانی باشد و هیچ مشکلی با داشتن موقعیتی که ماه‌ها باز و بلاتکلیف باشد، ندارند. آن‌ها ممکن است فقط نقطه ورود، اهداف سود و حد ضرر را تعیین کرده و گه گاه به موقعیت خود سر بزنند. معامله‌گران Swing معمولاً در این گروه قرار می‌گیرند.

بنابراین، اگر می‌خواهید تصمیم بگیرید که آیا از معاملات اسکالپینگ استفاده کنید یا خیر، ابتدا باید سبک معاملاتی مناسب خود را پیدا کنید. همچنین باید یک استراتژی معاملاتی متناسب با شخصیت و میزان ریسک‌پذیری خود پیدا کنید تا بتوانید با اجرای آن به صورت مداوم سود کنید. به طور طبیعی، شما می‌توانید چندین استراتژی را امتحان کنید و ببینید که کدام روش مناسب شما است.

سخن پایانی

با توجه به همه آنچه گفته شد به سادگی می‌توان دریافت که اسکالپینگ بیش از هر چیزی به انضباط، دانش بازار و تصمیم‌گیری سریع نیاز دارد.

آیا اسکالپینگ یک استراتژی مناسب برای شماست؟ اگر مبتدی هستید، می‌توانید بیشتراستراتژی‌های بلندمدت مانند معاملات نوسانی یا Swing را دنبال کنید و یا از روش خرید و نگهداری (Buy and Hold) استفاده کنید. اما اگر دارای تجربه کافی هستید، اسکالپینگ ممکن است برای شما مناسب باشد. هرچند صرف‌نظر از آنچه در بازارهای مالی انجام می‌دهید، همیشه در نظر گرفتن اصول مدیریت ریسک ، مانند استفاده از استراتژی معاملات روزانه حد ضرر و بینش درست درباره یک موقعیت، بسیار حائز اهمیت است.

جزئیات خبر

در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟

برای سرمایه‌گذاری در بورس باید استراتژی داشت. مدت‌زمان سرمایه‌گذاری یکی از معیارهای مهم در تعیین استراتژی است. گروهی برای کسب سود در زمانی کوتاه سرمایه‌گذاری می‌کنند و گروهی دیگر در فکر کسب سود در بلندمدت هستند. هر کدام از این برنامه‌ریزی‌ها مزایا و معایب و نتایج خاص خود را دارند. در ادامه بررسی می‌کنیم که به استراتژی معاملات روزانه این پرسش پاسخ خواهیم داد که در بورس سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت خوب است یا بلندمدت؟

در این مقاله عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:

O منظور از سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چیست؟

O سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چه تفاوت‌هایی دارند؟

O سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟

منظور از سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چیست؟

برای این که بدانیم در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت باید ابتدا هر دو گزینه و مزایا و معایب هر یک را به خوبی بشناسیم. سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت به سرمایه‌گذاری‌هایی گفته می شود که افق زمانی سرمایه‌گذار معمولا زیر یک سال است. البته برخی از افراد سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت را دوره زمانی بسیار کمتر، مثلا کمتر از یک ماه در نظر می‌گیرند. گروه دیگر معامله‌گران روزانه هستند که معمولا تمایل به نگهداری یک سرمایه‌گذاری برای کمتر از یک روز دارند. این گروه از معامله‌گران در ابتدای صبح، یک سهم را می‌خرند و قبل از اتمام ساعات معاملاتی روز، آن را می‌فروشند. به این نوع سرمایه‌گذاری نوسان‌گیری گفته می‌شود که یک استراتژی کاملا متفاوت نسبت به سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت دارد. معاملات روزانه کار افراد خبره است و به مطالعه و تمرین بسیار نیاز دارد.

در مقابل به روشی که دید فرد برای نگهداری سهم بیشتر از یک سال باشد، سرمایه‌گذاری بلندمدت گفته می‌شود. گاهی اوقات سرمایه‌گذار بلندمدت سهم را ۵ سال، ۱۰ سال یا حتی بیشتر نگهداری و از سود هر ساله آن استفاده می‌کند.

آن چه که سبب می‌شود تا یک فرد استراتژی خود را بر مبنای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت یا بلندمدت بچیند، افق زمانی مد نظر او است. به عنوان مثال اگر شخصی قصد خرید خانه‌ای را در ۱۵ سال آینده داشته باشد، افق زمانی او ۱۵ ساله خواهد بود. در سرمایه‌گذاری عوامل دیگری چون میزان ریسک‌پذیری، میزان پیگیری و نظم مالی نیز در کنار افق زمانی مطرح است. علاوه بر این توجه کنید که شما برای سرمایه‌گذاری خود باید هدف داشته باشید و لازم است که اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت شما در یک مسیر باشند. در ادامه بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.

سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چه تفاوت‌هایی دارند؟

تفاوت سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت

افرادی که با افق زمانی کوتاه‌مدت به معامله می‌پردازند، این هدف را با خرید سهم در قیمت استراتژی معاملات روزانه پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام می‌دهند. برای این کار، یک سهم را در زمان‌هایی که قیمت آن کمتر از ارزش ذاتی و بنیادی است خریداری می‌کنند و زمانی‌که قیمت سهم، پس از گذشت چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه، بالا رفت و وارد سود شد آن را می‌فروشند. این روش همان طور که گفتیم دشواری خاص خود را دارد و همه چیز به این سادگی که به نظر می‌رسد نیست.

در واقع تنها با آگاهی نسبت به بازار و داشتن زمان‌بندی صحیح می‌توان به خرید و فروش در کوتاه‌مدت اقدام کرد. زمان‌بندی صحیح یعنی دقیقا زمانی که سهم در پایین‌ترین قیمت است آن را خرید و درست در بالاترین قیمت آن را فروخت. در این بین اگر سهم را خیلی زود به فروش برسانید سود بالقوه را از دست می‌دهید و اگر دیر اقدام به فروش کنید ممکن است اصل پول‌تان در معرض خطر قرار بگیرد.

معامله‌گران حرفه‌ای، با تسلط بر مفاهیم تحلیل تکنیکال ، این روند زمانی را محاسبه و قیمت آینده سهم را پیش‌بینی می‌کنند. البته گاهی این اتفاق می‌افتد که سهام در روند مورد انتظار حرکت نمی‌کند. در این حالت نیز استراتژی معامله‌گر است که حکم به نگهداری یا فروش سهم در زیان می‌دهد.

نکته دیگر در معاملات کوتاه‌مدت، تعدد معاملات و هزینه کارمزد آن‌ها است. معامله‌گران کوتاه‌مدت در روز با تعداد بالای معامله سر و کار دارند که اگر حتی کارمزدهای تخفیفی نیز شامل حال‌شان بشود، باز هم پرهزینه خواهد بود. حال در سرمایه‌گذاری بلندمدت به علت این که معاملات به مدت طولانی نگهداری می‌شوند سرمایه‌گذار کارمزد معاملاتی کمتری را متحمل می‌شود.

با وجودی که معاملات کوتاه‌مدت می‌تواند برای افرادی که به روش آن تسلط دارند بسیار سودآور باشد اما اکثر سرمایه‌گذاران خبره و با تجربه استراتژی بلندمدت را می‌پسندند. به گفته وارن بافت سرمایه‌گذار نامدار آمریکایی که یکی از ثروتمندترین افراد حوزه بورس در دنیا است: «بهترین مدت‌زمان نگهداری سهم، نگهداری آن برای همیشه است». روش کار وارن بافت به این صورت بود که نوسانات بازار را به عنوان فرصتی برای خرید می‌دید و از طریق خرید و حفظ بلندمدت سهام شرکت‌های بنیادی و قوی، توانست ثروت کلانی در بورس به دست آورد.

با توجه به این نکته می‌توان گفت که سرمایه‌گذاری بلندمدت در شرکت‌هایی که رشد پایداری دارند، نسبت به شرکت‌های نوپا گزینه مناسب‌تری است زیرا این سرمایه‌گذاری‌ ریسک کمتری را به دنبال دارد. علاوه بر این، شرکتی که گذشته سود نقدی قابل توجهی پرداخت کرده و به صورت منظم این سود را افزایش داده است مسلما گزینه خوبی برای سرمایه‌گذاران بلندمدت محسوب می‌شود. سرمایه‌گذاران بلندمدت برای تشخیص بهترین سهم‌ها، از روش تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند و با بررسی گزارش‌ها و صورت‌های مالی شرکت‌ها، بهترین گزینه را انتخاب می‌کنند. برای استفاده از خدمات مشاوره سرمایه‌گذاری آنلاین و مطالعه تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی، به وب سایت همفکران مراجعه کنید.

هر یک از روش‌ها را بررسی کردیم اما برای این که بدانیم در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت باید هدف را در نظر بگیریم. به صورت کلی هر یک از این روش‌ها مناسب افراد خاصی است. در ادامه جزئیات بیشتری را در این زمینه مطرح می‌کنیم.

سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟

شاید سوال بسیاری از شما این باشد که در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟ باید گفت شما می‌توانید از هر دو نوع سرمایه‌گذاری استفاده کنید و از آن بهره ببرید اما همان طور که گفتیم اهداف کوتاه‌مدت‌تان باید با اهداف بلندمدت در یک مسیر باشند.

با یک مثال به شرح این موضوع می‌پردازیم. تصور کنید هدف بلندمدت شما خرید یک خانه باشد اما در حال حاضر پول آن را ندارید. برای رسیدن به این هدف بلندمدت شما باید یک سری اهداف کوتاه‌مدت برای خود تعیین کنید. مانند پس‌انداز مقداری از درآمدتان، کم کردن مخارج زندگی و… . در سرمایه‌گذاری هم لازم است همین اتفاق رخ دهد، یعنی اهداف بلندمدت شما باید از اهداف کوتاه‌مدتی تشکیل شده باشند که در امتداد یکدیگرند و این اهداف کوتاه‌مدت سبب می‌شوند که رسیدن به هدف اصلی آسان‌تر شود.

به طور کلی از لحاظ شخصیتی سرمایه‌گذاران به دو گروه اصلی تقسیم‌بندی می‌شوند. گروه اول افرادی که صبورند و عقیده دارند که باید به یک سرمایه‌گذاری فرصت داد تا شکوفا شود. این افراد به دنبال سودهای ۴۰ یا ۵۰ درصدی نیستند، بلکه به دنبال ۱۰ یا ۲۰ برابر شدن سرمایه خود در طول زمان چند ساله هستند.

گروه دوم افرادی هستند که صبرشان کم است. برای این گروه همان سود اندک مساوی با برد در این بازار است. به اعتقاد این افراد کمتر می‌توان سرمایه‌گذاری را یافت که مثلا در طول ۱۰ سال ۲۰ برابر شود. به همین منظور تمرکزشان بر هدف‌های کوچک و سرمایه‌گذاری‌های زود بازده است. باید گفت هر دو تفکر درست است و بستگی به شرایط زندگی فرد، شخصیت و میزان ریسک‌پذیری او دارد.

در نتیجه نمی‌توان به طور قطع گفت که بهترین سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت است زیرا برای همه یکسان نیست و شخصیت افراد و انگیزه آن‌ها در سرمایه‌گذاری موثر است. توصیه ما این است که به علت مزیت پایداری در سرمایه‌گذاری بلندمدت، سرمایه‌گذاران تازه وارد به جای توجه به نوسانات بازار، بر چشم انداز بلندمدت بازار تمرکز کنند. به طور کلی اگر قصد دارید از استراتژی معاملات کوتاه‌مدت استفاده کنید؛ بهتر است تنها بخش کوچکی از سبد سهام خود را با هدف کوتاه‌مدت تنظیم کنید و مابقی پرتفوی خود را به روش بلندمدت اختصاص دهید.

سخن آخر

در بازار بورس به استراتژی‌هایی که فرد در آن افق زمانی کوتاه‌مدت و کمتر از یک سال را در نظر دارد سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و استراتژی معاملات روزانه در مقابل به سرمایه‌گذاری که بازده آن بعد از گذشت چند سال برآورد می‌شود را سرمایه‌گذاری بلندمدت می‌گویند. بنابراین اگر بخواهیم بدانیم در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت باید ویژگی‌های شخصیتی و اهداف افراد را بررسی کنیم. روش‌های بلندمدت مناسب افراد صبوری است که قصد ندارند درگیر تحلیل‌های روزانه شوند و می‌خواهند سرمایه خود را در طول زمان چند برابر کنند و سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت بیشتر مناسب افرادی است که وقت زیادی دارند و قصد دارند از سودهای کوچک و سرمایه‌گذاری‌های زودبازده بهره‌مند شوند.

آشنایی با بهترین استراتژی ترید روزانه ارز دیجیتال

ترید روزانه ارز دیجیتال

قبل از ورود به این مبحث لازم است بدانید که معامله را ترید، معامله‌گر را تریدر و معامله‌گری را Trading می‌گویند. برای انجام معامله، تریدر با استفاده از تحلیل بنیادی (فاندامنتال) و تحلیل تکنیکال در یک دوره ماهانه یا سالانه تغییرات یک دارایی را مورد بررسی قرار می‌دهد و باتوجه به نتایج به دست آمده اقدام به خرید می‌کند.

معامله به این صورت شکل می‌گیرد که تریدر یک سهم یا ارز دیجیتال را به قیمتی می‌خرد و به قیمت بالاتر می‌فروشد. در استراتژی معامله روزانه (Day Trading)، تریدر دارایی خریداری شده را چند ساعت بعد از ترید می‌فروشد.

استراتژی ترید روزانه چیست؟

استراتژی ترید روزانه چیست؟

ترید روزانه (Day Trading) نوعی از معامله‌گری است که تریدر در یک روز وارد ترید می‌شود و در همان روز (از چند دقیقه تا چند ساعت بعد از انجام معامله) از ترید خارج می‌شود. این پوزیشن معاملاتی با هدف کسب سود بیشتر در بازار ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای اینکه این معامله به نتیجه برسد باید همان روز وقتی تریدر معامله را انجام می‌دهد یک حد سود و حد ضرر برای خودش تعیین کند و تا زمانی که فرصت دارد معامله را خاتمه دهد و از بازار خارج شود. در ادامه چند استراتژی مهم مورد استفاده در ترید روزانه را باهم می‌خوانیم.

ترید روزانه ارز دیجیتال با در نظر گرفتن حجم معاملات (Volume Trading)

حجم معاملات (Volume Trading) در ترید روزانه

به تعداد سهامی (دارایی) که در یک مدت زمان مشخص خرید و فروش شده است، حجم معامله (Volume) می‌گویند. حجم معامله شاخصی است که به شما می‌گوید خریداران و فروشندگان (معامله‌گران) چقدر در آن بازه زمانی در بازار فعال بوده اند.

در واقع این شاخص درباره میزان تقاضای یک سهام، سرعت نوسانات قیمت و تغییر روند (صعودی و نزولی) به معامله‌گر اطلاعاتی می‌دهد که با استناد به آن می‌توانند وارد ترید شوند. همچنین معامله‌گر می‌تواند در این بخش با به کارگیری اندیکاتور (Volume)، حجم معاملات جاری در بازار را علاوه بر بازه زمانی مشخص در یک رنج قیمت معین نیز استراتژی معاملات روزانه به دست می آورد.

همان طور که از نحوه فعالیت‌ اندیکاتورها باخبر هستید، استراتژی ترید حجم نیز زمانی که حجم معاملات افزایش می‌یابد و تعداد تقاضا بالا می‌رود و به دنبال آن قیمت سهام شکسته می‌شود، برای تریدر سیگنال خرید یا فروش صادر می‌کند.

حجم معاملات (Volume Trading)

ترید روزانه ارز دیجیتال با احتساب میانگین متحرک ساده (Moving Average)

قیمت متوسط یک سهام در یک مدت زمان مشخص را میانگین متحرک (Moving Average) می‌گویند. در نرم‌افزارهای تحلیل بازار انواع مختلفی از داده های میانگین‌ را می‌بینیم که به روش‌های مختلفی به دست می‌آیند. اما چرا به این میانگین متحرک می‌گویند؟ چون با توجه به تغییر قیمت (بالا و پایین شدن قیمت سهام در پی میزان تقاضا و حجم معاملات) میانگین ارسالی برای تحلیلگر نیز تغییر می‌کند. خیلی ساده است، یعنی هر لحظه که شاهد نوسان و رویداد تغییرات در بازار هستیم، میانگین متحرک تازه‌ای نیز ثبت خواهد شد.

Moving Average

مثلا چنانچه بخواهید میانگین متحرک یک سهام یا ارز دیجیتال را در بازه زمانی 15 روزه به دست آورید، قیمت‌های پایانی آن سهام در 15 روز را با هم جمع می‌کنید و تقسیم بر 15 (بازه زمانی متغیر است) می‌کنید. به این صورت میانگین متحرک آن سهام در یک دوره 15 روزه را خواهید دانست.

نکته: درست است که شما به عنوان تریدر می‌توانید از داده‌های میانگین‌های متعددی استفاده کنید، اما نباید این موضوع را فراموش کنید که به دست آوردن میانگین‌های متحرک بیشتر ممکن است شما را در تصمیم‌گیری دچار سردرگمی کند.

Moving Average

ترید روزانه ارز دیجیتال با کمک اندیکاتور مکدی (MACD)

مکدی (میانگین متحرک همگرا و واگرا که سال 1970 توسط جرالد اپل طراحی شد.) یکی از پرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل داده‌ها است. در ترید روزانه از این اندیکاتور برای کسب داده‌ها حول محور قدرت، جهت و شتاب یک سهم در یک روند استفاده می‌شود.

تریدرها از اندیکاتور MACD با دو ظاهر متفاوت تحت عنوان مکدی کلاسیک و مکدی بهره‌برداری می‌کنند. البته هر دو عملکرد مشابهی دارند و فقط یکسری تفاوت‌های ظاهری منجر به جداسازی آن دو شده است.

اندیکاتور مکدی (MACD)

چگونگی صدور سیگنال اندیکاتور مکدی برای تریدر

زمانیکه خط مکدی و خط سیگنال بر روی نمودار یکدیگر را قطع می‌کنند، سیگنال مکدی برای تریدر صادر می‌شود و تریدر از داده‌های آن در ترید روزانه ارز دیجیتال استفاده می‌کند. وقتی خط مکدی از سیگنال بالای صفر عبور کند برای تریدر سیگنال فروش سهمی که همان روز خریداری کرده است صادر می‌شود.

اندیکاتور مکدی (MACD)

اندیکاتور مکدی برای تریدر این امکان را فراهم می‌کند که در چند ساعت از داده های مبنی بر قدرت روند بازار و قدرت بازگست احتمالی آن مطلع شود. دقیقا به همین دلیل است که همه معامله‌گران برای تحلیل بازار معاملات، اندیکاتور مکدی را مورد استفاده قرار می دهند.

آشنایی با اسکالپینگ و معامله فرکانس بالا

اسکالپینگ یکی از رایج‌ترین استراتژی‌های ترید روزانه مورد توجه تریدرهاست. در این روش معامله‌گر روی سودهای کم حساب باز می‌کند و در یک مدت زمان کوتاه خرید و فروش سهم را انجام می‌دهد. این مدت زمان انقدر کوتاه است که قیمت تکان چندانی نمی‌خورد. تریدر با این روش یک برنامه‌ریزی بلند مدت برای خود در نظر می‌گیرد و بر این باور است که همین سودهای کوچک (اما مطمئن) در بلند مدت و تکرار معاملات این چنینی زیاد خواهد شد.

اسکالپینگ و معامله فرکانس بالا

استناد بر معامله فرکانس بالا (HTF) در استراتژی روزانه به این صورت است که تریدر با استفاده از یک ربات معامله‌گر برای انجام تعداد زیادی معامله در کسری از ثانیه استفاده می‌کند. این روش نیاز به دریافت اطلاعات زیادی دارد که اغلب دسترسی به آنها چندان میسر نیست.

نتیجه‌گیری

ایرانیان از دیرباز علاقه‌مند به انجام معامله و حضور در بازارهای معامله‌گری بودند. از آنجا که حضور در بازار ارزهای دیجیتال نیاز به داشتن شرایط خاصی ندارد و همه می‌توانند با آگاهی از وضعیت بازار در آن شرکت کنند، افراد زیادی به خرید و فروش ارز در این بازار تشویق شدند.

در این میان باید این واقعیت را در نظر داشته باشید که بازار رمزارزها پیچیده تر از بازار بورس است. بنابراین چنانچه می‌خواهید به عنوان تریدر وارد این حیطه شوید، نیاز به دانش عمیقتر و استفاده از اندیکاتورهای پیچیده تر دارید.

تریدرها برای انجام معاملات روزانه (خرید و فروش سهام در چند دقیقه یا چند ساعت) معمولا از اندیکاتور مکدی و چند ابزار دیگر استفاده می‌کنند و با توجه به داده‌ها و سیگنال‌های دریافتی در زمان مناسب درست‌ترین تصمیم را می‌گیرند.

در دوره های جامع آموزشی ترید و تحلیل تکنیکال مرکز تحقیقات بلاکچین، علاوه بر فراگیری روش های جدید و کار با ابزارهای پیچیده تر معامله گری، به انجام تریدهای سرعتی و روزانه مسلط خواهید شد.

حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات + استراتژی معاملاتی

به عنوان یک معامله گر در بازارهای مالی مانند بازار ارزهای دیجیتال ، بورس بین استراتژی معاملات روزانه الملل و فارکس باید هر روز حجم معاملات را بررسی کنید. اما حجم معاملات در بازارهای مالی دقیقا چیست؟ در معامله گری چه کمکی به ما میکند؟ چگونه میتوانیم از بررسی حجم معاملات روزانه یا هفتگی سیگنال بگیریم؟ حجم معاملات روزانه بیتکوین را از کدام مرجع دنبال کنیم؟

در این سری مقالات سعی داریم به اینگونه سوالات پاسخ دهیم.

برای مثال در بازار ارزهای دیجیتال این موضوع بسیار حساس تر می باشد چرا که در دوره های مختلف ممکن است حجم بیتکوین

در بازه ای بین 50 تا 75 درصد از حجم کل بازار نوسان کند و این موضوع بسیار حائز اهمیت است زیرا به همان میزان که حجم پول و نقدینگی بازار به سمت بیتکوین رود، به همان میزان ارزهای دیجیتال دیگر حجم از دست داده و افت قیمت پیدا میکنند.این موضوع در حوزه کریپتوکارنسی بسیار بسیار تاثیر گذار است زیرا میتوانیم شاهد ریزش آلتکوین ها باشیم.

حجم معاملات در بازارهای مالی چیست؟

به تعداد سهم خرید و فروشی که در یک بازه زمانی (مثلا یک روز) بر روی یک ارز دیجیتال یا سهم انجام میگیرد حجم معاملات آن سهم یا ارز میگویند. به تعداد معاملات خرید و فروش کل بازار (برای مثال بازار ارزهای دیجیتال یا بورس) در یک بازه زمانی مشخص، حجم معاملات بازار در آن بازه زمانی، مثلا یک روزه گفته می شود. حجم معاملات را میتوان برای یک سهم یا ارزدیجیتال خاص مانند بیتکوین مورد بررسی قرار داد.

یکی از مهمترین نکاتی که باید درباره حجم معاملات به آن توجه کنید این است که حجم معاملات باید تایید کننده روند حرکتی بازار باشد و این نکته میتواند مهمترین نکته ای باشد که تحلیلگران تکنیکال هر روزه از آن استفاده می کنند. برای مثال زمانی که حجم معاملات سنگین می شود حاکی از تمایل فشار فروش بیشتر یا افزایش تمایل خریداران بر روی سهم یا ارزی خاص است که هم جهت روند حرکتی قیمت می باشد. اگر روند برای یک سهم یا یک ارز صعودی باشد لازم است که حجم هم در آن بازه زمانی سنگین تر باشد و بالعکس، اگر روند نزولی باشد فشار فروش بیشتر می شود حجم معاملات در آن کندل (مثلا یک روزه) قرمز خواهد شد یعنی فروشنده در نهایت زور بیشتری داشته و بیشتر فروخته است و توانسته کندل را منفی کند. به همین دلیل همیشه میگویند حجم معاملات باید تایید کننده روند حرکتی بازار باشد.

حجم معاملات و قانون سوم وایکوف

وایکوف یکی از تحلیلگران تکنیکال برتر قرن بیستم می باشد او مانند دیگر تحلیلگران شاخص مانند الیوت، گن، داو متد اختصاصی خود استراتژی معاملات روزانه را دارد.

قانون سوم وایکوف :

The rising in volume over a top (or over an average) shows a consistent changing of the Effort on market. It shows how a higher numbers of transactions can affect the market.

به زبان ساده میتوان گفت افزایش حجم معاملات نسبت به متوسط حجم معاملات نشان دهنده تغییر تلاش برای تغییر روند بازار می باشد. این نشان می دهد که چگونه حجم بیشتری از معاملات می تواند بر بازار تاثیر بگذارد

نکته 1:در قانون سوم وایکف هر تلاشی یک نتیجه ای دارد و هر افزایش ناگهانی حجم میتواند نتیجه ای در روند ایجاد کند.

نکته دوم: در قانون سوم وایکوف هر تلاشی نتیجه خاص خود را دارد و اگر تلاش خلاف نتیجه باشد باید انتظار تغییر روند داشته باشیم.

در نمودار ، حجم معاملات دو رنگ (سبز یا قرمز ) که رنگ سبز نشانه افزایش حجم معاملات نسبت به حجم قبل و رنگ قرمز نمادی از کاهش حجم معاملات نسبت به حجم معاملاتی قبل است می باشند که معمولا به صورت ستون های عمودی نشان داده می شود . البته این رنگ ها ممکن است در اندیکاتور ها و نرم افزار های دیگر معانی دیگری داشته باشند.

به نمودار زیر توجه کنید تا با توجه به قانون سوم عرضه و تقاضا وایکوف بیشتر آشنا شوید.

قانون سوم وایکوف در حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال

اندیکاتور volume

ساده‌­ترین، معروف­ترین و یکی از پرکاربردترین اندیکاتورهای حجم مورد استفاده برای معامله گران تکنیکال، اندیکاتور حجم معاملا‌ت (volume) است که در نمودارها به صورت میله­‌های سبز و قرمز نشان داده می­‌شود. میله های سبز نشان دهنده افزایش حجم در بازه زمانی مورد نظر و میله­‌های قرمز نشان دهنده کاهش حجم در آن بازه زمانی نسبت به قبل است.

همانطور که در نکته اول قانون سوم وایکوف اشاره شد هر تلاشی یک نتیجه به همراه دارد. پس اگر قیمت ها در یک روند رو به بالا حرکت کنند حجم نیز باید در خال افزایش باشد و یا بالعکس.

طبق نکته دوم قانون وایکوف اگر رابطه بین حجم و قیمت روبه زوال رفت معمولا نشانه ضعف در روند خواهد بود و در اصطلاح به آن واگرایی میگویند.

نکات مهم در استفاده از اندیکاتور حجم معاملات (Volume)

بر پایه قوانین وایکوف در تحلیل تکنیکال به استخراج چند نکته همراه توضیحات تصویری می پردازیم

1.حجم معاملات و بازارهای مالی:

افزایش قیمت همراه با افزایش حجم، صعودی بودن بازار را تایید می کند

حجم معاملات در بازارهای مالی باید در یک بازار رو به رشد، بالا باشد. بایستی با زیاد شدن خریداران، قیمت ها هم به سمت بالا حرکت کنند. افزایش قیمت ها و کاهش حجم معاملاتی یک هشدار برای معکوس شدن احتمالی روند است.
اگر قیمت ها صعودی باشد و کاهش جزئی در حجم مشاهده شود، سیگنال قوی برای معکوس شدن بازار نیست. در حقیقت افزایش یا کاهش قیمت با حجم خیلی زیاد یک سیگنال قوی را صادر می کند.

حجم معاملات و بازارهای مالی: حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

۲- حجم معاملات و معکوس شدن بازار:

بر طبق نکته دوم قانون وایکوف حجم معاملات در بازارهای مالی نقش مهمی در نشان دادن علایم معکوس شدن بازار ایفا می کند. زمانی که حجم معاملات کاهش پیدا می کند و قیمت ها هم نزولی هستند، آنگاه یک سیگنال صعودی صادر می شود. به طور مشابه وقتی حجم معاملات کاهش می یابد و قیمت ها رو به بالا هستند، این وضعیت نشان دهنده سیگنال نزولی است.

به نمودار زیر دقت کنید

۲- حجم معاملات و معکوس شدن بازار: حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

صعودی بودن قیمت همراه با کاهش خجم حجم نشانه ی معکوس شدن روند است.

۳- بریک اوت (شکست) در مقایسه با بریک اوت های نادرست :

شکست یا بریک اوت اولیه از محدوده رنج یا الگوهای چارت همراه با افزایش حجم معاملات در بازارهای مالی بیانگر یک حرکت قدرتمند می باشد. تغییرات کوچک یا کاهش حجم معاملات در بریک اوت نشان دهنده بریک اوت یا شکست نادرست است.

 بریک اوت همراه با افزایش شدید حجم معاملات حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

بریک اوت همراه با افزایش شدید حجم معاملات

معرفی حجم معاملات بیتکوین

برای به اطلاع داشتن از حجم معاملات ارزهای دیجیتال در تمامی صرافی ها میتوانید به وبسایت coinmarketcap.com وارد شوید و در قسمت بالا آن مانند تصویر زیر حجم معاملات را در 24 ساعته گذشته مشاهده کنید و همچنین میتوانید درصد حجم معاملات بیتکوین را در بازار ارزهای دیجیتال در 24 ساعت گذشته نیز مشاهده کنید. به لینک زیر بپیوندید

معرفی حجم معاملات بیتکوین حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

حجم معاملات بیتکوین

چرا حجم معاملات اهمیت زیادی دارد؟

چنانچه در بالا توضیح داده شد، در تحلیل تکنیکال از حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال برای تایید خط روند و پترن های چارت استفاده می شود. قدرت تمام تغییرات قیمت از طریق حجم معاملات اندازه گیری می شود.

۱- حجم معاملات و الگوهای چارت :

حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال نقش مهمی در تایید الگوهای چارت چون مثلث ها (triangles)، سر و شانه (head and shoulders)، پرچم ها (flags) و غیره دارد. اگر افزایش حجم معاملات همراه با این پترن ها رویت نشود، سیگنال معاملاتی ارائه شده چندان قابل اعتماد نیست. به مثال زیر توجه کنید.

۱- حجم معاملات و الگوهای چارت : حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

حجم معاملات و الگوهای چارت

۲- حجم معاملاتی قبل از قیمت سیگنال می دهد :

تحلیلگران تکنیکال از نزدیک حجم معاملات بیتکوین را آنالیز کردند تا ببینند عمل معکوس شدن کی اتفاق می افتد. زمانی که حجم معاملات در خط روند صعودی، کاهش می یابد بیانگر سیگنال معکوس شدن فوری روند است. البته این را خودتان هم با توجه به قانون سوم وایکوف میتوانید تحلیل کنید.

واگرایی در حجم معاملات

طبق تعریف واگرایی، هر زمان که روند نمودار با روند اندیکاتور همسان نباشند واگرایی ایجاد میشود.

واگرایی منفی در حجم معاملات: زمانی که روند صعودی باشد ولی حجم معاملات روبه کاهش باشد اصطلاحا واگرایی منفی حجم معاملات ایجاد شده و انتظار تغییر روند را می توانیم داشته باشیم.

واگرایی مثبت در حجم معاملات: زمانی که روند نزولی باشد و حجم معاملات روبه افزایش باشد در این صورت بازار واگرایی مثبت دارد و میتوان انتظار رشد قیمت را داشت.

واگرایی در حجم معاملات حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

واگرایی مثبت در حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال

با تعیین خطوط حمایت و مقاومت استراتژی معاملاتی خود را بهبود دهید

در سطوح حمایتی، تقاضا بر عرضه غلبه می کند. زمانی که تقاضا قوی تر از عرضه است، قیمت افزایش پیدا می کند. یا حداقل، کاهش قیمت در سطح حمایتی متوقف می شود. در سطوح مقاومتی، با غلبه عرضه بر تقاضا، انتظار داریم افزایش قیمت متوقف شود و قیمت سقوط کند.

با تعیین خطوط حمایت و مقاومت استراتژی معاملاتی خود را بهبود دهید

با تعیین خطوط حمایت و مقاومت استراتژی معاملاتی خود را بهبود دهید

بهترین راه برای بهبود استراتژی معاملاتی شما چیست؟ در استراتژی معاملاتی خود از مفاهیم حمایت و مقامت استفاده کنید.

یادبگیرید که چگونه از سطوح حمایت و مقاومت در استراتژی معاملاتی خود برای بهبود نتایج معاملات خود استفاده کنید.

سطوح حمایت و مقاومت چیست؟

قبل از آنکه در مورد حمایت و مقاومت بیاموزید، ابتدا باید تقاضا و عرضه اولیه را درک کنید.

تقاضا و عرضه نیروهای اساسی پرایس اکشن هستند. هنگامی که تقاضا بر عرضه غلبه می کند، بازار افزایش می یابد و زمانی که عرضه بر تقاضا غلبه می کند، بازار کاهش می یابد.

(تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی دوره ای، ناشی از تغییرات تقاضا و عرضه را بررسی می کند. و تحلیل بنیادی، به دلایل و نشانه های تقاضا و عرضه می پردازد.)

وقتی تقاضا از عرضه قوی تر می شود قیمت ها افزایش پیدا می کنند. خریداران تمایل بیشتری به خرید دارند اما فروشندگان تمایل کمی به فروش دارند. بنابراین، خریداران قیمت بالاتری را برای جلب فروشندگان پیشنهاد می دهند و اینگونه قیمت افزایش می یابد.

وقتی عرضه از تقاضا قوی تر می شود قیمت ها کاهش پیدا می کنند. فروشندگان تمایل بیشتری به فروش دارند اما خریداران تمایل کمی به خرید دارند. بنابراین، فروشندگان قیمت درخواستی شان را تا زمانی کاهش می دهند که خریداران مشتاق خرید شوند و اینگونه قیمت کاهش می یابد.

در سطوح حمایتی، تقاضا بر عرضه غلبه می کند. زمانی که تقاضا قوی تر از عرضه است، قیمت افزایش پیدا می کند. یا حداقل، کاهش قیمت در سطح حمایتی متوقف می شود.

در سطوح مقاومتی، با غلبه عرضه بر تقاضا، انتظار داریم افزایش قیمت متوقف شود و قیمت سقوط کند.

توجه داشته باشید که حمایت و مقاومت سطوح قطعی قیمت نیستند. آنها در طیف وسیعی از قیمت ها رخ می دهند. با این حال،برای راحتی و قابل درک بودن، بسیاری از تحلیلگران تکنیکال برای نشان دادن حمایت و مقاومت خطوطی را رسم می کنند.

رسم خطوط برای نشان دادن حمایت و مقاومت زمانی نیاز است که بدانید خطوط در واقع نشان دهنده ناحیه هایی هستند که روند تقاضا و عرضه تغییر می کند.

چگونه سطوح حمایت و مقاومت را پیدا کنیم؟

نوسانات رو به بالا و نوسانات رو به پایین

نوسانات رو به بالا و نوسانات رو به پایین، نقطه عطف اولیه بازار هستند. بنابراین، آنها گزینه های فطری برای پیش بینی سطح حمایت و مقاومت هستند.

هر نقطه نوسان یک سطح مقاومت و یا سطح حمایت احتمالی است. با این حال، برای انجام معاملات موثر، بر بالا و پایینی نوسانات عمده تمرکز کنید.

ناحیه تراکم

شرکت کنندگان در بازار، مدت زیادی را در ناحیه تراکم (congestion areas) می گذرانند. این موضوع به دلایل روان شناختی بروز می کند یا سود معاملاتی مدنظر را در این محدوده قیمتی پیش بینی کرده اند. بنابراین، ناحیه های تراکم سطوح مقاومتی و حمایتی قابل اطمینانی هستند.

ناحیه های تراکم این ایده را تقویت می کنند که حمایت و مقاومت ناحیه هستن و نه فقط یک سطح قیمت خاص. برای پیدا کردن ناحیه های تراکم، نمودار های قیمت بر حجم، می توانند مفید باشند.

اعداد روانشناختی

انسان ها به اعداد خاصی اهمیت می دهند.

به عنوان مثال اعداد رُند را می توان نام برد. اعداد رند همیشه سرفصل های مالی هستند. استراتژی های معاملات اعداد طبیعی، محدوده معاملاتی را بر اساس اعداد رند در نظر می گیرند.

بالاترین و پایین ترین قیمت در بازه 52 هفته، در نمودار یک دارایی، یک نمونه دیگر از روانشناسی اعداد مهم است.

حمایت و مقاومت محاسبه شده

همیچنین می توانید از مقادیر محاسبه شده مانند میانگین متحرک، حمایت و مقاومت بدست بیاورید. آنها در بازار های مبتنی بر روند، بهترین عملکرد را دارند.

ترکیب الگوهای شمعی با میانگین متحرک یک روش قابل اطمینان است که از میانگین متحرک برای حمایت و مقامت استفاده می کند.

فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement)، یکی دیگر از روش های محبوب برای پیش بینی حمایت و مقاومت است. با یک مجموعه نموداری مناسب، می توانیم سطوح اصلاح را به راحتی و بدون محاسبه دستی مشخص کنیم.

نوسانات عمده بازار را در نمودار پیدا کنید و بر اصلاح حرکت براساس فیبوناچی تمرکز کنید.

نسبت فیبوناچی شامل 23.6%، 38.2%، 50%، 61.8% و 100% است. یک اصلاح 100% همان نوسان بین بالاترین و پایین ترین قیمت بین محدوده حمایت و مقاومت است.

استراتژی معاملاتی روزانه که ما مورد بررسی قرار دادیم، برای یافتن بهترین معاملات، از اصلاح فیبوناچی استفاده می کند.

خطوط حمایت و مقاومت

تبدیل سطح حمایت و مقاومت

تبدیل، یک مفهوم مهم برای حمایت و مقاومت است. که به پدیده تبدیل حمایت به مقاومت یا تبدیل مقاومت به حمایت اشاره دارد.

هنگامی که قیمت از یک سطح حمایتی پایین می رود، تغییر قدرت خریداران به فروشندگان را نشان می دهد. سطح حمایتی پس از استراتژی معاملات روزانه آن به یک سطح مقاومتی تبدیل می شود که فروشندگان از پشتیبانی این مطمئن هستند و نمودار به خط مقاومت، واکنش نزولی نشان می دهد.

این مفهوم بدون در نظر گرفتن روش مورد استفاده برای پیدا کردن سطح حمایت و مقاومت، قابل استفاده است.

حمایت و مقاومت براساس بازه های زمانی بالاتر

برای تمرکز بر سطوح اصلی حمایت و مقاومت، می توانید قبل از تحلیل و استفاده در بازه استراتژی معاملات روزانه زمانی معاملاتی خود، آنها را در بازه های زمانی بالاتر پیدا کنید.

برای مثال، می توانید سطح حمایتی و مقاومتی را از نمودار هفتگی بدست آورید. سپس آنها را در نمودار روزانه قرار دهید تا فرصت های معاملاتی را پیدا کنید.

این روش به جای اینکه نمودارتان را با هزاران سطح حمایت و مقاومت احتمالی شلوغ کنید، شما را بر روی سطوح حمایت و مقاومت مهم متمرکز می کند.

چگونه می توان از سطوح حمایت و مقاومت در استراتژی معاملاتی خود استفاده کرد؟

راهبرد معاملاتی

در روند های صعودی، سطوح حمایتی به احتمال زیاد حفظ خواهند شد. در روند های نزولی، سطوح مقاومتی معمولا حفظ می شوند.

بنابر این، اگر می بینید که سطوح حمایتی همچنان رو به بالا هستند، بهتر است تنها معاملات خرید را در نظر بگیرید. در صورتی که سطوح مقاومتی همچنان حفظ شوند، عکس این موضوع استراتژی معاملات روزانه صادق است.

توجه به سطوح قیمت، یک روش ساده برای یافتن جهت گیری بازار است.

خطوط حمایت و مقاومت

در این مثال، پایین ترین سطح حمایتی را نشان می دهد که نشانه ای از بازار صعودی است.

اجتناب از معاملات زیان آور

ممکن است استراتژی معاملاتی شما، روش خاصی برای تعیین جهت گیری بازار داشته باشد. با ترکیب تحلیل خود با حمایت و مقاومت سردرگم نشوید. برای جهت گیری اولیه به استراتژی خود اعتماد کنید.

با این حال، برای تقویت استراتژی معاملاتی خود می توانید از سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنید.

برای مثال، اگر استراتژی معاملاتی شما سیگنال خرید می دهد، اما قیمت پایین تر از سطح مقاومتی اصلی قرار دارد، بهتر است قبل از ورود، منتطر تایید و رد شدن قیمت از خط مقاومت باشید.

با انتظار برای حرکت قیمتی بیشتر و تایید عبور قیمت از سطح حمایت و مقاومت، می توانید از معاملات زیان آور اجتناب کنید.

ورودی های معامله

به دنبال سیگنال های صعودی در سطوح حمایت و سیگنال های نزولی در سطوح مقاومت باشید. این روند، کلید یافتن بهترین معاملات در هر استراتژی معاملاتی است.

خطوط حمایت و مقاومت

این یک مثال برای یک معامله براساس همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) یا به اختصار (MACD) در ترکیب با استراتژی معاملاتی شمع داخلی را نشان می دهد. شمع صعودی داخلی در محدوده حمایت، همراستا با منطقه ی تراکم قیمت اولیه بوده است. و همانطور که مشخص است معامله ای با دقت بالا بوده است.

خروجی های معامله

حتی موارد جزئی حمایت و مقاومت، برای تعیین اهداف قیمتی و حد ضررها موثر هستند.

خطوط حمایت و مقاومت

برای معامله گران روزانه، بالاترین و پایین ترین محدوده نوسانات قیمتی اخیر، سطوح مهم حمایتی و مقاومتی هستند. این نمونه ( تنظیم مجدد معاملات روزانه)، نشان می دهد که پایین ترین قیمت موج قبلی، بهترین هدف قیمتی برای ورود مجدد به این معامله بوده است.

حمایت و مقاومت، ضروری و موثر هستند

حمایت و مقاومت، ویژگی های ضروری برای برآورد چشم انداز قیمت هستند. بدون آنها قیمت را جهت یابی نکنید.

قبل از بررسی هرگونه معامله، سطوح حمایت و مقاومت را مشخص کنید. این ناحیه های احتمالی تقاضا و عرضه، برای درک بازار به شما کمک می کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.